گندهای خاتمی طرفداران آتیشی او را هم به نقد تند از او واداشته است:
انتقاد عباس عبدی از خاتمی!؟
عباس عبدی، عضو سابق حزب مشارکت در نوشته ای ضمن تقبیح آسیب فردی- اجتماعی «دروغگویی»، تلویحا از سیدمحمد خاتمی در جریان تکذیب دست دادن با زنان ایتالیایی و اشتباه خواندن کاندیداتوری مصطفی معین در انتخابات ریاست جمهوری انتقاد کرد.
به گزارش رجانیوز، در این نوشته که در وب سایت شخصی عبدی و یکی از هفته نامه های طیف دوم خرداد منتشر شد، آمده است: «حتی کسانی که در پی درانداختن طرحی نو برای جامعه، و خواهان تقویت و رواج اخلاق محمدی(ص) که از مهم ترین ارکانش صداقت و پرهیز از دروغگویی است، بودند، اکنون راهی را می روند که مخالفان چنین اخلاقی جاده آن را بیش از پیش صاف کرده اند، جاده ای که جز به قلب آتش راهی ندارد.»
عبدی که پیش از این به عنوان یکی از اعضاء هیئت مدیره موسسه نظرسنجی آینده به همراه گرانپایه و قاضیان به اتهام جاسوسی با پوشش نظرسنجی محاکمه و بازداشت شده بود، در تشریح «مراتب دروغ» ضمن ارائه یک مثال می افزاید: «دروغ مراتبی دارد. فرض کنید که پولی گم شده است و آن را فرد «الف» سرقت کرده است. اما هیچ کس جز آن فرد و خدا اطلاعی از این ماجرا ندارد. انکار سرقت از جانب این فرد «دروغگویی» و عملی رذیلانه است و بی تردید این «دروغگویی» بدتر از آن عمل سرقت است. اما در هرحال هیچ کس نمی تواند با اطمینان وی را سارق و در نتیجه دروغگو بداند، تنها خداست که از حقیقت امر آگاه است. چنین دروغی از حیث اینکه میان فرد و جامعه پرده دروغگویی را ندریده است، در مراتب پایین دروغگویی است.
حال فرض کنید که فرد مالباخته خودش دیده است که فرد «الف» اموال او را سرقت کرده و سارق هم می داند که مالباخته از حقیقت ماجرا آگاه است. اما باز هم دروغ می گوید. این مرتبه رذیلانه تری از فعل دروغ است. حال اگر فیلم فعل فرد ثبت و ضبط شده باشد و اموال مسروقه هم نزد سارق کشف شود و افراد متعددی هم به این سرقت شهادت دهند و اثر انگشت فرد هم باقی مانده باشد و هر شاهد دیگری که به ذهن آید وجود داشته باشد، با این حال فرد انکار کند، در این صورت دروغگویی به شدیدترین مرتبه اش رسیده است و چنین فرد در حضیض اخلاقی قرارگرفته و جامعه ای هم که فاعل این فعل (دروغگویی) به این فضاحت را با تمام توان محکوم نکند، در همان سراشیبی اخلاقی قرار دارد، بدتر از این نوع دروغگویی، توجیه اخلاقی آن برحسب مصلحت است و بدتر از بی تفاوتی جامعه در برابر چنین دروغی، دفاع از دروغگو با لطایف الحیل است.»
انتقاد تلویحی این عضو سابق شورای مرکزی حزب مشارکت از سیدمحمد خاتمی و اظهار گلایه با ذکر این کنایه که «با وجود ثبت و ضبط شدن فیلم سرقت یک سارق چنانچه وی باز هم بر عدم سرقت اصرار داشته باشد، دروغگویی در شدیدترین مرتبه اخلاقی آن قرار دارد»، در حالی صورت می پذیرد که خاتمی به رغم انتشار فیلم دست دادن وی با زنان ایتالیایی، این خبر را به کلی تکذیب کرده بود.
دفتر خاتمی همچنین پس از انتشار اظهارات وی در روزنامه متعلق به مهدی کروبی که ورود مصطفی معین به جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری و شعارهای مطرح شده از سوی او را، یک «اشتباه» خوانده بود، نسبت به تکذیب این اظهارات اقدام کرد اما روزنامه مذکور بر موثق بودن منبع خبر و طرح حتمی چنین سخنانی از سوی خاتمی تاکید نمود.
