نقدی بر برخی سینماگران ایرانی و برنامه سینمایی هفت
مدیریت استراتژیک علم مدرن، توسط انحصارطلبان و اقتدارگرایان غربی
**مدیران استراتژیک علمی و دانشگاهی جهان و کانال های مهم استراتژیک خبری و تحلیلی چون بی.بی.سی و هیستوری کانال و سایر کانال های مدعی علم ورزی در آمریکا و اروپا، در تائید نظریات داروین و نظریات همسویش، جنجال بالایی راه انداخته اند و این نظریه اثبات ناشده که مخالفان بسیار جدی و قوی هم دارد، به مثابه وحی الهی جا انداخته اند و نمی گذارند کسی آنها را نقد کند. چند مستند و البته فیلمهای سینمایی و مستند استراتژیک زیادی نیز قبلا در همین باره ساخته شده است. این وب وظیفه خود می داند که در این رابطه، اطلاعاتی را به مخاطبان ارجمند و فهیمش ارائه دهد. امید که با دقت و مطالعه عمیق، دروغ پردازی ها و مدیریت استراتژیک علم توسط رسانه ها ودانشگاه های سکولار و ماسون زده غربی را بهتر از گذشته بشناسیم.
با توجه به اینکه همیشه هنر و معماری و نمادسازی، مقدمه ای برای علم سازی بوده و هستند، توجه به فیلم ها و مستندهای علمی وشبه علمی بسیار اهمیت دارد. به امید اینکه لینک های نقدی که در انتهای مطلب اشاره کرده ایم را ببینید و به بی پایگی فزاینده داروینیسم نیز، بیش از گذشته پی ببرید. مطلب زیر را تقدیم می کنم به تمام آزاداندیشان و دانش پژوهانی که در پی حقیقتند نه به دنبال جو زده های غربزده ای که متوجه نیستند غربی ها به دنبال مدیریت استراتژیک مادی علم در جهان هستند، حتما مستند "اخراج شدگان" را دانلود کرده و ببینید:
نقد داروینیسم و نظریات تابع در مستند آمریکایی "اخراج شدگان"
این مستند در راستای نشان دادن عدم آزادی بیان در ایالات متحده آمریکاست و در مجامع مهندسی علم و فرهنگ و در میان مدیران استراتژیک علمی انحصارطلب غرب صهیونی است. پروفسورهایی که به خاطر اعلام این که در پشت این دنیا یک تفکر هوشمند (یک خالق) قرار دارد؛ از دانشگاه اخراج شده اند و به آنان برچسب تروریست فکری زده شد. و این افراد تقریبا دیگر نمیتوانند در مراکز رسمی فعالیت کنند. داروینیسم، بنیانی است که دانشگاه های غربی و نظام آموزش مقدماتی آمریکا و به آن تکیه کرده و مبنای وجودی جهان میداند. بنابر این هر استادی که داروینیسم را رد کندو بیان کند که در پشت این جهان یک تفکر هوشمند قرار دارد از دانشگاه اخراج میشود . این هم از آزادی بیان غربی!!
علت این گونه اعمال چیست؟ به طور کوتاه اینگونه میتوان گفت که اگر جهان به خدا ایمان بیاورد بنابر این تمام بنیان ها و تفکراتی که غرب برای ادامه حیاتش چیده است به یک باره نابود میشود . آنان حتی این گونه به مردمان خویش القا میکنند که موجودی به نام شیطان وجود ندارد . حتی در کلیسای شیطان پرستان هم گفته میشود که ما شیطان را به عنوان یک نیروی بد قبول داریم نه یک موجود. باز هم اگر آنان اعلام کنند که شیطان وجود دارد؛ مردم به نیروی خوب هم که همان خدای یکتاست ایمان میآورند. در نظرسنجی که چند ماه پیش یکی از رسانه های غربی گرفت -اگر اشتباه نشود- 80% مردم آمریکا به موجودی به عنوان شیطان اعتقاد ندارند. حتی حدود 2 چهارم آمریکایی ها به جنگ آرماگدون (جنگ رستاخیر /جنگ آخرالرزمان به بیان اوانجلیست ها) ایمان دارند. بنابر این آن ها مجبورند که از داروینیسم به شدت حمایت کنند و حتی دکتر ها و دکترین علمی را از میان بردارند که به اهداف آخرالزمانی خود که همان حکومت شیطان است برسند. اما تحولات اخیر در جهان خبر از اتفاقات بزرگی میدهد که انشاءالله به قیام جهانی امام مهدی (عج) منجر خواهد شد.
شماره قسمت ها |
لینک دانلود |
قســـــــــــمت 1 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 2 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 3 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 4 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 5 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 6 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 7 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 8 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 9 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
قســـــــــــمت 10 | برای دانلود ایـــــنجا کلیک کنید |
توضیح استاد حسن عباسی در مورد این فیلم و داروینسم: برای دانلود اینجا کلیک کنید.
دریافت شده از http://morti18.parsiblog.com و وب نشانه، آخرین ثانیه ها تا ظهور
اخراج دانشمندان ضد داروین از دانشگاه های آمریکا؟!
علاوه بر محروم کردن دانشمندان ضد داروین از خدمات شهروندی اجتماعی، نام برخی از این دانشمندان را برای چاپ درهر نشریه وکتاب یا در فضای اینترنت ممنوع می کنند به گونه ای که گویا چنین دانشمندی اصلا به دنیا نیامده است.
به گزارش سرویس جنگ نرم مشرق، در بخش مستند جشنواره ی فیلم فجر سال 88 مستندی از کشور آمریکا شرکت کرد که موضوع آن بررسی نگرش داروینیستی به هستی و نیز نحوه ی تقابل صاحبان این نگرش یعنی آنها که قدرت علمی را در آمریکا در دست دارند با دانشمندان مخالف آن نظریه که معتقد به وجود نوعی طرح هوشمند در پیدایش هستی اند، می پردازد.
این فیلم مستند در 98 دقیقه سه مبحث کلیدی را همزمان دنبال می کند:
نخست نشان می دهد که در پرمدعاترین کشور جهان از نظر دموکراسی و آزادی بیان چگونه دانشمندانی را که دیدگاهی متقابل با داروینیسم داشته اند یعنی مخالف بوجود آمدن جهان بصورت تصادفی و یا انتخاب طبیعی بوده اند از دانشگاه های آمریکا اخراج می کنند. در این مستند، به صراحت تاکید می شود که حتی برخی استادان دانشگاه را علاوه بر محروم کردن آنها از خدمات شهروندی اجتماعی، (مانند سوزاندن کارت های اعتباری بانکی شان که این امر موجب می شود نتوانند نیازهای اولیه زندگی شان را رفع نمایند) حتی نام برخی از دانشمندان را برای چاپ در هر نشریه و کتاب یا در فضای اینترنت ممنوع می کنند به گونه ای که گویا چنین دانشمندی اصلا به دنیا نیامده است. آنهم نه دانشمندانی که creationist و خلقت گرا باشند بلکه کسانی که صرفا به وجود نوعی Intelligent Design یعنی طرحی هوشمند در ساخت جهان قائلند و عالم را تصادفی نمی دانند.
علت اهمیت این امر برای صحنه گردانان تمدن غرب آن است که اعتقاد به خلقت هوشمند جهان ، زمینه پذیرش خالق جهان را فراهم کرده و دین گرایی در جهان افزایش چشم گیر خواهد یافت.
دوم و در ضمن مصاحبه با دانشمندان اخراج شده از دانشگاه ها، به بررسی عقاید آنها و علل مخالفتشان با داروینیسم می پردازد و این بهانه ای می شود تا تهیه کننده ی مستند با بزرگترین داروینیست های جهان مثل پروفسور داوکینز به صحبت بنشیند و دلایلشان را در اینکه چرا جهان نمی تواند یک خالق داشته باشد یا حتی بر اساس طرحی هوشمند بوجود آمده باشد بشنود و سپس همانها را از نگاه خردگرایانه و ساینتیستی به چالش می کشاند.
سوم اینکه این مستند به بررسی ایدئولوژی های برآمده از نگرش دارونیستی و اصل بقاء اصلح می پردازد و با سفر به آلمان و دیدار از کوره های آدم سوزی و کشتارگاه های بیماران روانی، مبادی تفکر نازیسم را بعنوان نمونه ای از داروینیسم اجتماعی، طی مصاحبه با محققان این دیدگاه بررسی می کند.
***این مستند اخیرا با تلاش جمعی از دانشجویان ضد داروینیسم به فارسی ترجمه و زیرنویس شده است و وبلاگی را تحت عنوان آنتی داروینیسم http://antidarwinism.blogfa.com به آن اختصاص داده اند. در همین زمینه این مطالب نیز بسیار خواندنی هستند: رسانه،داروینیسم و نقد آن [8مطلب در وب سینما ساحل نجات صهیون] / معرفی مستند اخراج شده در افشای سیطره ناجوانمردانه اومانیسم در رسانه های صهیون زده غربی / نقد وبررسی نظریه تکامل انواع داروین/بخش اول و دوم / دانلود دو فیلم مستند در نقد نظریه داروین از سایت یاسین مدیا / اخراج دانشمندان ضد داروین از دانشگاه های آمریکا / وبلاگ آنتی داروینیسم- تبئین تاثیرات داروینیسم در عرصه های علمی اجتماعی اقتصادی سیاسی در ایران و جهان / نقد سید حسین نصر بر نظریه تکامل داروین / بررسی فیلمی دیگر درباره نظریه چارلز داروین- نقد فیلم خلقت /
سبزهای وحشی اسرائیلی-آمریکایی باز هم جنایت کردند...
خوشا به حال شهاب الدین واجدی...
راستی با صورت خونین چقدر زیبا شده ای! لپ گلی ات دل می برد...:)
چقدر حقیر بودند که فکر کردند قلم و دوربینت را می توان با چماق شکست!
عکاسی که عکس همه را می گرفت ،قاب عکسی شد در دل محبین خامنه ای...
بعضی وقت ها باید با خون نوشت ،این خون است که مظلومیت ها را نشان میدهد...
خوشا به حالت شهاب الدین که در روزی که همه با دستان خالی به صحرای محشر می روند تو این جای زخم هایی که برای تو باقی مانده را به عنوان شاهد با خود خواهی برد...
افتخار کتک خوردن برای خامنه ای نصیب هر کسی نخواهد شد...
چی میشد صدا و سیما قبل این قضایا فقط و فقط فیلم و عکس ده تا نمی گم صدتا! فقط ده تا از این بچه هایی که به طرز وحشیانه ای بهشون حمله شده بود رو منتشر می کرد؟
جوانی که فقط به جرم داشتن ریش تو مترو با کاتر مورد حمله قرار می گیره ولی کسی خبرش رو منتشر نمی کنه!چرا!؟(اگه جوابش رو می دونید به من هم بگید!)
انقدر این سانسور ها ادامه پیدا کرد که کار به اینجا کشید!
گاها فکر می کنم اون چیزایی که ما دیدیم و شنیدم ،صدا و سیما بگه چی میشه؟
بعضی وقت ها فکر می کنم کسانی که این واقعیت ها را رو به تصویر نکشیدند چقدر خائن هستند!
شنیدم که دوربینت را برده اند! علاوه بر صفات دیگر "دست کج" هم به صفاتشان اضافه شد...
خریدن یک دوربین بهتر هدیه ما به تو تا در ثواب بقیه عکس ها با تو شریک شویم!
راستی یه دوربین خوب برای یه عکاس خوب چنده؟ از وبلاگ ارزشمند عمار
شعر زیبای علیرضا قزوه درباره سران فتنه اسرائیلی
تو پشیمان میشوی
و گریه خواهی کرد
روزی که دیر شده ست
به میر... افهم هم نخواهم گفت
که دیر شده ست برایش...
افهم! یا شیخ افهم...
نه مصریان به خانه باز نمیگردند
که خانه تمامی آنان میدان التحریر است
بمبی به نام فیس بوک گذاشتند
خنثی شد
بمبی به نام تویتر
ترکید
بمبی به نام تو و میر
بمبی به نام ۲۵ بهمن
ترکیدید
در سطل آشغال!
حالا دنبال بمبهای دیگرند
اما دوستان محمد عبده
و جمال عبدالناصر
و خالد اسلامبولی
نیاز به فیس بوک ندارند
و مصر
بدون اینترنت هم اموراتش را میگذراند
و بینیاز به شیخ فضول و میر ذلول
همچنان که غزه و لبنان
با آن شعار مبارک پسندتان تا حال
ایستاد
و حالشان را گرفت
و مصر
هیچ نیازی به شیخ فتنه گر ندارد
خلاف رای شما
مصر به انقلاب ایران افتخار کرد
آقای سید ابراهام السلطنه
آقای اسرائیل زاده
آقای مهملباف
صدای مرا دارید؟
و از شجاعت ایران تعریف کرد
حتی گفت امام خامنهای
اما نگفت خرت به چند شیخ بیسوات
دیدی
خلاف رای شما
نصرالله تنها با یک سخنرانی
اشک سعد حریری را درآورد
و سارکوزی و شما را
سرجایش نشاند.
حالا در مصر
تنها باید لانه خرس و زنبور اشغال شود
وگرنه دستگاههای جاسوسی
کارشان را میکنند
باید مواظب سفیر انگلستان باشند
در تمام جهان
مواظب بیبی سی
وگرنه سی سال عقب میافتند
اگرچه مصر فهیم
مصر بزرگ
تمام این چیزها را میداند
«من تیغ رویارو زنم...»
شما هیچ غلطی نمیتوانید کرد
نه با هزار نفر
نه با صد هزار نفر
نه حتی با یک میلیون نفر
که ما شصت میلیون نفریم
و از لجتان ساندیسهای ایرانی میخریم و میخوریم
اما به پپسی کولا رای نخواهیم داد
و هیچ نیازی به مک دونالد و کی اف سی نداریم
و هیچ نیازی به بیبی سی و صدای امریکا
شما شب را در استودیوی بیبی سی بخوابید
و صبحانهتان را در استودیوی صدای امریکا بخورید
شما برای خنده ما خوبید
گیرم که برلوسکنی فاحشههایش را فرستاد
محملباف دوستان بازیگر امریکاییاش را
نوریزاده خواهران اسرائیلیاش را
گیرم که به نفع شیخ کروبی
خانوم هیلاری لشکر کشید
گیرم که با دروغ
طفلان معصوم را به خیابان کشیدید
باز هم شما کمترید
نه مولای ما به شما باج خواهد داد
نه ما
حسین (ع) با یک جبهه جنگید
علی (ع) با دو جبهه
مولای ما با چهار جبهه میجنگد
اما باکی نیست
من دیدهام پسران رهبر را
یک لاقبا و ساده
در میان همین مردم
و دیدهام بچههای فتنه گران را
سوار اسب و یله در انگلستان و دوبی
و دیدهام کدام شیخ
از شهرام خان پول گرفت
و دختر کدام شیخ
مربی اسکی و اسب داشت
و در محله لیان شانپو رای میخریدند
من تمام اینها را دیدهام
و فرش کهنه و ساده خانه آقا گواه است
و شامهای ساده آقا را دیده بودم
در کرمان
من دیدهام کدامتان راست میگویید...
**
امشب ولنتاین نازنازی هاست
بادا بادا مبارک بادا
آن روز هم عاشورا بود
و والانتیان شیخ و تو بود
شیخ و گوگوش
میر و سروش
والانتین است
شیمون پرز و نوریزاده
خانوم هیلاری و فائزه
مریم قجر با آن یکی شیخ فتنه گر
والانتین است و همه دست بزنند
جنگ ساندیس و کوکاکولاست
لطفا دست بزنید
باشد شما با شمشیرها و سلاحهای عجیب غریب هالیوود بیایید
ما با همین نی ساندیس میآییم
و با همین بچههای بسیجی
و با موتورهای دو ترک و سه ترک ساخت وطن
و با همین پیرزنان و پیرمردانی که هر سپیده شما را نفرین میکنند
افهم یا شیخ مهدی دیروز
افهم یا شیخ مینی جوبها و گوگوشها
یا شیخ گوگوش و داریوش
تو پشیمان میشوی
و گریه خواهی کرد
روزی که دیر شده ست
به میر افهم هم نخواهم گفت
که دیر شده ست برایش... اینجا هم ببینید
غرب فقط ادعای پیشرفت و حقوق بشر و انسانیت دارد ولا غیر...
ايالات متحده آمريكا و حقوق بشر
مقدمه
باوجود اختلافنظر بر سر مباني و بعضي مصاديق حقوق بشر، در ميان فرهنگها، اديان و ملتها درمورد بعضي از مصاديق نقض حقوق انسانها مانند سلب حيات غيرقانوني، محاكم ناعادلانه، تجاوز به حريم خصوصي قانوني افراد و ... اجماع وجود دارد بهگونهاي كه دولتها نيز جلوگيري اينگونه موارد را بدون هيچ قيد و شرطي درقالب كنوانسيونهاي حقوق بشري پذيرفتهاند. آنچه در اين گزارش بهعنوان مصاديق نقض حقوق بشر توسط آمريكا اشاره ميشود نيز برخلاف رويه اين كشور كه در گزارشهاي خود عليه ساير كشورها بر روي مصاديق اختلافي متمركز ميشود تنها شامل مواردي است كه تمامي دولتها و ازجمله خود اين كشور انجام آنرا بهعنوان نقض حقوق بشر درقالب تعهدات بينالمللي پذيرفتهاند. همچنين ذكر اين نكته لازم است رابطه آمريكا با حقوق بشر تنها در نقض مستقيم حقوق بشر خلاصه نميشود. بههمين دليل با نگاهي جامع به مسئله، ميتوان رابطه اين كشور با مقوله حقوق بشر را در بخش بررسي نمود:
1. نحوه پيدايش ايالات متحده آمريكا
2. وضعيت حقوق مردم آمريكا
3. آمريكا و نقض سيستماتيك (سازماندهي شده) حقوق بشر
4. آمريكا و تفسير يكجانبه از حقوق بشر
5. آمريكا و سوءاستفاده از حقوق بشر
6. آمريكا و نقض حقوق شهروندي
7. آمريكا و نقض حقوق بشر دوستانه
8. آمريكا و حمايت از نقض حقوق ملتها
متن کامل تبیین هر کدام از موارد بالا را در ادامه ببینید
بحث فروپاشی اسرائیل و نظام های ظالم غربی وعده قرآن وسنت خداست...
مقدمه
حمله سریع، حجیم، کوبنده و کوتاه مدت، سیاست راهبردی ماشین نظامی رژیم صهیونیستی در جنگها میباشد.روشی که تا قبلاز جنگ 33 روزه کارکرد خود را نشان داده، که نمونه بازر آن، جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل است.با نگاه به آماری از تلفات جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل، عملیاتی شدن این استراتژی را به خوبی میتوان دید: .. بقیه در ادامه..
ترس صهیونیان و مستکبران حاکم بر مجامع جهانی از رشد علمی و فرهنگی جهان اسلام
قصه غمبار نفوذ صهیونیان و استکبار بر مجامع علمی وفرهنگی مثلا جهانی!
