هم دستان ایرانی هاله اسفندیاری و جهانبگلو و بنیادهای صهیونیستی

عبرت دو سویه !

1- «نفوذ» با هدف تخریب صورت می پذیرد و «نفوذی »ها غریبه هایی هستند که هر چند ظاهر خویش را همرنگ و همسو با کانونی که در آن نفوذ کرده اند، می آرایند ولی از آنجا که به سوی تخریب- و در مواردی براندازی- می روند، بی گمان در مواضع و عملکرد خود رد پا و آثاری باقی می گذارند که با سمت و سوی کانون نفوذ ناهمخوان است و چشم های تیزبین می توانند با دقت در این ناهمخوانی به هویت عامل نفوذی پی ببرند.
در کلام خدا درباره یکی از نشانه های اهل نفاق آمده است «هنگامی که به آنان گفته می شود در زمین فساد نکنید، می گویند ما در پی اصلاح هستیم.»
2- چهارشنبه شب و پنجشنبه شب هفته گذشته، سه تن از عوامل نفوذی سازمان های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل که مدتی قبل شناسایی و بازداشت شده بودند در یک برنامه تلویزیونی با عنوان «به اسم دموکراسی» بخشی از مأموریت خود برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران را بازگو کردند. این برنامه و پخش اعترافات آنها اگرچه اقدامی در خور تقدیر بود و می تواند هشدار و عبرتی برای غفلت زدگان- و نه کسانی که خود را به خواب زده اند- باشد ولی حرکتی دیر هنگام و در پاره ای از موارد «نوشداروی بعد از مرگ سهراب» بود زیرا هویت جاسوسانی که اعترافات آنها پخش شد، از سال ها قبل معلوم بود و اگر دستگاه اطلاعاتی و برخی دیگر از مراکز مسئول به موقع وارد عمل شده بودند بسیاری از عملیات تخریبی آنان نظیر، آشوب آفرینی، توهم پراکنی، سرقت اطلاعات طبقه بندی شده نظام و مخصوصاً فریب شماری از جوانان ساده اندیش و کم اطلاع صورت نمی پذیرفت. بنابراین اعترافات مأموران یاد شده اگرچه برای مردم آگاهی بخش و برای کسانی که در معرض فریب هستند، عبرت آموز است، اما این همه آنچه باید نیست، بلکه مسئولان محترم نیز باید از این ماجرا عبرت بگیرند و از کنار نشانه های هشداردهنده با کم توجهی و بی خیالی عبور نکنند، چرا که به قول سعدی «سرچشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گذشتن به پیل». و در این باره گفتنی هایی هست.
3- آنچه سه مامور بازداشت شده سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل طی دو برنامه تلویزیونی به آن اعتراف کردند فقط بخش بسیار اندکی از گزارش هایی بود که پیش از این و طی 15 سال گذشته بارها به تفصیل و با استناد به اطلاعات آشکار در روزنامه کیهان به چاپ رسیده بود و البته هیچگاه گوش شنوایی نبود و اکنون نیز آنان که بازداشت شده اند فقط 3 حلقه از زنجیره نه چندان کوتاهی هستند که هنوز در عرصه های مختلف کشور حضور فعال دارند و تقریباً هویت تمامی آنها از سوی کیهان و با استناد به اطلاعات و اسناد آشکار افشاء شده است.
4- به عنوان مثال و فقط به عنوان مثال، کیهان در اوایل دهه 70 - یعنی 15 سال پیش- با استناد به اطلاعات و اسناد آشکار به هویت چند تن از عوامل نفوذی بیگانگان از جمله «رامین جهانبگلو» اشاره کرده بود. در آن هنگام مسئولان اطلاعاتی کشور به آسانی از کنار ماجرا گذشتند و یکی از روزنامه ها که دست اندرکاران آن همزمان در مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری حضور داشتند و بعدها در پوشش اصلاح طلب و البته با شعاری دیگر به میدان آمدند، به حمایت از او برخاستند و در حالی که گزارش کیهان کاملاً مستند بود، هیچ مسئولی پی گیر ماجرا نشد. کیهان اما، بازهم به افشای هویت افرادی نظیر رامین جهانبگلو، شائول بخاش و همسرش هاله اسفندیاری و... ادامه داد.
