خاتمی نیوز- نقدهایی در جستجوی فهم و اصلاح

بهبوداوضاع جهان درگرو برخوردفعالانه ونقدمتعهداست.شعاراصلاح طلبی رابرخی دادندولی درعمل...

خاتمی نیوز- نقدهایی در جستجوی فهم و اصلاح

بهبوداوضاع جهان درگرو برخوردفعالانه ونقدمتعهداست.شعاراصلاح طلبی رابرخی دادندولی درعمل...

حسین مرعشی ... وقاحت و حماقت هم حدی دارد...!

حسین مرعشى: اسلام نظام اقتصادى ندارد!

حسین مرعشى سخنگوى حزب کارگزاران در گفتگو با مجله ذکر،گاهنامه آموزشى تخصصى حزب موتلفه اسلامى گفت: ما قائل به اینکه اسلام نظام اقتصادى دارد ،‌ نیستیم!وى افزود: اسلام دین هدایت است، همان طور که نظام مهندسى ندارد نظام اقتصادى هم ندارد. وى در بخش دیگرى از این مصاحبه دیدگاه حزب کارگزاران را در مورد لیبرالیسم این گونه بیان مى‌کند: ما به عنوان حزب کارگزاران با برداشتى که از دین، مکتب و تجربه بشرى و مبانى دینى داریم به این نتیجه رسیدیم که اسلام با مشى لیبرالیسم سازگارى دارد!

منبع: http://bultannews.com/index.php?option=com_content&task=view&id=895&Itemid=43

حقیقتا این دوم خردادی ها خیال می کنند مردم خرند و نمی فهمند.....

طنزی حقوقی از وکیل « هم‌میهن » :  

 موکلم اطلاعی از اشتهار آن فرد به فسق (زهرا امیر ابراهیمی) نداشته است

در اظهارنظر سخنگوی قوه‌ی قضاییه یکی از اتهامات روزنامه «هم‌میهن» اشاعه فساد و منکرات بوده در حالی که این روزنامه اقدام به انتشار خبر و عکس نمایشگاه فردی کرده که ظاهرا در جای دیگری تظاهر به فساد داشته در حالی که روزنامه از انتشار این خبر سوءنیت نداشته و اطلاعی از اشتهار آن فرد به فسق نداشته است!!؟؟!؟!؟!؟


وکیل مدافع غلامحسین کرباسچی، مدیرمسوول روزنامه «هم‌میهن» که امروز-چهارشنبه- در بازپرسی کارکنان دولت حضور پیدا کرده بود، گفت: مطلع شدم که توقیف روزنامه «هم میهن» به استناد شکایت‌های جدیدی بوده که هنوز به آنها رسیدگی نشده است و علت عمده توقیف، رای دادگاه سابق نبوده است. علیزاده طباطبایی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار داشت: قرار است روز یکشنبه به اتفاق موکلم در شعبه دوم بازپرسی کارکنان دولت حضور پیدا کنیم و در برابر شکایات جدید مطرح شده دفاع کنیم. وی افزود: ظاهرا چند فقره پرونده با شکایت وزارت‌خانه‌ها و بعضا اشخاص حقیقی و حقوقی علیه روزنامه و همچنین تذکر هیات نظارت و شورای عالی امنیت ملی وجود داشته است. وکیل مدیرمسوول روزنامه «هم‌میهن» خاطرنشان کرد: در اظهارنظر سخنگوی قوه‌ی قضاییه یکی از اتهامات روزنامه «هم‌میهن» اشاعه فساد و منکرات بوده در حالی که این روزنامه اقدام به انتشار خبر و عکس نمایشگاه فردی کرده که ظاهرا در جای دیگری تظاهر به فساد داشته در حالی که روزنامه از انتشار این خبر سوءنیت نداشته و اطلاعی از اشتهار آن فرد به فسق نداشته است. وی در پایان گفت: امیدوار هستم با دفاعیاتی که در دادگاه ارایه خواهیم کرد، این سوءتفاهم‌ها برطرف شود و شروع فعالیت مجدد روزنامه «هم‌میهن» را شاهد باشیم.

منبع:http://www.mardomyar.com

آغاز دوگانگی در جبهه دوم خرداد ؛
انتقاد از مطرح شدن نام خاتمی به عنوان رهبر اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم

شورای مرکزی حزب اعتماد ملی نشستی را برای بررسی نحوه رفتار انتخاباتی حزب اعتماد ملی برگزار کرد و طی آن مهدی کروبی به عنوان رییس ستاد انتخاباتی برگزیده شد.


شورای مرکزی حزب اعتماد ملی نشستی را برای بررسی نحوه رفتار انتخاباتی حزب اعتماد ملی برگزار کرد و طی آن مهدی کروبی به عنوان رییس ستاد انتخاباتی برگزیده شد.
حزب اعتماد ملی ظاهرا برخلاف گروه های دیگر سیاسی کشور که هنوز در مرحله تعیین افراد برای دستیابی به وحدت و پیدا کردن تابلوی انتخاباتی خود هستند به این حد از آمادگی رسیده است که بتواند رییس ستاد انتخاباتی خود ر ا تعیین و فعالیت های رسمی اش را آغاز کند.این در حالی است که گفته می شود سایر گروه های اصلاح طلب هنوز به هیچ انسجامی در درون خود دست نیافته اند و حتی تکلیف ائتلاف برای حضور در انتخابات مجلس هشتم نیز مشخص نشده است .با این حال تحرکات اخیر خاتمی نشان دهنده برنامه های وی برای به اتحاد کشیدن اصلاح طلبان است هرچند که برخی گروه های اصلاح طلب از این مساله چندان خرسند نیستند .
در همین باره ، یک مقام آگاه حزبی در جناح اصلاح طلبان در گفت و گو با خبرنگار عصر ایران
، با انتقاد از مطرح کردن نام سید محمدخاتمی به عنوان رهبر وحدت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم گفت: با ورود خاتمی و هیاهوهایی که به راه افتاده است گروه های اصلاح طلب دیگر نخواهند توانست مروری به تجربیات گذشته خود داشته باشند و اشتباهات را جبران کنند.وی که خواست نامش فاش نشود افزود: از هم اکنون می توان گفت که گروه های دوم خرداد با این رویه ، موفقیت در انتخابات مجلس هشتم کسب نخواهند کرد. در همین حال یک منبع خبری نزدیک به مهدی کروبی نیز اخیراً مدعی شده است که کروبی در 11 استان محبوب ترین چهره ملی است .ناظران سیاسی معتقدند با توجه به صف بندی های موجود و جو سیاسی کشور ، جناحی که نتواند به ائتلاف کامل درون گروهی برسد شانس بسیار اندکی برای کسب اکثریت کرسی های مجلس را خواهد داشت .