وقایع روز جهانی فلسفه و خیانت صهیونیست ها و خبیثانی که با نقاب علم و فرهنگ در یونسکو نشسته اند، شاید برخی غربزدگان را درسی بیاموزاند. در این رابطه فقط باید خون دل خورد و درس جهان شناسی و زمان شناسی و دشمن شناسی و مدیریت استراتژیک دانش آموخت. نکته بسیار مهمی که به نظرم رسید این است که فشارهای همه خبیثان غربی، در لغو مراسم روز جهانی فلسفه در ایران فقط یک دلیل داشته است که در گفته های سران خائن یونسکو امده است و آن تلاش جدی تنی از عالمان غیرتمند مسلمان وطنمان، برای تولید علوم انسانی اسلامی و رهایی از بند متعصب مدرنیته و علوم سکولار و غیرمفید مدرن می باشد. آری آنها از اینکه مارشد کنیم می ترسند. از هیمنه علم اسلامی می ترسند. از اعلام شکست مدرنیته یهودی می ترسند. از استقلال علمی ما می ترسند. از تولید علم ما می ترسند. آنها انحصارطلبند نه ازاد اندیش. و ما این رشد علمی خویش را مدیون درایت رهبر عزیزمان هستیم که در حکمت و تدبیر و دشمن شناسی رقیبی ندارد. بی تعارف.
غربی ها خیلی زود خود را لو دادند و آبروی خود را بردند. ای کاش برخی غربزدگان و دانشجویان خام کشور ما پند بگیرند وبا همیت بیشتری در مسیر تولید علم و جنبش نرم افزاری قدم بردارند. البته الحمدلله این تحریم خام مدیران مستکبر یونسکو باعث شد که طبق گفته دکتر حداد عادل از مسئولان اصلی این همایش سرافرازانه بین المللی، تعداد مهمانان خارجی همایش طی ده روزی که یونسکو ناجوانمردانه عهد خود را نقص کرد از ۶۵ نفر به ۱۰۵ نفر بالا برود وجلسات به خوبی اجرا شود. عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
در همین باره ببینید: مصاحبه با پروفسور شیعه امریکایی، دکترحامد الگار پیرامون اقدام اخیر یونسکو / ما، یونسکو و علوم انسانی / سایت روز جهانی فلسفه در ایران : http://philosophyday.ir / دكتر محمد رضا مجيدي، سفير و نماينده دايم ايران در يونسكو در گفت و گو با خبرنگار الف: فشارها بر اجلاس فلسفي تهران نتیجه عکس داد / سخنان منتشر نشده آیت الله مصباح یزدی در جمع مسئولان همایش روز جهانی فلسفه: تواضع بی مثال علامه مصباح در این مصاحبه نسبت به ایت الله جوادی آملی / مصاحبه خواندنی عدالتخواهی با پروفسور حامد الگار درباره علل لغو این همایش / مقالات برخی اساتید حوزوی به همایش روز جهانی فلسفه / پایگاه مجمع عالی حکمت اسلامی / قائم مقام دفتر فرهنگستان علوم اسلامی در گفتگو با 598:لغو کنگره فلسفه در ایران ناشی از جهانی شدن تفکر تردید در علوم انسانی موجود می باشد / وبلاگ روز جهانی فلسفه که درباره مسائل پیش آمده نکات خواندنی خوبی دارد: برخی مطالب این وبلاگ خواندنی که مطالب جالب توجه را ستاره دار کرده ام: برنامه كامل نشست های همایش روز جهانی فلسفه 2010 / ماجرای یک روز جهانی! / پنل های همایش روز جهانی فلسفه. در ایران / در باب لغو میزبانی روز جهانی فلسفه / **صهیونیست ها به جان فلسفه افتادهاند! / برنامه ی یونسكو برای روز جهانی فلسفه ... بدون ایران! / بیانیه فرهنگستان علوم در خصوص همایش روز جهانی فلسفه در ایران / نظارت استصوابی بر فلسفه / پشت پرده لغو کنگره روز جهانی فلسفه در ایران توسط یونسکو / متاسفانه یونسكو خودرامحروم كرده است ونمیگذارداین معارف والای انسانسازبه جهان منتقل شود. / **هراس از تولید علوم انسانی اسلامی عامل تحریم همایش روز جهانی فلسفه است / یونسكو به دنبال مبارزه با جهان اسلام و ایران است / یونسكو با كارشكنی در قبال كنگره فلسفه اعتبار اخلاقی خود را از دست داد / آیا این عمل و رفتار یونسكو مطابق با آموزههای فلسفه است؟ / ***برگزار نشدن همایش علمی به خاطر فشارهای سیاسی! / قدرتمندان وسازمانهای ظاهرا بین اللمللی علمی و فرهنگی غربی،ازموانع آزاداندیشی اند. استادپیروزمند،قائم مقام دفترفرهنگستان علوم اسلامی قم درگفتگوبا598:لغوکنگره فلسفه درایران،ناشی ازجهانی شدن تفکرتردید درعلوم انسانی موجودمیباشد.
یک نویسنده آلمانی بررسی کرد: آزار جنسی شهروندان در غرب یا در ایران؟
باز هم محرم و لزوم بصیرت افزایی برای حرکت در مسیر عزاداری مورد رضایت حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشر
درباره نقد وبررسی عزاداری های نامشروع وبدعت امیزی چون قمه زنی این وبلاگ را از دست ندهید: http://www.azadary.blogfa.com
نمایشگاهی از کتاب دست پنهان
نمایشگاهی از کتاب دست پنهان در ۵۰ تابلو به قیمت ده هزار تومان، توسط موسسه فرهنگی فخرالائمه قم آماده شده است. دوستانی که مایلند این نمایشگاه را تهیه کنند و در مجامع مذهبی به نمایش بگذارند می توانند با شماره تلفن ۰۲۵۱۷۷۰۸۱۵۲ و یا همراه ۰۹۱۹۲۹۰۶۸۹۹ تماس بگیرند.ضمنا مقدار بسیار کمی ازچاپ هشتم کتاب نیزموجود است که دوستان می توانندباهمین شماره ها تماس بگیرند.
تجدید چاپ کتاب قمهزني سنت يا بدعت؟
مخالفت با قمهزني،مخالفت با عزادارى نيست؛ مخالفت با ضايع کردن عزادارى است. عزادارى امام حسين را نبايدضايع کرد. (بيانات رهبرمعظم انقلاب در ديدار جمعى از اقشار مختلف مردم قم)
متأسفانه امروز«قمه زني سنت يا بدعت؟» موضوعي است به صورت هدفمند توسط مخالفان اسلام ناب و انقلابي برنامهريزي و تدارک ديده ميشود، که هدف آن نيز چيزي جز ارائه چهرهاي تحريف شده و غير واقعي از انقلاب و مکتب تشيع به جهان نيست، انقلابي که اکنون تبديل به چشم و چراغ تمام مستضعفين جهان شده است و مکتبي که قلوب تمام حقيقتجويان را به خود جذب نموده است.
شايد در قديم و حتي چند سال پيش افرادي فقط بخاطر عشق به اهلبيت عليهم السلام و به صورت خودجوش مبادرت به اين گونه امور مي نمودند اما اکنون شاهد دست هاي پنهاني هستيم که دستاندرکاران آن درصددند تا با استفاده از احساسات عوام جامعه و تحريک آن به اهداف شوم خود نائل
گردند. جرياني که آشکارا مدعي ميشود ميان آنچه در کربلا صورت گرفته با آنچه فقه اهل بيت، عليهمالسلام، ميگويد تضاد وجود دارد و فتوا صادر ميکند که در عزاداري سيدالشهدا، عليهالسلام، جائي براي دخالت فقه و فقها وجود ندارد. جرياني که ديگر عملا هدف خود را ضدّيت با دستور اکيد رهبري معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنهاي که قمهزني را ممنوع اعلام نمودهاند مي داند.
در چنين شرايطي مسئوليت و وظيفه سنگين همهي کساني که به نحوي امکان روشنگري و تبيين واقعيت هاي ديني را دارند اينست که در جهت آگاهسازي مردم اقدام نموده و تمام توان خويش را در جهت شکستن حصار جهالت و خرافات به کار برند. و با پيرايههائي که به بهانه عزاداري شهداي کربلا به دين و مذهب اهل بيت، عليهمالسلام، بسته ميشود مبارزه نمايند. زيرا طراحي اين برنامهها نشان ميدهد عناصر کار کشته و با تجربهاي دستاندرکار تهيهي آن بوده اند و براي رسيدن به هدف مورد نظر امکانات زيادي بکار گرفته شده و سرمايهگذاري قابل ملاحظهاي نيز صورت گرفته است.
امروز شاهد آنيم که جريان آلودهاي «قمه زني» را «حقيقت مظلوم» مينامد و براي احيا آن اينهمه سرمايهگذاري ميکند و به خوبي مي داند که اعتقادات مردم را چگونه ميتوان آماج حملات و ضربات قرار
داد. از اين حيث ذرهاي ترديد نبايد کرد و با مديريت فرهنگي مؤثر با جرياناتي که توسط دستهايي پنهان پديد آمده و مديريت ميشود و با اصل اسلام و نهضت عاشورا دشمني دارند مقابله نمود.
کتاب «قمهزني سنت يا بدعت؟» يکي از اين اقدامات فرهنگي است که چاپ اول آن در سال 1385منتشر و مورد توجه تمامي مردم متدين و ولايت مدار اصفهان قرار گرفت که با توجه به اين استقبال گسترده با ويرايشي جديد در سال1386تجديد چاپ شدو در همان سال به چاپ ششم رسيد که بحمدالله توانست قدري مؤثر واقع شود و با انجام مسابقه کتابخواني و اقدامات فرهنگي برگرفته از آن در استان اصفهان، سال گذشته شاهد کاهش80درصدي قمهزني در اين استان بوديم. همين نقش مؤثر کتاب منجر شد تا سال گذشته اين کتاب به عنوان کتاب برگزيده همايش تجليل از خادمان فرهنگ مکتوب اصفهان و همچنين کتاب برتر بخش فقه و اصول چهارمين همايش اهل قلم استان اصفهان
شناخته شود.
چاپ هفتم اين کتاب نيز امسال به همت وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي منتشر مي شود. خوشبختانه امروز با گذشت دو سال از انتشار اين کتاب جمع بسياري از عزيزان با اقباس از آن توانسته اند کتابها و محصولات فرهنگي مؤثري را جهت مبارزه با اين عمل خرافي ارائه کنند. که تلاش هاي همه آنها نيز متشکريم. علاقه مندان به تهيه کتاب مي توانند با شماره تلفن هاي 222900-0311انتشارات گلبن و يا شماره تلفن3360686-0311 تماس حاصل فرمايند. منبع:وبلاگ نویسنده کتاب
جنگ نرم و فضای غیر قابل اعتماد اینتر نت و رسانه های سایبر
خبرگزاري فارس: رئيس افبيآي به منظور شناسايي مخالفان سياسي آمريكا در نسشتي از رؤساي گوگل و فيسبوك خواست كنترل و ضبط مكالمات كاربران آنلاين شامل ايميل، پستهاي فيسبوك و تلفنهاي اينترنتي را تشديد كنند.
"اندرو نويز " ( Andrew Noyes) مدير سياستهاي عمومي فيسبوك، تأييد كرد كه رابرت مولر در طول سفر خود به سيليكون ولي از فيسبوك بازديد خواهد كرد، "مايكل كورتن " (Michael Kortan) سخنگوي افبيآي نيز با تأييد تشكيل جلسات، توضيحي در مورد آن ارائه نداد.
به نوشته نيويورك تايمز، مولر درصدد است تا قانون 1994 مبني بر همكاري شركتهاي ارتباطي براي اجراي قانون مزبور را به شركتهاي اينترنتي تحميل كند. بر اساس اين قانون شركتهاي ارائه دهنده خدمات تلفن و شبكه پهناي باند مانند وريزون (Verizon) و كامكاست (Comcast) بايد مطمئن باشند زماني كه حكم ضبط و كنترل مكالمات به آنها داده ميشود بتوانند به موقع و بسيار سريع اقدام كنند.
از آنجا كه مردم به طور فزايندهاي به صورت آنلاين ارتباط برقرار ميكنند، مقامات مجري اين قانون خواستار شدند كه قانون 1994 شركتهاي اينترنتي را نيز پوشش دهد، به همين منظور يك گروه از طرف دولت اوباما در تلاش است كه لايحهاي مبني بر گسترش توسعه قانون مزبور را آماده و اوايل سال آينده به كنگره ارائه كند.
وزارت بازرگاني و وزارت امور خارجه آمريكا نيز اعلام كردهاند كه ممكن است حكومتهاي سركوبگر نيز از چنين ظرفيتي استفاده كرده و از اين طريق براي شناسايي مخالفان سياسي خود استفاده كنند.
بر اساس اين پيشنهاد، شركتها مجبور به طراحي سيستمهايي براي رهگيري، باز كردن رمزهاي پيامهاي رمزگذاري شده هستند و خدمات خارج از كشور نيز بايد از طريق سروري كه در خاك آمريكا است صورت بگيرد تا عوامل آمريكايي قادر به استراق سمع باشند.
از مقامات گوگل كسي در اين مورد اظهار نظري نكرد و آقاي نويز هم در مورد فيسبوك گفت كه فعلاً براي فيسبوك زود است كه موضعي در قبال اين پيشنهاد بگيرد.
افبيآي به منظور اعمال فشار براي ضبط و كنترل مكالمات كاربران اينترنتي با فيسبوك و گوگل ديدار ميكند، دولت اوباما به منظور گسترش استراق سمع كاربران آنلاين، شامل كنترل ايميلها، پستهاي اينترنتي و تلفنهاي اينترنتي، اعمال فشار را تشديد كرده است.
دولت اوباما از كنگره خواسته است كه در اسرع وقت، اجراي طرح نظارت دولت بر پيامهاي رمزگذاري شده و ارسال شده از طريق اينترنتي را به تصويب برساند. دولت آمريكا از چند سال پيش بدين سو چندين بار بدليل دخالت مستقيم در زندگي خصوصي كاربران و دسترسي به اطلاعات آنها در فضاي اينترنت مورد انتقاد شهروندان اين كشور قرار گرفته است.
دروغ گویی اصلاح طلب نماهای فاسد از اول هم مشخص بود!
شبکه ایران: "محسن سازگارا" که روزگاری مدعی مشارکت در تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را داشت و مدتهاست که در آمریکا به سر میبرد و علیه جمهوری اسلامی تبلیغ میکند، به عضویت برنامه موسوم به «آزادی بشر» متعلق به موسسه جرج بوش - رئیس جمهور پیشین آمریکا - در آمد. وی که در سالیان اخیر در نقش تحلیلگر مخالف ایران در شبکه ماهوارهای صدای آمریکا متعلق به دولت آمریکا فعالیت میکرد، به عنوان یکی از اصلیترین پایهگذاران روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب شناخته میشود.سازگارا که در دوره اصلاحات به عنوان یکی از تئوریسینهای این جریان مطرح بود، چند سال است به آمریکا پناهنده شده و برنامههای ضدایرانی را هدایت میکند.
در بخشی از گزارش سایت جرج بوش درباره پیوستن سازگارا به برنامه موسوم به "آزادی بشر" آمده است: سازگارا 55 سال دارد و یک شهروند ایرانی تبعیدی است که در حال حاضر در ایالات متحده زندگی می کند.
محسن سازگارا هم در پاسخ گفت: مفتخرم که به عنوان یک عضو میهمان و به منظور پیشبرد آرمان آزادی بشر در سراسر جهان و به ویژه در میهنم ایران به مؤسسه بوش میپیوندم. آرزو برای آزادی، یک آرزوی جهانی است که رژیم ایران از مدتها پیش آن را سرکوب کرده است. مشتاق همکاری با مؤسسهای هستم که به پیشبرد برنامه آزادی بشر میپردازد و مخزنی از صدای ناراضیان سراسر جهان ایجاد میکند! http://www.rajanews.com/detail.asp?id=71018
برای شهدای راه آزادی فلسطین/ سخنرانیمهم رهبری/نقد حسن مصطفوی
باز هم از صهیون پژوه: کاروان آزادی توسط سگ های مسلح یهودی صهیونیست، محاصره شد و چندین نفر از آزادیخواهان جهان از ۵۰ کشور در آن تار و مار شدند و وزارت خارجه آمریکا وآلمان وفرانسه و انگلیس و سایر پیشرفته های متمدن دنیای آزاد! و بی.بی.سی و سی.ان.ان و سروش و خاتمی و موسوی و سایر دریوزگان بی آبروی غرب، خفه خون گرفتند و یا از آزاداندیشی غربی ها دفاع کردند و حق را به اسرائیل مظلوم دادند! ما هم فقط محکوم کردیم و دیگر هیچ! گرچه در همین حد هم باز باید خدا را شکر کرد. البته این بار با اشاره رهبر بزرگوار انقلاب، احتمالا کشتی های دیگری اعزام شود. اگر چنین شود خدا را شکر می کنم. بالاخره نمردیم و اقدام جدی درباره فلسطین را خواهیم دید. ای کاش زمانی که فرانسیس بیکن و کانت و هگل و دکارت و پوپر و این قبیل نظریه سازان کفر، برای دنیاطلبی و زرسالاران یهودی ومسیحی منحرف از دین خدا، نظریه سازی می کردند، بیشتر دقت می کردند که به چنین افتضاحی منجر نشود. واقعا تمدن غرب دیگر نزد هیچ انسان عاقلی، حتی بچه ها، آبرویی ندارد ولی صد در صد مطمئنم باز هم فردا در کلاس های دانشگاه، برخی اساتید غرب پرست باز هم در رثای تمدن غرب و پیشرفت هایش سخنرانی خواهند کرد، بدون توجه به نظریات غربی که تمدن غرب را پس رفته می دانند!
* سخنرانی بسیار پرمغز رهبر حکیم انقلاب را در مراسم ارتحال حضرت امام دیدیم. باز هم خدا را برای هزارمین بار شکر کردم که ایشان رهبری دلسوز و حکیم و بصیرم هستند. متن کامل آنرا در ادامه همین مطلب آورده ام... حتما باز هم آن را با دقت بخوانید. برخی صحبت های رهبر معظم را بیش از پنج بار با دقت می بینم و در آن تفکر می کنم. حتما متن کامل این سخنرانی را بخوانید تا اسیر جنگ رسانه ای بی.بی.سی نشویم که می خواهند با پر رنگ کردن حاشیه، متن را به فراموشی بسپاریم...
