خاتمی یک غربگرای منفعل بود

حسینیان: خاتمی در یک سخنرانی 27 بار گفت جامعه مدنی!

رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: روشنفکر مذهبی با مبانی لیبرالیسم همه‌ی تلاشش را در ایران به نام دین انجام می‌دهد تا اسلام را منزوی و همه‌ی ارزش‌ها را با عنوان جامعه‌ی مدنی ابراز کند.   حجت‌الاسلام روح‌الله حسینیان که در مراسم بزرگداشت سالگرد شهدای هفتم تیر که از سوی معاونت هماهنگی امور طرفداران و تشکل‌های حزب موتلفه‌ی اسلامی برگزار شد، طی سخنانی با موضوع «شهید بهشتی؛ یک دین‌دار روشنفکر»، تصریح کرد: این موضوع یک موضوع کاربردی است که امروز جامعه‌ی دینی ما به آن مبتلاست؛ از این رو باید یک نمای کلی از آن در اذهان باشد. روشنفکران در جامعه‌ی ایرانی یا جامعه‌ی دینی ایرانی به دو دسته تقسیم می‌شوند. یکی دین‌داران روشنفکر؛ یعنی آن‌هایی که اصالت را برای دین قائلند اما در عین حال نوآوری هم دارند و دسته‌ی دیگر روشنفکران مذهبی که به اصالت مارکسیسم یا لیبرالیسم قائل هستند و به این دو مبنای فکری رنگ و لعاب دینی می‌دهند؛ اما شهید بهشتی از دسته‌ی اول بود.

 وی با بیان این‌که روشنفکر مذهبی با تعریف ارایه‌شده در تاریخ ایران دارای سابقه است، اظهار کرد: هم گروهی که با اصالت‌دادن به لیبرالیسم و هم گروهی که با اصالت‌دادن به مارکسیسم، رنگ و لعاب دینی یا تزیینی از دین، دور این هسته‌ی اصلی می‌تنیدند، وجود داشته‌اند. در تاریخ مشروطیت وقتی مباحث روشنفکری به میان آمد، بسیاری از روشنفکران لیبرال، به دلیل مذهبی‌بودن جامعه‌ی ایرانی یا دلایل دیگر تلاش کردند افکار خود را با متون دینی درآمیزند؛ چنان‌که کسانی مانند مستشارالدوله تمام تلاشش بر این است که مبانی لیبرالیسم را با متونی از دین آشتی دهد.

 مشاور سیاسی – امنیتی رییس‌جمهور، با بیان این که وقتی بحث سرنگونی رژیم پهلوی به ویژه پهلوی دوم مطرح بود، روشنفکری دینی در شکل مارکسیسم اسلامی تبلور یافت، اظهار داشت: تمام تلاش این گروه که به التقاطیون معروف شدند، این بود که هسته‌ی مارکسیسم را با پیوندی ظاهری از آیات و روایات ارایه دهند؛ چنان‌که می‌بینیم در صورت تطبیق، کتاب شناخت که مبنای اعتقادی مجاهدین است با اصول مقدماتی ژرژ پولیستر، هیچ تفاوتی ندارد و با این که تاسیس‌کنندگان اولیه‌ی مجاهدین در عمل به شریعت پایبند بودند، اما تفکر آن‌ها تفکر اسلام ناب نبود.

