خاتمی نیوز- نقدهایی در جستجوی فهم و اصلاح

بهبوداوضاع جهان درگرو برخوردفعالانه ونقدمتعهداست.شعاراصلاح طلبی رابرخی دادندولی درعمل...

خاتمی نیوز- نقدهایی در جستجوی فهم و اصلاح

بهبوداوضاع جهان درگرو برخوردفعالانه ونقدمتعهداست.شعاراصلاح طلبی رابرخی دادندولی درعمل...

آیت‌الله مکارم: دشمنان داخلی غیرقابل اصلاح را افشا کنید

 

 آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی گفت: اگر دشمنان داخلی قابل اصلاح نیستند، باید درباره آنها افشاگری شود تا مردم آنها را بشناسند. به گزارش فارس به نقل از مرکز خبر حوزه، در دیدار جمعی از مدیران و کارکنان وزارت اطلاعات با آیت‌الله مکارم‌شیرازی وی کار وزارت اطلاعات را مهم و سرنوشت ساز خوانده و تصریح کرد: هوشیاری، امانتداری و خلوص نیت از لوازم کار در این دستگاه حساس کشور است.وی با بیان اینکه با پیشرفت ایران در همه عرصه‌ها روز به روز بر عظمت جمهوری اسلامی در منطقه و جهان افزوده شده است، گفت: ایران حرف اول را در منطقه می‌زند و اینها به برکت اسلام، انقلاب و نهضت امام خمینی(ره) است اما خطراتی هم از داخل و خارج ما را تهدید می‌کند.این مرجع تقلید با تأکید بر ضرورت ایستادگی در برابر دشمنان خارجی تصریح کرد: اگر دشمنان داخلی قابل اصلاح نیستند باید درباره آنها افشاگری شود تا مردم آنها را بشناسند. وی دوستان کج‌اندیش را نیز از دیگر خطرات تهدید کننده جمهوری اسلامی دانسته و با اشاره به وجود مشکلات اقتصادی در کشور گفت: همه مشکلات در سایه اراده، ایمان و تدبیر حل می‌شود. مکارم‌شیرازی، پرهیز مجموعه وزارت اطلاعات از جناح‌گرایی و تسویه حساب‌های درون گروهی را ضروری دانسته و یادآور شد: در سیاست خارجی نیز نباید حالت انفعالی در برابر دشمن داشته باشیم و با پرهیز از یأس و ناامیدی می‌توان قله‌های موفقیت را یکی پس از دیگری فتح کرد. منبع:http://www.rajanews.com/News/?12006

داستانهای یه آدم خوب که با شیطونا بد بود

 


روزی بود روزگاری
یه نفر بود که دوست داشت رئیس شود. اون خندید و گفت: «جوان خوب است، آزادی باشد، همه باید دموکراسی باشند، گفتگو با هر کس مثلا آمریکا باشد،خوب است». همه حرفاش از رو اخلاص بود و شیطونه خواب بود.
بچه محلّا گفتن حرف دل ما رو زدی. او ریش خود را هم روزانه با دقت و وسواس رنگ آمیزی می کرد و میکاپ قهوه ای دخترکُشی بر روی خود اجرا می کرد. دخترا و پسرای با حال هم گفتند چقدر این خوبه. سپس گریه کرد.

