عوامل صهیونیسم در ایران رابشناسیم/حواسمان به انتخابمان باشد

حلقه جورج سوروس صهیونیست در ایران

 آن وحشت، کمتر از یک ماه بعد پدید آمد، اما برآمده از پوچی فلسفی نبود. پوچی ای از جنس ویرانگری ها و رسوایی های جاسوسی را در خود داشت. روز 25 تیرماه 1386، شبکه اول صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، در پیام های تبلیغاتی خود، خبر از پخش برنامه به اسم دموکراسی در روزهای 27 و 28 تیرماه داد. تصاویری از سه مأمور انقلاب مخملی، در کنار یکدیگر تدوین شده بود که هر کدام از فعالیت های مشترکشان، برای پدیدآوردن کودتای مخملی در ایران، می گفتند. رامین جهانبگلو از همکاری با هاله اسفندیاری می گفت، هاله از ارتباط با کیان تاجبخش14 و کیان از حضور در بنیاد صهیونیستی جرج سوروس،15 برای اجرای پروژه فروپاشی از درون در ایران.

  یحیی کیان تاجبخش، معروف به کیان تاجبخش، سال 1340 در تهران متولد شد. در سن هفت سالگی به انگلیس رفت و در مدرسه ای شبانه روزی تحصیلات خود را آغاز کرد. پدر او مسئول روابط عمومی دفتر فرح پهلوی بود و چهارسال پیش از انقلاب اسلامی ایران، به عنوان کارمند اداری سازمان ملل به سوئیس رفت. کیان در سال 1362، فوق لیسانس مدیریت شهری خود را از دانشگاه انگلستان دریافت کرد و به خانواده اش در ایالات متحده پیوست. او اگرچه تا سال 1376، هیچ توجهی به مسائل ایران نداشت، اما با استقرار اصلاح طلبان در مناصب دولتی، بنیاد صهیونیستی جرج سوروس، تاجبخش را به عنوان نماینده خود در تهران برگزید و به آموزش وی پرداخت. اغلب این آموزش ها معطوف به پروژه های فرهنگ سازی، شبکه سازی و نهادسازی در حوزه های اجتماعی بوده است. تاجبخش، هنگامی که استادیار مدرسه تحقیقات نوین اجتماعی در نیویورک بود، با بیژن خواجه نوری از رابطان برجسته سازمان جاسوسی سیا آشنا می شود و از مجرای ارتباطی این جاسوس، تعاملات خود را با مراد ثقفی (سردبیر فصلنامه گفت و گو) در ایران آغاز می کند. ملاقات این دو که با میزبانی بنیاد سوروس در نیویورک و هنگام برگزاری نخستین انتخابات شوراهای اسلامی شهر تهران انجام شد، نقطه آغاز صورتبندی فعالیت های جاسوسی تاجبخش در ایران دانسته شده است. او که آثارش در حوزه سرمایه اجتماعی توسط دفتر مطالعات سیاسی وزارت کشور در هنگام ریاست جمهوری محمد خاتمی ترجمه و منتشر شده، یکی از نظریه پردازان دولت اصلاحات در حوزه شهرداری ها و سازمان های غیردولتی به شمار می رفت. از ابتدای دهه 1380، حضور تاجبخش در محافل اصلاح طلبی ایران، شتاب گرفت و سال 1383 به جمع نظریه پردازان دفتر پژوهش های فرهنگی و خانه هنرمندان ایران پیوست. از سال 1383 در کلاس های جامعه شناسی شهری در دانشگاه تهران حضور یافت و به طرح اندیشه های فرانسیس فوکویاما پرداخت. همزمان با این کوشش ها، این مامور مخملی با بانک جهانی در حیطه طرح های نئواستعماری معطوف به ایران همکاری می کرد. او در اسفند 1383، با دعوت از یوپ ون دنبرگ (رئیس مجلس سنا و رئیس سازمان شهرداری های هلند) به ایران، کوشید تا جنگ استراتژیک نرم در ایران