وادادگان سیاسی و بی آبرویان و شهوت طلبان بایدمحاکمه و محکوم شوند

"عبا " و "ردا" ی آتشین !

 

 

یادم می آید که درکوران انقلاب وقتی درتبریزبه تحصیلات دانشگاهی مشغول بودم ، مخفیانه ِیک پای دیگرمان هم به یکی ازمحله های نزدیک یکی ازمساجد مهم تبریزبازبود تا از اخبارجدید نهضت مطلع شویم . طلبه ای که رابط مرحوم  آیت الله شهید قاضی طباطبایی با دانشجویان بود درمیان اخباری که ارایه می کرد اشاره ای داشت به یک خبرکه مربوط می شد به حرکات خائنانه یک روحانی نما درتبریز. اوبحث را با یکی ازشرایط مهم پیروزی نهضت ، یعنی آسیب شناسی انقلاب و راه های شناسایی دوست و دشمن ادامه داد وجالب اینکه اولین قشری را که مورد بررسی قرارداد قشرروحانیت بود وبعد ازان قشردانشگاهی رامطرح کرد، دقیقا همان حساسیتی که بعدها بارها اززبان مبارک حضرت امام رحمت الله علیه شنیده بودیم .

اوفرمول جالبی را برای شناسایی روحانی خوب ازبد وقابل اعتماد وغیرقابل اعتماد عنوان می کرد ومی گفت؛ یک روحانی واقعی باید حداقل ۶ مشخصه  داشته باشد: ۱- لباس روحانیت به تن نمی کند، مگربا هدف ترویج دین خدا ، با استفاده از قواعد محکمی که قرآن و عترت  برایش تعیین کرده است ۲- پیش ازانکه دیگران را موعظه کند ، خود را موعظه می کند۳- دروغ نمی گوید ۴-  فریبکاری نمی کند ۵- چشمانش را بر هرحرامی پاک نگاه می دارد وبالاخره ۶- باعملکرد حسنه خود آنچنان نوری پرتوافشانی می کند که خلایق از نوراو ، نورامید ، توان پایداری ، جسارت مبارزه ، نعمت صبوری و بردباری دربرابر سختی های زندگی دریافت می کنند.

اوبه ما می گفت ؛ اگرروحانی دیدید که با این خصوصیات همخوانی ندارد بدانید که باید احتیاط کنید . این طلبه می گفت ؛ اگریک روحانی ، فاقد یکی ازاین خصلت های نیکونباشد ویا به بهانه مصلحتی اصولی رازیرپا بگذارد ، شک نکنید ، اگر درکوتاه مدت میسر نشد حتما در درازمدت به هواداران ومخاطبانش به جای نورآتش هدیه خواهد کرد!

فضاحت آقای "خاتمی "درسفر دو ماه پیش اش به ایتالیا و دست دادن وی با زنان نیمه برهنه این کشوروگفت وگوی کوتاه وی با آن ها درکمال آرامش!  همه گروه های دوم خردادی حتی تندترین تشکل های این جبهه یعنی حزب مشارکت را هم وادار به یک سکوت خفت بار ودرعین حال معنی داری کرده است!

 

احزابی که خود درزیر پا گذاشتن مصلحت های نظام واصول اسلامی برای کسب قدرت وامتیازات سیاسی ید طولایی دارند با انتشاراین خبرپس از دوماه سپری شدن ازاین سفرو دیدن این فیلم ۶.۵ دقیقه ای که دریکی از سایت های خارجی لینک شده است ، آنچنان دچارشوک شده اند که هنوزهم که هنوزاست این احزاب مدعی راه و خط امام (ره ) نتوانسته اند حتی یک کلمه درتوجیه و یا تقبیح آن بگویند و یا قلمی کنند الا یک نفربه نام "محمد علی ابطحی" رییس دفتروقت خاتمی دردوران ریاست جمهوری وی که به نظرمی رسد اصلاح طلبان عاقل تر ازآن باشند که باتوجه به سابقه نه چندان مطلوب آقای ابطحی ، وی را برای توجیه این خلاف بزرگ آقای خاتمی جلوانداخته باشند !