عده ای از مردم دلشون به حال او سوخت و او را رئیس کردند.شیطونه خوشحال شد.البته این هیچ ربطی به اون نداشت. خوشحالی شیطون به این بود که حرف آدم خوبا که گفته بودن به ممدی رای ندین درست در نیومد
اون سپس بهزاد نبوی و محمد چریک (عطریان فر) و حسین آقا مرعشی و سعید جون(حجاریان) و عباس (عبدی) و عبدالله نوری و تاج زاده را دور و بر خودش جمع کرد و دولت قشنگی درست کرد. همه رفقا جمع بودن تا میلیارد میلیارد پول درست کنن. همشون هم دست پاک بودن و مامانی، مخصوصا بهزاد و حسین و چریکه ... .
اوّلا: توسعه سیاسی و آزادی و دموکراسی را همه گیر کرد؛ البته برای طرفداراش. شیطونه راضی بود.
دوماً:با دخترا دوست بود و اونا رو آزاد گذاشت(تا حدی که علیه حجاب هم تظاهرات کردن). اصلا شیطونه اینجا نبود. بعد اینقدر آزادی زیاد شد که خرتوخر شد. یا مرغ تو مرغ سوماً: ظلم تاریخی به روابط دختر و پسر را جبران کرد و همه با نشاط و خنده با هم دوست شدن. البته بعضی وقتا عصبانی می شد و داد هم می زد برا مخالفاش که از هر لولویی بدتر بودن.
چارماً: به مخالفای خودش لقب تئوریسین خشونت داد و با همکاری نیک اهنگ مزدور کوثر و علوی تبار و شمس الواعظین و فرج دباغ (سروش) و ... مخالفاشو خشن و بی منطق و امّل و مرتجع و مخالف ازادی و ... نشون داد. شیطون دوباره خواب بودپنجماً: به دوستاش یه روزه مجوز روزنامه داد و به دشمناش شش ماهه هم مجوز نداد تا آزادی و برادری و برابری فراماسونری رو در کشور ما هم مثل قبله اش غرب، اجرا کنه. دوستاش هم تا تونستن به اماما و پیغمبرا و خدا و اسلام فحش دادن و اون هم ازشون حمایت کرد. آخه مطبوعات باید آزاد باشن و هر کار می خوان بکنن.
خلاصه کلی کار دیگم کرد تا اینکه دورش تموم شد. دوستاش اونو از قطار اصلاحات پیاده کردن ولی اون که اونا رو به نون و نوا رسونده بود دست بردار نبود و دست از رفیق بازی برنداشت و دوباره حرفای اونا رو گوش کرد.این آخریا کم کم داشت می فهمید که فقر و فساد و تبعیض مهم تر از توسعه سیاسیه. اون موسسه بین المللی گفتگوی تمدن ها رو هم راه انداخته بود که مهاجرانی به دلیل گفتگوی زیاد با زنان و دخترای اونجا ابرویی براش نذاشت و ممد قصه ما تصمیم گرفت خودش رئیس اونجا بشه تا بتونه بهونه ای برا سفرای بعدی اش به اونور آب داشته باشه. اون رفت و اومد تا اینکه گندش در اومد که اون هم به دنبال گفتگو با بانوان بی حجاب و مامانی ایتالیایی بودهاما ممد جون ما گفت که فیلم این گفتگو و مصافحه مونتاژ شده و من این کارای بد رو نکردم؛ غافل از اینکه دفترش قبلا گفته بود که پخش این فیلم بده! حالا نمی دونم چطوری دو روزه این فیلم بده، عوض شده مثل بارباپاپا که همش عوض می شد. خلاصه ممد جون بد گندی زده بود. شیطونم می گفت من فقط وسوسه کردم تو خودتو می گرفتی! ادامه ماجرا رو خودتون از رسانه ها پیگیری کنید

اندر تکذیبات بدتر از اصل کار

آقای خاتمی؛ حق دارید تکذیب کنید!