را وارد فاز عملی خود کند. در سال 1384، تاجبخش در سفری که به بوداپست در مجارستان داشت با معماران فروپاشی اروپای شرقی در آن کشور دیدار و پیرامون گزاره های کودتای مخملی در ایران رایزنی کرد. پس از بازگشت از این سفر، او «سازمان دیده بان توسعه مشارکتی» را بنیان گذاشت و در پی ارتباط با نمایندگان مجلس برای پیشبرد اهداف براندازی نرم بود. وی در مردادماه 1385به همراه داریوش آشوری، نصرالله پورجوادی، ناصر فکوهی، منصوره اتحادیه، فرهاد دفتری و... به ششمین «همایش دوسالانه مطالعات ایرانی» در لندن رفت. این دوسالانه که با مشارکت بنیاد مطالعات ایران، انجمن بین المللی مطالعات ایرانی آمریکا، انجمن ایرانشناسی اتریش، انستیتو مطالعات فارسی بریتانیا و انجمن ایران شناسی فرانسه برگزار شد، اغلب به مثابه یک فرصت مطالعاتی ـ رایزنی برای پژوهشگرانی است که سفارش ها و مطالعات راهبردی حوزه های «بی ثبات سازی سیاسی»، «براندازی اینترنتی»، «شبکه سازی اجتماعی» و... را دنبال می کنند. مهرماه 1385، تاجبخش با چاپ کتاب «سرمایه اجتماعی اعتماد، دموکراسی و توسعه»، یک دکترینال اجتماعی، استراتژیک و الگویی ساختاری را برای سرمایه های پنهان براندازی نرم صورتبندی کرد. از آبانماه 1385، این مامور مخملی تلاش های خود را برای بازگرداندن قدرت از دست رفته شوراها به اصلاح طلبان کلید زد و با برگزاری سلسله کارگاههای مطالعاتی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، از مصطفی تاج زاده برای سخنرانی با موضوع تاسیس شوراها در ایران دعوت کرد؛ سخنرانی هایی که یک تبلیغات زودهنگام در پس نقاب «مطالعات آکادمیک» برای طیف سکولار و لیبرال اصلاح طلبان محسوب می شد. کیان تاجبخش در کسوت نماینده رسمی جرج سوروس در ایران با حلقه فکری هنرمندان لائیک در تعامل بود. وی یک ماه پیش از بازداشتش در سال 1386، به دعوت بهروز غریب پور و در کنار علیرضا سمیع آذر (مدیر پیشین موزه هنرهای معاصر و رابط ملاقات هنرمندان ایرانی با وزیر امور خارجه آمریکا)، مریم زندی (کارمند تلویزیون ملی درعصر پهلوی دوم)، ابراهیم حقیقی (گرافیست مائوییست) و سفیر هندوستان به خانه هنرمندان ایران رفت و در مراسم رونمایی مجله فرهنگی و هنری گالری که در کشور هند منتشر می شود، به سخنرانی پرداخت. 21 اردیبهشت ماه 1386، تاجبخش با حکم ویژه دادستانی عمومی و انقلاب تهران و به اتهامات مشارکت در راه اندازی کودتای مخملی در ایران و اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شد و برای انجام تحقیقات مقدماتی در اختیار وزارت اطلاعات قرار گرفت. روز 28 و 29 تیرماه 1386، اعترافات او در کنار اعترافات هاله اسفندیاری و رامین جهانبگلو در برنامه «به اسم دموکراسی» از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش شد و سپس روز 28 شهریورماه، با سپردن قرار وثیقه صد میلیون تومانی، از زندان اوین آزاد شد. نک: کیان تاجبخش، پدرام ملک بهار (پیام فضلی نژاد). «گزارش مستند کیهان از هویت کیان تاجبخش». روزنامه کیهان، 5 خردادماه 1386، شماره 18810، صفحه 14.