* اقدام زشت و ضدمردمی نوه جسمی و نه معنوی امام(حسن مصطفوی) ببینید و ببینید و انصاری(موسسه تنظیم ونشر اثار امام) ببینید باعث شد باز هم به خدا پناه ببرم از عاقبت خودم. البته طبیعی بود که مردم بصیر و انقلابی، بالاخره لجاجت های حسن مصطفوی و در هم آمیختنش با سران فتنه را تحمل نکنند و قداست و بت سازی خودساخته او را بشکنند و واکنش نشان دهند و او هم اگر قدرت طلبی و جناح گرایی، تمام چشمش را پر نکرده باشد درس بگیرد. البته تاریخ پر بوده است از فرزندانی که راه پدر خود را ادامه نداده اند. مانند سید حسین خمینی که اکنون از عناصر موثر صهوینیست ها بر ضد رمشی حضرت ولیعصر است! پسر عموی همین حسن مصطفوی مغرور. خدا عاقبت ما را به خیر گرداند. در این باره این مطالب خواندنی هستند:
١- چه کسانی از فرزند امام ، انتقام گرفتند ؟ ( امید حسینی - وبلاگ آهستان ).
٢- آیا از ناتمام گذاشته شدن سخنرانی سید حسن نا خشنودم ؟ (وبلاگ خرچنگ زاده در غربت ).
٣- حمله سید حسن با سیلی و لگد به دو عضو ستاد نماز جمعه امروز ( سایت فاش نیوز) . همین خبر در سایت جهان نیوز. همین خبر در جوان آنلاین .
۴- پیام صریح به سید حسن ( سعد الله زارعی - سایت رجا نیوز ).
۵- ترسم نرسی به کعبه ای ... ( علی اشرف فتحی - وبلاگ تورجان / این نوشته ، قدیمی است اما نویسنده آن را با توضیحی اضافه در گوگل ریدر بازنشر کرده است ).
۶- مردم پس از سخنان سید حسن ، شعار... ( خبرگزاری فارس).
٧- چرا مردم در حرم حضرت امام ، سید حسن را از نطقش باز داشتند ؟ ( محسن کریمی - وبلاگ حاج آقا مسئلةٌ).
٨- حاشیه های مراسم سالگرد ...( سایت رجا نیوز ).
٩- تلاش انصاری برای قطع سخنان رئیس جمهور و واکنش مردم ( سایت برنا نیوز ).
١٠- امکان سازماندهی برای شعار دادن علیه سید حسن وجود نداشت ؟ ( سایت خبر آنلاین ).
١١- آیا سید حسن پیام مردم را شنید ؟ + فیلم ماجرا ( احسان آیتی - وبلاگ قول سدید).
١٢- فریاد ملت بر سر حامیان فتنه + عکس ( مرصاد - وبلاگ بهشت خوبان ).
١٣- ما با خمینی زندگی می کنیم ( حسین قدیانی - وبلاگ قطعه 26 ).
١۴- تلاش بی بی سی برای به حاشیه بردن خطبه های مهم رهبر انقلاب ( سایت شبکه ایران ).
١۵- اقدام نکته دار رهبر انقلاب پس از سخنرانی نوه امام ( سایت تابناک ).
١۶- صفحه فیس بوک سید حسن خمینی .
١٧- یک عکس .
١٨- عکس : خواص بی بصیرت ...
١٩- عکس : احداث نماد فراماسونری اطراف حرم امام خمینی .
٢٠- نواده روح الله : سید حسن نصرالله ( امید حسینی - وبلاگ آهستان ).
٢١- تذکر هاشمی و وظیفه ای که بر گردن ماست ( روح الله امین آبادی - وبلاگ بسیج جهانی ).
٢٢- فیلم سخنرانی ناتمام سید حسن مصطفوی ( کلیپ مبارز).
٢٣- همراهی با فتنه گران از سوی سید حسن مصطفوی برای مردم قابل تحمل نیست ( خانم فاطمه رجبی - سایت برنا نیوز).
٢۴- عکس : پیام به ضرغامی .
٢۵- شاخص خالص و راه امام در بیان رهبری ( وبلاگ فرزند روح الله ).
٢۶- اولین نشانه های درستی اعتراض مردم به سید حسن خمینی ( خبرنامه دانشجویان ایران ).
٢٧- آیا شعاردهندگان علیه سران فتنه ، عده ای قلیل بودند ؟ + فیلم ( سایت شبکه ایران ).
٢٨- دعوت رئیس جمهور به مراسم ، کار که بود ؟ ( سایت جهان نیوز).
٢٩-هنوز بیست سال نگذشته است ( ترنج نیوز).
٣٠- آیا صدای ملت را می شنود ؟ ( علی الف - تاربلاگ ایلیا).
٣١- جمعیت سرگردان دنبال کیک و ساندیس ( طلبه بلاگ ).
٣٢- عکسهایی از حاشیه حضور مسئولان در مراسم دیروز ( سایت الف ).
٣٣- اندکهای بیشمار ( امیر حسین ثابتی - وبلاگ دست نوشته های یک دانشجو).
٣۴- نسبت با امام مصونیت می آورد یا مسئولیت ؟ ( محمد صادق باطنی - وبلاگ بی عُمر ).
٣۵- عکس : پسر نوح با بدان ... ( سایت الف ).
٣۶- دوباره امام ...( وبلاگ اعترافات هر روزه من ).
٣٧- حاشیه ای بر یک سخنرانی ناتمام ( فرشاد مهدی پور - سایت الف ).
٣٨- گزارش فایننشال تایمز از شعارهای دیروز ( سایت الف ).
٣٩- اظهارات اسماعیل کوثری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی درباره شعارهای دیروز مردم ( سایت برنا نیوز ).
۴٠- هنوز دیر نشده سید ! ( محمد سجاد نصرتی - وبلاگ زیر چشمی ).
۴١- گزارشی از باشکوهترین نماز جمعه تاریخ : فایلهای صوتی و تصویری مراسم دیروز ( پایگاه روشنگری موج فتنه ).
الف - متن کامل بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در مراسم 14 خرداد .
ب - سخنان دکتر محمود احمدی نژاد در مراسم 14 خرداد.
ج - سخنان نیمه تمام حجت الاسلام سید حسن خمینی در مراسم 14 خرداد .
مرتبط : ١- از نوه امام تا فرزندان خمینی ( تقی دژاکام - وبلاگ آب و آتش).
مشروح خطبه هاي مقام معظم رهبري درنماز جمعه تهران در حرم امام خمينى (ره)
مسجد الاقصی در حال تخریب و ما در حال غفلت عید! امسال عید نداریم...
مجسم للهيكل/ ترجمه: ماکت معبد ادعایی یهودیان صهیونیست و کابالیست ها
تصویری رویایی از معبد الخراب که دوشنبه در کنار مسجدالاقصی افتتاح شد و ما در خواب بودیم!
صهیونیست ها دوشنبه شب گذشته در میان تدابیر شدید امنیتی پلیس این رژیم، معبد الخراب در بخش قدیمی شهر اشغالی قدس را افتتاح كردند. در مراسم افتتاح معبد الخراب تعدادی از شخصیت های صهیونیستی و مقامات این رژیم و در راس آنها رؤوفین ریولین رئیس كنست حضور داشتند. ارتفاع معبد الخراب 24 متر بوده و گنبد آبی رنگ آن 12 پنجره دارد و ساختمان آن تنها چند ده متر با دیوار غربی مسجد الاقصی فاصله دارد و در مجاورت مسجد تاریخی و بسته شده العمری واقع شده است.
همزمانی افتتاح معبد الخارب در قدس اشغالی با روز جهانی ساخت معبد كذایی یهودی نشانگر این است كه رژیم اشغالگر قدس با افتتاح آن اهداف و مقاصد ویژه ای را دنبال می كند كه از جمله آنها :
می توان به تدوین تاریخ خیالی برای شهر اشغالی قدس به منظور تقویت ادعاهای سیاسی رژیم صهیونیستی درباره این شهر اشاره كرد و مائیر بن دیوید از علمای باستان شناسی اسرائیلی ضمن تایید این مساله اعلام كرده است كه ادعاهای دولت عبری مبنی بر اثر باستانی بودن معبد مذكور كذب محض است.
علاوه بر این، رژیم صهیونیستی با ساخت این معبد به شكل بنای گنبدی مرتفع و شبیه به قبة الصخرة سعی در پنهان كردن آثار حرم شریف الهی كه از آثار باستانی برجسته این شهر به شمار می رود دارد. موسسه الاقصی نیز به نوبه خود اعلام كرده است كه معبد "الخراب" پروژه ای است كه در درجه اول در راستای یهودی سازی شهر اشغالی قدس احداث شده و از سوی دیگر ساخت آن ارتباط زیادی به ساخت معبد كذایی سوم از سوی دولت عبری و شركت های شهرك سازی وابسته به آن دارد.
پیش از این نیز اقداماتی جهت تخریب مسجد الاقصی صورت گرفته که تا حال حاضر ادامه دارد چون حفر تونل زیر مسجد الاقصی با بهانه واهی کشف معبد سلیمان که طی چند ده سال حفاری زیر بنای مسجد الاقصی هنوز هیچ اثری مبنی بر وجود چونین معبدی بدست نیامده است در عوض ستون ها و دیوارهای مسجد الاقصی به جهت این حفاری ها سست و رو به تخریب است.شرح وقایع روزهای اخیر را از وب برادرم پی بگیرید: http://crypalestin.blogfa.com/post-861.aspx
چند روز پیش رژیم اشغالگر قدس دعوت نامه های رسمی برای افتتاح کنیسه معروف به " خراب" ( هاحوربا) که بر ویرانه های مسجد "العمری" یک مسجد وقف اسلامی ساخته شده، بین شخصیتهای صهیونیست توزیع نمود و سپس بزرگترین و بلندترین کنیسه یهودیان در بخش شرقی شهر قدیمی قدس در 24 اسفندماه در مراسمی افتتاح شد. طبق باور یهودیان تندرو بعد از ساخت این کنیسه برای سومین بار و افتتاح آن، به یهودیان اجازه داده خواهد شد که معبد سوم هیکل را که در مکان کنونی مسجد الاقصی است را بسازند. بدین ترتیب روند تخریب گسترده قبله اول مسلمانان با افتتاح کنیسه خراب آغاز خواهد شد. منبع
هذه الصورة للتوضيح بين قبة الصخرة و المسجد الأقصى
تصاویر زیر مربوط به تونل های حفر شده زیر مسجد الاقصی است که با وجود یافت نشدن اثری از معبد سلیمان صهیونیستها این تونل را با اشیا و دکورها به دروغ بصورت مکانی یهودی به نمایش گذاشته اند. متاسفم که به زودی خبر تخریب کامل مسجد عزیز الاقصی را بشنوم!
در این خزان روح غیرت و گرمی اسطوره های ایران باستان چه خواهیم کرد!
آیا برای ما عیدی باقی خواهد ماند! هرگز...هرگز امسال عید نداریم....
یکی از کنیسه هایی که در غفلت ما،درست در زیر مسجد الاقصی ساخته شده است.
وای بر ما که در غفلت دنیاپرستی مان، دشمن به نورافشانی معبد کذایی اش مشغول است!
باور آن سخت است. ولی واقعیت دارد! وای از بی خبری و غفلت...!
وای از غفلت ما مسلمانان!به راستی چند آیه از هزار آیه ضد یهودی قرآن را خوانده ایم
و چقدر آنها را باور داریم؟ چقدر آنها را جدی گرفته ایم؟ واقعا ما مسلمانیم!
کتابخانه های زیر مسجد الاقصی که در غفلت و دشمن ناشناسی ما ساخته شده است!
اثار الحفر ظهر على السطح/ترجمه:آثار حفاری های زیرمسجد در حیاط قدس شریف!!
نکند غفلت های بیش از حد، ما را پیش خدا و اهلبیت(ع) خجل کند!
شرح وقایع روزهای اخیر را از وب برادرم پی بگیرید: http://crypalestin.blogfa.com/post-861.aspx
در جستجوی حقیقت: http://www.saramomeni.blogfa.com/post-172.aspx
یهودشناخت: http://jew.blogfa.com/post-119.aspx
منابع عربی: http://www.muslm.net/vb/showthread.php?t=375339&page=3
http://www.muslm.net/vb/showthread.php?t=375339&page=2تشکر از سیما و مجموعه جذاب سالهای مشروطه و محمد رضا ورزی
به نقل از وبلاگ دوستم سمپادیان: یکی از شیوه های جنگ نرم و نبرد سایبرنتیک استفاده از رسانه خصوصا سینما وتلویزیون برای رساندن پیام های تاریخی واقعی یا جعلی است. غربی ها برای حفظ حافظه تاریخی خودشان، در آثاری چون ده فرمان و پرنش مصر و عیسی به روایت لوقا و مصایب مسیح و ژاندارک این رسالت را به خوبی ایفا کرده اند ولی متاسفانه سینمای گیشه ای و روشنفکر زده ایران کمتر به فکر بوده است. اما برخی کارگردانان متعهد و اسلام گرا چون علی حاتمی و فرج الله سلحشور و شهریار بحرانی و محمدرضا ورزی و نادر طالب زاده به این فکر بوده اند و همیشه اثارشان از استقبال زیادی برخوردار بوده است. همین نکته باعث حسادت ها و نقدهای بی انصافانه ای به این کارگردانان بوده است. گرچه باید حساب نقد بی انصاف و نقد منصفانه ای که در مسیر بهتر شدهن کار است را از هم جدا کرد. آخرین تلاش ارجمند از این مجموعه، از آن محمد رضا ورزی است که سریالی درباره سالهای مشروطه ساخته است.
در این مدت که این سریال درباره تاریخ معاصر کشورمان در تلویزیون پخش شده است، شاهد بودیم و هستیم که بهائیان وفراماسونرها و خط تاریخ نگاران طاغوتی و غربزده و کم سواد را به چالش جدی کشید و اینها نیز در سرکوب کردن آقای ورزی و تیم اش از هیچ کوششی فروگذار نکردند و او را به خیال خود منکوب کردند، گرچه مردم مسلمان را به دیدن بهتر و دقیق تر این سریال مجبور کردند. و مکروا و مکرالله و الله خیر الماکرین. واقعا باید از صداوسیما وکارگردان خوب این سریال جناب اقای محمد رضا ورزی تشکر کرد که این سریال را به مردم خداجو تقدیم کردند وبا شجاعت در مقابل خط تاریخ نگاری روشنفکرزده بیمار و فراماسونها و بهائیان ایستاد وهمه جور تهمت را به خود خرید و وارد کارزار شد و این سریال راساخت.
واقعا با دیدن این سریال نسبتا قوی، برای اولین بار تصمیم گرفتم که دی.وی.دی این سریال را از سروش سیما بگیرم و باز هم برای چندمین بار آن را دقیقا تماشا کنم تا خیانت های فراماسونرها و بهائیان ودرباره وحسادت های مادر شاه برایم بیشتر محسوس شود. (البته دی.وی.دی مستند بسیار زیبای راز آرماگدون سعید مستغاثی را نیز ارز سروش سیما گرفتم و بسیار از دیدن چند باره اش لذت بردم. ان مستند هم درباره نقد فراماسونرها و یهودیان ماده گرا بود.)
این سریال ارزشمند، از طرف دیگری مرا به تفکر در اوضاع واحوال سیاسی روز ایران فرا می خواند. فتنه باب وبهاء و فتنه فراماسونری ومشروطه که منجر به شهادت بزرگمردی چون شیخ فضل الله شد، برای امروز ما درس آموز است. هنوز هم همان دعواهای تاریخی در این کشور است وغرب پرستان دنیاگرا که وابسته به ام.آی.سیکس و سی.آی.ای و روچیلدها هستند، به هوش نیامده اند و نخواهند آمد، چرا که منافع اقتصادی و سیاسی اشان در همپالگی با بیگانگان ضد وطن وضد اسلام می باشد. خدا رحمت کند شیخ فضل الله نوری و میرازی شیرازی و امیرکبیر که راه ورسم مردانگی و مقاومت در برابر بهائیت وفراماسونری و غرب و انگلیس را به ما آموختند. دست آقای ورزی هم درد نکند که این خاطرات ناب را به ذهن مردم اوردند. در اینجا متن کامل مطلب وبلاگ سینما ساحل نجات صهیون را عینا می آورم. در قسمت نظرات آن وبلاگ ارجمند می توانید بحث های خوبی را از مخالفین وموافقین ببیند. دوستان گروه مطالعاتی با حوصله پاسخ های منتقدین را داده اند. منتظر نظرات شما هستم.
تقدير و تشکر از سريال تاريخي سال هاي مشروطه / ويرايش سوم
باز هم شاهد تلاش زيبا و قابل تقدير کارگردان متعهد کشورمان، محمد رضا ورزي هستيم. سريال سال هاي مشروطه، با خط روايي مناسب و جذاب و فيلم برداري و گريم و طراحي لباس و دکور خوب و داستان روان و حساب شده اش و تيتراژ قوي آغازين و مبتني بر تحقيقات خوب تاريخي، تلاش کرده است تا سال هايي از سلطنت قاجاريه که منجر به مشروطه شد، را به تصوير بکشد. موسيقي تاثير گذار اين سريال نيز به غناي آن افزوده است. انصافا اين سريال، قوي تر از کارهاي قبلي اين کارگردان درآمده است و هر شب منتظرم که ساعت هشت و چهل و پنج دقيقه آن را در شبکه سوم سيما ببينم.
واقعا اين سريال بار ديگر مرحوم اميرکبير را در قلبم زنده کرد. گرچه اگر برخي جزئيات توجه بيشتري مي شد، بهتر بود و احيانا بهانه از دست برخي منتقدان که بي توجه به برجستگي هاي کار، فقط آن را تضعيف مي کنند، گرفته مي شد. البته در هر صورت بايد قدر همه نقدها را دانست و تجربه اندوخت. بنده هم قبول دارکم که برخي جزئيات مي توانست بهتر درآيد ولي کار، در مجموع بسيار جذاب و روان و متقن در آمده است. اعتراض بي منطق و غير علمي بهائيان و فراماسونرها به اين سريال در برخي سايت هايشان، نشان از نفوذ جدي اين سريال در ميان هموطنان مسلمانمان دارد که بايد آن را قدر دانست. البته برخي منتقدين منصف هم نقدهاي خوبي به اين اثر وارد کرده اند که در مسير افزايش دانش و مهارت سينمايي ما بايد به کار آيد.
از تلاش هاي خوب شبکه سوم و گروه فيلم و سريال و تلاش هاي خوب آقاي ضرغامي در ساخت آثار ارزشمند تاريخي و مستندهاي خوبي درباره امام عزيز و انقلاب اسلامي، نيز بايد تشکر کرد که رسم ادب و انصاف، چنين است. از طرف ديگر، از حيث تحليل محتوا، نيز اين سريال، بسيار قوي تر از سريال هايي چون روزگار قريب درآمده است که تاريخ کشورمان را مخدوش و غربگرا روايت کرده بودند. (قبلا در همين وبلاگ چند نقد خوب براي فيلم روزگار قريب کارشده بود. کلیک کنید.