!آقای خاتمی؛ حق دارید تکذیب کنید

magnify
خاتمی فیلم دست دادنش با زنان ایتالیایی را تکذیب کرد. البته من معتقدم که او در این برهه یک دروغ کوچولوی مصلحتی گفت تا خود را از شر انتقادات راحت کند و به او حق می‌دهم که تکذیب کند چون واقعاً در برابر چنین فیلمی، کار دیگری هم نمی‌شد کرد.ـ
دلایلی برای اثبات ادعایم دارم: ـ
اول- فیلمبردار ایتالیایی این فیلم، به طور کامل از اول تا آخر ماجرا را در وبلاگ خود شرح داده و گفته که به خاطر حساسیت این فیلم آن را در اینترنت قرار داده است
دوم- صادق خرازی که در جوابیه خود دست دادن خاتمی را تایید کرده بود: « استقبال از آقای خاتمی در سفرهای خارجی و نیز مراسم سخنرانی‌های ایشان به حدّی است که گاه کنترل اوضاع از دست ایشان و اطرافیان خارج می‌شود و در این مواقع برخی می‌کوشند با رساندن خودشان به آقای خاتمی به ایشان ابراز ارادت کنند که در مواقعی تصور می شود با آقای خاتمی مصافحه کرده‌اند. این در حالی است که اصولاً آقای خاتمی به علت ازدحام جمعیت متوجه برخی تماس‌ها نمی‌شوند.»ـ
سوم- خاتمی هم در مراسم عبای شکلاتی و هم در مراسم اخیر بزرگداشت 2 خرداد ( که امکان تکذیب آن‌ها وجود نداشت)، ثابت کرده که خیلی نسبت به این مسائل حساس نیست
***
آقای خاتمی! من به شما حق می‌دهم این فیلم را تکذیب کنید چرا که شما نماینده یا بهتر است بگویم سردمدار جریان مهمی چون اصلاحات در کشور هستید. خیلی‌ها گفتند که این مطالب باعث ایجاد تفرقه و دشمن‌شاد شدن ما می‌شود. برایم جالب بود که این جملات را از زبان افرادی می‌شنیدم که خود بی‌رحمانه‌ترین هتاکی‌ها و تمسخرها را به دولت و شخص رئیس‌جمهور انجام می‌دادند اما حالا در برابر یک واقعیت اینگونه درمانده شدند. خیلی‌ از اصلاح‌طلبان این روزها طعم تخریب شخصیت بزرگ خاندان را چشیدند و شاید متوجه شدند که تخریب وجهه افراد خیلی هم عمل منصفانه‌ای نباشد. همان حربه‌ای که قبل از انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم و بعد از به شدت از استفاده نمودند اگرچه موفق هم نشدند. البته این اصولگرایان نبودند که خاتمی را تخریب کردند بلکه خود عمل آن‌قدر مخرب بود که خودبه‌خود حاشیه ایجاد می‌کرد. در ضمن منتشر کننده این فیلم یک فرد ایتالیایی بود و در ایران هم برای اولین بار سایت بازتاب آن را منتشر نمود که دشمنی خاصی با دولت دارد و توسط همین دولت در فیلتر به سر می‌برد
من امیدوارم اصلاح‌طلبان کمی و فقط کمی انسانیت به خرج دهند و به قول خودشان با تخریب و تمسخر دولت، این ملت را دشمن‌شاد نکنند.
 منبع:http://blog.360.yahoo.com/blog-stOZ40s8drR8tjN4uYX5_2U-?cq=1

در باب مونتاژهای اجنه ای- دم خروس های برخی از آستینشان بیرون زده

ازتوجیه تادستوربه مراجع,ازتکذیب خاتمی تاتوضیحات فیلم بردار!

 ماجرای تعجب آور دست دادن خاتمی با زنان و دختران ایتالیایی با تکذیب امروز خاتمی در روزنامه کرباسچی ابعاد جدیدی به خود گرفت.به گزارش رجانیوز، در حالی که یش از این صادق خرازی با توجیه این مسالهو دست دادن خاتمی را به دلیل از دست دادن کنترل و ازدحام جمعیت ذکر کرده بود، محمد خاتمی این مساله را به کلی تکذیب کرد!

خاتمی همچنین فیلم منتشر شده را مونتاژ خواند.گفتنی است، تصویر بردار صحنه دست دادن محمد خاتمی با زنان ایتالیایی که برای اولین باراین تصاویر را او در اینترنت منتشر کرده است، در وبلاگ شخصی خود به تشریح این ماجرا پرداخت.