جرج سوروس، کارگزار اقتصادی کودتاهای مخملی در جهان، مدیر ارشد در شورای روابط خارجی آمریکا، شریک اقتصادی بنیادهای اعانه ملی برای دموکراسی ( NED ) و خانه آزادی ( Freedom House )، بنیانگذار مؤسسه جامعه باز ( Open SocietyInstitute - OSI ) و صاحب مؤسسه مالی بین المللی فاند منیجمنت ( Fund Management )، یک یهودی صهیونیست است که آگوست سال 1930 در بوداپست متولد شد. در سال 1947، پس از روی کار آمدن کمونیست ها در مجارستان به انگلستان پناهنده گشت و در سال 1952 تحصیلات خود را در مدرسه اقتصادی لندن به پایان برد. در این دانشگاه با کارل پوپر آشنا شد و به فلسفه لیبرالیستی این فیلسوف و نظریه پرداز سازمان جاسوسی سیا دل باخت. سال 1956 به آمریکا مهاجرت کرد و چهار سال بعد، مؤسسه مالی بین المللی فاند منیجمنت ( Fund Management ) را بنیان نهاد که مؤسسه ای خصوصی است و در زمینه سرمایه گذاری و مدیریت مالی مشاوره می دهد. این مؤسسه از آغاز تاکنون، مشاور اصلی گروه صندوق های کوانتوم فاند ( Quantom Fund ) است که در 30 سال گذشته به طور متوسط سود سالانه اش را 31 درصد تخمین زده اند. با این همه، سوروس برای فرار از سیستم مالیاتی آمریکا، بسیاری از دفاتر اقتصادی خود را به هلند و جزایر دریای کاراییب منتقل کرده است. سال 1988، او با رشوه به کارمندان بانک فرانسوی سوسایتی جنرال، به وسیله اطلاعاتی که از این طریق به دست آورد، سه میلیون دلار به جیب زد، اما در سال 2005، پس از افشای این ماجرا، دادگاهی در فرانسه وی را محکوم به پرداخت جریمه ای سنگین کرد. از سوروس به عنوان تنها عامل ورشکستگی بانک مرکزی انگلستان در 16 سپتامبر 1992 یاد می شود. در سال 1979، همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، او در نیویورک مؤسسه ای را تأسیس کرد که به یاد استاد معروفش کارل پوپر (صاحب کتاب جامعه باز و دشمنانش) آن را جامعه باز ( Open SocietyInstitute - OSI ) نام نهاد. این مؤسسه در پوشش یک نهاد خیریه و غیرانتفاعی، امروز به عنوان یکی از شرکای اقتصادی کودتاهای مخملی آمریکا در جهان شناخته می شود و شبکه گسترده نمایندگی های آن شامل مؤسسات ملی در پنجاه کشور جهان، از خاورمیانه، اروپا، آفریقا تا ایالات متحده فعالیت می کند. هدف ظاهری این مؤسسه، ایجاد و حفظ ساختارها و نهادهای جامعه باز، کمک های انسان دوستانه، بهداشت عمومی، رعایت حقوق بشر و اصلاحات اقتصادی است، اما شبکه بین المللی آن به عنوان مجاری اقتصادی و امنیتی کودتاهای مخملی در کشورهای ناسازگار با آمریکا ایفای نقش می کند. بنیاد سوروس، با فعال کردن مراکز مطالعاتی در کشورهای مختلف و سپس با ارزیابی مخالفان دولت مرکزی و حمایت از مطبوعات مخالف دولت، زمینه را برای انقلابی آرام و به شکست کشاندن دولت و یا حکومت فراهم می کند. 130 میلیون دلار از ثروت سوروس از سال 1995 تا امروز هزینه دموکراسی سازی آمریکایی کشور روسیه شده که تا امروز نتیجه مطلوبی نداشته است. در انقلاب رز گرجستان که 23 نوامبر 2003 رخ داد، سوروس