سال هاي مشروطه، که با وجود روايت 130 شخصيت تاريخي، باز هم توانسته ارتباط خوبي با مخاطب برقرار کند، يکي از بهترين فيلم هاي تاريخي است که تا کنون ديده ام و انصافا به دور از خط تاريخ نگاري غربگرا و فراماسونر زده و طاغوتي مرسوم، سعي کرده تاريخي دقيق را روايت کند و نقش حسودان دربار و خوش گذراني هاي پادشاهان ظالم و فراماسونرها و سفارت انگليس را در تاريخ ايران روايت کند. ازهمين جابه اين کارگردان وساير عوامل اين فيلم خسته نباشيدمي گوييم واميدواريم که در آينده نيز شاهد فيلم هايي قوي ترازايشان باشيم. اين دو نقد را ببينيد: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811260460 و http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2013684
اطلاعات بيشتري درباره اين سريال: سالهاي مشروطه» از ابتداي سلطنت ناصرالدين شاه و زمان صدارت ميرزا خان(اميرکبير) تا انقلاب مشروطه را به تصوير ميکشد. اين سريال آخرين بخش از تريلوژي تاريخ معاصر است که فازهاي دوم و سوم آن به نامهاي «پدرخوانده» و «عمارت فرنگي» در سالهاي گذشته ساخته شد.در «سالهاي مشروطه» وقايع تاريخي از زمان صدارت ميرزا تقي خان تا بهمن 57 بررسي ميشود.از مهمترين فصلهايي که در اين سريال بررسي ميشود، ميتوان به انقلاب مشروطه، علماي آن دوران، روشنفکري غربي، مشروطه مشروعه و به انحراف کشيده شدن مشروطيت و مشروطه خواهان اشاره کرد. در اين سريال، زندگي 5 پادشاه ايران در مدت 70 سال روايت ميشود و در آن 130 شخصيت مختلف حضور دارند. پيش توليد اين سريال از خردادماه شروع و مردادماه هم کار تصويربرداري در لوکيشنهاي مختلفي چون کاخ گلستان، کاخ سعدآباد، کاخ نياوران، شهرک سينمايي غزالي، شهرک سينمايي دفاع مقدس، بازار سعدالسلطنه، باغ فين کاشان، دهکده کن و باغ ملک و... آغاز شده است. تصويربرداري اين سريال دي ماه امسال به پايان رسيد.
عوامل اين سريال به اين شرح هستند:نويسنده و کارگردان:محمدرضا ورزي، مدير برنامه ريزي و دستيار اول کارگردان: مسعود عجمي، مدير تصويربرداري:فرشاد خالقي، مدير توليد: تينا پاکروان، طراح دکور، لباس و صحنه:رويا ابراهيمي، موسيقي: ستار اورکي، صدابردار:عليرضا غفاري و طراح چهرهپردازي: شهرام خلج.
بازيگران اين سريال که برخيها در دو نقش جلوي دوربين ظاهر خواهند شد، عبارتند از: اکبر عبدي (مظفرالدين شاه)، محمد صادقي (اميرکبير)، آزيتا حاجيان(مهد عليا)، ايرج راد (ناصرالدين شاه ميانسال)، محمد مطيع (اتابک)، رضا رويگري (ميرزاي آشتياني، کريم دواتگر)، زهير ياري (اصلان)، داريوش کاردان (ميرزا آقاخان نوري)، شهرام عبدلي (محمدعلي شاه)، فرخ نعمتي (ميرزاي شيرازي)، قاسم زارع (ميرزارضا کرماني)، تينا پاکروان (امينه)، يوسف صيادي (آقا جوهر)،جمشيد جهانزاده (شاپشال)، فريبا خادمي (مادام حاجيعباس)، چنگيز وثوقي (کامران ميرزا)، وليالله مومني (پهلوان علي اکبر)، علي رامز (کلنل فرانت) ، خسرو فرخزادي (حاج امين الضرب)، شهروز ابراهيمي (تالبوت)، آناهيتا دري(انيسالدوله)، سعيد شيخزاده (ناصرالدين شاه جوان)، ناصر خاوري ، حسن کاخي، شيرين ايزدي، عليرضا حقشناس، خسرو بامداد، مهري وداديان، کيميا موسوي، اسدالله يکتا، شهره نيکنام، اصغر ضرابي، ميثم نيکنام، رضا حقيقي و با حضور جمشيد مشايخي (کمالالملک و دو نقش ديگر). عکس ها و مطالب بيشتر درباره اين سريال: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811260431
«محمدرضا ورزي» کارگردان سريال تلويزيوني «سالهاي مشروطه» در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس: ... وي درباره برخورد منتقدان با «سالهاي مشروطه» گفت: من خوب يادم هست زماني که سريال «هزاردستان» اثر زندهياد علي حاتمي از تلويزيون پخش ميشد، گروهي به شدت از آن انتقاد ميکردند و سريال برجسته مرحوم حاتمي را ميکوبيدند... چقدر عليه اين کار نوشتند و براي مرحوم حاتمي حرف درآوردند ولي ايشان که فوت کرد، به عنوان يک الگو از ايشان ياد شد و هنوز هم ميشود و از اثرش، به عنوان يکي از فاخرترين آثار هنري تلويزيون ياد ميکنند...
ورزي به فارس گفت: سخن من اين است در کشور و مملکت ما، بايد بميريم تا کارهايمان ارزشمند و فاخر شود چرا که ما تا زنده هستيم، قدر همديگر را نميدانيم و مرتب نسبت به کار هم انتقاد ميکنيم که اين شيوه درستي نيست...
وي گفت: انتقاد منصفانه را همه قبول دارند. من هم گفتم که هدفم از روايت تاريخ در تلويزيون، جلب رضايت مردم است نه چيزي زياد و نه کم!، اما بحث منتقدان، جاي خودش را دارد. يادم هست که من با يکي از منتقدان قرار بود کار مشترکي را در يک سريال انجام دهيم و قرار شد ما به ايشان يک نقشي بدهيم که کار منتفي شد و آن سريال هم به سامان نرسيد، ولي گويا اين منتقد هنوز از دست من دلخور است! ورزي ادامه داد: من در اين زمينه يک نظر دارم و حرفهاي دوستاني که از روي غرضورزي و کينه انتقاد ميکنند، برايم پشيزي ارزش ندارد چرا که اينها با اين دست کارها، ميخواهند به حساب خودشان، تلافي کنند!
اين کارگردان تأکيد کرد: در کارهاي من هميشه روال کاري بر اين است که مردم برايم مهم باشند. يعني اين که اگر مردم از کار بدشان بيايد، من قافيه را باختهام و اگر هم استقبال کردند و ازکار خوششان آمد، من پيروز شدهام. وي گفت: در سريال قبلي (عمارت فرنگي) مردم خيلي از کار خوششان آمده بود و استقبال فراواني از سريال شد. يک بار هم براي شرکت در يک برنامه نقد، به تلويزيون دعوت شدم که در پي پخش اين برنامه، به ما ابراز علاقه و لطف و محبت شد و ما فقط شرمنده اين همه ابراز و علاقه و محبت خالصانه شديم و اين براي من يک پيروزي بود.... متن کامل را در این آدرس ببینید: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811260431
خبرگزاري آريا:کارگردان "سالهاي مشروطه" از نظرتنگي برخي منتقدين که غرض ورزي ميکنند جاي نقد کردن،ابراز تأسف کرد. با توجه به اينکه مدتي است سريال "سالهاي مشروطه" از شبکه سه سيما پخش مي شود و مخاطبان بسياري را جذب کرده امّا برخي از منتقدين واکنش هاي انتقاد آميزي نسبت به اين اثر نشان داده اند که کارگردان اين سريال در گفتگويي با خبرنگار آريا واکنش نشان داد و گفت:همانگونه که پيش بيني مي شد سالهاي مشروطه از پر بيننده ترين سريال تلويزيوني شده است و اين آمار نشان دهنده اين است که مردم اين کار را پسنديده اند و نظر مردم براي من از اهميت بالايي برخوردار است تا يکسري صحبت هاي منتقد نماها.
ورزي در خصوص انتقاد هايي که به طراحي صحنه و لباس وتکرارلوکيشن ها شده،تصريح کرد:برخي منتقدين گفته اند چرا همان بازار تهراني که در عمارت فرنگي به نمايش درآمده در "سال هاي مشروطه" هم وجود دارد؟بايد بگويم که چه اشکالي وجود دارد،مگر ما چند بازار تهران داريم که به طور متنوع از آن استفاده کنيم يا در مورد کاخ گلستان نيز به همين صورت است يعني اگر استاد حاتمي و سعيد نيکپور در اينجا کار کرده اند من ديگر نبايد در آنجا فيلم بسازم آيا زاويه نگاه من به کاخ گلستان شبيه زاويه نگاه کساني بوده است که قبلاً در آن جا کار کرده اند.
کارگردان سريال "پدر خوانده" گفت:مردم از من تشکر کردند که خاطره ربع قرن پيش را برايشان زنده کردم؛من 5 سکانس براي کمال الملک نوشتم که اگر استاد مشايخي دعوت مرا براي بازي در اين نقش قبول نمي کردند اين نقش را از سناريو حذف مي کردم چون اعتقاد داشتم که حضور ايشان يک فضاي نستالوژيک براي مخاطب در سريال بوجود مي آورد.
وي به اعتراض غرض ورزي هاي برخي منتقدين که حرمت اهل قم را شکسته اند،توصيه کرد:اين افرادي که به خودشان اجازه مي دهند خود را منتقد خطاب کنند و از ناهماهنگي بازيگران اين سريال صحبت مي کنند بايد در جواب آنها بگويم که اتفاقاً مردم بازي خوب بازيگران سريال را مورد تحسين قرار داده اند.آنها بدانند مردم بسيار باهوش هستند و سريالي که قوي و قابل قبول باشد را تا آخر دنبال مي کنند و سريال ضعيف را به راحتي کنار ميگذارند.
ورزي در خصوص گرايش هاي خود به توليدات فيلم هاي مذهبي،خاطرنشان کرد:من تا به حال دو فيلم مذهبي "ابراهيم خليل الله" و "ستاره خضراء" را براي سينما و تلويزيون ساخته ام در صورتيکه بسيار علاقمند به توليدات مذهبي هستم ولي به خاطر سلسله وار شدن سوژه تاريخي مجبور شدم پشت سرهم سريال تاريخي بسازم.
کارگردان فيلم "دهخدا"در خصوص بازي بازيگراني همانند محمد صادقي و محمد مطيع اظهار داشت: ترجيح مي دهم با بازيگراني همانند محمد صادقي کار کنم به اين دليل که توانمندي بازيگري برايم حائز اهميت است و به نظر من صادقي جزو استاندارترين هنرپيشگان اين کشور به حساب مي آيد که بارها و بارها امتحان خود را در عرصه تلويزيون و فيلم پس داده است. وي همچنين گفت:افتخار داشتم که بعد از 25 سال که محمد مطيع از ايران دور بود در اولين حضور خود جلوي دوربين "عمارت فرنگي" رفت چرا که ايشان در گذشته نشان داده اند چه آثار فاخري را نقش آفريني کرده اند از جمله سريال "سلطان و شبان" داريوش فرهنگ،"هزار دستان" استاد حاتمي و "کوچک جنگلي" بهروز افخمي و همچنين در عرصه تئاتر نيز ميتوان گفت يک بدأت گذار محسوب مي شود. کد مطلب در آریا: 20100221134956293
همچنین در اینجا ببینید: نقد شفاهي مجموعههاي روي آنتن/«سالهاي مشروطه»؛ پاسخ به ضرورتهاي تاريخي: خبرگزاري فارس: يك منتقد گفت: «سالهاي مشروطه» پاسخ به ضرورتهاي تاريخ است و توانسته با مخاطب ارتباط خوبي برقرار كند ضمن آن كه «محمدرضا ورزي» در اين كار هم پخته ظاهر شده است.... بقیه را در ادامه ببینید: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811260460
در همین باره ببینید: «سالهای مشروطه» با «امیركبیر» قابل مقایسه نیست.
آیا جنایات غرب تمامی ندارد... هائیتی مظلوم...
بازخوانی یک تحلیل تاریخی زیبا از سرویس بین الملل رجا: داستان هائیتی کشور فقیری که این روزها با مصیبت های بعد از زلزله 7ریشتری دست و پنجه نرم می کند، آن گاه غم انگیز تر می شود که بدانیم روزی همین کشور فقیر به عنوان یکی از ثروتمندترین مستعمره های جهان به شمار می آمده است. آن روز هائیتی در حدود یک چهارم اقتصاد فرانسه را تأمین می کرد.
به گزارش رجانیوز بعد از زلزله هائیتی که مرگ 150 هزار نفر، زخمي شدن 600 هزار نفر و بي خانمان شدن حدود دو ميليون نفر را موجب شد، اکنون نگاه های جهانی به سمت وضعیت این کشور بیش از پیش جلب شده است. کشوری که می توان آن را قربانی بزرگ استعمار دانست.
در سال 1492 وقتی کریستف کلمب پا به آمریکا گذاشت، هائیتی را جزیره سبز نام نهاد؛ آن روزها خیلی ها در هوس ثروت و مال اندوزی به قاره آمریکا هجوم بردند و سرخپوستان این قاره را به بردگی گرفتند. اندره موروا شرایط آن روز را چنین توصیف می کند: «کلمب حتی این دلخوشی را نیافت که لااقل قاره ای را که کشف کرده بود به نام وی اسم بگذارند. بلافاصله پس از او ملاحان، سربازان، ماجراجویان در پی کسب طلا و یافتن معبری به هندوستان به طرف آمریکا شتافتند.»
چندی بعد در حالی که انگلیس درگیر مسائل دیگر بود، پرتغال و اسپانیا با حکم کلیسا قاره را بین خود تقسیم کردند و از همان سال ها هائیتی به عنوان مستعمره اسپانیا مطرح شد. چندی بعد اما پای کشورهایی چون انگلستان، هلند و فرانسه هم به قاره آمریکا باز شد.
در آن سال ها حدود نيم ميليون نفر از سرخپوستان در جزيرهاي كه اكنون هائيتي و هندوراس را تشكيل ميدهد، زندگي ميكردند اما وجود طلا در اين سرزمين موجب بدبختي ساكنان آن شد و مردم آن، هدف تاراج و قتل عام استعمارگران قرار گرفتند. نابودي مردم اين سرزمين تا آنجا پيش رفت كه شمار آنان در سال 1519 يعني 27 سال پس از ورود استعمار به 11 هزار نفر كاهش يافت.
استعمار کنندگان که از کشورهای مختلف به آمریکا آمده بودند، بومیان غیر مسیحی را عمال شیطان نام نهادند و خونشان را مباح دانستند. نلسون ترومن می گفت:« کاملا واضح است که خدا مستعمره نشینان را به جنگ با بومیان که به احتمال قوی بازماندگان آمالیستها و فلسطینی هایی هستند که علیه اسرائیل متحد شده بودند، دعوت می کند.»
نزاع با سرخپوستان به خونین ترین جنگ ها در تاریخ آمریکا لقب یافت. در سال های 1675-1676 میزان تلفات مستعمره نشینان در جنگ موسوم به فلیپ شاه تقریبا دو برابر کشته شدگان آمریکایی در جنگ های داخلی و هفت برابر تلفات جنگ جهانی دوم بود. جنگ ها با سرخپوستان در سال های بعد یعنی حدود سال های 1843- 1835هم ادامه پیدا کرد.
گسترش دامنه استعمار اسپانيا به ديگر نقاط قاره آمريكا از يكسو و سپس تصميم كشورهاي استعمارگر اسپانيا و فرانسه به كاشت انبوه نيشكر در مناطق حاصلخيز آن به ويژه هائيتي موجب شد آنان سياهپوستان آفريقايي را به عنوان برده به آمريكاي لاتين منتقل كنند؛ به گونهاي كه شمار بردگان در هائيتي در سال 1758 ميلادي به 700 هزار نفر يعني معادل 85 درصد كل ساكنان اين كشور رسيد.
بعد از اسپانیا این نوبت فرانسه بود که هائیتی را مستعمره خود لقب دهد و منابعش را به غارت برد. چندی بعد اما در سال 1804 میلادی بود که بردگان علیه استعمارگران قیام کردند تا خود عهده دار امور خود باشند. اما هوس استعمار و استضعاف ملت ها پایان نیافت و این بار این آمریکا بود که هوس غارت هائیتی به سرش زد.
آمريكا كه از ۱۹۱۵تا ۱۹۳۴اين كشور را اشغال كرده بود و تا دهه ،۸۰ ديكتاتورهاي دست نشانده خود را در هائيتي بر سركارداشت بارديگر از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴حكومتي دست نشانده را بر مسند قدرت نشاند. و در سال های بعد هم با دخالت در امور هائیتی مدام جنگ های داخلی را به این کشور تحمیل کند؛ آن گونه که این کشور هیچ گاه رنگ صلح و آرامش را نبیند. شاید به طور متوسط هر ده سال یکبار در این کشور جنگ یا دعوا بود.
با روی کار آمدن "برتراند آريستيدو" که یک کشیش به شمار می آمد، افق هایی از امید نمایان شد. اما چیزی نگذشت و در 29فوريه 2004 نيروهاي دريايي امريکايي کاخ رياست جمهوري را اشغال کردند و "خوان برتراند آريستيدو"، رئيس جمهور، را به تبعيد فرستادند. نيروهاي کانادايي مسئوليت تامين امنيت فرودگاهي را برعهده داشتند که رييس جمهور مخلوع در آن بر هواپيما نشانده شد. دوران رياست جمهوري آريستيدو به طرز خشونت باري پيش از موعد پايان يافت.
يکي از جرم هاي دولت آريستيدو پرونده حقوقي اي بود که براي دولت فرانسه تشکيل شده بود، براساس مستندات اين پرونده فرانسه ملزم به بازپرداخت مبالغي بود که در قرن 19از هائيتي گرفته بود. اين مبالغ در ازاي برده هاي فرانسوي گم شده در اين کشور که در واقع آنها با خودخريدي از اسارت رها شده بودند(7/21ميليارد دلار) پرداخت شده بود.
در پاييز 2004 اعتراضات گسترده اي براي بازگشت آريستيدو از سوي نيروهاي مردمي صورت گرفت که با سرکوب وسيع دولت کودتا و حامي آن کانادا صورت گرفت. بعد از سال ها رنج "رنه پريوال" زمام امور را در دست گرفت.
اکنون اما از پس این همه سال به بهانه زلزله باز دعوای استعمارگران قدیم بر سر هائیتی آغاز شده است تا به بهانه کمک به هائیتی نیروهای نظامی خود را در این شکور مستقر کنند. چندی پیش فرانسه و برزیل شکایت رسمی خود را به دولت واشنگتن اعلام کردند که آن این بود که چرا نیروهای هوایی آمریکا اجازهی رسمی فرود در هائیتی را به دست آوردهاند؛ اما هواپیماهای بسیاری از سازمانهای امدادی مجبور به فرود در جمهوری دومینیکن، کشور همسایهی هائیتی هستند!