 این فرد ایتالیایی که "اورما" نام دارد در وبلاگ خود نوشته است:
"من در شهر اودین که شهری کوچک در شمال شرقی ایتالیا است زندگی می کنم. از قضا این مکانی است که حدود یک ماه پیش به صحنه دست دادن های معروف آقای خاتمی تبدیل شد، اما در آن زمان هیچ کسی به این موضوع توجه نکرد تا زمانی که توجه روزنامه های ایران و مطبوعات جهان را به خود جلب کرد.  در روز مورد نظر چندین فیلمبردار و عکاس روی آقای خاتمی زوم کرده بودند. گزارشگران، سیاستمداران، اشخاصی گمنام و چهار زن در صف بدرقه آقای خاتمی حضور داشتند. همه حاضران در محل و حتی خود من که چند سانتیمتر دورتر از آقای خاتمی بودم حرکات وی را مشاهده کردیم و از این صحنه ها فیلمبرداری شد. 
زمانی که ویدئوهای خود را برای اولین بار تماشا کردم و تصمیم گرفتم که آن را بر روی یوتیوب (سایت اشتراک قطعات ویدئویی) قرار دهم از این موضوع خبر داشتم که این یک نوع ریسک است اما فکر نمی کردم که واکنش ها تا به این حد باشد. هم اکنون سخت در تلاشم همه فیلم هایی که در جریان دیدار خاتمی از ایتالیا و بعد از آن جمع آوری کرده ام در اینترنت قرار دهم. من با افرادی که فکر می کنند این اخبار واقعا صحت دارد هم نظر هستم."

 همچنین یش از تکذیب رسانه ای خاتمی، برخی برتن کنندگان لباس روحانیت با ارائه نظریاتی از فقها خواسته بودند تا به حلیت دست دادن با نامحرمان حکم کنند!در این باره محمد تقی فاضل میبدی(از مرتبطان باند مهدی هاشمی)در یادداشتی که در روزنامه ی"هم میهن" متعلق به غلامحسین کرباسچی آن را به چاب رساند ،نوشت:جا دارد فقهای شیعه در امثال چنین مسائلی با در نظر داشتن موضوع و حفظ آداب و رسوم مجددا بازنگری کنند!وی با لحنی معترضانه خطاب به فقها افزود:اگر مصافحه با زنان نه از نگاه جنسی که از نگاه آداب و رسوم اجتماعی لحاظ شود چرا باید حرام شود؟! منبع: رجا

به اعمال حرام خاتمی، دروغ‌گویی را اضافه کنید!

محمد خاتمی، در ادعایی جالب فیلم اخیری که علیه او منتشر شده و در آن به صورت مشخص با چند زن ایتالیایی دست می‌دهد را مونتاژ شده خوانده و به کل آن را تکذیب کرده است!!!وی که در جلسه بنیاد باران شرکت کرده بود، رسماً اعلام کرد که با هیچ زنی مصافحه نکرده است و فیلم ارائه شده با واقعیت همخوانی ندارد!خاتمی این فیلم را مونتاژشده خواند و پیش از این نیز دفتر او در اولین اقدام و پس از انتشار آن با انتشار بیانیه‌ای این اقدام را تکذیب و انتشار فیلم را عملی غیراخلاقی و خلاف شرع خواند.

 بدین‌ترتیب، بر عمل حرام دست دادن خاتمی با زنان ایتالیایی دروغ‌گویی صریح و آشکار وی را نیز باید اضافه کرد.

 ارگان رسانه‌ای جریان انحراف نوشت: «از قرار معلوم خاتمی از طریق پسر خود از ماجرا باخبر شده است. گویا پسر وی به او خبر می‌دهد فیلمی در اینترنت منتشر شده است که نشان می‌دهد او در حال مصافحه با چند ایتالیایی است.»رسانه‌های منافقین در ایران، با خوشحالی اعلام کردند: «"این پروژه" که علیه خاتمی آغاز شده است، نیز با اعلام رسمی او مبنی بر کذب‌بودن ماجرا نقش بر آب شد.»!!!