منبع: کد خبر : MN- 1539  http://www.mardomyar.com 

جنایات مطبوعاتی که دوم خردادیها مرتکب شدند(1)  ( خاکریزیسیم )

در ادامه این غائله روزنامه های دوم "خرداد"ی نقش آتش بیار معرکه را بخوبی ایفا کردند، همان روزنامه هایی که همصدا با اعضاء افراطی دفتر تحکیم وحدت از انبوه شهدای(!) دانشجوی این واقعه دم می زدند و با تیترهای دروغین و جنجالی چون‌ "کوی دانشگاه به خون کشیده شد" و همچنین "قتل حداقل 2 دانشجو در حمله نیروهای نظامی به خوابگاه قطعی است" و دهها مقاله و یادداشت و تیتر از این دست مردم عادی و دانشجویان ساده دل را تهییج می نمودند؛ آن روزها روزنامه هایی چون "خرداد" ، "بیان" ، "حیات نو" ، "بهار" ، "مناطق آزاد" ، "جامعه" و ... مبدل به تریبون رسمی آشوب طلبان شده بودند و خروجی های خبری و تحلیلی آنها با رادیو تلویزیون های صهیونیستی آن چنان مغایرتی با هم نداشتند؛ البته این رویه در تمام دوران 8 ساله زعامت مدعیان اصلاح طلبی بر دستگاه اجرائی به دقت دنبال شد، بطور مثال در ماجرای دستگیری جاسوسان اسرائیلی در سال 1379، روزنامه حیات نو در شماره 12 تیر و پس از اعلام رای دادگاه متهمان، در صفحه اول خود عکس مادر یکی از جاسوسان را به تصویر کشید در حالیکه به شدت می گرید و به درگاه خدا تضرع می نماید و به تعبیر دکتر علی مطهری کاری که روزنامه هایی چون کیهان و رسالت در مورد محکوم به اعدام شدن مجاهدین مسلمان مصری انجام می دهند، این روزنامه برای جاسوسان اسرائیل انجام داد!!!

امسال ایام منتهی به سالگرد 18 تیر و نیز ابتدای طرح عظیم سهمیه بندی بنزین با هم تلاقی پیدا کرده اند؛ اما وجهی که نگارنده را بر آن داشت تا این دو مقوله کاملا متمایز را در کنار هم قرار دهد نقش پر رنگ  عنصر رسانه، علی الخصوص رسانه های مکتوب و مطبوعات، در هر دو آن هاست.از یاد نبرده ایم که جرقه های ابتدایی حادثه 18 تیر از افشای سندی به کلی سری توسط روزنامه سلام و شکایت وزارت اطلاعات از این روزنامه و توقیف آن به دنبال شکایت مزبور، خورده شد؛ توقیف این روزنامه برای معاندینی که سالها انقلاب حضرت روح الله هوای نفس کشیدن را از آنها گرفته بود، تبدیل به مستمسکی شد تا ضربه ای کاری بر پیکره آن وارد نمایند؛

 در ادامه این غائله روزنامه های دوم "خرداد"ی نقش آتش بیار معرکه را بخوبی ایفا کردند، همان روزنامه هایی که همصدا با اعضاء افراطی دفتر تحکیم وحدت از انبوه شهدای(!) دانشجوی این واقعه دم می زدند و با تیترهای دروغین و جنجالی چون‌ "کوی دانشگاه به خون کشیده شد" و همچنین "قتل حداقل 2 دانشجو در حمله نیروهای نظامی به خوابگاه قطعی است" و دهها مقاله و یادداشت و تیتر از این دست مردم عادی و دانشجویان ساده دل را تهییج می نمودند؛ آن روزها روزنامه هایی چون "خرداد" ، "بیان" ، "حیات نو" ، "بهار" ، "مناطق آزاد" ، "جامعه" و ... مبدل به تریبون رسمی آشوب طلبان شده بودند و خروجی های خبری و تحلیلی آنها با رادیو تلویزیون های صهیونیستی آن چنان مغایرتی با هم نداشتند؛ البته این رویه در تمام دوران 8 ساله زعامت مدعیان اصلاح طلبی بر دستگاه اجرائی به دقت دنبال شد، بطور مثال در ماجرای دستگیری جاسوسان اسرائیلی در سال 1379، روزنامه حیات نو در شماره 12 تیر و پس از اعلام رای دادگاه متهمان، در صفحه اول خود عکس مادر یکی از جاسوسان را به تصویر کشید در حالیکه به شدت می گرید و به درگاه خدا تضرع می نماید و به تعبیر دکتر علی مطهری کاری که روزنامه هایی چون کیهان و رسالت در مورد محکوم به اعدام شدن مجاهدین مسلمان مصری انجام می دهند، این روزنامه برای جاسوسان اسرائیل انجام داد!!!ر وزنامه های یاد شده که دقیقا از یک کمیته هدایت می شدند، آن چنان فضای سنگین آنارشیستی را بر جامعه حاکم کرده بودند که اگر فرد یا گروهی بر خلاف این فضا می خواست حرکت کند مورد شدیدترین تهاجمات و تخریب ها قرار می گرفت؛حملات گسترده به هاشمی رفسنجانی یکی از بارزترین نمونه های این لجن پراکنی ها بود؛ همان ها که در انتخابات نهم ریاست جمهوری هاشمی را حمایت می کردند چند سال پیش از آن از وی چنان غول بی شاخ و دمی درست کرده بودند که هر خواننده ای با مطالعه هجویات این توده روزنامه ها، نسبت به شخصیت هاشمی نفرت عجیبی پیدا می کرد علاوه بر آن، این هجوم رسانه ای وسیله ای بود برای درست جلوه دادن - و نه ماست مالی- کارهایی که غلط بودنشان اظهر من الشمس بودند که حمله شدید به تلویزیون بدلیل پخش مشروح کنفرانس برلین و نیز توجیه برگزاری جشنواره ایران زمین و همچنین حمله به مخالفین مخالفین ولایت فقیه و ... از این دست اقدامات بودند؛ البته گوشه ای از این سنخ توجیهات مطبوعاتی و تعویض جای خیر و شر را در همین ماجرای اخیر دست دادن خاتمی با خانم های ایتالیایی را شاهد بودیم ...

