خاتمی نیوز- نقدهایی در جستجوی فهم و اصلاح

بهبوداوضاع جهان درگرو برخوردفعالانه ونقدمتعهداست.شعاراصلاح طلبی رابرخی دادندولی درعمل...

خاتمی نیوز- نقدهایی در جستجوی فهم و اصلاح

بهبوداوضاع جهان درگرو برخوردفعالانه ونقدمتعهداست.شعاراصلاح طلبی رابرخی دادندولی درعمل...

تعمد در هنجارشکنی غیر قابل توجیه خاتمی/ مظلومیت نمایی و فریب

مخالفان دولت اسلامی در هنجارشکنی دینی به دو دسته فعال در نظر و عمل تقسیم شده‌اند. نظریه‌پردازان بر کرسی نظریه‌پردازی این مطالب را ارایه می‌کنند و دسته دوم در عرصه‌‌ی عمل قبح اعمال ضداسلامی را می‌شکنند. یک چهره‌ی روحانی با لباس و عمامه‌ی سیدی به نامحرمان دست می‌دهد، از طرف دیگر در روزنامه‌های این جریان، تجزیه و تحلیل‌هایی منتشر می‌شود که جای تامل دارد و حتی از ارتکاب این عمل نیز بدتر است.

روانبخش: دست دادن خاتمی با زنان عمدی بوده است

حجت الاسلام والمسلمین روانبخش دست دادن خاتمی با زنان ایتالیایی را عمدی و در جهت شکستن هنجارهای دینی دانست.

به گزارش انصارنیوز دبیر سیاسی هفته‌نامه پرتو، پنج‌شنبه (31/3/86) در جمع جبهه حامیان دولت اسلامی در مشهد گفت: متاسفانه جریانی در داخل کشور قائل به این هستند که احکام اسلام و دستورات قرآن و اهل بیت علیهم‌ صلوات‌الله خصوصا احکام سیاسی و اجتماعی، مربوط به زمان خاصی است و در این زمان و شرایط قابلیت اجرا ندارد. روانبخش ادامه داد: اخیرا "محسن کدیور" در "سمینار حقوق بشر در دانشگاه مفید قم" مقاله‌ای با عنوان "اسلام تاریخی و اسلام معاصر" ارایه کرده و در آن حرف‌هایی به شدت از حرف‌های کسروی تندتر و با بسته‌بندی جدیدتر زده است. در این مقاله گفته شده؛ اسلام بر اساس کتاب و سنت و برگرفته از قرآن و سخنان اهل‌بیت، اسلام تاریخی است و این اسلام دوره‌اش تمام شده، در مقابل اسلام معاصر اسلام سازگار با سکولاریزم و اعلامیه‌ی حقوق بشر می‌باشد و مبنای آن "عقل" است. به عنوان نمونه می‌گوید عقل حدود و احکامی که مربوط به زنان است مثل دیه، ارث، حجاب و ... را نمی‌پذیرد!

دبیر تشکل نخبگان حوزه و دانشگاه گفت: این حرف‌های ضداسلام از جانب کسانی زده می‌شود که از روی کار آمدن دولتی در  اشاعه و ترویج فرهنگ امام (ره) و اسلام ناب محمدی (ص) کوشاست، احساس خطر کرده‌اند تا زحمات 16 ساله‌شان در دین‌زدایی از بین نرود.

وی گفت: مخالفان دولت اسلامی در هنجارشکنی دینی به دو دسته فعال در نظر و عمل تقسیم شده‌اند. نظریه‌پردازان بر کرسی نظریه‌پردازی این مطالب را ارایه می‌کنند و دسته دوم در عرصه‌‌ی عمل قبح اعمال ضداسلامی را می‌شکنند. یک چهره‌ی روحانی با لباس و عمامه‌ی سیدی به نامحرمان دست می‌دهد، از طرف دیگر در روزنامه‌های این جریان، تجزیه و تحلیل‌هایی منتشر می‌شود که جای تامل دارد و حتی از ارتکاب این عمل نیز بدتر است.

حجت الاسلام والمسلمین روانبخش افزود: دفتر آقای خاتمی دست دادن با زن نیمه عریانی را که خود آقای خاتمی به سوی او رفته و دست می‌دهد، حکم ثانوی می‌داند! "فاضل میبدی" در مقاله‌ای در روزنامه هم‌میهن (یکشنبه 27/3) با عنوان "مساله دست دادن" می‌نویسد: «حرمت دست دادن با زن در کشوری که جزو عرف و عادات آن کشور به حساب می‌آید مورد اتفاق فقها نیست و برخی فقها آن را بی‌اشکال می‌دانند»!! "مصطفی ایزدی" در سرمقاله روزنامه همبستگی (چهارشنبه 30/3) با عنوان "دست دادن به زنان غیرمسلمان" به دنبال اثبات این است که بگوید: در کشورهای خارجی اگر زنان دست دراز کنند و ما دست ندهیم، این وهن اسلام است، اشکال دارد و باید فقها این فتوا را عوض کنند تا در جاهایی که دست دادن عرف است این عمل مانعی نداشته باشد!

