نوکران و مخالفان واقعی صهیونیسم وفراماسونری رابشناسیم...
 

  نسخه جدید نامه ذلت بار 127نفره منتشر شد:
غنی‌سازی را تعلیق کنید!

 گروهی از فعالان سیاسی، مطبوعاتی در همسویی و هماهنگی کامل با کشورهای غربی (رژیم صهیونیستی، امریکا) با صدور بیانیه ای خواستار تعلیق غنی سازی سوخت هسته ای از سوی مقامات جمهوری اسلامی شدند.به گزارش رجانیوز، در قسمتی از این بیانیه مرعوبانه آمده است: «حکومت و ملت ایران نیز باید از فرصت فراهم شده، استفاده کرده و با ارسال  پیام های روشن و گام های عملی، پس از آن دائر بر پذیرش سیاست "تعلیق در برابر تعلیق" زمینه را برای تحکیم صلح در ایران و منطقه و جهان فراهم آوردند»! امضاکنندگان این بیانیه که همنوایی سوال برانگیزی با خواسته های غیرقانونی و افزون طلبانه شورای امنیت و نظام سلطه بروز داده اند، در حالی از مقامات جمهوری اسلامی می خواهند که "غنی سازی" را متوقف کند که دبیرکل آژانس بین المللی در آخرین گزارش خود، فناوری هسته ای ایران را صلح آمیز و در راستای استفاده غیرنظامی ارزیابی کرده بود. در قسمت دیگری از این بیانیه، با عصبانیت تمام از مسئولان ایران خواسته شده است که نباید مسأله غنی سازی به یک موضوع حیثیتی و ملی! تبدیل شود و تا دیر نشده باید به خود آیند و سیاست "تعلیق در برابر تعلیق" و یا هر راهکار مفید! دیگری را بپذیرند، چون فردا خیلی دیر است! 

طی چند ماه اخیر برخی چهره های جریان تجدیدنظر طلب مانند "شیرین عبادی"، "ابراهیم یزدی" و "احمد شیرزاد" عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و ... با مطرح کردن خطر حمله نظامی و "اعلام شرایط ویژه" در صدد بودند مسئولان جمهوری اسلامی را برای تعلیق تحت فشار قرار دهند. در این میان، احمد شیرزاد از جایگاه یک استاد فیزیک، در مقاله ای با کمترین مایه علمی و دانشگاهی، ادعا کرده بود می تواند با ساخت سدهای آبی بیشتر و استفاده از انرژی خورشیدی نیازهای خود را برآورده کند و از هیچ احتیاجی به "انرژی سوخت هسته ای" ندارد. با این حال، به دنبال عدم تأثیرگذاری چشمگیر این تاکتیک بر افکار عمومی داخل، هدایت کنندگان مراکز استراتژیک و مطالعاتی (تینک تانک ها) امریکا، یکی از رویکردهای خود برای توقف دانش هسته ای ایران را با عنوان «تهدید از خارج، فشار از داخل» عنوان نموده اند.یکی از برجسته ترین تئوریسین های این رویکرد، "ریچارد آرمیتاژ" معاون اسبق وزیر امور خارجه و از شخصیتجهای برجسته جریان موسوم به "جریان وزارت خارجه ای" در امریکاست.

 آرمیتاژ و دیگر همفکران وی در مؤسسه تحقیقات وابسته به وزارت امور خارجه آمریکا نظیر مؤسسه تحقیقاتی "هاسون" و "انستیتوی سیاست خارجی" بر این باورند که دولت جمهوری اسلامی تکنولوژی هسته ای را به عنوان مؤلفه ای محوری در حفظ امنیت ملی قلمداد کرده و آن را به عنوان یک باور پذیرفته شده، هرروز به متن جامعه تزریق می کند. آرمیتاژ با تأکید بر تأثیرگذاری باور توده های مردم در سیاست گذاری دولت ها، این ایده را مطرح می کند که دولت امریکا باید حداکثر توان خود را برای بی اثر کردن تبلیغات دولت جمهوری اسلامی در مورد انرژی هسته ای به کار بندد تا پرونده هسته ای، حمایت داخلی خود را از ایران را از دست بدهد. بدین ترتیب، دولت جمهوری اسلامی خود مجبور خواهد شد تا به خواسته های اروپا و امریکا تن در دهد. استراتژی آرمیتاژ برای تحقق این طرح کلی، به راه انداختن بحث های داخلی در مورد مخاطرات (القاء شده شرایط ویژه) دستیابی به فناوری هسته ای و اقدامات ایران در راستای غنی سازی است. آرمیتاژ بر این باور است که با به راه افتادن این مباحث، دولت جمهوری اسلامی سعی خواهد کرد تا با ابزار احساسات و بی اطلاعی مردم، جریان را احساسی کرده و از احساسات ملی استفاده کند. آرمیتاژ در ادامه از آگاهی دادن علمی(!) با استفاده از روشنفکران داخلی غرب و ابزارهای خارجی مانند رسانه هایی چون صدای امریکا، رادیو فردا و غیره به عنوان ابزار خنثی کردن اقدامات دولت جمهوری اسلامی یاد می کند.