ادامه دارد...    از : سید مصطفی میرمحمدی از http://www.sepehrnews.ir/?p,5328

بحرین با حمایت زرسالاری جهانی و رضاخان از ایران به زور جداشد!!؟

یادداشت کیهان؛   بحرین باید به ایران برگردد!

بحرین بخشی از خاک ایران بوده است که در جریان یک زد و بند غیرقانونی میان شاه معدوم و دولت های آمریکا و انگلیس از ایران جدا شده است و امروزه اصلی ترین خواسته مردم بحرین بازگشت این استان جدا شده از ایران به سرزمین اصلی و مادری آن، یعنی ایران اسلامی است


 کیهان در یادداشت روز خود به قلم شریعتمداری آورده است : پنج شنبه هفته گذشته وزرای خارجه، دفاع و امنیتی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در پایان اجلاس سه روزه خود در ریاض، بار دیگر- و به روال چند ساله اخیر- با صدور بیانیه ای از ادعای مالکیت امارات متحده عربی بر جزایر سه گانه تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی حمایت کردند و از جمهوری اسلامی ایران خواستند از طریق مذاکره به اختلافات موجود درباره مالکیت این سه جزیره پایان دهد!

کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس- عربستان، کویت، امارات عربی متحده، بحرین، قطر و عمان- که سابقه تشکیل هیچیک از آنها به 100سال نمی رسد، به خوبی از حاکمیت قطعی ایران بر جزایر سه گانه و اسناد این حاکمیت بلامنازع باخبرند و حتی در دورترین افق های ذهن خویش هم نمی توانند تصور روزی را داشته باشند که این حاکمیت کمترین خدشه ای پیدا کند، بنابراین انگیزه آنها از تکرار این ادعای واهی و بی اساس هرچه باشد، احتمال خروج این سه جزیره از حاکمیت ایران نیست. پس ماجرا چیست؟
برای پاسخ به این سؤال، ابتدا باید به اسنادی که حاکمیت قطعی ایران بر جزایر سه گانه را نشان می دهد اشاره کرد؛
1- علاوه بر نقشه های متعددی که از دوران یونان باستان - قبل از میلاد مسیح- برجای مانده و در آنها از تمامی جزایر خلیج فارس با عنوان بخشی از سرزمین ایران یاد شده است، در سده های اخیر نیز تمامی نقشه های رسمی که از سوی کشورهایی نظیر انگلستان، فرانسه، روسیه، پرتغال، اسپانیا و... تهیه شده و به عنوان اسناد رسمی نگهداری می شوند، جزایر خلیج فارس- از جمله سه جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی- را بخشی از خاک ایران دانسته اند. از جمله دولت انگلیس که بیش از دو سده در منطقه حضور داشته و در مواردی نیز با دولت های وقت ایران درگیر بوده است، در مجموع 23نقشه رسمی از منطقه تهیه کرده که در تمامی آنها- بدون استثناء- جزایر سه گانه متعلق به ایران است.

2- در سال 1830کاپیتان جی.بی.بروکس GBBRUCKS از سوی کمپانی هند شرقی- وابسته به دولت استعماری انگلیس- نقشه ای رنگی از خلیج فارس تهیه می کند. در این نقشه رنگی که نسخه هایی از آن در وزارت خارجه انگلیس و مخزن اسناد سازمان ملل متحد نگهداری می شود، 3 جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی به رنگ خاک ایران ترسیم شده است. کاپیتان بروکس نزدیک به 12 سال برای تهیه این نقشه در منطقه خلیج فارس بود.

3- در سال 1835 «ساموئل هنل» از سوی دولت انگلیس مامور تعیین حدود کشورها در خلیج فارس می شود. هنل در نقشه خود یک خط فرضی در آبهای خلیج فارس ترسیم می کند که جزایر سه گانه در قسمت فوقانی- شمالی- این خط فرضی قرار داشته و متعلق به ایران دانسته شده است.

4- در ژانویه سال بعد- 1836- سرگرد «موریسن» جانشین ساموئل هنل، ماموریت او را پی می گیرد و پس از مذاکره با شیوخ خلیج فارس نقشه ای که به تایید آنها رسیده بود را تهیه می کند. در این نقشه، جزایر سه گانه در عمق بیشتری از قلمرو ایران قرار گرفته است.
5- در سال 1881 نیروی دریایی انگلیس بار دیگر نقشه ای از منطقه خلیج فارس تهیه می کند که در آن جزایر سه گانه و خاک ایران، رنگ مشترکی دارند.