دبیر سیاسی هفته‌نامه پرتو تاکید کرد:‌ در مقام عمل شخصیت طراز اول مدعیان اصلاح‌طلبی با این که می‌بیند فیلمش برداشته می‌شود و ممکن است بعدا پخش شود، با زنان نیمه عریان دست می‌دهد و برای شکستن هنجارهای دینی "خودسوزی" می‌کند، و افراد قلم به دست نیز وارد میدان شوند برای توجیه کردن که "اسلام تاریخی" گذشت!

استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در پاسخ به این شبهات گفت: آن چه که در شریعت مقدس آمده، امام (ره) از آن تعبیر کردند به اسلام ناب محمدی (صلی‌الله علیه و آله و سلم) و فقه آن را تعبیر کردند به فقه جواهری و فقه سنتی. امام (ره) هیچ‌گاه اصول و ضروریات دین و فقه جواهری را فدای حرف‌های به اصطلاح روشنفکری نمی‌کردند و التزام عملی به این مساله داشتند و اگر جایی می‌فهمیدند کسی بر خلاف فقه جواهری عمل کرده است به شدت توبیخ می‌کردند. در مقابل اسلام ناب محمدی (ص)، اسلام امریکایی را مطرح کردند، که به نظر می‌رسد "اسلام معاصر" که آقای کدیور و دوستانشان مطرح می‌کنند همان اسلام ناب امریکایی است که بر اساس عقل بشر است و کاری به کتاب و سنت و فرمایشات پیامبر خدا (ص) و اهل بیت (ع) ندارد.

حجت الاسلام و المسلمین روانبخش افزود: قرآن متعلق به همه زمان‌ها و جاودانه است، در جای جای قرآنی که خداوند به عنوان آخرین کتاب آسمانی فرستاده، نوشته شده هدی للعالمین، هدی للناس. این به معنی این است که قرآن در هر زمانی به دست هر کسی و در هر گوشه دنیا برسد، برای هدایت است. تحدی نیز در خود قرآن است که "اگر می‌توانید یک آیه مانند آن بیاورید."،  "اگر این کتاب متعلق به غیر خدا بود، در آن اختلاف‌های فراوان بود"، "شما از علم خیلی کم بهره گرفتید"

وی ادامه داد: پیامبر خدا (ص) نیز فرمودند آنچه که حلال است تا روز قیامت حلال است و آن چیزی که حرام است تا روز قیامت حرام است. اسلام دینی مقطعی نیست که شما بگویید متعلق به زمانی بود و تمام شد و رفت. تا چه زمانی شما می‌گویید حجت بوده؟ تا کی؟‌ چند سال؟ از آن زمان به بعد بشر باید هدایت بشود یا نه؟ یا باید به حال خودش رها شود.

دبیر سیاسی هفته‌نامه پرتو تاکید کرد: در سوره احزاب آمده که هیچ مؤمنی درباره امر خدا و دستور خدا حق مخالفت ندارد، ولو مربوط به خود مردم باشد. کسی که با دستور خدا و پیامبر خدا مخالفت کند گمراه شده گمراهی مبین و آشکار.

حجت الاسلام و المسلمین روانبخش گفت: کسانی که با آوردن اسلام معاصر، می‌خواهند مقابل حکم خدا بایستند، گمراهند. این حرف‌ها را علی محمد باب و کسروی و ... آوردند، ولی مردی هم مثل نواب صفوی پیدا شد و مقابله کرد.

وی افزود: اسلام یک مجموعه‌ی کامل است و اگر ما نمی‌فهمیم دلیل بر این نیست که باید اسلام را کنار گذاشت. آن کسی که می‌گوید احکام اسلام قابل اجرا نیست، نمی‌فهمد و عقلش نمی‌کشد، باید بیشتر درس بخواند تا بفهمد.

دبیر سیاسی هفته نامه پرتو گفت: وظیفه‌ی ما است که در برابر این بدعت‌ها و موضع گیری‌ها در برابر مبانی و ارزش‌های دینی بایستیم و از اسلام ناب محمدی (ص) با تمام وجود دفاع کنیم و پای همه‌چیز آن باشیم. در پای این اسلام و انقلاب بیش از 300 هزار شهید قربانی شده‌اند.

منبع: http://www.ansarnews.com/?usr=news/detail&nid=1235

کدام اصلاح طلبی؟!

فردای دوم خرداد 76 و پیروزی سید محمد خاتمی، 18 گروهی که در یک ائتلاف تاکتیکی و نه استراتژیک بر محور شکست ناطق نوری -و نه پیروزی خاتمی- به صحنه انتخابات آمده بودند جبهه تازه ای را تحت عنوان "جبهه دوم خرداد" تشکیل دادند. این جبهه که به تدریج بر همه مسئولیتهای اجرایی کشور تکیه زد در انتخابات مجلس ششم نیز به پیروزی دست یافت و اکثریت این مجلس را هم در اختیار گرفت.