 حسینیان اظهار داشت: بعد از جریان دوم خرداد نیز باز همان نحله‌ی لیبرالیستی با یک ظاهر اسلامی احیا شد. مخالفت‌های ما با جریان‌های فرصت‌طلبی که بعد از دوم خرداد خودش را وسط انداخت و حماسه‌ی مردم را به حماسه‌سوزی تبدیل کرد، بر سر همین مسائل است. ما اصلا اختلاف مبنایی داریم. روزنامه‌ها، نوشته‌ها و مباحث‌شان همه در همین سیر طی می‌شود که اصول ارزشی لیبرالیسم با نام اسلام در ایران جایگزین تفکر ناب امام خمینی(ره) شود. وی ادامه داد: شعارهایی که در روزنامه‌ها بر آن اصرار می‌کردند، حول مسائلی مانند حداقل فقه، پولاریسم دینی یا تکثرگرایی یا جدایی دین از سیاست که همه‌ی اصول ارزشی لیبرالیسم است، بود و چون در ایران امکان ندارد این‌ها را مستقیما به نام لیبرالیسم طرح کرد، می‌توان به قول خودشان این مباحث را با قرائت جدیدی از دین ارایه کرد.  رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، به ارایه‌ی مثال‌هایی در این زمینه پرداخت و خاطرنشان کرد: آن‌ها به صراحت مطرح می‌کردند که حقوق جزای اسلام در این زمان کاربرد ندارد و خشونت‌آمیز است. هم‌چنین استدلال می‌کردند که برای حفظ قداست دین باید سعی کنیم به حداقل تاثیرگذاری دین در جامعه اکتفا کنیم.

 به گزارش ایسنا حسینیان گفت: آن‌ها استدلال می‌کردند مردم از لحاظ تدین ضعیف شده‌اند؛ در حالی که این ادعا دروغی بیش نبود. در طول تاریخ هر گاه دین و سیاست توام بوده‌اند، به مراتب بدی‌های آن دوره کمتر از دوره‌ای بوده که از هم جدا بوده‌اند. اگر شاخص‌های دین‌داری مانند حجاب، نماز، روزه و مهم‌تر از همه، آمادگی برای ایثار و از خودگذشتگی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم، می‌بینیم اصلا قابل قیاس نیستند.  مشاور سیاسی – امنیتی رییس‌جمهور، با بیان این که شعارها و آموزه‌های هیچ اسلامی ‌فرح‌انگیزتر، هیجان‌انگیزتر و دلپذیرتر از مفاهیم و آموزه‌های شیعه نیست، اظهار داشت: بعد از انقلاب، تشیع به سرعت در جهان در حال گسترش است، منتها روشنفکر مذهبی با مبانی لیبرالیسم همه‌ی تلاشش را در ایران به نام دین انجام می‌دهد تا اسلام را منزوی کند و همه‌ی ارزش‌ها را با عنوان جامعه‌ی مدنی ابراز کند. ما در اسلام جامعه‌ی اسلامی داریم. جامعه‌ی مدنی بر مبنای لیبرالیسم است.

 وی گفت: یک بار وقتی آقای خاتمی سخنرانی می‌کرد که البته بعدا به خود ایشان هم گفتم 27 مرتبه از واژه‌ی جامعه‌ی مدنی استفاده کرد. علت همه‌ی این‌ها این بود که عمق اندیشه غربی و لیبرالیستی بود منتها به دلیل تربیت و خاستگاه اجتماعی یا محیط مذهبی ایران، ناچار بودند نامی هم از دین بر آن ماهیت بکشند.  رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در ادامه، ویژگی‌های دین‌دار روشنفکر را به عنوان فردی که برای دین اصالت قائل است برشمرد و افزود: از ویژگی‌های دین‌دار روشنفکر اعتقاد به اسلام و وحیانی بودن دین است. دیگر آن که دغدغه‌های جهان امروز و معاصر را هم دارد و مشکلاتی را که جهان با آن دست به گریبان است درک می‌کند. ویژگی سوم دین‌دار روشنفکر این است که در متن دین به دنبال یافتن پاسخ‌های مشکلات جهان معاصر است و مرحوم شهید بهشتی چنین شخصیتی بود.

 حسینیان با بیان این که وجود شهید بهشتی مملو از ایمان به اسلام و وحی بود، اظهار داشت: من به عنوان کسی که با وی حشر و نشر داشتم و رابطه‌ی استاد و شاگردی میان ما برقرار بود، می‌دیدم که وجود ایشان مصداق کامل این روایت بود که نگاه‌کردن به صورت عالم عبادت است. ایمان بهشتی ایمان مخاطب را مضاعف می‌کرد. بهشتی دغدغه‌های جهان امروز را می‌شناخت.