با اختصاص20 میلیون دلار به مخالفان دولت، نقش مهمی را ایفا کرد. پس از وقوع این کودتای مخملی، او با اعلام رضایت از این مسأله تصریح کرد که در سایر کشورهای آسیای میانه از این اقدامات حمایت خواهد کرد و به روزنامه لس آنجلس تایمز گفت که مایل است انقلاب مخملی در کشورهای مستقل مشترک المنافع، مانند قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان تکرار گردد. او تاکنون بیش از 40 میلیون دلار به منظور راه اندازی کودتاهای مخملی در این پنج کشور آسیای مرکزی سرمایه گذاری کرده و 5 میلیون دلار را نیز به اصلاحات در کشور ترکیه اختصاص داده است. بنابر روایت مستند ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، انقلاب نارنجی اوکراین در 31 دسامبر 2004، زیر نظر بنیاد جامعه باز و نهادهای وابسته به سوروس به وقوع پیوسته و این میلیاردر صهیونیست، همین نقش را در انقلاب لاله قرقیزستان در 24 مارس 2005 ایفاء کرده است. 50 میلیون دلار از سرمایه سوروس، هزینه کودتای مخملی در اوکراین و قرقیزستان شد. بر اساس آمار رسمی، تا سال 2004، ثروت وی معادل هفتاد میلیارد دلار برآورد گشت. ماهاتیر محمد (نخست وزیر پیشین مالزی)، این صهیونیست را «مردی احمق» خطاب کرده که می خواهد دستاور اقتصادی چهل سال تلاش مردم در کشورهای آسیای جنوبی را با پول های فراوان خود به نابودی کشد. سوروس که در گفت وگوهایش خود را هوادار تئوری جامعه مدنی جهانی معرفی می کند، دارای تألیفاتی مانند «سراب برتری آمریکا»، «جامعه باز: اصلاح سرمایه داری جهانی»، «علم و جامعه باز: آینده فلسفه کار پوپر»، «بحران سرمایه داری جهانی: جامعه باز در خطر»، «تعهد به دموکراسی: تشویق تجارت آزاد و اصلاحات دموکراتیک در شوروی و اروپای شرقی»، «کیمیای سرمایه» و... است و دانشگاههای آکسفورد، مجارستان و دانشگاه آمریکایی ییل به او دکتری افتخاری داده اند. مردادماه 1386، کاملیا انتخابی فرد (عضو تحریریه روزنامه های همشهری و زن) در سلسله مقالاتی برای روزنامه القبس کویت فاش کرد که سال 1377 در سفری که با دعوت انجمن سردبیران نیوانگلند به ایالات متحده داشته است، جرج سوروس از محمد عطریان فر (عضو مرکزیت حزب کارگزاران سازندگی و رئیس شورای سیاستگزاری روزنامه هم میهن و هفته نامه شهروند امروز)، شهلا شرکت (مدیر مسئول ماهنامه زنان) و مژگان جلالی (نویسنده روزنامه ایران نیوز) و او، برای میهمانی ای خصوصی به منزل شخصی اش دعوت کرده است و با ذکر مستنداتی گفت که در این میهمانی، عطریان فر و سوروس مذاکراتی با هم درباره مطبوعات و رسانه های ایران داشتند. انتخابی فرد که در سال های نخست ریاست جمهوری محمد خاتمی، خبرنگار همراه رئیس جمهور در سفرهای خارجی بود و اکنون برای جرج سوروس در خبرگزاری یورو آسیا کار می کند، نوشت که محمد عطریان فر هنگام بازگشت به ایران، از سه زن شرکت کننده در این میهمانی خصوصی خواسته است تا کتاب هایی را که سوروس به آنان هدیه داده بود، دور بیاندازند تا دیدار آنها با این صهیونیست میلیاردر فاش نگردد.