پیش از این فیدل کاسترو با انتشار یادداشتی، هائیتی را نتیجه خالص استعمار و امپریالیسم دانسته بود. فيدل كاسترو در این مقاله
همراهی با نهضت وبلاگی در اعتراض به تبلیغ شرکت نستله در صداوسیما
روزبخير اشغالگري!
به نقل از وب حقیقت: نستله يك كمپاني تغذيه بينالمللي است كه در سال 1866 ميلادي در سوئيس توسط هانري نستله تاسيس شد و اكنون در 100 كشور جهان، 350 شعبه دارد. این شرکت در سال 1995 با خرید 10 درصد سهام شرکت اسرائیلی تولید مواد غذایی "اوسم" نخستین گام برای سرمایه گذاری در اسرائیل را برداشت و دو سال بعد با تزریق سرمایه گذاری 140 میلیون دلاری به این شرکت سهم خود را به 50.1 درصد افزایش داد. در سال 2002 این شرکت تحت قراردادی میان اسراییل و سوئیس بیش از 80 میلیون دلار به اقتصاد اسرائیل تزریق کرد. نستله در سال 1998 جايزه جوبيلي (Jubilee Award) را از دست نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي (بنيامين نتانياهو) دريافت كرد. جوبيلي همان جايزه ايست كه فقط به بزرگترين شركتهاي تامين كننده اقتصاد اسرائيل اعطا مي شود.
نستله بيش از 4000 پرسنل در بيش از 10 شعبه اصلي در سرزمينهاي اشغالي دارد و آمريكا سالانه 24 ميليون دلار را به ازاي سرمايهگذاري در اسرائيل به اين شركت اعطا ميكند. از بد حادثه بوده يا از كمكاري مسئولين، نستله در ايران هم صاحب شعبه است. نستله در ايران فعاليتهاي خود را از سال 2001 با خريد امكانات توليدي موجود از يك شركت داخلي در قزوين آغاز كرد. بزرگترين كشور مخالف موجوديت اسرائيل، خود با شركتي با سوابق صهيونيستي دست دوستي و همكاري داده است. اينجاست كه يك سر معادله سالها مجهول ميماند كه تكليف بندهاي ضد صهيونيستي قانون چه ميشود؟ يا چرا قوه قضائيه در خواب است و...
پاي رسانه ملي مينشينيم و در لابلاي برنامه هاي عبور كرده از فيلتر نظارت صدا و سيما، پيامي درست متضاد انديشه هاي جمهوري اسلامي مييابيم: روز بخير سوئيس، روز بخير برزيل، روزبخير... و بالاخره روزبخير ايران.
تبليغ رسمي نسكافه ي شركت نستله، نه! تبليغ رسمي كمك به اقتصاد اسرائيل، تبليغ رسمي خريد فسفر سفيد جهت قتل عام كودكان غزه. اين همان رسانه ايست كه از هفته ها قبل از روز جهاني قدس، فرياد عليه اشغالگري را ميآموزد. همان صدا و سيمايي كه ساعت ها صحنه هاي خلق حماسه ي مردم غيور را در ابراز انزجار به رژيم صهيونيستي نشان ميدهد.همان رسانه اي كه ساعت ها پاي دل ورزشكاران غيوري ميايستد كه مقابل رقيب اسرائيلي به ميدان نرفته اند. همان رسانه اي كه صحنه هاي قتل عام فلسطينيان و كودكان غزه را نشان مي دهد و مردم را به همدردي با آنان دعوت ميكند. و امروز به ما ميآموزد كه چگونه پول به قلك اسرائيل بريزيم...و اينجا يك معادله ي لاينحل ديگر تشكيل ميشود...
مگر نه اينكه رسانه ي ملي ما انعكاس دهنده ي مواضع ، عقايد و نوع نگرش انقلاب ما به موضوعات مختلف است؟ مگر نه اينكه مسئولين ما در پخش برنامه هاي مختلف سيما با شوراي تامين و نظارت بر صدا و سيما، ژست موجه سختگيري در اجراي برنامه ها را ميگيرند؟ پس چگونه است كه اين روزها بارها و بارها تبليغ يك كالاي صهيونيستي را همپاي محصولات ايراني و ضد اشغالگري با افتخار از بلندگوي بزرگترين وملي ترين رسانهمان پخش ميكنيم و مواضع هميشگيمان را فراموش ميكنيم؟
آقاي مسئول صدا و سيما! هدف از پخش اين تبليغات به خصوص در حوالي سالگرد جنگ غزه و قتل عام فلسطينيان و عدم توجه به مخالفت هاي پي در پي مردم چيست؟ تامين اهداف مالي صدا و سيما يا...؟ آيا اهداف مالي، مقدم بر مواضع ضد صهيونيستي كشورمان است؟ آيا رقم اين شركت براي مطرح شدن آنقدر بالا بوده كه گوش هايمان را كر كند و چشم هايمان را كور كند در مقابل رفتار منافق گونه به موضوع صهيونيست؟
آقاي ضرغامي! مگر نه اينكه سال گذشته در پي 22 روز خونريزي در غزه و قتل عام مردم بيگناه اكثر مراجع تقليد فتوا بر حرام بودن خريد و استفاده از محصولاتي را دادند كه در اقتصاد اسرائيل نقش دارند؟ حالا امروز شما در رسانه ي ملي حرامخواري را ترويج ميكنيد؟
وقتي دو معادله ي به دست آمده را كنارهم چيده و مينگريم، درمييابيم كه چنانچه معادله ي اول يعني نحوه ي قانوني بودن حضور شركت نستله در ايران حل شود دومي هم تقريبا حل شدنيست. زيرا وقتي قانون بي قانوني كند، سستي كند در عمل به مواضع قاطع كشور و يا مثلا آنسوي قضيه يعني حمايت از حضور شركت هاي وابسته به اسرائيل از سوي برخي مسئولين و قواي كشور به يك مسئله ي عادي تبديل شود، ديگرشايد سخت بتوان از ديگر مسئولين انتظارقانونگرايي داشت.
آقايان مسئول! بياييد كمي با نستله دوستان صدا و سيمايي همذات پنداري كنيم: روزبخير سوئيس! روزبخير برزيل! روزبخير غزه! روزبخير اجساد متلاشي شدهي كودكان زير مركاواي صهيونيستي! روزبخير محمد الدوره! روزبخير قتل عام قانا! روزبخير يهودا! روزبخير بني اسرائيل! روزبخير جلادان تاريخ! روزبخير اشغالگري! و بالاخره روزبخير ايران! تو هم به ليست سرمايه گذاران اشغالگري پيوستي... هيهات منا الذله!
وبلاگ نویسانی که در جهت این نهضت ارزشمند قلم فرسایی کرده اند: وبلاگ فریاد آسمانی : حمایت از صهیونیسم! ممنوع!!!!!! / وبلاگ بسیج دانشجویی دانشکده مهندسی پزشکی / وبلاگ موج مجنون : "نسکافه با طعم خون کودکان غزه" / وبلاگ دوئل : نستله / وبلاگ یکی مثل هیچ کس (فاران) / وبلاگ پسرخاک : گل به خودی رسانه ملی!! / وبلاگ بلندپروازی های یک ماهی: هجوم خودخواهی ها
راهی برای رهایی از شر گوگل قلدر!
در اين مطلب قصد داريم راهي ايمن به شما معرفي كنيم تا بتوانيد از شر تحريمهاي غيرعادلانه شركتهاي نرمافزاري مانند گوگل و مايكروسافت بر عليه كاربران ايراني رها شويد. شبكه ايران نوشت؛ همواره براي كاربران ايراني دسترسي به برخي برنامههايي كه از سوي شركتهاي نرمافزاري براي بيشتر كشورها به طور رايگان عرضه شده امري دشوار به نظر رسيده است.
به طور مثال شركت گوگل برنامههاي رايگان خود را كه در روي پايگاه اينترنتي خود عرضه ميكند همواره براي كاربران ايراني دانلود آن را ممنوع كرده و در برابر درخواست كاربران ايراني براي دانلود اين برنامهها اعلام ميكند كه استفاده از اين برنامه در كشور شما مقدور نميباشد.ما در اين مطلب قصد داريم راهي به شما معرفي كنيم كه با استفاده از ان بتوانيد از شر اين تحريمهاي غيرعادلانه شركتهاي نرمافزاري مانند گوگل و مايكروسافت بر عليه كاربران ايراني رها شويد و بتوانيد با خيال راحت برنامههاي مورد نياز خود را دانلود و بارگذاري كنيد.
صرفنظر از استفاده از برخي برنامهها برا تغيير آيپي كه خطرات مهمي براي شما در پي دارد استفاده از سايت "فايل هيپو " راحتترين روش براي بارگذاري و استفاده از اين برنامههاست. وبسايت فايل هيپو به آدرس www.filehippo.com به رغم اينكه سايت بيسر و صدا و كمادعايي است و شايد در ايران كمتر شناخته شده باشد هميشه نرمافزارهاي به روزي را عرضه ميكند.از محاسن اين سايت نرمافزارهاي بروز آن دستهبنديهاي متنوع و مختلف آن است كه برنامهها را به صورت منظم در ان طبقهبندي كردهاند تا كاربران در پيدا كردن نرمافزار مورد علاقه خود سردرگم نشوند.
در اين سايت همچنين تمامي نرمافزارها به صورت اورجينال آرشيو ميشوند و كد MD5 آنها نشانگر اطمينان و دستنخورده بودن كدهاي نرمافزاري اين برنامهها است.اميدوارم با لغو تحريمهاي ناعادلانه اين شركتها عليه كاربران ايراني ديگر نيازي به استفاده از وبسايتهاي واسطه نباشد. منبع: http://www.rajanews.com/detail.asp?id=44313
آیا حسن خمینی در خط امام خمینی است! چرا او به خطا می رود!
اگرچه پير و مرادمان امام راحل(ره) به ما آموخت تا در گفتن حق و دفاع از نظام و انقلاب، ملاحظه هيچ شخص و گروهي را نكنيم و در سيره ايشان نيز برخورد قاطع و تلخ با منسوبان و نزديكان - به دليل فاصله گرفتن از انقلاب و همسويي با اصحاب فتنه – يك اصل مسلم و انكارنشدني است؛ اما حرمت همان امام فرزانه(ره) نيز دست و قلم را ميلرزاند تا در نقد كسي بنويسد كه عنواني از نام بلندآوازه خميني(ره) را به همراه دارد.
حجتالاسلام جناب آقاي سيد حسن خميني، نوه گرامي امام(ره) طي ماههاي اخير با سكوت و صحبت خود، مواضعي را به نمايش گذاشته كه گرچه براي خود ايشان محترم است اما اين مواضع مورد انتقاد بسياري از نيروهاي انقلابي و ارزشي قرار دارد. اين انتقادات البته به حرمت خانواده امام(ره) عمدتاً در محافل خصوصي بيان شده و كمتر شكل علني به خود گرفته است اما طبيعتاً با ادامه مشي آقاي سيدحسن، چنين انتقاداتي بيش از اين تاب مستوري نخواهد داشت.
روز گذشته نامهاي از آقاي سيدحسن خميني به رئيس سازمان صدا و سيما منتشر شد كه جاي تأمل جدي دارد و نميتوان به سادگي از كنار آن عبور كرد. وي در نامه خود خطاب به مهندس ضرغامي، با اشاره به برنامه تلويزيوني«شاخص» كه در آن اظهارات صريح حضرت امام(ره) درباره گروهك منافقين و بنيصدر منتشر شده، آورده است: «چنانكه از منابع موثق شنيدهام برنامهاي تحت عنوان شاخص در تلويزيون پخش ميشود و به گونهاي غيرصادقانه و تحريفآميز شخصيت جامع عارف كامل و مهربان و رهبري مقتدر امام خميني (ره) را مخدوش نموده است.»
نگارنده به عنوان شخصي كه طي شبهاي اخير برنامه «شاخص» را دنبال كردهام واقعاً از اين اظهار نظر آقاي سيدحسن خميني متعجب شدم. اولين ايراد به آقاي سيد حسن خميني اين است كه برنامهاي را كه نديده بر اساس قضاوت ديگراني كه «منابع موثق» ناميده، به چالش كشيده است. اي كاش ايشان همه قسمتهاي برنامه «شاخص» را كه به ابعاد مختلف شخصيت امام(ره) ميپردازد، ميديدند و بعد قضاوت خود را بيان ميكردند.
البته ميتوان حدس زد كه كدام بخش برنامه «شاخص» مورد انتقاد آقاي سيد حسن خميني قرار گرفته است.همان بخشي كه وي از آن به عنوان مشابهتسازي تاريخي ياد كرده است. يعني مواضع قاطع امام(ره) در برابر بني صدر و منافقين! اتفاقاً آن منبع موثقي كه به آقاي سيدحسن خميني اطلاع داده، خوب مطلب را دريافت كرده است. قاطبه مردم نيز با ديدن آن مواضع امام(ره) در برابر جبهه منافقين، ناخودآگاه ذهنشان به فتنه اخير و منافقين جديد معطوف شد. حجتالاسلام سيدحسن خميني اتفاقاً بايد با خود فكر كنند كه چرا مردم با ديدن آن صحنهها در تلويزيون و آن عتابهاي امام(ره) عليه جبهه منافقين، تصوير ايستادگي نظام و رهبري انقلاب در برابر فتنه منافقين جديد را در ذهن خود ترسيم ميكنند؟
جناب سيدحسن خميني حق دارند مشرب و تفكر سياسي خود را داشته باشند و حتي آن را ظهور و بروز دهند اما جسارتاً حق ندارند امام و انديشههاي ايشان را سانسور كرده و تصويري دلبخواهي از امام(ره) به جامعه ارائه كنند. نوه امام(ره) به درستي تأكيد كرده كه امام شخصيتي جامع بودهاند اما چرا خود وي ميخواهد بخش عمدهاي از شخصيت امام(ره) يعني قاطعيت ايشان در برابر جبهه نفاق و التقاط را – كه بخشي از تاريخ انقلاب نيز هست – كتمان كنند؟
جناب حجت الاسلام سيد حسن خميني كه در زمان حيات امام(ره) دوران كودكي و نوجواني را طي ميكردند احتمالاً تصويري صرفاً عاطفي از آن پيرفرزانه در ذهن دارند كه علي القاعده آحاد ملت ايران نيز به اين وجه شخصيت امام(ره) واقفند؛ اما نميتوان وجه «جلال» امام را ناديده گرفت و صرفاً به «جمال» پرداخت؛ وجه جمالي كه اتفاقاً در همين برنامه «شاخص» در پيوند عاطفي بين امام (ره) و امت و روحيه مردمي و عارفانه و زاهدانه آن پير سفر كرده به نمايش گذاشته شد.
تصويري كه آقاي سيدحسن خميني قصد دارند از امام(ره) ارائه نمايند تصويري زيبا اما خنثي است. آدم ناخودآگاه ياد روزنامههاي عصر اصلاحات ميافتد كه در شمايل حضرت علي (ع) در دستان آن حضرت به جاي ذوالفقار، دسته گل گذاشته بودند! عطوفت و رحمانيت علي(ع) شهره عالم است اما آيا ميتوان ذوالفقار را از دست اسدالله الغالب گرفت؟ آيا ميتوان تصويري سانسور شده از شير بيشه شجاعت و فاتح بدر و حنين به دست داد؟
امام (ره) مرجعي عاليقدر، فقيهي عارف، فيلسوفي مبرز و حتي شاعري لطيف منظر بودند اما آنچه كه امام(ره) را امام(ره) كرد، مجاهدت و مبارزه عظيم ايشان در برابر جبهه استكبار و استبداد و نفاق و تشكيل جمهوري اسلامي مبتني بر آموزههاي سياسي اسلام و تشيع بود. هيچ كس منكر ابعاد ذيقيمت شخصي و معنوي امام(ره) نيست اما قلهاي كه نام خميني بر فراز آن ميدرخشد، «ولايت فقيه» به مثابه يك نظريه اصيل اسلامي است كه بر مبناي آن، دين از حوزه عبادات فردي به حوزه اجتماعيات و سياست وارد ميشود. امام براي تحقق اين اصل اصيل سالها مبارزه كرد، خون دل خورد، تبعيد رفت، با آمريكا و اسرائيل و شاه و صدام و منافقين درافتاد و هيچ گاه از اصول خود در برابر اين جبهه عقبنشيني نكرد. ذوالفقار خميني(ره) را نميتوان با تحريف و سانسور در غلاف كرد و تصويري ديگرگونه از ايشان ترسيم كرد.
جناب آقاي سيدحسن خميني به خاطر بياورند اين امام راحل (ره) بود كه ميفرمود: «نبايد به خاطر رضايت چند ليبرال خودفروخته، به گونهاي اظهار نظر كرد كه حزبالله عزيز احساس كند جمهوري اسلامي از مواضع اصولياش عقبنشيني كرده است.»
هم ايشان بود كه اظهار نگراني ميكرد كه ميترسم ده سال بعد عدهاي بنشينند و بگويند حكم سلمان رشدي مغاير با اصول ديپلماتيك بوده است! و اما يك سؤال جديتر اين است كه جناب حجتالاسلام سيد حسن خميني طي اين همه سالها كه عناصر مطرود امام(ره) عليه ايشان قلمفرسايي ميكردند چرا احساس وظيفه براي نامه نگاري نكردند؟ چرا ايشان و مؤسسات تحت نظرشان در پاسخ به آن همه اتهامي كه در قالب خاطرات آقاي منتظري به امام(ره) وارد شد و در تمامي سايتهاي ضدانقلاب منتشر گرديد موضعي چنين قاطع اتخاذ نكردند و بلكه برعكس مريدان آقاي منتظري را در مؤسسات مسما به نام امام(ره) بر صدر نشاندند؟ آيا انتشار فيلم مواضع امام(ره) در برابر منافقين و بني صدر كه واقعيت مسلم تاريخي است چهره امام را مخدوش ميكند يا آن خاطرات كذايي و كذب آقاي منتظري كه در سرتاسر آن، از امام(ره) چهرهاي خشن و بي منطق و ديكتاتور ارائه ميشود؟ اين تذهبون جناب سيد حسنآقا؟ منبع: جوان آنلاین
خطای استراتژیک فتنه جویان در یزد/آتش زدن درب دفتر امام جمعه یزد
خواندنی از وب غرب شرقی یا شرق غربی: باز هم فتنه در شهر ما (یزد) سر برآورد و به زشت ترین صورت ممکن، خود را نمایاند. البته این فتنه نیز مانند وقایع شش ماهه اخیر فتنه جویان را رسوا می کند. ای کاش نهادهای قضایی و امنیتی استان عوامل فتنه را صریحا معرفی کنند تا دروغگو رسوا شود. عده ای خودسر(شاید هم تابع سازمان های جاسوسی غربی) و احمق، درب منزل شهید صدوقی را که امروز هم دفتر امام جمعه یزد است، به آتش کشیدند و آن را به گردن لباس شخصی های افراطی انداختند. اما این لباس شخصی ها کیستند و از که فرمان می گیرند؟ شاید چند سوال ساده، این مطلب را روشن کند.