 ناکامی ها و تشتت های سیاسی درون این جبهه و خاطره تلخی که برای مردم از عنوان آن بر اذهان نشست باعث شد تا بعضی از تئوری پردازان و اصطلاح سازان، آرام آرام واژه ی "دوم خردادی ها" را از ادبیات خود حذف و عنوان مثبت "اصلاح طلبان" را بر گزیدند.  این اصطلاح سازان البته همزمان با استفاده از تریبون های در اختیار، عناوین دارای بار معنایی منفی مانند اقتدار گرا و محافظه کار را هم برای رقیب سیاسی خویش تعریف کرده و بر تکرار آن برای جا افتادن در افکار عمومی اصرار کردند.

 "اصلاح طلبی" البته در قاموس جهانی و ملی دارای مفاهیمی است که چندان با مشی و روش دوم خردادی ها انطباق نداشت و امروز در آستانه انتخاباتی دیگر "جبهه دوم خرداد" که این نام را یادآور خاطرات تلخ دوران حاکمیت 8 ساله این جریان سیاسی بر کشور می داند بر بکار گیری واژه "اصلاح طلبی" اصرار می ورزد و از عنوان "دوم خردادی" پرهیز می کند. بازخوانی برخی وقایع تلخ در دوران هشت ساله حاکمیت دوم خردادیها این واقعیت را فراروی صاحبنظران قرار می دهد که بهتر است عنوان "اصلاح طلبی"ضمیر واقعی خود را بیابد و نمی تواند به دوم خردادی ها اطلاق شود.

 یادآوری برخی از آن خاطرات خالی از لطف نیست:

 1- ماجراجویی و آرامش زدائی از جامعه و بحران آفرینی مستمر و مداوم بطوریکه فضای سیاسی کشور همواره دستخوش التهاب، تشنج و درگیری های سیاسی بود.

 2- تنزل جایگاه رفیع مجلس شورای اسلامی از نهاد قانونگذاری کشور به تریبون یک جریان سیاسی. پمپاژ تشنج از تریبون مجلس ششم به جامعه بطوریکه جامعه همواره نگران یک موج سیاسی تازه از سوی دوم خردادیها از مجلس بود. اقداماتی نظیر( هر روز یک استعفا) و طرحهای جنجالی و حتی تهیه طرح سه فوریتی برای پذیرش تعلیق فعالیت غنی سازی اورانیوم که به اهرمی برای اروپائیها برای فشار وارد کردن به ایران تبدیل شده بود از خاطرات تلخ مجلس ششم بود و سرانجام واقعه تاسف بار (تحصن در مجلس) یک بدعت خطرناک را، در مجلس قانونگذاری کشور به یادگار گذاشت.

 3- رسوایی کنفرانس برلین و حضور برخی چهره های شاخص دوم خردادی در کنار ملی-مذهبی ها در این کنفرانس (که این عنوان هم حکایت خاص خود را دارد چه مدعیان آن نه ملی بودند و نه مذهبی!) وضعیت فضاحت بار این کنفرانس و اظهارات متن  و حاشیه آن از دیگر جلوه ها ی جریان دوم خرداد در کشور است. هنوز زخم اظهارات اکبر گنجی که گفته بود اندیشه ها ی امام خمینی باید به موزه های تاریخ سپرده شود در قلوب عاشقان امام التیام نیافته است.

 4- ایجاد روزنامه های زنجیره ای و چنگ انداختن بر اصول اساسی و ارکان نظام و حتی به چالش کشاندن قانون اساسی و حرمت شکنی های اخلاقی و اجتماعی از جامعه و تحقق تک صدایی سیاسی از طریق خشونت رسانه ای ازنمادهای (دوم خردادیها) است.

 5-  فاجعه 18 تیر و تلاش مذبوحانه برای براندازی نظام تحت حمایت دشمنان اسلام و ایران، به طوری که رییس جمهور آمریکا، کار ایران را در این واقعه تمام شده دانست؛ و البته حماسه مردمی 23 تیر بساط آن شورش را برچید و همچون کاغذ مچاله کرده و به زباله دان تاریخ افکند.

 6- تهاجم علیه دفاع مقدس و سرداران جنگ و نادیده انگاشتن حماسه جاودانه فرزندان غیور این ملت، به طوری که در نامه ای به رییس جمهور وقت، سرداران دفاع مقدس را کودتاچی خوانده و آنها که جان خود را برای نجات ایران از متجاوز بر کف گرفته بودند را متهم به کودتا کردند.

 7- بی توجهی به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و تمرکز بر روی مسائل سیاسی با آدرس های غلط برای آزادی، به طوری که بی تردید بخش عمده ای از گره های اقتصادی امروز جامعه ما ریشه در ناکارآمدی دوم خردادی ها در دوران مسوولیت آنان دارد.