 بیانیه 333 نفره موسوم به "فراخوان جدید صلح خواهی" آنچنان با ادبیات ذلت باری تنظیم شده است که بسیاری از روزنامه ها و سایت های نزدیک به امضا کنندگان آن نیز حاضر به انتشار کامل آن نشده اند.این بیانیه را می توان نسخه دوم، نامه معروف 127 نماینده مجلس ششم دانست که 2 ماه پس از حمله امریکا به عراق توسط فراکسیون مشارکت مجلس آماده و از مقامات عالی کشورخواسته شد، هرچه زودتر «جام زهر» دیگری را نوشیده و دست از تقابل با امریکا بردارند. بیانیه موسوم به "فراخوان جدید صلح خواهی" به امضاء برخی اعضاء سازمان مجاهدین انقلاب، سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، حزب مشارکت، نهضت آزادی، ملی مذهبی ها، برخی روزنامه نگاران دگراندیش، اپوزیسیون خارج نشین، دفتر تحکیم وحدت شاخه علامه، بیت منتظری و بقایای باند مهدی هاشمی، دفتر ادوار تحکیم وحدت و ... رسیده است. رجانیوز برای ثبت نام خائنین به ملت در تاریخ اسامی، 333 امضاکننده بیانیه مزبور را منتشر می نماید:

 محمد آزادى، حمید آصفی، هاشم آقاجری، ، سامر آقایی، ناصر آملی، عباس ابوذری، هادی احتظاظی، منوچهر احتشامی، حمید احراری، طاهر احمدزاده، حسن احمدی، محسن احمدی، نعمت احمدى، محمود احمدیان، محمدرضا احمدی نیا، مصطفی اخلاقی،‌ ، ساجد اردبیلی، یدالله اسلامی، مرتضى اشفاق، حسن افتخاراردبیلی، جلال اقتدارى، اعظم اکبرزاده، زهرا اکبرزاده، علی رضا اکبرزادگان، علی اکرمی، محمود امیر احمدى، عبدالمجید الهامی، مهدی امینی زاده، حسین انصاری راد، مصطفی ایزدی، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلی بازرگان، فرشته بازرگان، محمد نوید بازرگان، کمال الدین بازرگانى، مختار باطولی، روح‌اله باقرآبادی، ایرج باقرزاده، پروین بختیارنژاد، اکبر بدیع زادگان، محمد بذرپور، ایمان براتیان، رحمت الله برهانى، محمد بسته نگار، مهدی بسته نگار، محمد حسین بنی اسدی، عماد بهاور، محمد بهزادى، حمید بهشتى، محمد به فروزى، راضیه بوستانکار، مرضیه بوستانکار، جلال بهرامی، صفا بیطرف، مسعود پدرام، جعفر پناهی،  رضا پویان، حبیب الله پیمان، مجید پیمان، عبدالرضا تاجیک، عباس تاج‌الدینی، هادی تفنگچی، مصطفى تنها، رضا تهرانى، غلامعباس توسلى، محمد توسلى، محمدرضا توسلى، مجید جابرى، جلال جلالی زاده، علی جمالی، فرشته جمشیدی، مجتبی جهانی، رضا حاجى، مجید حاجی بابائی، بهمن حافظى، طه حجازى، حمید حدیثی، علی حدیثی، حسین حریرى، آیدین حسنلو، بهزاد حق پناه، جمشید حقگو، وحید حقیقی، على حکمت، منیژه حکمت، ابوالفضل حکیمى، عبدالکریم حکیمى، مجید حکیمى، محمد رضا حمسى، محمد حیدری، جعفر خائف، نبی اله خانزاده مرخالی، ابراهیم خوش سیرت، مهدی خدادادى، امیر خرم،  حسین خطیبی، محمد خطیبی،  مجتبی خندان، اسماعیل خوش محمدى، ناهید خیرابی، هوشنگ خیراندیش، محمدعلى دادخواه، محمد دادفر، رسول دادمهر، محمد دادیزاده، محمدمهدى دانشیان، محمد حسن داوودی ،  فریبا داودی مهاجر، محمود درد کشان، محمود دل آسایى، امیرخسرو دلیرثانی، عباس دهقان نژاد، مصیب دوانى، ابراهیم دینوی، محمد صادق ربانى، تقی رحمانی، محمدجواد رجائیان، علیرضا رجایى، امیر رزاقی، سمیرا رزاقی، سهراب رزاقی، محمد صادق رسولی، بهمن رضاخانی، احد رضائى، اصغر رضائى، بیوک رضائى، عبدالعلی رضائی، سعید رضوى فقیه، حسین رفیعى، مهدى رهنما، رضا رئیس طوسى، جمال زره ساز، علی زرین، اکبر زمانی، محمد ابراهیم زمانى، پرویز زندى نیا، احمد زیدآبادى، محمد رضا زهدى، علیرضا ساریخانى، احمد ساعی، نسرین ستوده، عزت الله سحابى، فریدون سحابى، هاله سحابى، عیسی سحر خیز، محمد سرچمى، محمود سعیدزاده، بیوک سعیدی، علی اشرف سلطانی ، عبدالفتاح سلطانی، مرتضی سلطانیه، محمد جواد سلیمانی، علی سیاسی راد، سید محمد علی سیف‌زاده، محمود شاددل بصیر، ابراهیم شاکرى، تقى شامخى، على شاملومحمودی ، محمد شانه چى، حسین شاه حسینی، جواد شرف‌الدینی، محمد شریف، کاظم شکری، مازیار شکوری گیلچالان ، الله وردى شمبورى، محمود شمس الواعظین، احمد شهامت دار، حسن شهبازی، احمد شیرزاد، فیروزه صابر، هدی صابر، محمد صاحب محمدی، هاشم صباغیان، احمد صدر حاج سیدجوادى، رضا صدر، سمیرا صدری، باقر صدری نیا، مهدی صراف، لطیف صفری، مظفر صفری، بیژن صفسری، فضل الله صلواتى، حمید رضا صمدی، کیوان صمیمى، جلیل ضرابی، على اشرف ضرغامى، فریدون ضرغامى، اعظم طالقانى، حسام طالقانى، طاهره طالقانى، نرگس طالقانى، اکبر طاهرى، رئوف طاهرى، محمد طاهرى، امیر طیرانی، کیان ظهرابی، سید جعفر عباس زادگان، روئین عطوفت، باقر علائی، علی علوی، علی رضا علوى تبار، محمدباقر علوى، رضا علیجانی،  على علیزاده نائینى، محمد جعفر عمادى، محمود عمرانى، على اصغر غروى، علیرضا غروى، ماجد غروى ، سعید غفارزاده، مسعود غفاری، على غفرانى، مهدى غنى، فریده غیرت، باقر فتحعلی بیگی، پویان فخرآیی،  مقصود فراستخواه، غفار فرزدى، شهین فرزین پژوه، حسن فرح آبادی، لیلی فرهادپور، فاطمه فرهنگ خواه، حسن فرهودی نیا، حسن فرید اعلم، مرتضی فلاح، ارسلان فلاح حجت انصاری، بهرام فیاضی، احمد قابل، حسین قاضیان، عباس قائم الصباحی، خسرو قشقایى، ماهرو قشقایى، رحمانقلى قلى زاده، مهدی قلی‌زاده اقدم، عبدالحسین قمی زاده، عبدالمجید قندى زاده، نظام الدین قهارى،  مصطفى قهرمانى، حجت الله قیاسى، رحمان کارگشا، امیر حسین کاظمی، مرتضى کاظمیان، هادی کحال‌زاده، محسن کدیور، خسرو کردپور، مسعود کردپور، علیرضا کرمانی، على کرمى، فریدون کشکولی، پروین کهزادى، یعقوب کوثرى، بهناز کیانی، بیژن گل افرا، فاطمه گوارائی، علی اصغر گواهی، اکبر گنجی، مسعود لدنى، حسین لقمانیان، احسان مالکی پور، محمد تقى متقى، حسین مجاهد، محسن محققى، نرگس محمدی، نوشین محمدی، محمد محمدى اردهالى، سید على محمودى، حسین مدنی، سعید مدنى، ماشاءالله مدیحى، مرضیه مرتاضی لنگرودی، فرید مرجائی، مصطفى مسکین، رضا مسموعى، ضیا مصباح، لیلا مصطفوى، مصطفى مصطفوى، عباس مصلحى، محمد جواد مظفر، مهدی معتمدی مهر، ضیاء مصباح، احمد معصومی، یاسر معصومی، خدیجه مقدم، مرتضى مقدم، فهیمه ملتى، کاظم ملکی، احمد منتظرى، سعید منتظرى، خسرو منصوریان، کیوان مهرگان، سیدرضا موسوى سعادتلو، سید علی موسوی خوئینی، عبدالله مومنی، على مومنى، محمود مومنى، امیر میرخانى، وحید میرزاده، فرشته ناصرگیوه چى، حسن نراقى، محمود نعیم پور، احمد نعمت زاده، جعفر نقمی، محمود نکوروح، امیر نکوفر، محمد تقى نکوفر، علی نکونسبتی، سید حمید نوحى، امیر حسین نوربخش، فخرالسادات نوربخش، منوچهر نوربخش، حسین نوری زاده، غلامرضا نیک صفت ، احمد هادوی، هادى هادى زاده یزدى، ناصر هاشمی، خلیل هراتی، مراد همتی، علیرضا هندى، احسان هوشمند، رسول ورپایى، منصور وفا، باقر ولى بیک، جلیل ولى بیک، رحیم یاورى، على فرید یحیایى، میر محمود یگانلی، حنیف یزدانی پور، کاظم یزدى، ابراهیم یزدى، حسن یوسفى اشکوری، حسن یوسفیان آرانی.//منبع:  رجانیوز