مرگ سیاسی شوالیه(یادداشت)

 گفتارهای جهانبگلو در برنامه به اسم دموکراسی، فرآورده ای متمایز از اعترافاتش در خبرگزاری دانشجویان ایران نداشت. انگار که محذورات امنیتی در همه سرویس های اطلاعاتی دنیا، همیشه مانع فاش گویی و رازگشایی از معادلاتی است که می تواند مخاطب را بیدار کند و به ذهن و روان او تکانی دهد، اگرچه که این رویه برای از دست نرفتن سوژه های امنیتی، طبیعی و حتی غیر از وجهه قانونی، دارای وجوب عقلی است.

 روز پیش از آنکه برنامه تلویزیونی به اسم دموکراسی روی آنتن برود، این بار پر روسینیول از روزنامه ال پائیس به رامین که در هند به سر می برد، تلفن کرد تا نظرش را درباره پخش این برنامه بپرسد. جهانبگلو، این بار دستپاچه بود و پخش این اعترافات از تلویزیون دولتی ایران را «هدف سیاست یاوه گویی» دانست:

 یک اعتراف سیاسی از این دست، مضحک است. کاملاً تبلیغاتی است. مرا به یاد دوران استالین می اندازد. سال 1948 و کتاب جورج اورول. متعصبین نه تنها می خواهند از آنان پیروی کنید، بلکه حتی با آنها موافق هم باشید. من این را با انقلاب فرهنگی مائو در چین مقایسه می کنم. با گذشت زمان به خوبی مشخص می شود که چه کسی قربانی چنین جریاناتی است.  اما رامین جهانبگلو، گویی به یاد نداشت که قریب به یک سال پیش از این هم در خبرگزاری دانشجویان ایران خود را یک «قربانی» خوانده بود. آیا او با این همه مدعای فلسفه دانی، نمی دانست که جاسوسان، همیشه عروسک هایی اند در دست اربابان خود که به ثانیه ای، قربانی منافع آنان می شوند؟!

 سه هفته پیش از این، در مادرید به کریستینا گالیندو گفته بود که «تنها پوچی و بی معنی بودن مرا به وحشت می اندازد»، اما این بار از پشت تلفن در هند، به پر روسینیول می گفت که از پخش این اعترافات «وحشت کرده ام.« در مصاحبه اش به شکلی جنون آمیز و مکرر از این عبارت استفاده می کرد. تأکید کرد که «قطعا نمی خواهم به زندان برگردم.»

 جملاتش در گفت وگو با این نشریه مشهور اسپانیایی بریده بریده بود، اما شاید هراسش از ژستی پوشالی بود که این یازده ماه برای اروپائیان و آمریکائیان گرفت؛ ژست یک «فیلسوف قهرمان» که تن به اعترافات تلویزیونی نداده است. حالا جهانبگلو در کارنامه اش، یکبار «خود» را در ایران شکسته بود و یکبار «آیینه» را در هند و هر دو بار، البته به خطا. در این شکستن های پی درپی حقیقت، راهی نداشت، جز اینکه در پس لابه هایی مدام بگوید:  وحشت کرده ام. پخش اعترافات در تلویزیون، هدف سیاست یاوه گویی است. این شرایط مرا به وحشت انداخته است.

 روزشمار زندگی و حرفه رامین جهانبگلو

 ۱335. تولد در محله اختیاریه شمیرانات تهران (7 دی ماه)

1346. آغاز سفرهای خارجی رامین به همراه خانواده اش به ژنو، انگلستان، الجزایر

1353. اخذ دیپلم متوسطه از مدرسه ایران زمین، سفر به پاریس، آغاز تحصیل فلسفه و تاریخ در دانشگاه سوربن

1361. اخذ درجه فوق لیسانس در رشته فلسفه از دانشگاه سوربن پاریس

1364. انتشار متن فرانسوی رساله ماکیاولی و اندیشه رنسانس

1365. آغاز همکاری با اردوگاه سلطنت طلبان ورشکسته و حضور در بنیاد مطالعات ایران، عضویت در هیأت تحریریه نشریات فرانسوی اسپری و اتود

1366. همکاری با پروژه «گفت وگو با اندیشمندان جهان امروز» در انتشارات فرانسوی فلن، آغاز دیدارها با آیزایا برلین در لندن؛ این دیدارها تا یک هفته پیش از مرگ برلین ادامه یافت.