 گفتنی است جمعی از طلاب و فضلای غیرتمند کشورمان اعلام کرده‌اند به دادگاه ویژه روحانیت شکایت کرده و تا نهایی شدن ماجرا و قضاوت دادگاه درباره‌ی این عمل حرام خاتمی و صحت مستندات قضیه را پیگیری خواهند کرد، تا عوامل منحرف بعد از اقدام به اعمال حرام، صریحا به دروغ‌گویی نپردازند.  منبع: انصار

 

مونتاژی بودن فیلم یعنی چه؟
در حاشیه ادعای آقای خاتمی مبنی بر مونتاژی بودن فیلم دست دادن با زنان ایتالیایی

نویسنده این سطور در یکی از آموزشگاههای آزاد سینمایی کشور، دوره کوتاه کارگردانی سینما را گذرانده است. در حال حاضر هم دانشجوی یکی از دانشگاههای هنری کشور در رشته سینما هستم و ترم دوم این رشته را به پایان برده ام.
با این مقدمه فکر می کنم حق داشته باشم تا در ادعای جناب آقای خاتمی در مورد مونتاژی بودن فیلم مصافحه شان با زنان ایتالیایی خدشه وارد کنم. البته این خیلی خوشحال کننده است که ارزش های دینی و اخلاقی آنقدر در ایران زنده هستند که یک سیاستمدار وقتی فیلم دست دادنش با زنان نامحرم منتشر می شود، احساس کند لازم است  به جای توجیه، خود را از محتوای این فیلم تبرئه کند. اما از آقای خاتمی که همیشه شعار صداقت با مردم را سر می دهند و ملبس به لباس بزرگان دین هستند انتظار می رفت که به جای ادعای مونتاژی بودن  فیلم، از مردم معذرت خواهی می کردند تا خدای ناکرده علاوم بر لمس بدن نامحرم، به دروغگویی متهم نشوند. دیگر اینکه فیلم دست دادن با زنان ایتالیایی اولین فیلم آقای خاتمی از این نوع نیست. جای این سئوال وجود دارد که ایشان در مورد فیلم جشن هفته نامه چلچراغ و فیلم مراسمی که در سالن «اریکه ایرانیان» برگزار شد چه جوابی دارند که بدهند. بگذریم.

اما در مورد اینکه آیا فیلم اخیر مونتاژ هست یا خیر، باید اول مشخص شود که «مونتاژی بودن یک عکس یا فیلم» به چه معناست؟ اینکه مونتاژِی بودن عکس را هم در سئوالم مطرح می کنم بدین خاطر است که معمولاً به اشتباه، نوع مونتاژ در یک عکس به مونتاژ در یک فیلم، تعمیم داده می شود. اشتباهی که گویا آقای خاتمی هم به دامن آن غلطیده اند. در صورتی که مونتاژی بودن عکس مقوله ای جدا از مونتاژی بودن فیلم است.
مونتاژی بودن یک عکس، یعنی اینکه اجزایی را که در عالم واقع و در لحظه عکسبرداری در کنار هم نبوده اند، در یک تصویر به گونه ای در کنار هم قرار دهند که به نظر بیاید در لحظه ثبت عکس، در کنار یکدیگر بوده اند. این کار را زمانی تنها در لابراتوارهای عکاسی می شد انجام داد ولی امروز به نحوی راحتتر و با شکلی طبیعی تر می توان با یک برنامه گرافیکی کامپیوتری مثل برنامه «فتوشاپ» انجام داد. مثل عکسی که طرفداران جرج بوش در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا، از جان کری (کاندیدای دموکرات)  در کنار «ساندر لوی»، بنیانگذار کلیسای شیطان منتشر کردند که مشخص شد، مونتاژی از عکس یادگاری  مرلین منسون (خواننده ضد خدا و مسیح) با «ساندر لوی» و عکسی از جوانی «جان کری» است.