اول باید بگویم که اقای صدوقی فرزند شهید صدوقی و از اعضای مرکزی مجمع روحانیون مبارز و از دوستان خاتمی هستن ولی ایشان به خلاف بسیاری از دوم خردادی ها تند نیستند و محافظه کاری ایشان و همکاری ایشان با استاندار حزب اللهی یزد، آقای فلاح زاده و گروه های ولایی یزد، خوب است. تا حدی که یادم نمی رود، وقتی افراطیون غربگرا می خواستند آغاجری را به یزد دعوت کنند با همکاری مشترک بچه های حزب اللهی و اقای صدوقی این فتنه از یزد برطرف شد و آغاجری مجوز ورود به یزد را نیافت. ۱- از گسترش فتنه چه کسانی سود می برند؟ سبزهای امریکایی یا حزب اللهی ها؟ چه کسی اصل این فتنه های اخیر را درست کرد و ادامه می دهد و هر روز حرمت می شکند؟
۲- چه کسی جزسبزها، از اینکه آقای صدوقی مقابل مردم حزب الله یزد قرار بگیرد،سود می برد؟ به نظر می رسد این عمل انتقام غربگرایان افراطی از حجه الاسلام صدوقی بود که در راهپیمایی علیه فتنه جویان عاشورا در یزد در صف اول در کنار عموم مردم حزب الله یزد قرار گرفته بود. باید سازمان های اطلاعاتی سرنخ های فتنه را در میان افراطیون تهران و سبزهای آمریکایی بجویند که طالب فتنه اند.
۳- واقعا کدام عقلی باور می کند که بچه های حزب اللهی منتقد آقای صدوقی که سالهاست با وجود انتقاداتی که به ایشان و مشی سیاسی و اقتصادی وی دارند، اما برای حفظ حرمت نماز جمعه و نمایندگی ولی فقیه، در نمازجمعه به نحو بارزی شرکت می کنند، عامل این عمل زشت و غیر شرعی باشند؟ البته از سایت هایی چون پارلمان نیوز و کلمه که جز دروغ نمی گویند تعجبی نیسات که این نسبت را به منتقدین آقای صدوقی بدهند، چرا که بیشترین سود را عناصر سبز افراطی یزد، که عده بسیار قلیلی هستند و در انزوای کامل هستند، می برند که روابط آقای صدوقی و بچه های حزب اللهی یزد خراب شود.
۴- کدام فرد ولایی حاضر است در روزی که رهبر معظم دعوت به قانون کرده اند همچین عمل زشتی را مرتکب شود؟ قطعا مخالفین رهبری که می خواهند حرف های ایشان به کرسی ننشیند مسبب این عمل غیراخلاقی و حرمت شکنانه هستند. والا رهبران تئوریک ولایی هخا در یزد، اعم از استاد شایق و استاد عاصی و حاج آقای صدر الساداتی و حر زاده و مهدوی و ... به اعتدال و تدبر و مشی فرهنگی مشهورند و حتی سبزهای اموی هم به این امر معترفند.
۵- استاندار حزب اللهی یزد، سپاه الغدیر استان یزد، طلاب بسیجی استان، فرمانداران بسیجی یزد و تمام گروه های حزب الله یزد، این عمل زشت را محکوم کرده اند. قطعا سود بچه های ولایی یزد در این است که روابط خود با آقای صدوقی را که محافظه کار و معتدل تر از افراطیون سبز است، حفظ کنند و با ایشان روابط گرمی داشته باشند. مرام حزب الله آتش زدن درب خانه نماینده ولی فقیه نیست. این از محالات است. قطعا عناصر برنامه داری، این عمل زشت را مرتکب شده اند تا فتنه را شعله ور کنند ولی مردم هوشیارتر از این حرف ها هستند و توهین کنند گان به امام حسین علیه السلام رد روز عاشورا را فراموش نکرده اند.
۶-عملکردبرخی مطبوعاتی ها بسیار مضحک و رذیلانه بود. به دو نمونه اشاره می کنم تاشاد شوید! اولا: آقای محمد رضاشوق الشعرا باید این تحلیل زشت و آبکی خود را (اینجا را ببینید) اصلاح کند وبیش از این خود را رسوا نکند. شاید هم ایشان با توهین کنندگالن ارتباط داشته باشد که اینقدر مطمئن سخن گفته است. البته سایت پارلمان نیوز و کلمه و دهها سایت کذاب سبز اموی دیگر، که رسوا هستند و نیاز نیست رسوایی خود را اصلاح کنند. آنها باید دروغ بگویند که اگر دروغ نگویند، عجیب است. ثانیا: سایت صهیونیستی دویچه وله آلمان هم که از حامیان جدی سبزهای لجنی است، آبروی نداشته خود را برد. عین مطلب را خودتان ببینید و به حماقت دشمنان اسلام کمی بخندید (اصلا ایت الله دستغیب در یزد دفتری ندارند):
سایت دویچه وله: دفتر آیتالله دستغیب(!) در یزد به آتش کشیده شد!!!!
بعد از ظهر روز جمعه، عدهای که پایگاه خبری پارلمان نیوز آنها را «افراطیون و عوامل خودسر» نامید اقدام به آتش زدن دفتر آیتالله دستغیب و همچنین دفتر نمایندهی ولی فقیه در استان یزد کردند. پارلمان نیوز مینویسد، اقدام این افراد بعد از خطبههای نماز جمعهی یزد به امامت آیتالله صدوقی انجام شد. این پایگاه اینترنتی حملات هفتههای گذشته مانند حمله به بیت آیتالله دستغیب و آیتالله العظمی صانعی را «سازماندهی شده» میداند و مینویسد که محمدرضا تابش، نمایندهی مردم اردکان و دبیر کل فراکسیون خط امام مجلس، پیش از این طی نامهای به علی لاریجانی، رئيس مجلس، خواستار شناسایی این افراد و برخورد و جلوگیری از اقدامات آنها شده بود. http://www.dw-world.de/dw/article/0,,5100193,00.html
عدم صلاحیت صانعی برای مرجعیت،از دیدنهادعالی حوزه شیعه
به نقل از وبلاگ غرب شرقی یا شرق غربی/یک سمپادی حزب اللهی یزدی: بالاخره، پس از کش وقوس فراوان و شکست قطعی سران فتنه اخیر از مردم هوشمند ایران، یکی از بالاترین نهاد های حوزه های شیعه حکم به عدم صلاحیت آقای یوسف صانعی برای مرجعیت داد. مواضع وی علاوه بر اشکالات فقهی که در ادامه همین مطلب ؟آمده است، مورد استقبال صهیونیست ها و رادیو آمریکا وبی.بی.سی جنایت کار وفریبکار نیز واقع می شد و در چند روز اخیر مردم شهرهای مختلف به انحای متعددی دفاتر صانعی را مجبور به تعطیلی کرده بودند. خلع صانعی مرا به یاد خلع شریعتمداری از مرجعیت انداخت که با همراهی وی و بیتش با امریکا وسی.آی ای، در زمان امام بزرگوارمان، جامعه مدرسین حکم به خلع وی از مرجعیت داده بود که امام هم ان را تائید کرده بودند. اکنون همان جامعه مدرسین حکم به عدم صلاحیت صانعی برای مرجعیت شیعه داده است و اصلاح طلبان امریکایی و سبزهای لجنی می کوشند که این حکم جامعه مدرسین را زیر سوال ببیند در حالی که خودشان، در زمان امام حکم جامعه مدرسی را قبول داشتند. امروزه این اصلاح طلبان هستند که آمریکایی شده اند و حکم جامعه مدرسین در مسیر وظایف این نهاد عالی حوزوی است که نقش برجسته ای در تحولات شیعه داشته ودارد. الحمد لله رب العالمین که هنوز علمای بیدار شیعه در مقابل وابستگان به اجانب حتی در لباس مرجعیت می ایستند گر چه صانعی پیش از این هم طرفداران چندی نداشت و از زمانی که به دکتر احمدی نژاد مظلوم لفظ"حرام زاده" را گفته بود، از چشم ایرانیان افتاده بود و مورد توجه محافل اشراف استعمارگر غرب قرار گرفته بود. واقعا جای تشکرجدی از جامعه مدرسین وجود دارد. باز هم خدا را شاکرم که علمای بابصیرت و اندیشمند شیعه در برابر وابستگان به اجانب و صهیونیست ها حساسند و زمان شناسانه و شجاعانه به وظایف خویش عمل می کنند.
دراین باره این خبرهای خواندنی هستند که در ادامه همین مطلب این وبلاگ نیز متن کامل آنها امده است: حضرت ایه الله یزدی رئیس شورای عالی حوزه علمیه قم ورئیس جامعه مدرسین: برخی آرای فقهی آیت الله صانعی بدعت و خلاف قرآن است. همچنین این خبر هم را هم ببینید: آیت الله ممدوحی: رای جامعه مدرسین قاطع، کامل وتمام عیار بود. همچنین این خبر هم را هم ببینید: جمعی از فضلا واساتید حوزه های شیعه:9فتوای آیت الله صانعی که از نظر برخی علما بدعت است! همچنین: حضرت آيتالله خزعلي:فتاوي صانعي بر مبناي عقل و عدالت نيست همچنین این تحلیل قابل تامل را حتما ببینید: بازخوانی یک روایت تاریخی: تجلیل امام از نقش آفرینی جامعه مدرسین در موضوع خلع مرجعیت شریعتمداری همچنین ببینید: حمايت جمعي از مديران مدارس علميه قم(20 مدرسه مهم قم) از تصميم اخير جامعه مدرسين
سوال: بسمه تعالي
جامعه محترم مدرسين حوزه علميه قم سلام عليكم
مرجعيت شيعه خورشيد پر فروغي است كه در قرون متمادي همواره پشتيبان اسلام و خط راستين اهل بيت(عليهم السلام) بوده است. اين مسئوليت خطير همواره شايستهي مرداني بوده است كه واجد شرائط شرعي مذكور در روايات ائمه اطهار (عليهم السلام) باشند نظر به اهميت اين موضوع و با توجه به پرسشهاي مكرّر هموطنان دربارهي مرجعيت آقاي حاج شيخ يوسف صانعي خواهشمند است آن جامعه محترم كه همواره مرجع تشخيص اين موضوع بوده نظر خود را دربارهي مرجعيت ايشان اعلام فرمايند. با سپاس جمعي از استادان و فضلاي حوزه هاي علميه
توضیح مختصری درباره اهمیت علمی وسیاسی واجتماعی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
جامعه مدرسین حوزه علیمه قم بزرگترین تشکل فضلا وعلمای قم است که در فهرست اعضای 57 نفره آن نام اساتید برجسته حوزه علمیه و مراجع عظام تقلید به چشم می خورد. برخی اعضای این جامعه شامل آیات عظام وفضلایی است که در ادامه نام آنها می آید:
آیت الله محمد یزدی، آيت الله سيد محمد ابطحي كاشاني، حجه الاسلام والمسلمين محمد جعفر امامي(ره)، آيت الله رضا استادي، آية الله العظمي ناصر مكارم شيرازي، آیت الله علی اکبر مشکینی (ره)، حجة الاسلام والمسلمين محمد رضا آشتياني، آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی (ره)، آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی،
رسانه های غربی و سبزهای اموی دروغگو هستند.../مردم ایران ولایتمدارند
دیده هایم از قمِ سی ام آذرماه هشتاد وهشت
روزتشییع آقامنتظری هم، قم، هوشمندانه فریاد حمایت از ولایت سیدعلی سرداد...
به نقل از وبلاگ برترین زن: دوشنبه بود. نیم ساعت از ظهر گذشته بود. داشتم به دیدار یکی از اساتید می رفتم، وقت قبلی ازش نگرفته بودم ولی گفتم برم، شاید قبول کنه نیم ساعتی سوالاتمو ازش بپرسم. از بلوار محمد امین(ص) وارد میدان دور شهر شدم. مثل همیشه ترافیکش روان نبود. از میدان دورشهر گذشتم. بلوار نیایش رو که رد کردم، از سمت مصلی، به خیابان ساحلی رسیدم.
اسم دیگر این خیابان، شهید محمد منتظری است. از سال 1378 که غائله منتظری در قم مطرح شد، هر وقت به این خیابان می رسم، به یاد حرف آقای منتظری به پسرش محمد می افتادم که اون رو دیوانه خطاب کرده بود! یادم می آد که در غائله سال1378، وی با اون سخنرانی سستش، کاملا در دامان ضد انقلاب و جبهه ملی و منافقین قدیم و جدید(مجاهدین، مشارکت، کارگزاران) افتاد و مردم ولایی قم در اون راهپیمایی تاریخی بر ضد مخالفان ولایت فقیه، به بیت منتظری و باند مخوف مهدی هاشمی نشون داده بودند که اینجا قم است، شهر ولایت. شهر اهلبیت و شهر امام ورهبر عزیز انقلاب. شهرِ حوزه علمیه. اینجا با تهران و نجف آباد فرق دارد! گرچه یادم می آید که تقریبا همه بچه های تهرانی مقیم قم که می شناسم و بسیاری از بچه هایی ولایی نجف آبادی هم، همیشه بر ضد منتظری و بیتِ دشمن پسندش، حرف می زدن و در نجف آباد وقم به نفع ولایت و امام عزیز در حال کار بوده و هستند. واقعا پسرش شهید راه امام شد و خودش چه رنج هایی که به امام و یارانش نداد!
تو همین فکرها بودم که به تقاطع سه راهی خیابان نیروگاه(توحید) و خیابان شهید منتظری رسیدم. دیدم مسیر مستقیم که از جلوی خانه منتظری رد می شد، بسته هست. تعجب کردم. به خودم گفتم یعنی چی شده! از دور به جلوتر نگاه کردم. جمعیت بود که شعار می داد. رفتم جلوتر و موتورم رو خاموش کردم. پرچم ایران وعلم های عزا و عکس های امام وآقا یک طرف و عکس های منتظری و پارچه های سبز یک طرف. داشتند علیه هم شعار می دادند ولی خیلی اوضاع مشخص نبود.
موتورم رو روشن کردم و از کوچه قبلی رفتم پشت خانه منتظری. داخل کوچه، بیشتر طرفداران منتظری بودند ولی همه جوان و تیپ های سوسول-سبزی! با ریش های بزی و خفن و نیم ریشهای مدل دار. چند نفر دختر جوان نقاب زده(به رنگ سبز) در بین اینها بودند. تعجب کردم، چون می دانستم که مردم عادی و ساده دلی که مقلد منتظری باشند و واقعا برای تشییع پیکر منتظری اومده باشند، اینجور نیستند.
کم کم متوجه اوضاع شدم. در همین حین، یک وانت سرپوشیده دیدم که داشت می رفت تو کوچه اصلی خانه منتظری. وارد کوچه اخری نتونست بشه و کنار کوچه بزرگ اصلی توقف کرد. بوی غذا بود که توی کوچه پیچید. وانت پر از غذا بود. بچه سوسول ها به سمت وانت و بوی غذا برنج معطر بود که مشام ما رو هم حالی به حالی کرد. البته من اونجا رو ترک کردم و از سمت کوچه ای که به خیابان صفائیه وصل می شد، رفتم صفائیه و بعد به سمت پارکیگ اصلی حرم و داخل رودخونه سریع با موتور چرخی زدم. اکثر پلاک ها 11 و 22 و 33 و 44 و برخی 13 و23 بودند. تعجب کردم. چرا پلاک تهران اینقدر زیاده! یاد سوسول-سبزها و بوی پلو افتادم و تکذیب هر گونه لشگرکشی روزنامه های راستگوی سبز به قم برای راهپیمایی سیاسی، ببخشید، تشییع جنازه مرجعشان! راستی جای شما خالی که مجانی داشتند کتاب هایی درباره مرجعیت اقای یوسف صانعی در بین سبزها پخش می کردند. مجانی بود. من هم فرصت رو غنیمت شمردم و دو کتاب را گرفتم تا یادگاری از روز 29 آذر 1388 داشته باشم.
بالاخره کمی اوضاع اومده بود دستم. کاش دوربینی همراهم بود که بتونم از پلاک های تهران و اصفهان و ظرف های پلو برادران و خواهران سبز عکس بگیرم. بالاخره باز برگشتم به خیابان ساحلی، جلوی خانه منتظری و کنار رودخانه قم. دیدم اینها که همه بچه های قمی و یا دانشجوها و طلبه ها هستند که عکس های امام و آقا را دارند و مشغول جواب دادن به شعارهای توهین آمیز سبزهای با ادب هستند. شعارهای سبزها را که سراسر توهین به رهبر عزیز و دکتر احمدی نژاد بود را نمی نویسم ولی بچه های مسلمون قمی داشتند می گفتند که منافق حیا کن، شهر قمو رها کن و از این قبیل شعارها.
یکی از رفقا رو دیدم داره شعار می ده. رفتم جلو. دستش را گرفتم و کشیدمش یه کنار و بهش گفتم: یعنی چه که دارید شعار می دید؟ ولشون کنید اینها دارند میرن نهارِ آماده شده اشون رو بخورن. گفت: بعد از مراسم آرام تشییع جنازه تعداد زیادی از مردم نجف ابادی رفتند ولی تعداد کمی از سبزهای برنامه ریزی شده! از حرم به سمت خانه منتظری حرکت کردند و شعارهای تند به نفع بی.بی.سی و آمریکا و میرحسین و بر ضد انقلاب و آقا و رئیس جمهور دادند و کم کم مردم و طلبه ها و دانشجوهای قمی جوابشون را دادند. اول اونها بودند که شروع به شعارهایی کردند که بی ربط به مراسم تشییع جنازه بود. سبزهای لجنی واقعا بد شعارهایی می دادن و کمترین فحششون به مسئولان کشور،دیکتاتور... بود. دیدم راستی راستی مراسم تشییع جنازه که آرام بود ولی این سبزها بودند که واقعا مرجعیت و حتی منتظری رو قبول ندارند ولی از مراسمش دارند سوء استفاده می کنند.
پلیس هم با تجهیزات کامل اوضاع رو کنترل می کرد. لحظه به لحظه، تعداد بچه های مسلمون قمی زیادتر می شد و برادران وخواهران تهرانی و اصفهانی سبز لجنی کمتر می شدند تا اینکه اکثر خیابان ساحلی و دو کوچه اطراف خانه منتظری از شعارهای ولایی بچه های قم پر شده بود. البته پلیس هم هر لحظه بر اوضاع مسلط تر می شد تا اینکه حدود ساعت دو بعداز ظهر بود که همه را متفرق کرد و خیابان و کوچه ها را کاملا در دست گرفت. ما هم مثل بقیه رفتیم خونه و با عدسی که بانو درست کرده بودند، دلی از غذا در آوردیم. مراجعه به استادمون رو هم گذشتیم یه وقت مناسب.