1367. محکوم کردن حکم تاریخی حضرت امام خمینی مبنی بر ارتداد سلمان رشدی

1368. صدور بیانیه خطاب به اتحادیه اروپا علیه ملت ایران و وحشی خواندن نظام جمهوری اسلامی، همزمان با صدور این بیانیه موهن، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی کتاب هگل و سیاست مدرن را از جهانبگلو منتشر کرد.

1371. بازگشت به ایران، برگزاری نشست های فلسفه سیاسی در انجمن حکمت و ادیان

1372. حضور در مرکزیت اردوگاه تهاجم فرهنگی و همکاری با مراد ثقفی و علی دهباشی در نشریات گفت وگو و کلک، همکاری با حلقه سیاسی ماهنامه کیان و موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، انتشار متن فارسی رساله ماکیاولی و اندیشه رنسانس (نشر مرکز)

1373. برگزاری نشست های فلسفه سیاسی در بنیاد دایره المعارف بزرگ اسلامی، حضور در حلقه فرهنگی و سیاسی مجله گردون

1374. حضور در محفل شبه فلسفی نشر و پژوهش فرزان روز، همکاری با ماهنامه دنیای سخن، انتشار کتاب های مدرنیته، روشنفکری و دموکراسی (نشر مرکز) و زیر آسمان های جهان (نشر و پژوهش فرزان روز)

1375. عضویت در انجمن ایران شناسی فرانسه، آغاز سلسه جلسات سخنرانی در فرهنگسرای اندیشه درباره فلسفه غرب

1376. آغاز تحصیل در دانشگاه هاروارد آمریکا با پشتیبانی احسان یارشاطر و سیدحسین نصر، انتشار کتاب مدرن ها (نشر مرکز)، همکاری با نشریه جهان کتاب

1377. راهیابی به شورای سردبیری فصلنامه ایران نامه، دعوت از حلقه کیان به فرانسه برای گفت وگو با نویسندگان مجله اسپری و دیدار با مدیران اتحادیه مدرسان فرانسه، اخذ درجه دکتری در رشته فلسفه با گرایش فلسفه سیاسی گاندی، انتشار کتاب نقد عقل مدرن (نشر و پژوهش فرزان روز)

1378. آغاز همکاری با مرکز بین المللی محققان وودرو ویلسون، همکاری با مارک پلاتنر در ژورنال آو دموکراسی، همکاری با روزنامه های زنجیره ای، مانند صبح امروز، عصر آزادگان و نشاط

1379. آغاز کوشش های نظری برای صورتبندی جنگ نرم، تدریس در دانشگاه تورنتو، حضور در دانشگاه کلمبیا، همکاری با علی اکبر مهدی در بنیاد سیرا، پایه گزاری حلقه آگورا براساس مدل تشکیلات فراماسونری در کانادا

1380. ملاقات با کارل گرشمن در واشنگتن، اخذ بورسیه از بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی و پیوستن به جمع تحلیل گران سازمان جاسوسی سیا، همکاری با ماهنامه نگاه نو و روزنامه های دولتی ایران و همشهری، حضور در حلقه نظریه پردازان روزنامه های زنجیره ای نوروز و همبستگی، انتشار کتاب تفاوت و تساهل (نشر مرکز)