جل الخالق! اگر سال پیش بیانیه می دادند که فشارها زیاد بود شاید می شد اسم اینها را لااقل عاقل ترسو گذاشت! ولی حالا که آژانس بین المللی و ۱۶ سازمان اطلاعاتی آمریکا هم تا حدی به نفع ما رای داده اند چرا!؟؟ چند نفر آنها در دولت قبلی مسئولیت داشتند؟! واقعا که عقل برخی چارپایان هم بیش ازاین نوکران صهیونیسم وترسوهای غربزده است...

اما خوشبختانه تا این مملکت روحانیت انقلابی را دارد از کید دشمنان و یاران بی هویتشان مصون است. بخوانید نامه حمایت آمیز برخی از طلاب و فضلای حوزه علمیه قم در حمایت و تشکر از اقدامات دولت دکتر احمدی نژاد در بحث هسته ای:

نامه شماری ازاساتیدوطلاب حوزه علمیه قم درحمایت ازمواضع رییس‌جمهور

شماری از اساتید و طلاب حوزه علمیه قم در نامه‌‌ای به رییس‌جمهور با حمایت از مواضع وی در مساله هسته‌‌ای، شکست استکبار جهانی در این عرصه را مقدمه پیروزی‌‌های آینده ملت ایران دانستند.   شماری از اساتید و طلاب حوزه علمیه قم در نامه‌ای به محمود احمدی‌نژاد با اشاره به گزارش نهادهای اطلاعاتی آمریکا درباره پرونده هسته‌ای ایران، این عقب‌نشینی رسواکننده از سوی استکبار جهانی را مرهون پیروی مسؤولان نظام اسلامی از اندیشه‌های ناب حضرت امام خمینی رضوان‌الله تعالی علیه دانستند.

در این نامه آمده است: «اعتراف مذبوحانه دولت آمریکا به پیروزی ملت مومن و آزاده ایران در مصاف بزرگ و همه‌جانبه هسته‌ای‌، مسأله‌ای است که از ابعاد مختلف قابل تأمل است. تأمل پیرامون این مسأله از یک سو پیام‌های روشن و آشکاری برای دوستان و دشمنان امت اسلامی در پی دارد و از سوی دیگر چشم ما را به روی آفاق مبارک آینده خواهد گشود و همچون شاخصی آزمون شده، مسیر حرکت پرامید ما را به سوی قله‌‌های سعادت بشری نشان خواهد داد.»

امضاکنندگان این نامه در ادامه با تبریک این پیروزی الهی به ملت و دولت ایران افزوده‌اند: «در این راستا توجه به مسایل ذیل ضروری می نماید‌:

1- بدون شک این پیروزی، تحقق وعده الهی و از مصادیق قوانین قطعی و ضروری خلقت در پیروزی حق بر باطل است.