در اواسط دهه 70 نگارنده با شکایت دست اندرکاران روزنامه های زنجیره ای از جمله لطیف صفری و حمیدرضا جلایی پور به دادگاه احضار شد و در بخشی از دفاعیات خود درباره رامین جهانبگلو که با روزنامه های یاد شده همکاری نزدیک داشت گفت: «گردانندگان روزنامه های زنجیره ای به خوبی می دانند که رامین جهانبگلو یکی از افراد بدسابقه و کینه توز علیه مردم و نظام اسلامی است. وی با امضای بیانیه ای در خارج از کشور، جمهوری اسلامی ایران را «نظام قرون وسطایی» نامیده است و...» در آن دفاعیه - که در کتابی با عنوان یک سینه سخن منتشر شد- به هویت بسیاری از گردانندگان و نویسندگان روزنامه های زنجیره ای به طور مستند اشاره شده.
در برنامه «به اسم دموکراسی» به وابستگی «علی افشاری» و «محسن سازگارا» اشاره شد که پیش از این روزنامه کیهان بارها به عملکرد ضدانقلابی آنان پرداخته و از رابطه آنها با محافل وابسته به «سیا» و «موساد» خبر داده بود و...
اعتراف کنندگان برنامه «به اسم دموکراسی» به «طرح براندازی نرم» و محافل و مجامعی نظیر بنیادهای «سوروس»، «کارنگی»، «بروکینگز» و «سازمان NED» اشاره کردند و این در حالی است که روزنامه کیهان طی یادداشت ها و گزارش های فراوان از هویت این بنیادها پرده برداشته و برخی از رابطین آنها در داخل کشور را معرفی کرده بود.
جاسوسان بازداشت شده از «جامعه باز»، کتاب «کارل پوپر» و تبلیغ این دیدگاه که هیچ حقیقت مطلقی وجود ندارد، سخن گفته و تاکید کردند که ترویج این دیدگاه انحرافی به منظور مقابله با اعتقادات دینی مردم صورت می پذیرفته و به عنوان یک دستورالعمل از سوی بنیاد سوروس و سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل به ماموران وابسته به این مراکز ابلاغ می شده است. این اعتراف در حالی است که کیهان طی 15 سال گذشته بارها از رابطه سردمدار ترویج این دیدگاه انحرافی با برخی از محافل اطلاعاتی بیگانه پرده برداشته و از کمک 6 میلیون دلاری «شورای روابط خارجی آمریکا» برای چاپ آثار او خبر داده بود ولی آب از آب تکان نخورد!...
اکنون به خبر زیر که در کیهان 6/3/83 چاپ شده بود و اندکی از بسیارهاست توجه کنید؛
«پس از انتشار خبر مربوط به برگزاری کنفرانس ایرانی-آمریکایی موسوم به «دموکراسی در ایران» که در آن عبدالکریم سروش، شیرین عبادی، حسین بشیریه، اعظم طالقانی و سیمین بهبهانی در کنار عبدالکریم لاهیجی و خانبابا تهرانی ( دو تن از دارندگان سابقه ارتباط با منافقین)، علی انصاری، هرمز حکمت قرار گرفته و هر دو دسته مذکور نیز در حضور لاری دایمن و جرج شولتز وزیر خارجه اسبق آمریکا به تبادل نظر با یکدیگر پرداختند، خبر جدید حاکی است نشست دیگری تحت عنوان «ایران بعد از خاتمی» ساعت 8.30 دقیقه صبح فردا-پنج شنبه- در مرکز وودرو ویلسون WOOD ROW WILSON- واقع در ساختمان رونالد ریگان در نزدیکی کاخ سفید- برگزار خواهد شد.در نشست فردا، احمدی ، حسین بشیریه، در کنار رامین جهانبگلو، عباس میلانی، گلی ترقی و نیره توحیدی راهکارهای حاکم کردن شرایط مطلوب کاخ سفید در «ایران بعد از خاتمی» را مورد بحث و بررسی قرار خواهند داد.