 و بسیاری از خاطرات ناخوشایند دیگر که هر گز با "اصلاح طلبی" میانه ای ندارد. جالب آنکه برخی از عوامل پشت و روی صحنه آن حوادث، اکنون به دامن بیگانه پناه برده اند وتحلیلگران رادیو آمریکا علیه جمهوری هستند: محسن سازگارا، معاون بهزاد نبوی در وزارت صنایع، اکبر گنجی تئوریسین دوم خردادی ها، علی افشاری عضو برجسته دفتر تحکیم وحدت و از عوامل اصلی فاجعه 18 تیر و امیر فرشاد ابراهیمی عامل پروژه نوارسازان و ... دیگرانی که اکنون در امریکا تحت حمایت کاخ سفید به تحلیلگران سیاسی رسانه های ضد ایرانی امریکا ساخته تبدیل شده اند.

 اکنون و در آستانه انتخابات، البته این حق همه جریان های سیاسی است که خود را برای حضور دراین رقابت سیاسی مهیا سازند، اما انتظار می رود جریان های سیاسی با تابلو واقعی و ماهیت حقیقی خود به صحنه بیایند و از فریب افکار عمومی با عناوین غیر واقعی مانند "اصلاح طلبی" پرهیز کنند. جریان اصلاح طلبی، جریانی است که همه نیروهای معتقد به اصلاحات واقعی در جامعه را در بر می گیرد و نمی تواند به جریان مشخص سیاسی، که اتفاقا کارنامه ای ضد اصلاحات دارد اطلاق شود. بلکه بهتر آن است که این جریان تحت عنوان واقعی خود یعنی "جبهه دوم خرداد" به میدان بیاید و مردم نیز با شناخت کافی از دوم خردادی ها به انتخاب خود دست بزنند. البته لازمه این امر آن است که همه رسانه ها، مطبوعات و از جمله رسانه ملی در استفاده از این عناوین جانب واقعیت را بگیرند و از واژه "اصلاح طلبان" برای این جریان استفاده نکنند. آنها همان "دوم خردادی ها" هستند که مردم هم باید آنها را با تابلوی واقعی اشان، شناخته و اگر خواستند به آنها رای بدهند! منبع: نادر جلالی زاده / http://www.rajanews.com/News/?12032

آقای خاتمی!دین مردم رابه بازی نگیریدبرای شهرت وقدرت خود و دوستان

نادم یا طلبکار ؟!( یادداشت روز)