2- این پیروزی نشان داد شیوه‌‌های منفعلانه و مرعوبانه که از سر خودباختگی و خودبیگانگی است و همواره عنوان واقع‌گرایی و امثال آن به دروغ به آنها نسبت داده می‌شود به چه میزان از واقعیات عینی و روابط واقعی حاکم بر مناسبات بین‌المللی دور و بیگانه‌‌اند. ترس و ناامیدی از جمله عوامل قطعی زوال ملت‌ها، فرهنگ‌ها و اندیشه‌‌هاست و آنان که نسبت به این حقیقت جهل مرکب دارند پیش از هر چیزی در زوال و نابودی خود می‌کوشند.

3- این پیروزی نشان داد که راه امام خمینی رضوان‌الله تعالی علیه، که همان اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم  است و خود را در تفکر دلنشین بسیجی ظاهر کرده است، تنها راه پیروزی ملت ایران و امت اسلامی است.

4- این پیروزی، بی‌هیچ گفت‌وگویی پیروزی اسلام پیروزی راه و اندیشه امام خمینی، پیروزی ولایت فقیه و رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)، پیروزی ملت مسلمان ایران و پیروزی رئیس‌جمهور مکتبی برآمده از متن اعتقاد راسخ و خلل‌ناپذیر ملت ایران است.

5- نظام سلطه به مدت پنج سال، تمامی امکانات دیپلماتیک و تبلیغاتی خود را برای تحمیل اراده نامشروع خود بر ملت ایران به کار گرفت و در نهایت خسته و وامانده در برابر ملت ایران مجبور به خضوع و تسلیم شد. این حقیقت نشان‌دهنده عمق و گستره قدرت ملت ایران است. اطمینان و اتکاء به این قدرت که متصل به قدرت لایزال الهی است اگر به درستی سامان یابد می‌‌‌تواند دیگر مشکلات داخلی و خارجی ملت ایران را برطرف کند و ملت مسلمان ایران را به جایگاه شایسته خود ارتقا دهد. در حل مشکلات جاری کشور باید به درستی ظرفیت‌ها و منابع قدرت بی‌نظیر ملت مسلمان ایران را شناسایی و آنگاه با ساماندهی درست عناصر اقتدار ملی، مشکلات و موانع را برطرف کنیم.

6- اکنون نظام سلطه در این معارضه دشوار با شکست روبه‌رو شده و اعتبار و حیثیت خود را از کف داده است. این شکست البته شکستی غافلانه و ناگهانی نبود و به وضوح حکایت از ضعف و ناکارآمدی نظام سلطه در تنفیذ اراده نامشروع خود بر بشریت دارد. می‌توان این شکست را یک مرحله اساسی از سلسله شکست‌‌های نظام سلطه دانست که ان شاء‌الله می‌تواند در نهایت هیمنه پوشالی استکبار را در هم شکند.

7- ساده‌انگاری است اگر گمان کنیم که این شکست نقطه پایانی بر دشمنی‌‌های استکبار با ملت ایران است. از این رو تلاش برای حفظ وحدت و انسجام ملت قهرمان ایران همچنان اهمیتی مضاعف دارد. وحدت، رمز اقتدار ماست و باید در مقابل رذالت‌ها و دشمنی‌های آینده، هوشیاری و وحدت خود را حفظ کنیم‌.

8- حفظ وحدت و همبستگی میان ملت ایران، خود وابسته به اتخاذ راهکارها و راهبردهای موثری در این زمینه است که می‌توان به مواردی از جمله عدالت‌گستری و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، تبیین موقعیت و تبلیغات صحیح پیرامون شرایط، دشواری‌ها و فعالیت‌ها، استفاده از خرد جمعی‌، نفی رویکردهای افراطی غیر منطقی‌، از بین بردن زمینه‌های ذهنی اختلاف و جدایی همچون سوءتفاهم‌ها و تنگ‌نظری‌ها، تلاش در جهت تحقق مشارکت حداکثری در تمامی شؤون اجتماعی و طرد و انزوای غوغاگران بی‌عمل اشاره کرد.»  

گفتنی است، حجج اسلام فیاضی، میرسپاه، خسروپناه، مجتبی مصباح، فنایی و شماری دیگر از اساتید برجسته و طلاب حوزه علمیه قم این نامه را امضا کرده‌اند.

منبع: http://www.ansarnews.com/?usr=news/detail&nid=2676