6- در سال 1886 دایره اطلاعات دولت انگلیس نقشه ایران را با رنگ یکسان جزایر و خاک ایران تهیه کرده و در 12 ژوئن همان سال این نقشه از سوی وزیر مختار انگلیس در تهران به ناصرالدین شاه تحویل می شود.

7- در سال 1908، دولت ایران امتیاز استخراج خاک سرخ -سنگ آهن- ابوموسی را به ونگهاوس آلمانی می دهد که دولت انگلیس به دلیل تیرگی روابط خود با آلمان، به ایران اعتراض می کند، دولت انگلیس در اعتراض خود خواهان کسب امتیاز استخراج خاک سرخ برای شرکت های انگلیسی است یعنی تاکید بر حاکمیت ایران...
و از ده ها سند دیگر، از جمله احکامی که دولت های وقت ایران برای انتصاب حکام- استانداران- خود در بندرلنگه- که شبه جزیره یاد شده بخشی از آن بوده است- صرف نظر می کنیم.

8- اصلی ترین- و تنهاترین- سندی که امارات برای اثبات ادعای خود ارائه می کند نامه ای است که شیخ یوسف فرماندار ایرانی بندرلنگه در سال 1882 به شیخ حمید القاسمی حاکم راس الخیمه می نویسد و در آن به عنوان تعارف و ابراز ادب- که آن هنگام بسیار متداول بوده و در بسیاری از نامه های مشابه دیده می شود- نوشته بود؛ ابوموسی از آن شماست (یعنی در خدمت شما هستیم!)
نکته درخور توجه این که شیخ یوسف در ادامه همین نامه خطاب به حاکم راس الخیمه می نویسد «بلد لنجه بلدکم» یعنی شهر بندرلنگه هم شهر شماست و عجیب آن که اماراتی ها وقتی به این نامه استناد می کنند جمله اخیر را که به وضوح نشان می دهد جمله قبلی فقط یک تعارف بوده است، حذف می کنند!

9- در حقوق بین الملل و قوانین مربوط به مرزها و سرزمین ها، حاکمیت یک کشور بر یک منطقه از چند راه به اثبات می رسد. از جمله «مالکیت تاریخی»، حاکمیت موثر- یعنی افراشته بودن پرچم، نصب حکام، حضور نیروی نظامی و...- که تمامی این ملاک ها و معیارهای حقوقی از حاکمیت قطعی ایران بر جزایر سه گانه حکایت دارند.

10- در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، همراهی بحرین با سایر کشورهای عضو حساب جداگانه ای دارد، زیرا بحرین بخشی از خاک ایران بوده است که در جریان یک زد و بند غیرقانونی میان شاه معدوم و دولت های آمریکا و انگلیس از ایران جدا شده است و امروزه اصلی ترین خواسته مردم بحرین بازگشت این استان جدا شده از ایران به سرزمین اصلی و مادری آن، یعنی ایران اسلامی است و بدیهی است که این حق مسلم ایران و مردم استان جدا شده آن نباید و نمی تواند نادیده گرفته شود.

11- و اکنون با توجه به اسناد یاد شده که از حاکمیت قطعی و بلامنازع ایران بر جزایر سه گانه حکایت می کند، باید به این پرسش بازگشت که انگیزه اصلی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از طرح ادعای واهی حاکمیت امارات بر جزایر سه گانه چیست؟ و آیا این ادعا می تواند غیر از وحشت آنان از زلزله ای که انقلاب اسلامی بر حکومت های قرون وسطایی و غیرقانونی آنها انداخته است علت دیگری داشته باشد؟ تمامی دولت های یاد شده با دخالت مستقیم قدرت های استکباری شکل گرفته اند و مردم کمترین دخالتی در تعیین دولت، سیاستگذاری ها و تصمیم سازی های آن نداشته و ندارند. از سوی دیگر تمامی دولت های عضو این شورا در میان مردم خود به همکاری با رژیم صهیونیستی- و دستکم بی تفاوتی در مقابل جنایات این رژیم علیه مردم مظلوم فلسطین- متهم هستند. حاکمان دولت های یاد شده به خوبی می دانند که در عصر بیداری اسلامی- با الگوی انقلاب اسلامی- حاکمیت یک خانواده بر سرنوشت مردم و غارت ذخایر ملی، امکان پذیر نیست و از آنجا که لرزه منجر به فروپاشی رژیم های غیرقانونی خود را ناشی از الگوی جمهوری اسلامی ایران می دانند- و در این مورد حق دارند!- دشمنی با ایران اسلامی را به عنوان یکی از اهداف استراتژیک خود برگزیده اند... و چه گزینش خطرناکی، نه برای ایران، که برای ادامه حاکمیت خودشان.

دروغگویی وبی حیایی انسان راهم ازچشم دیگران می اندازدچه رسدبه...!

مطلبی که در روزهای گذشته و به دنبال انتشار فیلمهایی از حاج آقا(!)ی خاتمی که وی را در حال دست دادن با چند زن و دختر نیمه عریان ایتالیایی نشان میداد، محافل دوم خزدادی و بویژه شخص آقای خاتمی را بر آن داشت تا با اجرای عملیات ماس مالیزیشن ـ masmalization ـ(!) به هر نحو ممکن مانند دفعه های قبل قضیه را بخوابانند.

نخست دفتر بنیاد باران اطلاعیه داد که انتشار چنین فیلمهایی توسط فیلمبردار ایتالیایی با هر غرضی که بوده مخالف شرع است(!) و البته تکذیب هم می شود(!). بعد هم خبرگزاری انتخاب از قول آقای خاتمی نوشت:"«آنجا آنقدر شلوغ بود که اگر اتفاقی هم افتاده من یادم نمی آید !!»"  بعد حاج آقای خرازی اطلاعیه دادند که در بین جمعیت زیاد گاهی اوقات کنترل از دست آقای خاتمی در می رفته است(!)  و در آخر مطبوعات و سایتهای دوم خردادی سکانس آخر نمایش ماس مالیزیشن رو بازی کردند و تیتر زدند که اینها مونتاژ شده و اله و بله...