اما مونتاژی بودن یک فیلم به چه معناست؟
کنار هم قرار دادن دو یا چند نما (پلان) را که الزاماً وحدت زمانی و مکانی ندارند، «مونتاژ» می گویند. ننتیجه این می شود که بیننده تصور می کند این چند پلان بی ربط، در مجموع یک زمان و یک مکان واحد را نشان می دهند. مثلاً می توان نمایی را از یک سیاستمدار که در قسمت تماشاگران یک ورزشگاه نشسته است فیلمبرداری کرد. در عالم واقع، سیاستمدار مثلاً مسابقه فوتبال را تماشا می کرده است، اما در این نما مشخص نیست که سیاستمدار چه صحنه ای را تماشا می کند. صحنه یک مسابقه فوتبال؟ صحنه رقص چند زن؟ صحنه اعدام؟ در این نما، فقط عمل تماشا کردن سیاستمدار را می بینیم.
حالا می توان نمای دومی را که از رقص چند زن در زمین چمن یک ورزشگاه گرفته شده است، پس از نمای مذکور از این سیاستمدار قرار داد و به عبارت معروف «مونتاژ» کرد. نتیجه این می شود که بیننده تصور می کند سیاستمدار به جای تماشای مسابقه فوتبال، دارد رقص زنان را تماشا می کند.  نمونه ای از این مونتاژ را در فیلمی که از افتتاحیه بازیهای آسیایی در قطر تهیه شده بود دیدیم. نماهایی از حضور آقای احمدی نژاد در جایگاه تماشاگران با نماهایی از رقص چند زن در افتتاحیه بازیها مونتاژ شده بود. در حالی که بعداً مشخص شد آقای احمدی نژاد در زمان برنامه رقص، در ورزشگاه حضور نداشته است.
پس در مورد یک فیلم، وقتی عبارت «مونتاژ» را به کار می بریم، به طور ضمنی داریم از حداقل «دو» نمای مجزا صحبت می کنیم. اما آیا در فیلم دست دادن آقای خاتمی با زنان ایتالیایی با نماهایی مجزا روبه رو هستیم؟ مثلاً آیا در نمایی تک نفره و از رو به رو، آقای خاتمی را می بینیم که برای مصافحه دارد دست خود را جلو می برد و در نمای دوم، نمای بسته ای  از مصافحه یک دست مردانه و یک دست زنانه را که صاحبان آنها در خارج از کادر قرار دارند می بینیم؟
متأسفانه چنین نیست و آقای خاتمی و زنانی که ایشان با آنها دست می دهند در دو نمای مختلف نیستند و کل ماجرای دست دادن در یک پلان دیده می شود. صحبت کردن از مونتاژ در چنین صحنه هایی، صرفاً نا آگاهی ادعا کننده را با مفاهیم بسیار معمولی و ساده سینمایی نشان می دهد. ندانستن این مفاهیم از کسی که سالها وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است، جداً جای تأسف دارد.
برای کامل بودن بحث لازم است اشاره کنم تنها دو استثناء در مورد مونتاژی بودن «یک» پلان وجود دارد:
1-تکنیک پرده آبی که به پس زمینه فیلم مربوط می شود. مثل فیلمبرداری از سرنشینان یک اتوموبیل در استودیو و قرار دادن فیلم یک خیابان در پس زمینه آن به گونه ای که به نظر بیاید اتوموبیل در خیابان قرار دارد.
2- برقرار نشدن تماس بین سوژه هایی که در یک نما قرار دارند. مثلاً دو فردی که کنار هم نیستند و می خواهیم کنار هم بودن آنها را در «یک» نما نشان دهیم، نباید با یکدیگر دست بدهند یا یکدیگر را در آغوش بگیرند و یا با همدیگر کتک کاری کنند و... در غیر اینصورت طبیعی از آب در آمدن همین یک نما احتیاج به صرف هزینه ای هنگفت برابر هزینه دو سه فیلم سینمایی از نوع ایرانی آن را دارد که احتمالاً دست آخر باز هم ساختگی بودن آن قدری توی چشم خواهد زد. صرفنظر از هزینه میلیاردی چنین مونتاژی، متأسفانه سینمای ایران از تکنولوژِی انجام این کار محروم است و تنها کمپانیهای حرفه ای هالیوودی از پس انجام آن برمی آیند.
همانطور که می بینیم فیلم دست دادن آقای خاتمی با زنان ایتالیایی در حوزه این دو استثناء نمی گنجد.   منبع:وبلاگ صبح

جناب خاتمی جون! شهوات و نفس خودت را تکذیب کن تا رذالت هایت کمتر نمود پیدا کند. ضمنا ... خودتی. مردم چیزهایی می فهند...