جالب اینکه پس فردا-جمعه- هم دومین نشست پنتاگون درباره بررسی راه های مهار «شیعه انقلابی» در هتل ماریوت واشنگتن با حضور مزدوران مسلمان نمای آمریکا برگزار می شود که همزمان با آن شیرین عبادی در مرکز وودرو ویلسون به سخنرانی خواهد پرداخت.
آنچه که در بررسی های کیهان درباره تحرکات جدید کاخ سفید برای ساماندهی جریانی متشکل از عناصر داخل و خارج ایران قابل تهمل جلوه می کند، ماهیت مراکز گرداننده نشست های مذکور و اهداف اعلام شده آنها از پرداختن به موضوع ایران است. بانی نخستین کنفرانس از سری نشست های جدید اپوزیسیون، انستیتوی هوور (Hoover) بود که از مهمترین مراکز تحقیقاتی دست راستی های جمهوریخواه و پاتوق چهره های معروف نومحافظه کاران است که در شمال کالیفرنیا و در کنار دانشگاه استنفورد قرار دارد. کاندولیزا رایس مشاور امنیتی بوش و رامسفلد وزیر دفاع فعلی آمریکا پیش از روی کارآمدن جناح نو محافظه کار در این مرکز مستقر بودند.»
لاری دایمن از شرکت کنندگان در نخستین نشست اخیر که سروش و بشیریه و شیرین عبادی در آن حضور داشتند- مسئول امور خاورمیانه انستیتوی هوور و مشاور پل برمر- حاکم آمریکایی عراق اشغالی- است. وی در تاریخ 83.1.20 (8آوریل) و در آستانه تشدید حملات اشغالگران آمریکایی و انگلیسی علیه شهرهای شیعه نشین عراق طی مقاله ای در روزنامه وال استریت جورنال، ایران را عامل تشنج این شهرها دانست.
دایمن همچنین دو روز بعد (10 آوریل) در مصاحبه با جیم لوب خبرنگار شبکه خبری اینترپرایزسرویس گفت: ما باید به رژیم ایران بگوییم اگر این کارها را در عراق متوقف نکنند، ما همان بازی را با آنها انجام خواهیم داد. ما در ایران بی ثباتی ایجاد خواهیم کرد.»
5- افراد بازداشت شده فقط چند حلقه از یک زنجیره هستند که از سال ها قبل تحت سرپرستی سرویس های اطلاعاتی بیگانه- مخصوصاً سازمانهای سیا و موساد- در داخل کشور فعالیت دارند. رد پای این جریان در آشوب های دانشجویی، اعتصابات و اداره برخی از روزنامه های مدعی اصلاحات و... به وضوح دیده می شود. سال گذشته بعد از بازداشت رامین جهانبگلو این جریان وابسته به بیگانگان با صدور بیانیه ای که بیش از 600 امضاء زیر آن بود به بازداشت وی اعتراض کرد و همزمان عوامل اصلی جریان یاد شده برای پاک کردن سرنخ ها دست به کار شدند که البته برخی از امضاکنندگان بیانیه از اصل ماجرا بی خبر بوده اند و بی خبر تر آن که در ایران اسلامی کمترین زمینه ای برای پروژه هایی نظیر براندازی نرم! وجود ندارد.
6- این روزها دنباله جریان یاد شده که موقعیت خود را در خطر می بیند دست به ترفند تازه ای زده و تلاش می کند اقدامات این جریان آمریکایی- اسرائیلی را در حد و اندازه تبلیغ یک دیدگاه متفاوت با دیدگاه نظام معرفی کند و متأسفانه برخی از محافل متعهد نیز به غفلت و یا به دلیل نفوذ عواملی از همین شبکه، این تلقی را دامن می زنند و حال آن که جریان مورد اشاره یک شبکه جاسوسی وابسته به آمریکا و موساد است و میان ترویج یک دیدگاه و جاسوسی برای دشمنان تابلودار تفاوت از زمین تا آسمان است.
حسین شریعتمداری
http://kayhannews.ir/860430/2.htm