نمونه 1       نمونه 2         نمونه 3        نمونه 4

از این نمونه ها زیاد می توانید پیدا کنید. این وسط این انگشترو از کجاشون درآوردن خدا می دونه! اما در این میان کسی به نظرات شخص فیلمبردار توجهی نمیکند. اما من از قول خبرگزاری انتخاب(خبرگزرای منتسب به حسن روحانی) متن ترجمه شده حرفهای فیلمبردار ایتالیایی را می نویسم:

         "من در شهر اودین که شهری کوچک در شمال شرقی ایتالیا است زندگی می کنم. از قضا این مکانی است که حدود یک ماه پیش به صحنه دست دادن های معروف آقای خاتمی تبدیل شد، اما در آن زمان هیچ کسی به این موضوع توجه نکرد تا زمانی که توجه روزنامه های ایران و مطبوعات جهان را به خود جلب کرد.در روز مورد نظر چندین فیلمبردار و عکاس روی آقای خاتمی زوم کرده بودند. گزارشگران، سیاستمداران، اشخاصی گمنام و چهار زن در صف بدرقه آقای خاتمی حضور داشتند. همه حاضران در محل و حتی خود من که چند سانتیمتر دورتر از آقای خاتمی بودم حرکات وی را مشاهده کردیم و از این صحنه ها فیلمبرداری شد.زمانی که ویدئوهای خود را برای اولین بار تماشا کردم و تصمیم گرفتم که آن را بر روی یوتیوب (سایت اشتراک قطعات ویدئویی) قرار دهم از این موضوع خبر داشتم که این یک نوع ریسک است اما فکر نمی کردم که واکنش ها تا به این حد باشد.هم اکنون سخت در تلاشم همه فیلم هایی که در جریان دیدار خاتمی از ایتالیا و بعد از آن جمع آوری کرده ام در اینترنت قرار دهم.من با افرادی که فکر می کنند این اخبار واقعا صحت دارد هم نظر هستم."

اما در این میان ذکر چند نکته نیز حائز اهمیت است:
1- تناقضاتی که در حرفهای دوم خردادی ها مشهود است نشانگر آن است که آنها خود هم نمی دانند تکذیب کنند یا توجیه!
2- این فیلم توسط یک فیلمبردار ایتالیایی در اینترنت قرار داده شده، و خود آن شخص هم در این سایت آن را تایید کرده. حالا چه دلیلی دارد که نامبرده بیاید و فیلم آقای خاتمی را مونتاژ کرده و روی شبکه مجازی قرار دهد.؟!
3- اصلا اگر بر فرض محال باور کنیم که فیلم مونتاژ است، من می خوام از آقای خاتمی سوال کنم که کجای فیلم مونتاژ شده؟
آیا شما مونتاژ شده اید، یا آن دختران مونتاژ شده اند، یا که نه در این فیلم بوسیله تکنیکهای فتوشاپ دختران نیمه عریان شده اند، شاید هم دست شما مونتاژ شده، نه! حتما عبا و عمامه تان مونتاژ شده ...
4- در آخر می خواهم آقای خاتمی را که 8 سال آزگار سکاندار پایگاه تشیع در جهان اسلام بوده اند با رئیس جمهور خیلی بد(!) کنونی مقایسه کنم؛ که در تمامی دیدارها حتی در شرایط اضطراری بر رعایت مسائل شرعی و فرهنگ ایرانی تکیه دارد. عکس معروفی از احمدی نژاد که نماد سادگی اوست همراه با سه عکس دیگر در یکی از پایگاههای اینترنتی ترکیه منتشر و مورد استقبال و تمجید بسیاری از مسلمانان این کشور قرار گرفته است...

منبع:http://armanedalat.blogfa.com/post-2.aspx

سودای قدرت دوم خردادی ها

بازار داغ بهانه گیری اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس هشتم