شکایت طلاب از خاتمی

نمایندگان جمعی از طلاب و روحانیان مشهد مقدس، شورای هماهنگی نیروهای حزب الله، جامعه‌ی اسلامی دانشگاه‌ فردوسی مشهد و دانشکده شهید منتظری، طلاب عدالت‌خواه مشهد و جبهه حامیان دولت اسلامی، در اعتراض به هتک حیثیت روحانیت توسط "محمد خاتمی" با عمل حرام دست دادن به زنان نیمه‌عریان ایتالیایی، در مقابل دادگاه ویژه روحانیت مشهد تجمع کرده و شکایت خود را به همراه مستندات و فیلم این عمل حرام به دادگاه تسلیم کردند.

اعتراض و شکایت غیرتمندان مشهدی نسبت به عمل حرام خاتمی به دادگاه ویژه روحانیت

نمایندگان جمعی از طلاب و روحانیان مشهد مقدس، شورای هماهنگی نیروهای حزب الله مشهد مقدس، جامعه‌ اسلامی دانشگاه‌های مشهد، طلاب عدالت‌خواه مشهد و جبهه حامیان دولت اسلامی، ظهر امروز (29/3/1386) در اعتراض به هتک حیثیت روحانیت توسط "محمد خاتمی" با عمل حرام دست دادن به زنان نیمه عریان ایتالیایی، در مقابل دادگاه ویژه روحانیت مشهد تجمع کرده و شکایت خود را به همراه مستندات و فیلم این عمل حرام به دادگاه تسلیم کردند.


تجمع‌کنندگان پلاکاردهایی با مضامین "خلع لباس محمد خاتمی، اعاده حیثیت از روحانیت، اعاده حیثیت از ملت ایران"، "دادگاه ویژه روحانیت سکوت مکن"، "محمد خاتمی ننگ ملت ایران، ننگ روحانیت"، "اعاده حیثیت از لباس پیامبر"، "دست دادن با زنان نامحرم (محمد خاتمی)، عاقبت تساهل و تسامح لیبرالی" در دست داشتند. در این تجمع شعارهای "الله اکبر"، "لا اله الا الله"، "دادگاه روحانیت واکنش واکنش"، "مرگ بر دشمن روحانیت" و ... داده شد.در پایان این تجمع بیانیه‌های طلاب و روحانیان مشهد مقدس و جامعه اسلامی دانشجویان خوانده شد.     منبع

سانسور از پارسی بلاگ تا پرشین بلاگ

از ابتدا که این خبرگزاری شروع به کار کرد نمی دانستم که اینقدر برای برخی خطرناک می شود که شعبات ما در پارسی بلاگ و پرشین بلاگ را نه مخابرات بلکه همین سایت های ارائه دهنده وبلاگ فیلتر کنند. در ادامه مسیر راهمان را ادامه می دهیم و در بلاگ اسپات شعبه جدیدی را برقرار می کنیم تا از فیوضات ما استفاده کنید. ممنون که ما را همیشه یاری کرده اید. شعبه های فیلتر شده ما: http://khataminews.parsiblog.com/
البته هنوز شعبه های ما در بلاگ اسکای و بلاگفا و میهن بلاگ و بلاگ اسپات فعالند:
khataminews.blogspot.com شعبه خیلی جدید ما
 http://www.khataminews.mihanblog.com/ شعبه خیلی جدیدتر ما
 
امید که باز فیلتر نشویم. اگر هم بشویم یک وبلاگ دیگر می زنیم. به همین جهت در هر جا گیرمان آمد شعبه زدیم تا اگر فیلتر شدیم خیلی فیلترمان نکنند....!