 به گزارش ایسنا مشاور سیاسی – امنیتی رییس‌جمهور، به ذکر مثالی در این زمینه پرداخت و گفت: در برنامه‌ای که ایشان برای مدرسه‌ی حقانی تدوین کرد، دروسی مانند اصول روان‌شناسی، فلسفه، اقتصاد و ... بود و می‌فرمود طلبه باید با اقتصاد، روان‌شناسی و فلسفه آشنا باشد؛ چون همه‌ این‌ها برای چگونه زیستن است تا دغدغه‌های بشری را بفهمد و سوال برایش ایجاد شود تا وقتی به متون دینی مراجعه می‌کند به دنبال دریافت پاسخ پرسش‌هایش باشد.  وی با اشاره به خاطره‌ای در مورد فردی که از آیه‌ای از قرآن تفسیری مارکسیستی ارایه و شهید بهشتی پاسخ وی را داده بود، اضافه کرد: شهید بهشتی می‌فرمود ما احتیاج داریم دین را آن طور که هست عرضه کنیم نه آن طور که دوست داریم یا دیگران به ما تحمیل می‌کنند؛ از این رو نه آدم‌های دگم و کوته‌بین بهشتی را تحمل می‌کردند و نه آدم‌هایی که به مکاتب دیگر چشم دوخته و در آنجا ریشه داشتند. ایشان می‌فرمودند دین آن چنان وسیع، بزرگ و الهیست که در هر عصری پاسخگوی مشکلات خواهد بود به شرطی که درست سوال را مطرح و پاسخ را درست از متن دین جست‌وجو کنیم.

 رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، با بیان این که همواره علمای شیعه نو‌آور بوده‌اند به کلامی از شهید بهشتی اشاره کرد و گفت: ایشان می‌فرمودند بعد از غیبت دست مردم از دامن اهل بیت کوتاه شد و سوال‌های فراوانی وجود داشت. شیعه آمد اجماع را بر مبنای اصول مذهبی و اندیشه‌ی خود احیا کرد و آن را یکی از اصول استنباط دین قرار داد و با این که با همه‌ی مسائل احسان و ظن در فقه سنی مخالفت داشت، عقل را به عنوان یکی از اصول استنباط مشخص کرد. شهید بهشتی می‌فرمود وقتی به شیخ طوسی گفتند فقه شیعه محدود است و فروع را پاسخ نمی‌دهد، شیخ بر مبنای اصول جدید کتاب المبسوط را نوشت که بزرگ‌ترین کتاب فقهی شد.

 حسینیان هم‌چنین با اشاره به کلام امام خمینی (ره) درباره شهید بهشتی گفت: من مظلوم‌تر از شهید بهشتی ندیدم و امام خوب فرمودند که بهشتی بیش از آن که مظلومانه به شهادت برسد، مظلومانه زیست و خار چشم دشمنان بود. این خار چشم تعریف بسیار دقیقی است. من این معنا را در پرونده‌ی یکی از منافقین در سال 56 مشاهده کردم. بعد از تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین یکی از افراد این سازمان نوشته است که در سال 54 جلسه گرفتیم و مذاکره کردیم که حال باید چه کرد. اولین حرف تقی شهرام این است که بهشتی باید از بین برود؛ زیرا تنها کسی که همآورد ماست و می‌تواند با ما مقابله کند بهشتی است. البته ظاهرا گفتند به دلیل جو موجود و احتمال موضع‌گیری گروه‌های مذهبی در مقابل سازمان مجاهدین بهتر است تصادفی نمایشی را صورت دهیم و بهشتی در آن تصادف از بین برود اما به هر حال موفق نشدند. بعد از انقلاب نیز اولین گروه توهین‌کننده به شهید بهشتی همین جریان نفاق و دومین گروه جریان التقاطی لیبرالیستی بود.

منبع: http://www.rajanews.com/News/?12313