*******
شب شد. داداشم گفت: بیا بریم حرم ببینیم که بالاخره این فتنه چطوری می شه. اگه بازم سبزها خواستن شعارهای مزخرف بدن باید جلوشون بایستیم که بفهمند که «قم، همون قمی هست که 82 درصد به دکتر رای داده و سال 1378 هم جواب مخالفان ولایت رو داده!» گفتم باشه. رفتیم. تا اومدیم که ماشین رو تو پارکینگ خیابون ارم، پارک کنیم و بریم مسجد اعظم، کمی از ابتدای رسمی مراسم گذشته بود.
دیدم که مداح (آقای شمس معروف) تقریبا مداحی شو تموم کرده و صحن مسجد اعظم و شبستان پر از آدمه! ولی ایندفعه همه یکصدا بودند. همه داشتند به نفع ولایت و علیه شعارهای زشت سبزها شعار می دادند. گوشی اومد دستم که سبزها پس از ناهارخورانِ تشکیلاتیِ ظهر و ناامیدی از مردم قم، به شهراشون برگشتند و حالا دیگه نوبت قمی هاست که به سبزای خواب زده و متوهم، بگن که «اینجا ایران است صدای جمهوری اسلامی. اینجا، قم است... آسوده بخوابید که شهر در امن و امان است تا غیرت اسلامی و ایرانی تو رگ قمی هاست...!»
جمعیت، مدتی شعارهایی کوبنده به نفع رهبری دادند و رفتند به سمت خانه منتظری. بنده رسماً از دیوارها و ستون های مسجد اعظم معذرت می خواهم اگه از شدت صدای مردم ولایی اسلام مدار قم، به لرزه در آمدند و ناراحت شدند! ما هم همراه بقیه رفتیم. اطراف خانه او هم خبری نبود. انگار غائله ظهری، اگه هیچی نداشت، همین که به همه بی.بی.سی های دروغگو ثابت کرد که دیگر میرحسین و حنای سبز لجنی اش، برای مردم ایران رنگی نداره، کفایت می کرد، گرچه اینها خیلی پر رو هستند و راحت خودشون رو به نفهمی می زنن. البته شب تو اینترنت باز هم مثل همیشه دیدم که بی.بی.سی های راستگو تر از آفتاب پرست، چیزای دیگه ای نوشته اند. همونطور که برادر بزرگه، آقا روچیلد و آقا راکفلر خواسته بودند. سایت های جَرَس و مَرَس و مَرَض و سبز و لجنی و میرحسینی هم، چند پله دروغگو تر از اربابای خودشون. بالا رفتیم میدون دورشهر بود. پائین اومیدم بلوار بهار بود. همه جا پر از بچه مسلمونای ولایتی قم بود. سبزا به خونه نرسیدن. اگه این مسیرو برن بازم نمی رسن. درود بر دشمنان دروغگوها و اونایی که هیچوقت دیگه با این سایتای راستگویِ سبزِ لجنی(!) چیز نمیشن!
یک شاهد عینی!
***روز سه شنبه بعد از ظهر هم حامیان ولایت و مردم انقلابی قم تظاهراتی بزرگتر از دوشنبه در حمایت از رهبر گرانقدر انقلاب داشتند. واقعا زمان شناسی و هوشمندی و ولایت پذیری مردم قم مثال زدنی استُ حال هر چه سبزها می خواهند دروغ بنویسند، مشکلی ندارد. بگذار اینقدر بنویسند تا جانشان در بیاید. حقیقتا در این نوع نظام تبلیغاتی و اطلاع رسانی اینترنتی و ماهواره ای، چاره ای نداریم جز یافتن هویت خودمان و تکیه بر اسلام وحقیقت. شب سیرتان و ظالمان پروپاگاندایی ان شاء الله روزی سرنگون می شوند... این وعده قطعی خداست... الا ان حزب الله هم الغالبون. در باره تظاهرات ولایی سه شنبه قم بیشتر بخوانید: وبلاگ فصل انتظار:درباره تشييع منتظري / وبلاگ به سوی دولت اسلامی:جنگ نهروان در قم! حاشیه های خواندنی از یک دروغ بزرگ / تظاهرات گسترده مردم قم در اعتراض به هتك حرمت به مقدسات/مشروح / تجمع كنندگان در قم خواستار دستگيري و محاكمه فتنهگران شدند / سنگرهاي منافقين در قم بايد تخريب شود / مردم قم در دفاع از ولايت فقيه لحظهاي درنگ نخواهند كرد / مردم قم طي طوماري از جامعه مدرسين حوزه علميه قم خواستار شدند:عدم صلاحيت مرجعيت صانعي را اعلام كنيد / عکسهای راهپيمايي اعتراض آميز مردم قم / آیت الله نوری همدانی: سکوت در برابر این شعارهای ساختار شکنانه جایز نیست / تجمع اعتراضی مردم قم امروز در مقابل بیت امام راحل
*** نکته بسیار مهم که یکی از دوستان اشاره داشتند حتما بیان کنم این بود که حدود سی هزار از طلاب فعال و انقلابی قم در ایام محرم الحرام به سفرهای تبلیغی در اقصی نقاط جهان وکشور رفته اند و در قم نیستند والا قطعا دیروز و امروز، شور انقلابی قم چند برابر بود و مخالفین ولایت و سبزهای لجنی واموی همین مقدار انمدک هم نمی توانستند جولان دهند. البته خدا را شاکرم که دیروز و امروز، مردم قم نشان دادند که بدون حضور خیل عظیم طلاب انقلابی وولایی هم، در خط کامل ولایت هستند.
***درباره منتظری و زندگی او بخوانید: تشكر «منافقين» از منتظري به خاطر دفاع از قاتلان 72 شهيد انقلاب / كشف خانه تيمي مهدي هاشمي و تأكيد امام بر رسيدگي قاطع به پرونده / روايت حاج سيداحمدخميني از لحن خشن منتظري در جلسه سران قوا / اعترافات تكاندهنده مهدي هاشمي، پيام گستاخانه منتظري به امام / ماجراي لبگشودن مهدي هاشمي درباره جناياتش و نامه ريشهري به منتظري/ نامه 6/1/1367 امام در خلع منتظری / تحريف تاريخ انقلاب از سوي اعتماد / دکتراحمدينژاد در ميان استقبال پر شور مردم استان فارس:بر فرض که عکس امام را پاره کرديد، با دلهاي پر عشق مردم به امام چه ميکنيد؟/ خسارتهاي جنگ جهاني دوم را پس ميگيريم / وبلاگ آرمانشهر: جمله آخر رنجنامه حاج سید احمد آقا خمینی / وزیر اطلاعات: شناسايي 80 موسسه، بنياد، صندوق و نهاد بيگانه فعال در جريان فتنه
نکات مهم رهبر فرزانه درباره فتنه اهانت به امام بزرگوار
حضرت آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي امروز در آستانه ماه محرم در ديدار هزاران نفر ازمبلغين، طلاب، روحانيون، فضلاء، اساتيد حوزه هاي علميه و جمعي از ائمه جماعات مساجد تهران نكات مهمي را در رابطه با مسايل اخير كشور بيان فرمودند.
به گزارش رجانیوز، متن كامل بيانات حضرت آيت الله خامنهاي مقام معظم رهبري كه امروز در آستانه ماه محرم در ديدار هزاران نفر از طلاب، روحانيون، فضلاء ، اساتيد حوزه هاي علميه و جمعي از ائمه جماعات مساجد تهران ايراد شد ، به شرح زير است:
فایل صوتی: کيفيت پایین16Kوحجم2.50 مگا /کيفيت متوسط24K وحجم3.76مگا /کيفيت بالا64Kوحجم9.98مگا /برای دیدن فیلم
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
خوشامد عرض ميكنيم به همه برادران عزيز، خواهران عزيز كه در اين جمع نورانى حضور داريد. بحمداللَّه علماى محترم، فضلاى گرامى، طلاب عزيز، اساتيد و مديران حوزه علميه قم، همه در اين جمع تشريف داريد و جمع ممتاز و كمنظيرى است. مناسبت هم مناسبت تبليغ است؛ يعنى در واقع كار اصلى و جوهرى من و شما. ايام هم ايام كاملاً مناسبى است و ايام الهامبخشى است؛ ديروز، روز مبارك مباهله بود؛ چند روز ديگر ايام محرّم شروع خواهد شد؛ روز بيست و هفتم آذر - چند روز ديگر - روز پيوند يا وحدت حوزه و دانشگاه است. همه اين مناسبتها براى ما كه كمربسته تبليغ دين و ابلاغ حقيقت به دلها و ذهنها هستيم، مناسبتهاى مهم و درسآموزى است. متن کامل را در ادامه همین مطلب بخوانید
انقلاب های رنگین و براندازی نرم و جنگ سایبرنتیک به چه معناست...
براندازی نرم (انقلاب های مخملین/رنگی)
نوشته لطفعلي لطيفي پاکده،عضو هيئت علمى پژوهشكده تحقيقات اسلامى
تـلاش مـى شـود مـخـالفـان نظام در افكار عمومى طرفدار صلح و صفا مـعـرفـى شـونـد و طـرفـداران نـظـام اهـل خـشـونـت و جـنـگ طـلبـى ! امـا در هـمـان حال در پشت پرده اين مخالفان نظام هستند كه براي تغييرارشها دست به خشونت مى زنند.
چكيده
بـرانـدازى نرم در اصطلاح به معناى ((اجراى برنامه اى حساب شده ، مسالمت آميز و دراز مدت براى نفوذ در اركان سياسى يك نظام )) است كه به منظور تغيير سيستم سياسى يك كـشـور و يـا ايـجـاد تـغـيـيـر و تـحـول اساسى در ارزش هاى اساسى حاكم بر مديران آن صورت مى گيرد. آمريكا در سال هاى اخير از اين روش براى براندازى رژيم هاى مخالف خـود بـارهـا اسـتـفـاده كـرده است . تضعيف رهبرى ، تفرقه اندازى و نبرد رسانه اى از مهم ترين فعاليت ها در براندازى نرم است و تقويت اتحاد خودى ها و تضعيف اتحاد مخالفان نـظـام اسـلامـى ، جـديـت در نـظـارت ، تاءييد صلاحيت ، حفاظت اطلاعات و حراست ها، تقويت دروس عـقـيـدتـى ، سـيـاسـى (بـا تاءكيد بر درس اخلاق )، زير نظر گرفتن رفتارهاى مـخـالفـان نـظام و خنثى سازى سريع شايعات دشمن ، افزايش آگاهى هاى مردم و تقويت روحـيـه امـيـد و پـايـدارى در بـيـن آنان ، اطاعت از رهبرى و همراهى با روحانيت متعهد در خط رهبرى و تلاش براى جذب مجدد كسانى كه از نظام اسلامى كدورت پيدا كرده اند، از جمله فـعـاليـت هـاى مـقـابـله با آن است . تعريف مفاهيم ، تاريخچه ، راهكارهاى براندازى نرم ، مـراحـل ، الزامـات و خـصوصيات براندازى نرم و چگونگى مقابله با آن مباحثى است كه در اين مقاله مطرح مى شوند.
مقدمه
سـخن از براندازى نرم سخنى تازه هست و نيست ! از روزگاران دور، هرگاه ....متن کامل این مقاله را در ادامه همین مطلب و در وبلاگ تاریخ معاصر(محمد رضایی) ببینید....
از قیام 19دی 56 تا خروش مردم در آذر88
گروه سیاسی- در سال های قبل از پیروزی انقلاب اگه چه شاه در ظاهر می کوشید تا حرمت امام را نگه دارد، اما در پس این همه نیتی دیگر وجود داشت که در مقاله روزنامه اطلاعات با عنوان "ایران و استعمار سرخ و سیاه" بروز پیدا کرد و به این ترتیب سرحلقه به خیابان آمدن انقلابیون و خروش ملت شکل گرفت و امروز گویی پس از سال ها از آن روز برملا شدن نیت پنهان آشوبگران خیابانی کارکردی مشابه را رقم زده است.
اگر شعارهای ساختار شکنی چون "مرگ بر دیکتاتور"، "نه غزه، لبنان، جانم فدای ایران"، "نه احمدی، نه موسوی، فقط رژیم پهلوی" و... که هشدار انقلابیون و نگرانی سیاسیون را به دنبال داشت، مورد بی اعتنایی رهبران معترض به انتخابات قرار گرفت، امروز اما به واسطه روشن تر شدن مواضع انقلاب ستیز اغتشاشگران، دیگر حتی بانیان طرح "ادعای تقلب گسترده" هم به صرافت افتاده اند، و این البته دیر اما قابل پیش بینی بود.
از قیام 15 خرداد 42 که کشته ها بر جای گذشت، چیزی حدود 14 سال می گذاشت و انتشار مقاله ای توهین آمیز در رزونامه اطلاعاتِ آن روز، جرقه خروشی دوباره را فراهم کرد. خروشی که پی در پی کلید خورد و کم کم بسترساز پیروزی نهضت شد. کارتر در آبان 56 به ایران آمده بود و ایران را "جزیره ثبات منطقه" خوانده بود. پس از اطمینان شاه از پشتیبانی شاه بود که دستور انتشار مقاله یا توهین آمیز برای تضعیف روحانیت داده شد.روزنامه اطلاعات طی مقاله ای که با نام مستعار "احمد رشیدی مطلق" منتشر شد، امام را شاعری عاشق پیشه و سیدی هندی لقب داد. در این مقاله آمده بود:«تنها خميني با دولت و قوانين و انقلاب-که همه با اسلام همراه است- با تحريک مالکين، به مخالفت برخاست! وگرنه همه روحانيون ديگر با اين قوانين موافقند و احترامشان نيز محفوظ است.»
انتشار مقاله اهانت آمیز روزنامه اطلاعات که به "داریوش همایون" نسبت داده می شد، کافی بود تا جرقه دوباره اعتراضات مردمی و خروش ملی زده شود و به این ترتیب مردم قم 19 دی ماه 56 به خیابان ها ریختند. مردم نمی توانستند توهین به امام و نسبت وابستگی به بیگانگان دادن به او را تحمل کنند. امام در عین اینکه رهبر نهضت به شمار می آمد، در زمره مراجع تراز اول شناخته می شد.نمازهای جماعت و کلاس های درس به صحنه اعتراض تبدیل شده بود و 19 دی ماه نیز تجلی اعتراض گسترده مردم قم بود. این تظاهرات به درگیری با پلیس انجامید و طی آن 90 نفر به شهادت رسیدند و تعداد زیادی هم مجروح شدند.
امام طی سخنانی کشتار مردم قم را محکوم کرد. او در پیامی تصریح کرد:«نهضت اخير (قيام 19 دي قم) كه پرتوی از نهضت 15 خرداد است و شعاعش در سراسر كشور نورافكنده ، خود كوبندگي خاصي دارد كه شاه را از خود بي خود كرده و او و دار و دسته چاقوكشش را به تلاش مذبوحانه واداشته، جنايات 29 محرم امسال نقطه عطفي است به جنايات شاهانه دوازده محرم آن سال. شاه خواست ضرب شستي به ملت مسلمان نشان دهد.»
در واقع توهین به امام سرفصلی جدید در مبارزات انقلابیون شد. سکوت انقلابیون شکسته شد و مردم همراه موج انقلاب بسیج شدند و به صحنه آمدند. تسلسل قیام هایی که از این پس رخ داد بیش از پیش نهضت را در مسیر تحقق انقلاب اسلامی سرعت بخشید.29 دی ماه و در چهلمین روز کشتار مردم قم، تبریز به خروش آمد. آیت الله قاضی طباطبایی و یازده تن از علمای طراز اول تبریز خواستار تعطیلی بازار و به صحنه آمدن مردم شده بودند. و این گونه بود که فریاد "لااله الا الله" و "درود بر خمینی" در شهر طنین انداز شد. تعداد شهدای 29 بهمن قم 6 نفر و تعداد زخمی ها 125 نفر در گزارشات رسمی اعلام شد.
در پی این کشتار نوبت به مردم سایر شهرها و استان ها رسید. اگر چه مردم استان های مختلف نظیر یزد، مشهد، کرمان، جهرم، اصفهان و... به صحنه آمدند، اما اعتراضات مردم یزد توجه بیشتری را به خود جلب کرد. این اعتراضات که در چهلم شهدای تبریز در تاریخ 9 فروردین 57 کلید خورد، تا 12 فروردین هم ادامه یافت. امام عید را در این سال تحریم کرده بودند و مردم بیش از پیش برای اعتراض، بسیج می شدند.در واقع اهانت آن روز کسانی که برای کارتر فرش قرمز پهن کرده بودند به امام، رویشی دوباره در نهضت را کلید زد. رویشی که کم کم زمینه های فرار شاه را فراهم آورد و انقلاب را به ثمر رساند.و امروز گویا از پس تمامی این سال ها تاریخ در حال تکرار است. انگار قرار است باز سکوت مردم بشکند و جلوی بی حرمتی های احتمالی ایام محرم را بگیرد. اگر آن روز که "مرگ بر دیکتاتور" گفته می شد و "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" از سوی بانیان اغتشاش توجیه می شد، کار خاتمه پیدا کرده بود، هیچ گاه نوبت به پاره کردن عکس امام نمی رسید و امروز اگر بی حرمتی به ساحت امام هم تحمل شود، محرم از آنچه رخ خواهد داد، باید خون گریه کرد. منبع
نقدسیدحسن خمینی وضعف مدیریتی اوبرمووسسه به اصطلاح نشرآثار امام
خبرگزاري فارس: اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان 7 دانشگاه كشور با صدور نامهاي سرگشاده خطاب به سيد حسن خميني، نسبت به سكوت وي در قبال اهانت فتنهگران و قانونشكنان به ساحت بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي و خروج وي از كشور در برهه فعلي انتقاد كردند.
به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاري فارس، انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه صنعتي شريف، انجمن اسلامي دانشگاه شاهد، انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه تهران، انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه يزد، انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اروميه و انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهركرد با صدور نامهاي سرگشاده خطاب به سيد حسن خميني نوه بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي و رئيس مؤسسه حفظ و نشر آثار امام خميني(ره) تأكيد كردند: با خبر شديم كه شما در روز جمعه و در حالي كه مردم ايران از توهين عدهاي اغتشاشگر فرصتطلب فتنهگر به ساحت مقدس امام خميني(ره) خون ميگريند، از كشور خارج شده و به سفر خارجي رفتهايد و اين در حالي است كه حضرتعالي به عنوان رئيس مؤسسه حفظ و نشر آثار امام خميني(ره) در اين برهه حساس ميبايست بيش از پيش احساس وظيفه كرده و نسبت به اين اهانت بيشرمانه واكنش نشان ميداديد.