جماعت داعیه دار اصلاحات در ایران هر از گاهی که البته روز به روز دایره ی آن گسترده تر و شامل چهره‌ها‌ی شاخص و رهبران آنها نیز می‏شود، با موضع گیری‌ها‌ی عجولانه و اظهار نظرهای تهی از استدلال، چنان نسبت به برخی تصمیم گیریهایی که چندان به مذاقشان خوش نمی‏آید واکنش نشان می‏دهند که پس از مدتی و با آشکار شدن دلایل این تصمیم گیریها و نیز ابعاد مثبت آن، به ناچار به گوشه ای خزیده و با به راه انداختن جنجال‌ها‌ی حاشیه ای، سعی در هدایت افکار عمومی به مسیر دیگری دارد.
یکی از این دست موارد که تعداد آنها به شمارش نمی‏آید، اعتراض‌ها‌ و موضع گیریهای این قوم همیشه معترض به زمان و نیز نحوه ی انتخابات مجلس هشتم می‏باشد.
شاید اگر کسی چندان اطلاع دقیقی از آرایش جریانات سیاسی کشور و نیز فعالان این عرصه نداشته باشد، دلایل و استدلال‌ها‌ی افراد منتسب به جریان اصلاح طلبی را که در ژورنال‌ها‌ و جراید اجیر شده ی خود در مخالفت و اعتراض به زمان انتخابات مجلس هشتم منتشر شده، بخواند، مطمئناً این اظهار نظرها را بیشتر شبیه یک لطیفه و جوک می‏پندارد تا مخالفت‌ها‌ی رسمی یک جریان سیاسی که خود را داعیه دار مدرنیته و شعارهای دهان پرکن می‏داند.
شاید باور کردن این موضوع برای کسانیکه در سپهر اندیشه و تفکر خویش درک درستی از مسائل مختلف سیاسی کشور دارند، سخت باشد که مرتضی حاجی یعنی مدیر بنیادی که رئیس و بانی آن به واسطه ی شعار گفتگوی تمدن‌ها‌یش دائم در سفرهایی با موضوعیت این شعار به سر می‏برد، دلیل خود برای مخالفت با زمان انتخابات مجلس هشتم در 23 اسفند را سوء استفاده ی جریان مقابل از فضای معنوی آن هنگام جامعه به واسطه ی ایام اربعین حسینی بر می‏شمرد. و یا اینکه آن دیگری مجلس به لباس پیامبر که مصادیق مدرنیته را فقط گردش در چت روم‌ها‌ و وبلاگری می‏داند، با احساس یک توهم توطئه، این زمان را به این دلیل مناسب برای انتخابات نمی‏داند که به دلیل تعطیلات سال جدید مردم فرصت و وقت و یا انگیزه ی پیگیری نتایج انتخابات و تخلفات صورت گرفته!!! در آن را نخواهند داشت، ضمن اینکه نزدیکی به زمان سال جدید و شوق و اشتیاق مردم باعث عدم اشتیاق آنها برای استماع برنامه‌ها‌ی تبلیغاتی کاندیداها شده!! و در نتیجه انتخاب پرشوری صورت نخواهد گرفت.
این قبیل استدلالات- بخوانید بهانه گیری‌ها‌- و موارد دیگری هر چند که در بدایت امر بسیار ناشیانه و تمسخر آمیز به نظر می‏رسند، اما دیگر اقدامات همراستا با این موج بهانه گیری و نیز اطلاع کذب رسانی آنها در جراید خود، خبر از دسیسه ی این قوم برای انتخابات آتی مجلس می‏دهد.
دیدارهای مکرر گروههای این جریان با‌ها‌شمی رفسنجانی که از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به ریاست شهربانو امانی شروع شد و در ادامه گروههای دیگر را نیز در برگرفت، و اعلام این موضوع به عنوان تیتر درشت در جراید مذکور که خواست این گروهها از‌ها‌شمی، تلاش وی برای سلامت و صحت برگزاری انتخابات است، از جنگ تبلیغاتی و رسانه ای این جریان با نهادهای ذی ربط در برگزاری انتخابات خبر می‏دهد.
این عده که با راه انداختن چنین تبلیغات تهاجمی در صدد تأیید صلاحیت عده ای معلوم الحال هم کیش خود توسط شورای نگهبان هستند، هدف دیگری را نیز دنبال می‏کنند که به نظر می‏رسد مراد اصلی آنها از این جنگ تبلیغاتی همین باشد.
این جماعت که همواره در توجیه شکست‌ها‌ و ناکامی‌ها‌ی خود انگشت اتهام را به سوی دیگران نشانه می‏روند، اینبار گویا خود به خوبی درک کرده اند که هیچ جایگاهی در نزد مردم به واسطه ی عملکرد گذشته ی خود و نیز فعالیت‌ها‌ی مستمر و مورد قبول دولت نهم و مجلس هفتم در خدمت رسانی و برآورده کردن مطالبات مردم، ندارند اکنون با تلاش برای ایجاد توهم توطئه در سلامت انتخابات در فضای سیاسی کشور، به نوعی درصدد توجیه شکست احتمالی خود در انتخابات مجلس هشتم هستند، تا اینبار نیز دلایل شکست خود را در جای دیگر نشان دهند.
در توجه جدی و حساسیت مردم نسبت به تحولات سیاسی جامعه هیچ شکی نیست و دلیل این ادعا، دگرگونی‌ها‌ی اساسی در نظام مدیریتی و اجرایی کشور به واسطه ی عقاید برآمده از سلیقه ی مردم در انتخابات است. مردمی که نه تنها تعطیلات عید نوروز و نیز ایام سوگواری سالار شهیدان نمی‏تواند توجه آنها به مسائل سیاسی کشور که با منافع و مطالبات آنها گره خورده است، را تحت الشعاع قرار دهد، بلکه سالهای اولیه ی، انقلاب و فضای خاص آن زمان جنگ تحمیلی که مراتب حساست زا تر از عید نوروز هستند، نیز نتوانست عزم و اراده ی مردم را نسبت به این مهم تحت الشعاع قرار دهد.
باید گفت که همانطور که پیشتر اشاره شد، جریان دوم خرداد نیز همانند اقدامات و غوغا سالاری‌ها‌ی دیگر خود، از این اقدام نیز طرفی نخواهد بست و مطمئناً دست و پا زدن در باتلاق باعث فرونشستن و غرق شدن سریعتر آنها خواهد شد.


انتهای پیام/ شناسه: 5341   منبع: http://www.sepehrnews.ir/?p,5341

خاتمی یک میلیونیم سیدحسن نمی ارزد/اصلاخاتمی باید خلع لباس شود

جامعه جهانی متحیر از مقایسه خاتمی با نصرالله!؟

(مصاحبه با یکی از پنج هزار طلبه مخالف بی شرمی ها و گناهکاریهای خاتمی)  

ماجرای دست دادن سید محمد خاتمی با تعدادی از دختران و زنان ایتالیایی در جریان سفر وی به این کشور، سرانجام با واکنش گسترده طلاب قم مواجه گردید. این در حالیست که پس ازانتشار تصاویر و فیلم هایی از خاتمی که در حال دست دادن با زنان و یا هم نشینی تنگاتنگ با یک گزارشگر زن تلویزیونی با ظاهری زننده مشاهده می شد، بسیاری از کاربران در پیامهای ارسالی از عدم واکنش روحانیت در قبال این قضیه اظهار تأسف می کردند.