دو هفته بعد از انتشار یک فیلم 5/6 دقیقه ای که آقای خاتمی رئیس جمهور سابق را در حال دست دادن با تعدادی از زنان و دختران ایتالیایی نشان می داد، ایشان طی سخنانی در جلسه «بنیاد باران» آنچه در فیلم مورد اشاره آمده بود را تکذیب کرده و اعلام کرد «با هیچ زنی مصافحه نکرده است» و روزنامه های وابسته به مدعیان اصلاح طلبی تکذیب آقای خاتمی را با تیترهای درشت و عکس های تمام قد در صفحه اول خود جای داده و کوشیدند انتشار آن فیلم 5/6 دقیقه ای را به مخالفان آقای خاتمی نسبت داده و در راستای تخریب چهره سیاسی ایشان ارزیابی کنند!
کیهان آرزو می کرد که آقای خاتمی حرمت حضور 8 ساله خود بر کرسی ریاست جمهوری ایران اسلامی را پاس داشته و با زنان و دختران ایتالیایی دست نداده باشد ولی علاوه بر فیلم یاد شده که احتمال مونتاژ آن تقریبا صفر است، برخورد چندگانه و متناقض آقای خاتمی و اطرافیان ایشان نیز- با کمال تاسف- تردیدی باقی نمی گذارد که این اقدام مغایر با ارزش های اخلاقی و دینی اتفاق افتاده است و...
کیهان درپی آن نبود که بار دیگر به این ماجرا بپردازد و اگر آقای خاتمی و اطرافیان ایشان فقط به تکذیب ماجرا اکتفا می کردند، ضرورتی برای بازپرداخت نبود، اما آقایان به جای شرمندگی از آنچه اتفاق افتاده است، طلبکار هم شده اند و سعی دارند از این عمل خلاف اخلاق نیز علیه اصولگرایان بهره گیری سیاسی کنند که باید گفت؛
1- بعد از انتشار فیلم یاد شده دفتر آقای خاتمی در واکنش به اعتراض های گسترده، جوابیه ای دوپهلو و چند سطری منتشر کرد. در این به اصطلاح جوابیه- که متن آن در یادداشت روز 23/3/86 کیهان موشکافی شده است- اولاً؛ اقدام آقای خاتمی یعنی دست دادن با زنان ایتالیایی به صراحت نفی نشده بود و ثانیاً تهیه کننده جوابیه تلاش کرده بود این اقدام خلاف شرع و اخلاق آقای خاتمی را از مصادیق «حکم ثانویه»! و اقدام آقای خاتمی را ناشی از «اضطرار»! قلمداد کند. با این توضیح که هرگاه پای اضطرار در میان باشد می توان یک عمل واجب را ترک و یا یک عمل حرام را انجام داد! به متن جوابیه توجه کنید «در حرمت لمس بدن نامحرم بدون ستر و نیز در این که در شرع انور حرمت و وجوب اولی به عنوان ثانوی تا بقاء عنوان می تواند مرتفع شود نباید تردید کرد.» همانگونه که ملاحظه می شود در این جوابیه، نه فقط دست دادن آقای خاتمی با زنان ایتالیایی نفی نگردیده بلکه بر انجام آن تاکید نیز شده است. ولی تهیه کننده جوابیه این اقدام خلاف شرع و اخلاق را از مصادیق حکم ثانویه دانسته و معتقد است که ایشان از روی اضطرار- حکم ثانویه- اقدام به مصافحه با زنان و دختران ایتالیایی کرده است! در ادامه این جوابیه چند سطری، با نوعی زرنگی- بخوانید زرنگی ناشیانه- جمله «تکذیب می شود» آمده است ولی معلوم نیست که دفتر آقای خاتمی چه چیزی را تکذیب کرده است؟ مصافحه با زنان را یا انتشار خبر آن را؟! اکنون باید پرسید که اگر آقای خاتمی با زنان و دختران ایتالیایی مصافحه نکرده است، اشاره به «حکم ثانویه» در جوابیه دفتر ایشان برای چیست؟! آیا غیر از این است که انجام عمل خلاف از سوی آقای خاتمی را تاکید کرده اند و در توجیه آن به حکم ثانویه متوسل شده اند؟!
2- آقای صادق خرازی نیز که در آن سفر همراه آقای خاتمی بوده است در واکنش به انتشار فیلم یاد شده و به حمایت از آقای خاتمی توضیحاتی داده بود که در آن- بی آن که خود بخواهد و یا متوجه باشد- اقدام خلاف آقای خاتمی را تایید کرده بود. آقای صادق خرازی گفته بود «استقبال از آقای خاتمی در سفرهای خارجی و نیز مراسم سخنرانی های ایشان به حدی است که گاه کنترل اوضاع از دست ایشان و اطرافیان خارج می شود... این در حالی است که اصولا آقای خاتمی به علت ازدحام جمعیت متوجه برخی تماس ها نمی شوند»!
همانگونه که ملاحظه می کنید آقای صادق خرازی هم دست دادن آقای خاتمی با زنان و دختران ایتالیایی را نفی نمی کند بلکه آن را ناشی از «ازدحام جمعیت»! دانسته و می گوید «اصولا آقای خاتمی به علت ازدحام جمعیت متوجه برخی تماس ها نمی شوند»! یعنی مصافحه انجام شده ولی تقصیر آقای خاتمی نبوده و ایشان متوجه «برخی تماس ها» نشده اند! البته در فیلم 5/6 دقیقه ای کمترین نشانه ای از ازدحام جمعیت دیده نمی شود و آقای خاتمی در کمال آرامش و با فرصت و حوصله کافی به سراغ زنان ایتالیایی رفته و با آنان که به صف ایستاده اند دست می دهد.
بنابراین به گفته صریح صادق خرازی که شاهد ماجرا بوده است، مصافحه آقای خاتمی با زنان انجام پذیرفته و به استناد فیلم موجود، ادعای ایشان درباره ازدحام جمعیت نیز دروغ محض است.