نويسندگان اين نامه خطاب به سيد حسن خميني افزودهاند: حضرتعالي نبايد فراموش كنيد كه مردم شما را يادگاري از بيت حضرت امام دانسته و همواره مورد احترام ميدانند؛ اما اي يادگار امام! شما را چه شده است كه در مقابل توهين و زيرسوال بردن آرمانها و اصول به يادگار مانده از امام(ره)، هيچ واكنشي نشان نميدهيد؟
اين نامه ميافزايد: آقاي سيد حسن خميني! شما به واسطه مسئوليتتان در مؤسسه حفظ و نشر آثار امام و همچنين وابستگي نسبي به امام، قطعا از مواضع ايشان آگاهيد و ميدانيد كه ايشان فلسطين را پاره تن اسلام ناميدند، شما قطعا مستحضر هستيد كه امام فرمودند "جمهوري اسلامي، نه يك كلمه بيشتر و نه يك كلمه كمتر "، شما از متن نامه امام به شيخ مطرود و سادهلوح آگاهيد، شما موضع امام نسبت به نهضت آزادي را بايد بهتر از همه بدانيد، شما سخنان امام درباره قانونشكنان و قيامكنندگان عليه نظام اسلامي را به خاطر داريد، شما جمله "پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد " از امام ره و نظرات ايشان درباره قيامكنندگان عليه ولي فقيه در كتاب ولايت فقيه امام را خواندهايد اما چه شده است كه در برابر شعارهاي "نه غزه نه لبنان، جانم فداي ايران " زبان برنميگشاييد و موضعگيري نميكنيد؟ چرا در مقابل كساني كه سخنان شيخ مطرود امام را مايه دلگرمي خود ميدانند نميايستيد و سخنان امام را فرياد نميكنيد؟ چرا در برابر كساني كه عليه ولي فقيه قيام كردهاند، موضعگيري نميكنيد و دينتان را به نظام و انقلاب اسلامي ادا نميكنيد و ....
نويسندگان اين بيانيه تأكيد كردهاند: از همه اينها كه بگذريم، در شرايطي كه فتنهگران و امويان، اهانت به امام(ره) و آرمانهاي ايشان را به اوج رسانده و تمثال ايشان را به آتش كشيدند، حداقل انتظار از جنابعالي اين بود كه به موضعگيري در اين باره پرداخته و براي يكبار هم كه شده براي آخرتتان و براي اداي دينتان به امام راحل كه همه شأنيت و آبروي شما و ما به واسطه ايشان است، فتنهگران و قانونشكنان را محكوم ميكرديد اما در كمال تعجب شنيديم كه جنابعالي در حركتي غيرقابل انتظار، از كشور خارج شدهايد.
اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان 7 دانشگاه كشور در پايان تأكيد كردهاند: جناب آقاي حاج سيد حسن خميني! انتظار رهپويان واقعي امام و رهبري در شرايط كنوني آن است كه حضرتعالي به عنوان مسئول مؤسسه حفظ و نشر آثار امام خميني(ره)، به جاي غايب شدن و فرار از پاسخگويي، با موضعگيري قاطع در برابر مدعيان كاريكاتوري راه امام كه در چند ماه اخير اهانت به امام(ره) و آرمانهاي ايشان را به اوج رساندند، به دين خود در برابر امام اين امت عمل كنيد. منبع
در فرانسه آزادی برای منتقدان صهیون وجود ندارد...افسانه آزادی غربی
برخی دوستان دم از آزادی در غرب می زنند، بی انکه چیز دقیقی از محیط دیکتارمآبانه صهیونیسم در غرب بدانند. پیشنهاد می کنم که این مطالب را حتما با دقت ببینید: غرب؛ قتلگاه انديشه ، افشاي اسامي حدود پنجاه اندیشمند منتقد هولوکاست که در کشورهای مدعی آزادی غربی، مورد تهديد و آزار و شکنجه و محاکمه صهيونيسم و سیاست مدارن تابع صهیون قرار گرفته اند!! به نقل از نشريه پرتو سخن و وبلاگ: masiheyahoodi.parsiblog.com/Archive31511.htm
محاکمه ی کمدین فرانسوی، دیدونه، به جرم واهی یهود ستیزی!!
این بازیگر کمدی سیاه پوست که نام کاملش دیدونه امبالا امبالا است[3] در پنجم ماه می 2009، به اتهام «یهودستیزی» مورد محاکمه قرار خواهد گرفت، به این دلیل که او در جریان نمایشی کمدی در 29 دسامبر 2008، در زنیت[4]، یکی از بزرگترین سالن های کنسرت پاریس، به یک «منکر هولوکاست» جایزه ای اعطا کرده است.
دیدونه لباس تبعیدی های یهودی را به هنرپیشه ای پوشانده و او جایزه ای بخاطر «بدنامی و توهین» به دکتر روبرت فوریسون اعطا کرد؛ فوریسون دانشمندی است که عدم وجود اتاق های گاز در اردوگاه های کار اجباری آلمان در جنگ جهانی دوم را ثابت کرده است، این کار دیدونه باعث شد تا با دندانهای تشنه ی خون یهود بین الملل روبرو شود.
یهود بین الملل، دکتر فوریسون را یک «منکر هولوکاست» دانسته است، این کار [انکار هولوکاست] با اجبار صهیونیست ها جرم تلقی شده است و در رسانه هایی که تحت تصرف یهودیان است به عنوان واژه ای ادا می شود که از نسل کشی دهها هزار فلسطینی بی گناه توسط اسرائیل، فجیع تر است.
اگر دیدونه 42 ساله که در پنجم ماه می 2009، به دادگاه جنایی پاریس احضار خواهد شد، مجرم شناخته شود به شش ما حبس و حداکثر 22.500 یورو (29.800 دلار) جریمه محکوم خواهد شد. دیدونه باید بر اساس منشور بیگانه هراسی پارلمان اتحادیه اروپا[5] که تحت کنترل یهودیان است، به این اتهام پاسخ دهد که «به گروهی از مردم بر اساس اصالت، پیشینه ی قومی، نژاد یا مذهب اهانت کرده است».
کریستین آلبانل[6]، وزیر فرهنگ فرانسه (که به احتمال قوی توسط جامعه ی یهودی قدرتمند فرانسه تطمیع شده است)، نمایش دیدونه را یک «تحریک» خواند که «زیان بار و اهانت آمیز» است.
شوراهای چندین شهر، تحت فشار گروه های یهودی فرانسوی مثلService de Protection de la Communaute Juive و کمیته ی نماینده موسسات یهودی در فرانسه[7] و همچنین کنگره ی جهانی یهود[8] و کنگره یهودیان اروپا[9] (که از آزادی ما متنفر هستند)، نمایشخانه های سراسر فرانسه را مجبور کرده اند که نمایش های این کمدین را از زمان آغازش در دسامبر 2008، تعطیل کنند.
دیدونه، این کمدین سیاه پوست، در سال 2005 پس از اینکه در یک کنفرانس مطبوعاتی در الجزایریهودیان را بخاطر یادمان هولوکاست به «پورنوگرافی خاطره ای»[10] متهم نمود، 7.000 یورو جریمه شد. در همان کنفرانس دیدونه این سخنان درست را بیان نمود: «یهودیان تمامی مقام های استراتژیک در دولت ملی را تسخیر کرده اند و بنابراین دستور کار ملی را تحت کنترل دارند. به همین دلیل آنها نوعی مصونیت دارند که هر گونه انتقادی را یهودستیزی توصیف کنند. دسیسه های قدرت یهود باعث شده اند که دولت فرانسه طرفدار اسرائیل شود حال آنکه اکثریت جامعه طرفدار فلسطین هستند. و یهودیانی که به من انتقاد می کنند همگی تاجران برده ای هستند که اکنون کنترل رسانه و بانک ها را به دست گرفته اند.»
در مارس 2009، دیدونه پس از اینکه اعلام کرد که قصد دارد به عنوان یک نامزد «ضد صهیونیست» در انتخابات ژوئن 2009 پارلمان اروپا شرکت کند، به یک پدر کامرونی متمایل شد که او نیز [کاری کرده بود که] با دندانهای تشنه ی خون یهود روبرو شده بود.[11]
علاوه بر این یکی دیگر از هزاران سازمان یهودی ای که بودجه ی آنها از ثروت یهود بین الملل تأمین می شود، دیودمون، این کمدین سیاه پوست را بخاطر تقبیح کنترل یهودی-صهیونیستی بر فرانسه مورد هدف قرار داده است.
موسسه مطالعه یهودستیزی و نژادپرستی معاصر استفان روث[12]، که در تل آویو قرار دارد و یک هیئت 30 نفره از «ناظران یهودی» دارد، اخیران گزارشی با این عنوان «تعصب ضد یهودی در میان جامعه سیاهپوستان اروپا» منتشر کرده است. در این گزارش دیودمون امبالا امبالا، بطور خاص برای جاروجنجال تبلیغاتی و عداوت صهیونیستی-یهودی انتخاب شده است:
«دیدونه از نظریه ای دفاع می کند که بر اساس آن خرید و فروش برده های آفریقایی یک تجارت یهودی بوده است و فرانسه توسط یهودیان و نوصهیونیست ها اداره می شود.
دیدونه داوطلب ریاست جمهوری فرانسه بود، اما حمایت لازم مقامات منتخب را که یکی از شرایط کاندیداتوری است بدست نیاورد، و از رقابت کناره گیری کرد. با این حال موفق به ایجاد یک ائتلاف پشتیبان شد که محدوده آن از افراطی های ضد صهیونیست تا راست افراطی است.
دیدونه در سپتامبر 2006 از لبنان و سوریه بازدید کرد و با مقامات حزب الله و حزب بعث ملاقات کرد. در نوامبر 2007، دیدونه در جلسه رؤسای FN[13] ، که یک گروه سیاسی راست گرای افراطی هستند در پاریس شرکت کرد و در آنجا با لی پن[14]، که یک نژادپرست نئونازی است دیدار کرد و از او حمایت کرد.
دیدونه پیام خود را از طریق وب سایت Les Ogres.org منتشر می کند که اخیراً از خصمانه ترین وب سایت های ضد یهود در اروپا است.»[15]
تعداد جمعیت جامعه یهودی فرانسه، که بزرگترین جامعه یهودی اروپا است، از کل 58.5 میلیون نفر جمعیت، تنها بالغ بر 575.000 نفر است. چرا جامعه ی یهودیان فرانسه باید آنقدر قدرت داشته باشد که یک کمدین سیاهپوست مشهور را فقط بخاطر یک کمدی عادی [که به هر میزان هم] ضد صهیونیستی و ضد هولوکاستی و جنجالی [باشد]، به محاکمه بکشاند؟
پاسخ این سؤال احتمالاً زمانی پیدا می شود که هر کشوری که به یهودیان آن از سوی ملت میزبان آزادی هایی داده شده است را مورد بررسی قرار دهیم. یهودیان ثروت فراوانی دارند. و با این ثروت فراوانِ یهودی، سیاستمداران خریده می شوند و آزادی سخن علیه اقدامات شریرانه ی یهودیان صهیونیست بوسیله ناظران یهودی و حامیان هولوکاست خفه خواهد شد.
[1] International Jewry
[2] Dieudonne
[4] The Zenith
[6] Christine Albanel
[7] The Committee Representing Jewish Institutions In France
[10] memorial pornography
[11] View Entire Story In The Jewish Press
http://Ejpress.org/article/35896
AND http://countercurrents.org/fryett010305.htm
AND http://humaniteinenglish.com/spip.php?article1111
[12] The Stephen Roth Institute for the Study of Contemporary Antisemitism and Racism
[13] Front National
[14] Le Pen
[15] http://Tau.ac.il/Anti-Semitism/asw2004/france.htm
ARA- مهر1388، به نقل از وبلاگ: http://4palestine.blogfa.com/post-57.aspx
شعری درباره جشن تولد خاتمی
-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
به به سلام ! جشن تولد گرفته ای
عیشی برای دور و بر خود گرفته ای
فصلی گذشت ، سینه مردم کباب شد
بازی بچه های وطنم هم خراب شد
فصلی گذشت ، خون به دل عشق کرده ای
با خون ریخته ...بله .. عشق کرده ای
حالا برای شادی خود کیک را بخور
چاقو بکش به سینه من ،حنجرم ببر
یک تکه از جگرم را به لب بکش
خورشید شهر مرا رنگ شب بکش
فصلی گذشت ، فصل دگر را خراب کن
این قلب پاک وطن را کباب کن
چاقو به خاک وطن می کشی ،بکش
آتش به دشت و دمن می کشی ،بکش
آتش بزن به وطن ، خوب می کنی
یادت که هست جشن وطن را بهم زدی
با خون پاک جوانان شکم زدی
کادو چه لازم است برایت بیاوریم؟
فصلی پر التهاب و خیانت بیاوریم؟
حالا برقص فصل دگر را خراب کن
با خون چند نفر دیگر خضاب کن
چاقو بکش تکه ی این کیک را بخور
کافی اگر که نیست گلوی مرا ببر
علی مطهری وقیحانه وبی فکر و بی مسئولیت حرف می زند...
وی در ارزیابی رسانهای شدن مسائل خانوادگی مهدی كلهر، گفت: فكر می كنم مطرح شدن موضوع درخواست پناهندگی خانم نرگس كلهر و مسائل خانوادگی آقای كلهر در رسانههای داخلی بیشتر متاثر از جایگاه شغلی ایشان بوده است. یعنی عنصر شهرت عامل اهمیت یافتن این رویداد خبری بوده است. جوانفكر ادامه داد: اختلافات خانوادگی یك نفر و مسائلی مانند پناهنده شدن یك شهروند، فی نفسه فاقد ارزش خبری است. بنابراین میشود اینگونه برداشت كرد كه طراحان این مساله، درصدد بهره برداری سیاسی از یك موضوع عادی و تخریب وجهه و اعتبار فرهنگی و اجتماعی آقای كلهر به عنوان مشاور رئیس جمهور بوده اند.
وی تاكید كرد: البته آقای كلهر از مدتها قبل، منتظر چنین روزی بود و با شواهدی كه در اختیار داشت، به این باور رسیده بود كه مسائل خانوادگی او از سوی مخالفان دولت مورد بهره برداری سیاسی قرار خواهد گرفت زیرا به دخالت یك جریان سیاسی در این مساله مشكوك بود.
جوانفكر خاطرنشان كرد: علاوه بر این، روی آوردن مخالفان دولت به بهره برداری سوء از مساله خانوادگی آقای كلهر، در جای خود دلیل گویایی بر ضعف و ناتوانی مخالفان در برابر منطق قوی و مستدل وی در مباحث فكری و سیاسی محسوب میشود.
وی همچنین در پاسخ به سوالی درباره توقیف دو روزنامه آرمان و فرهنگ آشتی و لغو امتیاز روزنامه تحلیل روز و اینكه آیا این نوع تحدیدهای رسانهای، منجر به تقویت شائبه بسته كردن فضای رسانهای از سوی دولت نمیشود، اظهار داشت: هیات نظارت بر مطبوعات تركیبی از نمایندگان دستگاهها و نهادهای مختلف است و دولت فقط یك نماینده در آن دارد. بنابراین دلایل توقیف این سه روزنامه را باید از دبیرخانه هیات نظارت كه یك نهاد غیردولتی است، جویا شوید.
جوانفكر تاكید كرد: روزنامه، یك كالای تجاری و اقتصادی نیست و صاحب امتیاز نباید چنین نگرشی به آن داشته باشد. اجاره یا فروش یك روزنامه به افراد یا گروه های سیاسی با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی، مطلوب هیچ جامعهای نیست و چنین وضعیتی، شان و منزلت رسانه و جایگاه با اهمیت آن را مخدوش میكند. مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور در پایان خاطر نشان كرد: البته برخوردها وقتی در چارچوب قانون و موازین قانونی انجام میپذیرد، باید آن را به منزله تضمین آزادی و جلوگیری از هرج و مرج تلقی كرد نه محدود كردن آزادی. علاوه بر این، توقف انتشار چند روزنامه كم شمارگان كه در مواقعی از زمان، خودشان دست از انتشار كشیده بودند و بسیاری از مردم حتی اسم آنها را نشنیده اند، مترادف با تحدید فضای رسانه ای كشور نیست. منبع:فردا
مبارک باد پیروزی احمدی نژاد و عدالت و انقلاب ورهبری در انتخابات دهم
مبارک باد پیروزی احمدی نژاد و عدالت و انقلاب ورهبری در انتخابات دهم، اما در فضای اندوهبار کنونی که شاهد خیانت و خباثت برخی یاران و مدعیان سابق انقلاب بودیم، فکر کنم خواندن و مرور دقیق و دوباره فرمایشات رهبری درباره عوام و خواص و حق وباطل در یک جامعه دینی خالی از لطف نباشد، این سخنرانی را جا دارد که چندین بار مرور و مطالعه کنیم:متن بيانات رهبر معظم انقلاب كه در تاريخ (20/3/1375) در جمع فرماندهان لشكر 27 محمد رسول الله(ص) بيان فرمودهاند به شرح زير است:
سخنرانی رهبر معظم انقلاب درباره نقش عوام و خواص در جامعه و تحلیل عاشورا
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم [اللّهمِّ] سدِّد السِنتنا بِالصَّوابِ وَالحِكمَةِ
ابعاد جهاد با دشمن
يكي از نكات برجسته در فرهنگ اسلامي، كه مصداقهاي بارزش، بيشتر در تاريخ صدر اسلام و كمتر در طول زمان ديده ميشود، «فرهنگ رزمندگي و جهاد» است. جهاد هم فقط به معناي حضور در ميدان جنگ نيست؛ زيرا هر گونه تلاش در مقابله با دشمن، ميتواند جهاد تلقّي شود. البته بعضي ممكن است كاري انجام دهند و زحمت هم بكشند و از آن، تعبير به جهاد كنند. اما اين تعبير، درست نيست. چون يك شرط جهاد، اين است كه در مقابله با دشمن باشد. اين مقابله، يك وقت در ميدان جنگِ مسلّحانه است كه «جهاد رزمي» نام دارد؛ يك وقت در ميدان سياست است كه «جهاد سياسي» ناميده ميشود؛ يك وقت هم در ميدان مسائل فرهنگي است كه به «جهاد فرهنگي» تعبير ميشود و يك وقت در ميدان سازندگي است كه به آن «جهاد سازندگي» اطلاق ميگردد. البته جهاد، با عنوانهاي ديگر و در ميدانهاي ديگر هم هست. پس، شرط اوّلِ جهاد اين است كه در آن، تلاش و كوشش باشد و شرط دومش اينكه، در مقابل دشمن صورت گيرد.
آغاز مبارزه امام خميني سبب اهميت يافتن جهاد در دوران ما
اين نكته در فرهنگ اسلامي، نكتهي برجستهاي است، كه گفتيم نمونههايي هم در ميدانهاي مختلف دارد. در روزگار ما هم، وقتي نداي مقابله با رژيم منحوس پهلوي از حلقوم امام رضوان اللَّه عليه و همكاران ايشان در سال 1341 بيرون آمد، جهاد شروع شد. پيش از امام هم، البته جهاد به صورت محدود و پراكنده وجود داشت ***بقیه را در ادامه مطلب بخوانید***