اول ازهمه این راداشته باشید که" سید محمد خاتمی" درزمان ریاست حمهوری خود به دلیل دریافت فیلمی ازسوی فرمانده وقت نیروی انتظامی که مرتبط با جناب" ابطحی" مسئول دفتروی بود، مجبور به برکناری ابطحی شد، حا ل محتوای این فیلم ازچه جنسی بود بماند برای آینده ، ولی همین بس که این فیلم عامل اصلی برکناری وی شد.

 

 

دوم اینکه دراین رابطه به یاد خاطره ای افتادم ازنویسنده متعهدمان جناب آقای "محمد  نوری زاد" درباره مثلا این دلسوخته منش طلبگی! که در۲۱/۱۱/۱۳۸۱ درروزنامه کیهان به چاپ رسیده است، که بخشی ازآن را عینا درزیرمیخوانید :

 

 " من خودم چند سال پیش (پیش ازانتخاب آقای خاتمی و پیدا اشدن دوم خرداد)برای  فیلمبرداری ازدرخشندگی های مردمان مسلمان ودلاورلبنان به این سرزمین زخمی سفرکرده بودم . دربیروت ودر موضعی مشرف به دریا، درست درغوغای رفت وآمد مردم،به مرد جوانی برخوردم که چهره ای آشنا داشت . من این چهره را پیش تر،درهمین رادیو وتلویزیون خودمان بارها دیده بودم . اما ظاهری که اواز خود آراسته بود.، مرا به تردید می انداخت. آن کسی راکه من به عنوان مسئول برجسته دررادیوی خودمان دیده بودم ، یک روحانی شکیل و مرتب واساسا روحانی زاده بود.اما این کسی که دربیروت ، درساحل و در معبرزنان و مردان می دیدم ، بااین شورت بالای زانویی که پوشیده ، وبااین پیراهن آستین کوتاهی که نوشته ای انگلیسی را برسینه وپشت دارد ، این حتما یک نفر دیگراست!این حتما نمی تواند مسئول برجسته و اسبق رادیوی جمهوری اسلامی ، وحالا- آن روز- مسئول دفتربیروت صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران ، یعنی همین معاون پارلمانی فعلی رییس جمهورباشد.تردید خود را باجلو رفتن وسلام و علیک باجناب ایشان به یقین تبدیل کردم. وقتی دانست به چه منظوردرلبنانم، زیرو بالای رزمندگان غیورومسلمان لبنانی را درهم پیچید و خیمه علم شده فلسطین رابه نفع اسراییل پایین کشید. آنجا بود که دانستم مناسبت آن شورت بالای زانو وتی شرت سفید نقش لاتین، با درون حضرت ایشان چه تناسب همگونی دارد. به قول امروزی ها، درون وبیرون، کاملا با هم «ست» شده بود. همان جا بود که دانستم لباس روحانی ، درطول تاریخ ، درست مثل منبرمساجد، یکی ازمظلوم ترین ها بوده وهست وخواهد بود."

         

 

واین ها کسانی هستند که تا دیروز بوسیدن دست" پوشیده به دستکش"  یک بانوی فرهیخته ۷۰ ساله فرهنگی توسط احمدی نژاد را مستمسکی برای مخدوش کردن چهره وی علم کرده بودند که امروز در توجیه چنین فضاحتی به بار آمده ازجانب لیدر اصلاح طلب ها  وامانده اند! وازخود می پرسند اگراین اقدام احمدی نژاد را بتوان به عنوان اقدامی درراستای احترام و پاسداشت از زحماتی دانست که قشر زحمتکش معلم درجامعه متحمل می شوند قلمداد کرد چه توجیهی می توان برای دست دادن ومصافحه با زنان نیمه برهنه یک کشورغربی با سوابق مخالفت با نظام جمهوری اسلامی تراشید ، جزآنکه آ ن را می بایست یک وادادگی ودلدادگی به غرب ویک آبروریزی سیاسی قلمداد کرد ؟!

منبع: http://agajan.blogfa.com/