3- بعد از انتشار فیلم و اعتراض های گسترده مردم، روزنامه هم میهن در شماره 27/3/86 خود طی یادداشتی به قلم یکی از روحانیون- از روحانیان وابسته به حلقه کیان- کوشیده بود مصافحه آقای خاتمی با زنان نامحرم را برای «حفظ آبروی اسلام»! ضروری قلمداد کند. روزنامه هم میهن در این یادداشت آورده بود «مسئله حرمت دست دادن با زنان در کشوری که جزو عرف و عادات آن کشور به حساب می آید مورد اتفاق فقها نیست...اگر اجماع فقها چنین کاری را به عنوان اولی حرام بدانند ولی براساس مبانی فقه شیعه، گاهی ترک چنین کاری- یعنی دست ندادن با زنان نامحرم- که به توهین به طرف مقابل یا وهن به دین منجر می شود دچار اشکال است»!همین روزنامه تاکید کرده بود که دست دادن آقای خاتمی با زنان نامحرم مصداق «حکم ثانویه» و انجام آن ضروری بوده است!... و نمونه های دیگری از این نوع اظهارات و نوشته ها که شرح آن به درازا می کشد.
4- همانگونه که ملاحظه کردید طی دو هفته گذشته، دفتر آقای خاتمی، روزنامه های وابسته به جناح مدعی اصلاحات و اطرافیان ایشان، دست دادن آقای خاتمی با زنان و دختران ایتالیایی را نفی نمی کردند، بلکه آن را از مصادیق «حکم ثانویه»! دانسته و سعی در توجیه فقهی این اقدام خلاف شرع و اخلاق داشتند ولی بعد از آن که این توجیهات مسخره نتوانست زشتی اقدام آقای خاتمی را از افکار عمومی پاک کند، ناگهان با یک چرخش 180 درجه ای، اصل ماجرا را تکذیب کردند و با این اقدام ناشیانه خود جای کمترین تردیدی باقی نگذاشتند که متاسفانه آن عمل ناشایست از آقای خاتمی سر زده است.
آقای خاتمی و اطرافیان وی این سؤال منطقی را بی پاسخ گذاشته اند که اگر ایشان با زنان مصافحه نکرده است چرا طی دو هفته گذشته آنهمه اصرار می کردید و زمین و زمان را به هم می دوختید تا ثابت کنید دست دادن آقای خاتمی با زنان و دختران ایتالیایی مصداق «حکم ثانویه» است و از نظر شرعی اشکالی نداشته است؟ و اگر ایشان با زنان نامحرم مصافحه کرده است، چرا اکنون به فکر تکذیب آن افتاده اید؟!
5- نکته حیرت انگیز دیگر آن که مدعیان اصلاحات در بازی جدید خود به جای ابراز ندامت، برخوردی طلبکارانه هم دارند! و طوری سخن گفته و می نویسند که انگار فیلم مزبور را اصولگرایان تهیه کرده اند. این در حالی است که فیلم مورد اشاره را شخصی به نام «اورما» از اهالی شهر اودین UDINE ایتالیا از مراسم مصافحه آقای خاتمی تهیه کرده است و بسیاری از دلسوزان اسلام و انقلاب آرزو می کردند که ماجرا صحت نداشته باشد ولی متاسفانه «خود غلط بود آنچه می پنداشتند».
گفتنی است که در اواخر دهه 70 عکس هایی از آقای خاتمی در کنار میز شراب همراه اطلاعیه ای با امضای «جمعی از اعضای انجمن اسلامی برادفورد انگلستان» توزیع شد که نگارنده بعد از بررسی متن اطلاعیه و عکس های منتشر شده، طی یادداشتی با ارائه دلایل و اسناد غیرقابل انکار از جعلی بودن آن خبر داد و انتشار آن شب نامه را انتقام دشمنان از آقای خاتمی نامید که به علت سرو مشروبات الکلی حاضر نشده بود در ضیافت شام رئیس جمهور وقت فرانسه شرکت کند. در آن هنگام تمامی مدعیان حمایت از خاتمی به رغم روزنامه های فراوانی که در اختیار داشتند- و دارند- مهر سکوت بر زبان و قلم خود زده بودند و شاید بدشان نمی آمد که آقای خاتمی آنگونه معرفی شود!
در ماجرای اخیر نیز، اگرچه فیلم 5/6 دقیقه ای را روی سایت های خارجی دیده بودیم ولی درباره آن سکوت کردیم و بعد از انتشار خبر، تنها به درج یک خبر ویژه اکتفا کرده و ابراز امیدواری کردیم که ماجرا صحت نداشته باشد ولی دفتر آقای خاتمی و اطرافیان ایشان با جوابیه های خود، شعور مردم را دست کم گرفته و برخوردی طلبکارانه داشتند و چاره ای جز افشای واقعیت ماجرا باقی نگذاشتند.
6- و بالاخره، تلاش اولیه آقایان برای توجیه فقهی! دست دادن با زنان و دختران نامحرم و چرخش بعدی آنها در تکذیب اصل ماجرا، این احتمال را قوت می بخشد که آنان از رد صلاحیت آقای خاتمی برای نمایندگی مجلس و یا کاندیداتوری ریاست جمهوری بیم دارند. اگر چنین باشد راهکار منطقی و ساده ای پیش روی است و آن دعوت از چند متخصص و کارشناس متعهد و مورد وثوق برای ارزیابی فیلم 5/6 دقیقه ای و اظهارنظر آنان درباره «مونتاژ» یا «واقعی» بودن آن است. این بررسی ضمن آن که راه را بر هرگونه سوءاستفاده سیاسی و جناحی- از هر طرف که باشد- سد می کند، تکلیف مردم و مراجع ذیصلاح را نسبت به صلاحیت افرادی که به این گونه اقدامات دست زده اند نیز روشن خواهد کرد.
حسین شریعتمداری