  با این حال، پس از تجمع طلاب مشهدی مقابل دادگاه ویژه روحانیت، در قم نیز طومارهایی خطاب به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و دادگاه ویژه روحانیت با امضا بیش از 5 هزار تن از طلاب و فضلای حوزه آماده تقدیم است. این درحالیست که این اقدام گسترده از سویی با "بایکوت رسانه ای" روزنامه های طیف دوم خرداد مواجه شده و از سوی دیگر برخی سایتها که تبحر ویژه ای در چرخش های ناگهانی داشته و اغلب می کوشند جهتگیریهای رسانه ای را با سیاست "یکی به نعل و یکی به میخ" تنظیم کنند، با اهانت به هزاران نفر از طلاب امضاکننده طومارها، از آنان به "تندرو" یاد کرده اند.

 یکی از امضاکنندگان این نامه در گفتگو با رجانیوز، ضمن تأکید بر اینکه در تهیه و امضاء این طومارها، هیچ  غرض سیاسی وجود نداشته و تنها انگیزه موجود ادای تکلیف دینی و فرهنگی است، افزود: اگر در پس زمینه این حرکت، سیاسی کاری نهفته بود، صدها مشکل سیاسی و فرهنگی در دولت گذشته موجود بود که تنها برای حفظ نظام، سکوت به خرج داده بودیم کمااینکه، اکثر شخصیت های نظام نیز به همین دلیل از علنی کردن مکرر انتقادات موجود، پرهیز می کردند.

  حجت الاسلام حسین دوست با اشاره به اینکه آقای خاتمی در حال حاضر مسئولیت خاصی ندارد و بنابراین دلیلی برای سکوت نیز وجود ندارد، خاطرنشان ساخت: ما تنها می خواهیم شأن روحانیت که در طول تاریخ اسلام، محفوظ مانده، همچنان محفوظ بماند اما جای تعجب و تأسف عمیق از عدم برخورد با دست اندازان به این جایگاه از سوی مراجع ذیصلاحی که در قبال آن سکوت کرده اند، وجود دارد.   وی با تأکید بر اینکه هیچ مبلغ، کشیش و حتی موبد زرتشتی نیز حاضر نیست در کنار یک زن با آن وضع زننده بنشیند، اظهار داشت: آیا نباید یک روحانی احترام لباس خود را حفظ کند؟ آیا این فرد مصونیت ویژه ای دارد؟  حسین دوست همچنین با مبهم دانستن انگیزه خاتمی از سفر به کشورهای خارجی و منابع مالی تأمین کننده مخارج این سفرها، افزود: اگر کسی توان صیانت از لباس مقدس روحانیت را ندارد یا باید از این سفرها پرهیز کند و یا بدون لباس روحانیت در این مجامع حاضر شود.

  این امضاکننده طومار 5 هزار نفره، با اشاره مجدد به هم نشینی زننده خاتمی با گزارشگر زن ایتالیایی و وجود تعداد زیادی دوربین در مقابل وی و مخابره این تصاویر به دنیا، اظهار داشت: جامعه جهانی متحیر است که آیا سید حسن نصرالله را باید در این لباس ببیند یا کسی که با زنان مصافحه می کند و در وضعیتی زننده کنارشان می نشیند. وی همچنین گفت: آقای خاتمی از این رفتار خود اظهار تأسفی نکرده اما اگر چنین کاری هم انجام دهد، آبرویی که از لباس تشیع رفته را باز نمی گرداند. این لباس به اندازه کافی در میان دنیای استکبار و وهابیت دشمن دارد.   حسین دوست با اظهار تعجب از سخنان خاتمی در شیراز که نسبت به برهنگی زنان در غرب انتقاد کرده بود، گفت: این اظهارات که در تغایر با رفتار گوینده آن است، چه معنا و مصرفی می تواند داشته باشد؟ آیا پس از 8 سال ریاست جمهوری متوجه این مسائل شده اند یا طی این مدت اخیر، وجود و ماهیت ز زنان تغییر پیدا کرده است؟!

  این امضاکننده طومار با انتقاد از روزنامه هایی مثل جمهوری اسلامی، حزب الله و سایت بازتاب که در مقابل بوسیدن دست معلم 70 ساله کلاس اول رئیس جمهور از روی دستکش، فریاد "وااسلاما" سر داده ولی در قبال قضیه اخیر سیاست سکوت و یا دفاع را برگزیده اند، تأکید کرد: گاهی اوقات افرادی که ملبس به این لباس نیستند در تقید به ارزشها بسیار پایبندتر عمل می کنند. اطرافیان آقای احمدی نژاد و روحانیون مرتبط با وی چنانچه خطایی نیز سر بزند، داعیه دفاع از آن را ندارند و این نشانه ولایت پذیری آنان است اما "فاضل میبدی" برای توجیه و تطهیر خاتمی، دست به کار تغییر احکام الهی شد.   وی با اشاره به عکسی از رئیس جمهور که در آن یک زن اندونزیایی عضو دولت قصد دست دادن با وی را دارد، اظهار داشت: رئیس جمهور، هم اظهار احترام کرده و هم به طرف مقابل فهمانده است که چنین چیزی در آداب ما نیست. این درحالیست که در یکی از 4 مورد، زن ایتالیایی برای مصافحه با خاتمی دست دراز می کند و وی نیز با وی دست می دهد اما در سایر موارد، وی خود به استقبال زنان می رود.

  حسین دوست در پایان با تأکید بر اینکه، این اعتراض رنگ سیاسی ندارد و با موارد مشابه در هر پست و مقامی نیز برخورد خواهد شد، افزود: تصور می کنم هیچ روحانی و مسلمانی نمی تواند نسبت به اینگونه حرکات اباحی گرانه که از چندین سال قبل آغاز شده بی تفاوت باشد و اعتراضی نداشته باشد و دادگاه ویژه روحانیت و جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم نیز باید به طریق اولی اقدام کرده و نظرات خود را به صورت شفاف و قاطعانه اعلام کنند .