1381. ورود به حلقه نظریه پردازان مثلث شوم دولت اصلاحات (مرکز بین المللی
گفت وگوی تمدن ها، دفتر پژوهش های فرهنگی و خانه هنرمندان ایران)، آغاز تدریس پدیدارشناسی ذهن هگل در خانه هنرمندان ایران، انتشار کتاب های در جست وجوی آزادی (نشر گفتار) و موج چهارم (نشر نی)، همکاری با روزنامه های آزاد و صدای عدالت

1382. اعطای اختیارات ویژه آغاز جنگ نرم با ایران به بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی از سوی کنگره آمریکا و سفر جهانبگلو از واشنگتن به ایران، حضور در اردوگاه سینماگران سیاه و همکاری با ماهنامه فیلم، تأسیس حلقه آگورای ایرانی در دفتر تحکیم وحدت، همکاری با مرکز پژوهش های مجلس ششم به درخواست محمدرضا خاتمی، همکاری با مجلات مجلس و پژوهش و جامعه نو و روزنامه های شرق، یاس نو و اعتماد، حضور در مجمع فکری و انتشاراتی هالبان در لندن، گره زدن فعالیت های خانه هنرمندان ایران با سفارتخانه های کشورهای اروپایی، انتشار کتاب های گاندی و ریشه های فلسفی عدم خشونت (نشر نی)، جهانی بودن و تمدن و تجدد (نشر مرکز)

1383. پیشبرد طرح آمریکا برای لهستانیزه کردن ایران، سفر به لهستان و دیدار با مقامات ارشد سیاسی و امنیتی آن کشور در آستانه انقلاب نارنجی اوکراین، همکاری با روزنامه های وقایع اتفاقیه و همشهری، انتشار کتاب جوانان و مناسبات نسلی در ایران (پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی)

1384. ورود به آخرین فاز امنیتی پروژه ناتوی فرهنگی، دیدار با کریگ کندی، مشاور پیشین رئیس جمهور آمریکا و مدیر صندوق آلمانی مارشال، همکاری با روزنامه اعتماد ملی، میزبانی معماران فروپاشی اروپای شرقی و رهبران جنبش همبستگی لهستان و نظریه پردازان انقلاب های مخملی در تهران، مشارکت با سفارت لهستان برای تأسیس جنبش ضدایدئولوژیک برای همبستگی ایران همزمان با اعلام رسمی طرح لهستانیزه کردن ایران از سوی کاندولیزا رایس در کنگره آمریکا و افتتاح دفتر ویژه ایران در طبقه دوم وزارت امور خارجه آمریکا، پیوستن به طرح موسوم به جنبش ملی نخبگان برای حمایت از نامزدی علی اکبر هاشمی رفسنجانی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، انتشار کتاب های بین گذشته و آینده (نشر نی)، ایران در جستجوی مدرنیته (بیست گفت وگو در رادیو بی بی سی) و در آینه شرق (نشر مرکز)

1385. بازداشت رامین جهانبگلو (7 اردیبهشت)، اعتراف به همکاری امنیتی با وزارت امور خارجه آمریکا و جاسوسان اسرائیلی، دیدار رازآمیز با مهدی کروبی (دبیرکل حزب اعتماد ملی)، خروج از ایران و اقامت در هند، ادامه همکاری با روزنامه های مدعی اصلاح طلبی، مانند شرق و اعتماد، انتشار کتاب در جستجوی امر قدسی؛ گفت وگو با سیدحسین نصر (نشر نی)

1386. بازداشت هاله اسفندیاری و کیان تاجبخش براساس اعترافات رامین، پخش اعترافات جهانبگلو، اسفندیاری و تاجبخش در برنامه به اسم دموکراسی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران (27 و 28 تیرماه)، همکاری با هفته نامه شهروند امروز (ارگان رسانه ای حزب کارگزاران ایران)

منبع:  کیهان/ پیام فضلی نژاد

ttp://www.rajanews.com/News/?24979

http://www.rajanews.com/News/?24825