آیت‌الله مکارم: دشمنان داخلی غیرقابل اصلاح را افشا کنید

 

 آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی گفت: اگر دشمنان داخلی قابل اصلاح نیستند، باید درباره آنها افشاگری شود تا مردم آنها را بشناسند. به گزارش فارس به نقل از مرکز خبر حوزه، در دیدار جمعی از مدیران و کارکنان وزارت اطلاعات با آیت‌الله مکارم‌شیرازی وی کار وزارت اطلاعات را مهم و سرنوشت ساز خوانده و تصریح کرد: هوشیاری، امانتداری و خلوص نیت از لوازم کار در این دستگاه حساس کشور است.وی با بیان اینکه با پیشرفت ایران در همه عرصه‌ها روز به روز بر عظمت جمهوری اسلامی در منطقه و جهان افزوده شده است، گفت: ایران حرف اول را در منطقه می‌زند و اینها به برکت اسلام، انقلاب و نهضت امام خمینی(ره) است اما خطراتی هم از داخل و خارج ما را تهدید می‌کند.این مرجع تقلید با تأکید بر ضرورت ایستادگی در برابر دشمنان خارجی تصریح کرد: اگر دشمنان داخلی قابل اصلاح نیستند باید درباره آنها افشاگری شود تا مردم آنها را بشناسند. وی دوستان کج‌اندیش را نیز از دیگر خطرات تهدید کننده جمهوری اسلامی دانسته و با اشاره به وجود مشکلات اقتصادی در کشور گفت: همه مشکلات در سایه اراده، ایمان و تدبیر حل می‌شود. مکارم‌شیرازی، پرهیز مجموعه وزارت اطلاعات از جناح‌گرایی و تسویه حساب‌های درون گروهی را ضروری دانسته و یادآور شد: در سیاست خارجی نیز نباید حالت انفعالی در برابر دشمن داشته باشیم و با پرهیز از یأس و ناامیدی می‌توان قله‌های موفقیت را یکی پس از دیگری فتح کرد. منبع:http://www.rajanews.com/News/?12006

داستانهای یه آدم خوب که با شیطونا بد بود

 


روزی بود روزگاری
یه نفر بود که دوست داشت رئیس شود. اون خندید و گفت: «جوان خوب است، آزادی باشد، همه باید دموکراسی باشند، گفتگو با هر کس مثلا آمریکا باشد،خوب است». همه حرفاش از رو اخلاص بود و شیطونه خواب بود.
بچه محلّا گفتن حرف دل ما رو زدی. او ریش خود را هم روزانه با دقت و وسواس رنگ آمیزی می کرد و میکاپ قهوه ای دخترکُشی بر روی خود اجرا می کرد. دخترا و پسرای با حال هم گفتند چقدر این خوبه. سپس گریه کرد.

عده ای از مردم دلشون به حال او سوخت و او را رئیس کردند.شیطونه خوشحال شد.البته این هیچ ربطی به اون نداشت. خوشحالی شیطون به این بود که حرف آدم خوبا که گفته بودن به ممدی رای ندین درست در نیومد
اون سپس بهزاد نبوی و محمد چریک (عطریان فر) و حسین آقا مرعشی و سعید جون(حجاریان) و عباس (عبدی) و عبدالله نوری و تاج زاده را دور و بر خودش جمع کرد و دولت قشنگی درست کرد. همه رفقا جمع بودن تا میلیارد میلیارد پول درست کنن. همشون هم دست پاک بودن و مامانی، مخصوصا بهزاد و حسین و چریکه ... .
اوّلا: توسعه سیاسی و آزادی و دموکراسی را همه گیر کرد؛ البته برای طرفداراش. شیطونه راضی بود.
دوماً:با دخترا دوست بود و اونا رو آزاد گذاشت(تا حدی که علیه حجاب هم تظاهرات کردن). اصلا شیطونه اینجا نبود. بعد اینقدر آزادی زیاد شد که خرتوخر شد. یا مرغ تو مرغ سوماً: ظلم تاریخی به روابط دختر و پسر را جبران کرد و همه با نشاط و خنده با هم دوست شدن. البته بعضی وقتا عصبانی می شد و داد هم می زد برا مخالفاش که از هر لولویی بدتر بودن.
چارماً: به مخالفای خودش لقب تئوریسین خشونت داد و با همکاری نیک اهنگ مزدور کوثر و علوی تبار و شمس الواعظین و فرج دباغ (سروش) و ... مخالفاشو خشن و بی منطق و امّل و مرتجع و مخالف ازادی و ... نشون داد. شیطون دوباره خواب بودپنجماً: به دوستاش یه روزه مجوز روزنامه داد و به دشمناش شش ماهه هم مجوز نداد تا آزادی و برادری و برابری فراماسونری رو در کشور ما هم مثل قبله اش غرب، اجرا کنه. دوستاش هم تا تونستن به اماما و پیغمبرا و خدا و اسلام فحش دادن و اون هم ازشون حمایت کرد. آخه مطبوعات باید آزاد باشن و هر کار می خوان بکنن.
خلاصه کلی کار دیگم کرد تا اینکه دورش تموم شد. دوستاش اونو از قطار اصلاحات پیاده کردن ولی اون که اونا رو به نون و نوا رسونده بود دست بردار نبود و دست از رفیق بازی برنداشت و دوباره حرفای اونا رو گوش کرد.این آخریا کم کم داشت می فهمید که فقر و فساد و تبعیض مهم تر از توسعه سیاسیه. اون موسسه بین المللی گفتگوی تمدن ها رو هم راه انداخته بود که مهاجرانی به دلیل گفتگوی زیاد با زنان و دخترای اونجا ابرویی براش نذاشت و ممد قصه ما تصمیم گرفت خودش رئیس اونجا بشه تا بتونه بهونه ای برا سفرای بعدی اش به اونور آب داشته باشه. اون رفت و اومد تا اینکه گندش در اومد که اون هم به دنبال گفتگو با بانوان بی حجاب و مامانی ایتالیایی بودهاما ممد جون ما گفت که فیلم این گفتگو و مصافحه مونتاژ شده و من این کارای بد رو نکردم؛ غافل از اینکه دفترش قبلا گفته بود که پخش این فیلم بده! حالا نمی دونم چطوری دو روزه این فیلم بده، عوض شده مثل بارباپاپا که همش عوض می شد. خلاصه ممد جون بد گندی زده بود. شیطونم می گفت من فقط وسوسه کردم تو خودتو می گرفتی! ادامه ماجرا رو خودتون از رسانه ها پیگیری کنید