خاتمی «مرید» چه کسی است؟

                                    ناظر به مطلب «مرید و مراد» روزنامه هم میهن ۲۶/۳/۸۶

دیدار اخیر دکتر محمود احمدی نژاد با حضرت آیت الله مصباح یزدی به گمان برخی بوقهای شارلاتان داخلی می توانسته بهانه ی جدیدی برای انحصار سیاسی وعقیدتی دولت نهم باشد.اکثر روزنامه های خوش آب و رنگ مانند اعتماد ملی هم میهن وشرق در صفحات اول  و دوم خود بطور مفصل به این دیدار پرداخته اند. ازجمله روزنامه هم میهن مطلبی با عنوان "مرید و مراد" به چاپ رسانده و در آن به رابطه  ی صمیمانه و پیوند اعتقادی دولت نهم و موسسه امام خمینی قم پرداخته.رابطه ی مدیران اجرایی که به عنوان تجلی عملی ایده های تئورسینها و آکادمیسینها در بطن اجتماع مشغول بکارند اتفاقی عجیب و ناشناخته نیست. اگر سیستمی آشفته و بی برنامه نباشد طبیعتا از راهبردهای کلی مبتنی بر مفروضات نظری خاص پیروی خواهد کرد و متعلق به گفتمان ویژه ای در حوزه اندیشه خواهد بود.

شکست خوردگان سوم تیر خیلی زود دستبکار شدند تا با اتهامات متعدد دولت نهم را ترسناک جلوه دهند. عبدالکریم سروش دو سال پیش هنگامیکه کروبی نامزد مورد علاقه اش - که بارها علنا از او حمایت کرده بود- با اقبال مواجه نشد به تحلیل اندیشه های محمود احمدی نژاد مشغول شد. سروش در مصاحبه مفصلی با یکی از شبکه های معروف ماهواره ای که از امریکا پخش می شود احمدی نژاد را تربیت یافته ی اندیشه های "احمد فردید" و تئوریسین خشونت و فاشیسم معرفی کرد! ماجرای امروز ودستپاچگی روزنامه های فوق الذکر نیز دنباله ی همان ماجراست. غافل از اینکه بسیاری از این جنجالها خود مایه اعتماد بیشتر مردم نسبت به اهداف وایدههای دولت نهم خواهدبود.

چه مرحوم سید احمد فردید و چه آیت الله مصباح یزدی را استاد آموزگار محمود احمدی نژاد بدانیم در هر حال دوستان این سوال را برایمان تازه کردند که: پس استاد آموزگار خاتمی چه کسی بوده است؟ یا به عبارت خودشان او مرید کدام مراد بوده است؟

عبدالکریم سروش؟ مصدق؟ عزت الله سحابی؟ استاد انجمن حجتیه که پدر مسوول دفترش بود؟کارل پوپر؟ فراسیس فوکویاما؟ ... هنوز دنبال نظریه پردازی می گردیم که در آرائش اقتصاد لیبرالیستی و اباحیگیری فرهنگی و ژستهای چپ و لباس روحانیت و حرکتهای خلاف شرع راجمع کرده باشد!هنوز هم متعجبم که عکسهای میرحسین موسوی و ژستهای چپ و هوراهای سازمان مجاهدین و تربیت یافتگان نومحافظه کاران غربی و سیاست بازان اهل مماشات و نهایتا عکسهای هاشمی رفسنجانی همه و همه چگونه پیرامون خاتمی به نمایش در آمدند!

بی تردید این نخستین بار است که اراده ی معطوف به عمل بدنه ی اجرایی دولت جمهوری اسلامی ایران را میتوان در بنیادهای تئوریک نظام جستجو کرد و بر همین اساس مطالبات آرمانگرایانه ای از آن داشت. بی شک این نخستین بار است که نخبگان رشد یافته در سپهر ارزشی انقلاب اسلامی و حتی مخالفان و معارضان آن  می توانند ریشه های فکری دولت و بدنه ی اجرایی را رهگیری کنند آنگاه حمایت کنند یا به نقد بپردازند و یا مطالبه گر باشند و بر خلاف انبوه موضعگیریهای ضد و نقیض  دوران اصلاحات آنان سردرگم نیستند و یقینا نگرانی شدید آقایان از همین جا آب میخورد.

                       شما بگویید به نظر شما چه کسی «مراد» خاتمی بوده است؟

منبع: http://cafeandisheh.blogfa.com/post-13.aspx