منبع:http://bultannews.com/index.php?option=com_content&task=view&id=891&Itemid=43

مسوول پیگیری"شکایت5هزار طلبه"ازخاتمی:اوازلباس مقدس روحانیت خارج شود

مسوول پیگیری "شکایت 5 هزار طلبه" از خاتمی، به انصارنیوز گفت: بعضی تلاش دارند حرکت ما در شکایت از خاتمی را سیاسی جلوه دهند، در صورتی که این حرکت، سیاسی نیست و موضعی کاملا دینی و عقیدتی برای صیانت از لباس مقدس روحانیت دارد.

حجت‌الاسلام علوی درباره خبر نادرست سایت فیلترشده محسن رضایی گفت: سایت آقای رضایی در بین کاربران اینترنت به عنوان یک "سایت کذاب" شناخته می‌شود، و در مورد مطرح شده باید گفت، بخشی از امضاهای این طومار در نمازخانه مدرسه فیضیه بوده و علمای بزرگواری که این طومار را دیدند اذعان داشتند که امضای آن و مقابله با این اعمال حرام وظیفه هر مسلمانی است به ویژه طلاب حوزه‌های علمیه که پاسداران اسلام هستند.

علوی گفت: حداقل درخواست از آقای خاتمی این است که اگر می‌خواهد به سفرهای خارجی برود، به دلیل این که نمی‌تواند حرمت لباس روحانیت را حفظ کند، از لباس روحانیت خارج شود. وی سفرهای خاتمی را سفرهایی بی‌اثر دانست و با اشاره به مفاسد سفرهای خاتمی به امریکا و ایتالیا ادامه داد: اگر ایشان در این توهم هستند که سفرهایشان، سفرهای مؤثری برای تبلیغ اسلام است؛ گزارشی از اثرات آن به جامعه روحانیان داده شود، تا مسایل مشخص شود.

مسوول پیگیری "شکایت 5 هزار طلبه" از خاتمی گفت: کشیش‌های مذهبی و حتی مبلغان آتش‌پرستی هم آن قدر برای لباس دین خود تقدس قائل هستند که در کنار زنان نیمه‌عریان قرار نگیرند و با آنان دست ندهند.

وی در پایان از این که نهادهای مسؤول برای برخورد با عامل این اعمال حرام، اقدامی صورت نداده‌اند اظهار تاسف کرد و گفت: حتی عذرخواهی و پشیمانی آقای خاتمی سودی ندارد چرا که ضربه‌ای که می‌خواستند به دین و لباس روحانیت بزنند، زدند.

منبع:http://www.ansarnews.com/?usr=news/detail&nid=1329

دوم خردادی ها با بیانات محمدشون برآشفتند...

واکنش معین به اظهارات خاتمی در یک جلسه خصوصی

معین، هیچگاه منتظر توصیه و یا تکلیف مقام و مرجعی نبوده‌ است و از این پس با همان معیار قبلی عمل خواهد کرد. به گزارش فارس دفتر ارتباطات مصطفی معین، در بیانیه‌ای که خصوص شایعاتی که درباره‌ی انتخابات صادر شده آمده است: با گذشت دو سال از انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری و در آستانه انتخابات مجلس‌هشتم، متأسفانه شاهد گسترش شایعه‌پراکنی و برخوردهای غیر‌ اخلاقی و غیر‌اسلامی در فضای سیاسی کشور و انتشار هماهنگ آنها از رسانه ملی و برخی مطبوعات هستیم. اکنون حسب نظر ایشان یادآوری نکاتی در این زمینه به منظور آگاهی ملت شریف ایران ضروری است.در بخش دیگری از این بیانیه آمده است:حضور یا عدم حضور ‌معین در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی همواره با توجه به آمادگی و احساس مسئولیت خود ایشان برای خدمات صادقانه به مردم و آرمان‌هایی چون آزادی، عدالت و مردم‌سالاری و با توجه به خواست افکار عمومی و خرد جمعی بوده است و هیچگاه منتظر توصیه و یا تکلیف مقام و مرجعی نبوده‌ است و از این پس هم با همان معیار قبلی عمل خواهد کرد.

 بیانیه در ادامه می‌افزاید: رعایت اخلاق سیاسی و قدرشناسی از شخصیت‌های مردمی اصیل و با سابقه روشن، وظیفه‌ای برای تقویت منافع ملی است و هرگونه تفرقه‌افکنی و سلب اعتماد در میان آنان نشان از اقتدار‌گرایی، محدود‌نگری و نا‌آگاهی دارد، تاکید بر بکارگیری شیوه‌های اخلاقی و پرهیز از رفتارهای مبتنی بر عوام‌فریبی و ایجاد سوء‌تفاهم، همواره از اصول مورد نظر آقای دکتر معین بوده است.

 دفتر معین در ادامه آورده است: ارزیابی و تحلیل علمی و دقیق عملکرد گذشته و بر پایه آن ائتلاف گسترده نیروهای پایبند به اصلاحات عمیق اجتماعی، گامی به پیش و ضرورتی فراتر از مصالح فردی، گروهی و حزبی است.در پایان بیانیه نیز آمده است: معیار اصلی ائتلاف اصلاح‌طلبان باید دفاع از حقوق اساسی شهروندان و در راس آن حق‌تعیین سرنوشت و ایجاد تضمین برای برگزاری انتخاباتی آزاد، سالم و همراه با رقابتی عادلانه در جهت توسعه همه‌جانبه و پیشرفت کشور باشد.گفتنی است پیش از این روزنامه اعتماد ملی بخشی از اظهارات سید محمد خاتمی در یک جلسه 10 نفره را نقل کرده بود که وی کاندیداتوری معین در انتخابات ریاست جمهوری و شعارهای وی را یک اشتباه خوانده بود.پس از انتشار این خبر، دفتر سید محمد خاتمی نسبت به تکذیب آن اقدام کرد اما روزنامه اعتماد ملی بر صحت خبر انتشار یافته و موثق بودن منبع خبر تأکید نمود.منبع:http://sharifnews.ir/?23399