اندر تکذیبات بدتر از اصل کار

آقای خاتمی؛ حق دارید تکذیب کنید!

!آقای خاتمی؛ حق دارید تکذیب کنید

magnify
خاتمی فیلم دست دادنش با زنان ایتالیایی را تکذیب کرد. البته من معتقدم که او در این برهه یک دروغ کوچولوی مصلحتی گفت تا خود را از شر انتقادات راحت کند و به او حق می‌دهم که تکذیب کند چون واقعاً در برابر چنین فیلمی، کار دیگری هم نمی‌شد کرد.ـ
دلایلی برای اثبات ادعایم دارم: ـ
اول- فیلمبردار ایتالیایی این فیلم، به طور کامل از اول تا آخر ماجرا را در وبلاگ خود شرح داده و گفته که به خاطر حساسیت این فیلم آن را در اینترنت قرار داده است
دوم- صادق خرازی که در جوابیه خود دست دادن خاتمی را تایید کرده بود: « استقبال از آقای خاتمی در سفرهای خارجی و نیز مراسم سخنرانی‌های ایشان به حدّی است که گاه کنترل اوضاع از دست ایشان و اطرافیان خارج می‌شود و در این مواقع برخی می‌کوشند با رساندن خودشان به آقای خاتمی به ایشان ابراز ارادت کنند که در مواقعی تصور می شود با آقای خاتمی مصافحه کرده‌اند. این در حالی است که اصولاً آقای خاتمی به علت ازدحام جمعیت متوجه برخی تماس‌ها نمی‌شوند.»ـ
سوم- خاتمی هم در مراسم عبای شکلاتی و هم در مراسم اخیر بزرگداشت 2 خرداد ( که امکان تکذیب آن‌ها وجود نداشت)، ثابت کرده که خیلی نسبت به این مسائل حساس نیست
***
آقای خاتمی! من به شما حق می‌دهم این فیلم را تکذیب کنید چرا که شما نماینده یا بهتر است بگویم سردمدار جریان مهمی چون اصلاحات در کشور هستید. خیلی‌ها گفتند که این مطالب باعث ایجاد تفرقه و دشمن‌شاد شدن ما می‌شود. برایم جالب بود که این جملات را از زبان افرادی می‌شنیدم که خود بی‌رحمانه‌ترین هتاکی‌ها و تمسخرها را به دولت و شخص رئیس‌جمهور انجام می‌دادند اما حالا در برابر یک واقعیت اینگونه درمانده شدند. خیلی‌ از اصلاح‌طلبان این روزها طعم تخریب شخصیت بزرگ خاندان را چشیدند و شاید متوجه شدند که تخریب وجهه افراد خیلی هم عمل منصفانه‌ای نباشد. همان حربه‌ای که قبل از انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم و بعد از به شدت از استفاده نمودند اگرچه موفق هم نشدند. البته این اصولگرایان نبودند که خاتمی را تخریب کردند بلکه خود عمل آن‌قدر مخرب بود که خودبه‌خود حاشیه ایجاد می‌کرد. در ضمن منتشر کننده این فیلم یک فرد ایتالیایی بود و در ایران هم برای اولین بار سایت بازتاب آن را منتشر نمود که دشمنی خاصی با دولت دارد و توسط همین دولت در فیلتر به سر می‌برد
من امیدوارم اصلاح‌طلبان کمی و فقط کمی انسانیت به خرج دهند و به قول خودشان با تخریب و تمسخر دولت، این ملت را دشمن‌شاد نکنند.
 منبع:http://blog.360.yahoo.com/blog-stOZ40s8drR8tjN4uYX5_2U-?cq=1