سخنگو و قائم مقام حزب کارگزاران سازندگی و عضو شورای هفت نفره جبهه اصلاحات و از نزدیکان فامیلی و سیاسی آقای هاشمی، در مصاحبه با نشریه داخلی حزب موتلفه اسلامی گفت: ما به عنوان حزب کارگزاران با برداشتی که از دین، مکتب و تجربه بشری داریم، به این نتیجه رسیدیم که اسلام با مشی لیبرالیسم سازگاری دارد / اسلام، نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ندارد. |
سقوط حزب کارگزاران سازندگی؟! |
سخنگو و قائم مقام حزب کارگزاران سازندگی و عضو شورای هفت نفره جبهه اصلاحات و از نزدیکان فامیلی و سیاسی آقای هاشمی، در مصاحبه با نشریه داخلی حزب موتلفه اسلامی، به تشریح مواضع نظری حزب متبوع خود در عرصههای گوناگون پرداخت. حسین مرعشی که با نشریه "ذکر" گفتوگو میکرد، در اعلام مواضعی بیسابقه، اعلام کرد که گروه متبوعش پس از مطالعات فراوان به این نتیجه رسیدهاند که "اسلام، نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ندارد"، همانگونه که نظام پزشکی و مهندسی ندارد و اقتصاد اسلامی نیز وجود ندارد. در این مصاحبه میخوانیم: مرعشی: ما به عنوان حزب کارگزاران با برداشتی که از دین، مکتب و تجربه بشری داریم، به این نتیجه رسیدیم که اسلام با مشی لیبرالیسم سازگاری دارد تا با مشی دولت سالار و سوسیالیستی. سوال: آقای مرعشی، شما میگویید حتما از میان لیبرالیسم و سوسیالیسم باید یکی را برای مدیریت جامعه انتخاب کرد، خاطره شعار اول انقلاب در ذهن زنده میشود که نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی چرا که دو قدرت حاکم جهانی در آن مقطع و کشورهای وابسته به خود را با این دو گرایش مدیریت میکردند و مدعی بودند که هر کدام از توانایی بیشتری نسبت به مکتب دیگر برخوردار است. جمهوری اسلامی آمد تا این تابو را بشکند که نه لیبرالیسم و نه سوسیالیسم. اما وقتی که شما اینگونه بحث میکنید که بهترین و کارآمدترین نظام سیاسی تجربه شده و برگرفته از عقل جمعی بشر برای مدیریت جوامع، لیبرالیسم است این سوال در ذهن ساخته میشود که تا به حال به این فکر نیفتادهاید که جمهوری اسلامی خود یک مکتب جدید است و مدعی ایدئولوژی مدیریت جوامع بر اساس اصول ناب اسلامی و انسانی. چرا سعی نکردید تا پارامترها و مدیریت اسلامی را کشف و استخراج کنید و بر این اساس به لیبرالیسم پناه نبرید؟ چرا موتلفه این کار را نکرده است. ما اصلا معتقد نیستیم اسلام نظام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد. همانطور که نظام پزشکی ندارد. شما خودتان شخصیتی هستید که سالها فعالیتهای اقتصادی داشتید و بهتر از هر کسی میتوانید به سمت کشف نظام اقتصادی حرکت کنید. نه ما قائل به این که اسلام نظام اقتصادی دارد، نیستیم. اسلام دین هدایت است. همانطور که نظام مهندسی ندارد نظام اقتصادی هم ندارد. اقتصاد اسلامی را اعتقاد ندارید؟ خیر در اسلام به هیچ عنوان اقتصاد اسلامی وجود ندارد. اعتقاد ندارید یا اینکه اسلام در این زمینه حرف ندارد؟ نه اسلام، احکامی در زمینه حوزه اقتصاد دارد. احکام که در حوزه قضا و قضاوت هم دارد. اما "نظام قضایی ندارد". اسلام تنها احکام اقتصادی دارد و نه نظام اقتصادی. جمهوری اسلامی شکل گرفت تا این نظامها بر اساس احکام دین تدوین شود. اگر قرار بود که 1400 سال پیش نظامهای مدیریتی در حوزههای مختلف برای امروز ما تدوین شده باشد که دیگر چه زحمتی ما باید میکشیدیم؟ نظام مجموعهای از نهادها و روابط میان این نهادهاست. این در اسلام نیست. البته شان اسلام هم نیست که همچنین مسایلی را داشته باشد. چون نظامها متناسب با تجربه و تجمع عقل بشر در حال تغییر و تحولاند. یعنی چی در شان اسلام نیست که دارای نظام خاص خود باشد؟ یعنی اسلام دین هدایت است. این هدایت یک نرمافزار است که برای تجلی و به منصه ظهور رسیدن به سختافزارهایی متناسب با مقتضیات روز نیاز دارد. اسلام دینی ابدی است. یک اصولی و حدودی را تعریف میکند که بشر در چهارچوب آن حدود خودش اقدام کند. اما مقتضیات زمان و مکان هم هست. بحث مقتضیات مطرح نیست. به هر حال اساساً اسلام نظام اقتصادی ندارد. آقای مرعشی جواب سوالم را ندادید که آیا اسلام نمیتواند نظام اقتصادی داشته باشد؟ به هیچ عنوان اسلام نمیتواند نظام اقتصادی داشته باشد. مگر امام جعفر صادق متخصص روابط پول و بانک بود که بیاید در این حوزه وارد شود و نظام اقتصادی معرفی کند. پس جایگاه اجتهاد در کجاست؟ اجتهاد وظیفه دارد تا به بررسی قواعد دستساز بشر بنگرد تا اگر با احکام دینی مغایرت نداشت آن را تایید کند. فقط تایید و تکذیب قوانین بشری و انسانی در حوزه اجتهاد میگنجد؟ اصلا اجتهاد در حوزه فقه مفهومی نیست که شدنی باشد. برای مثال در مورد ساختمان شما قصد دارید ساختمانسازی کنید میخواهید تیرآهن را جوش دهید آجرچینی کنید ... آقای مرعشی ساختمان ساختن فقط یک سختافزار ساختن است. نخیر. محاسباتش هم به عنوان نرمافزار محل بحث است. ساختمانسازی یک نظام فنی مهندسی است. اگر جایی احساس کردند که برای تطبیق با اسلام و اینکه آیا مغایرتی دارد یا ندارد، باید بیایند و از کارشناس سوال کنند. نگاه شما در حوزه دین هم یک نظام دموکراتی و فنسالارانه است. حتما چنین است. اسلام نظام پزشکی هم ندارد. اما درباره بهداشت تاکید کرده و گفته که نظافت خوب است. اما اسلام کلیاتی درباره همه مسایل نظیر بهداشت، قضاوت، اقتصاد و سیاست و ... دارد؟ بله قواعد و کلیاتی که فقط خواسته بشر را هدایت کند. اما زندگی در این دنیا، زندگیای است که نظام اقتصادی، نظام بانکی همگی دستاورد و تجارب بشری است. آقای مرعشی از تجارب دولت نبوی و علوی و احادیث، روایات، احکام و مستندات دینی نمیتوان نظامهای اسلامی را استخراج کرد؟ در صدر اسلام که رسول (ص) در جزیره العرب حکومت میکردند جزیره العرب آن روز پول ملی نداشته است... در همه جوامع، پیشرفت و تحول در آن روزها بود در همه جوامع با گذشت زمان شکل گرفته که ادعای جالبی برای مدعیان نمیتواند باشد. دقت داشته باشید که در آن مقطع درهم و دینار واحد پول مردم ایران بوده است اسلام نظام اقتصادی نداشت. چه کسی میگوید اسلام نظام اقتصادی داشته است. تاکیداتی درباره خمس و زکات دارد اما نظام اقتصادیای مشخص نمیشود. آقای مرعشی اینکه میگویید یک دستاورد بشری است. این دستاورد بشری هم محصول تجمیع عقل بشری است. اما این عقل بشری را هم اسلام به آن توجه داشته است. اسلام دستوراتی دارد. اما وقتی سخن از معامله میشود تاکید میکند حق نداری اشکالات جنسیت را بپوشانی، اگر این کار را کردی حرام است. اسلام مرزبندی میان حلال و حرامها را مشخص کرده است اما این حلال و حرامها دستورات احکام است. نظام اقتصادی که در جمهوری اسلامی با به عنوان یک گروه "مسلمان معتقد به لیبرالیسم" به دنبال اجرایی کردن آن هستیم هرگز نمیتواند با احکام اسلام مغایرت داشته باشد. ربا حرام است ولی آیا اگر من امروز به شما پولی بدهم و نرخ تورم روی پول من اثر بگذارد و زمانی که شما قصد پس دادن پول مرا داشتی پول ارزان شده باشد آیا باید مابهالتفاوت این پول را به من بدهی یا اینکه نه این مساله ربوی است یا نه؟ در حال حاضر بخشی از مجتهدین معتقدند دریافت مابهالتفاوت مبتنی بر نرخ تورم ربا نیست چرا که قرار نبود اصل پول ارزان شود. اجتهادی که شما روی آن پافشاری میکنید تحقیق درباره همین مسایل است اما اینها را نمیتوان نظام اقتصادی دانست. نظام اقتصادی یعنی اینکه شناخت چگونگی صادرات و واردات، بررسی قوانین حاکم بر بنگاهها، چگونگی تعیین دستمزد، مشخص شدن چگونگی سود، روابط بین مجموعه نهادها، شناخت جایگاه دولت، مالیات در اقتصاد و ... بالاخره باید نهاد و مرجعی باشد که روابط این چنینی را بر اساس همان اصول و میزانهای اسلامی مورد سنجش قرار دهد تا با احکام دینی مغایرت نداشته باشد. بله به همین دلیل ما معتقدیم که وجود شورای نگهبان برای یک نظام دینی لازم است. در یک نظام دینی هر چقدر لیبرالها هم بستر فعالیت داشته باشند، ما معتقدیم که باید شورای نگهبان وجود داشته باشد که مصوبات را با احکام اسلامی مطابقت کند |
24 تیر ؛ ولادت ولایت |
خبرگزاری مهر - 24 تیر ماه سالروز ولادت بزرگ مردی است که امروز رهبر امت بزرگ و متحد اسلام است، رهبری که امروز شصت و نهمین بهار زندگی خود را آغاز می کند. "یک نفر را مثل آقاى خامنه ای پیدا کنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند پیدا نمى کنـید، ایشان را من سال هاى طولانى مى شناسم.". چه زیبا گفت امام انقلاب درباره رهبری که امروز نه تنها رهبر یک انقلاب بلکه رهبر دنیایی است، دنیای اسلام. رهبری که امروز شصت و نهمین بهار زندگی خود را آغاز می کند. و چه بهاری ؛ بهاری که نه تنها ولادت یک بزرگ مرد بلکه ولادت ولایت امر مسلمین است. بیست و چهارم تیر ماه 1318 هجری شمسی برابر با 28 صفر 1358 هجری قمری دومین پسر حاج سید جواد حسینی خامنه ای در مشهد مقدس چشم به جهان گشود. علی نامی بود که برای او برگزیدند. خانواده سید علی معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از جد خود آموخته بودند و با آن خو داشتند.رهبر انقلاب در خصوص دوران جوانی خود می گوید: "منزل پدرى من که در آن متولد شده ام تا چهارـ پنج سالگى من یک خانه 60 ـ 70 مترى در محله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک. هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عده اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم. زندگى ما به سختى مى گذشت. من یادم هست شب هایى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود، مادرم با زحمت براى ما شام تهیه مى کرد و آن شام هم نان و کشمش بود.» رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگشان سید محمد به مکتب سپرده شدند. سپس همراه با برادر خود دوران تحصیل ابتدایى را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» گذراندند.پس از دوران دبیرستان ایشان با انگیزه ای که خودشان آن را راه نورانى روحانیت پدر و تشویق های مادر عنوان کرده اند وارد حوزه علمیه شدند. ایشان دوره مقدمات و سطح را به طور کم سابقه و شگفت انگیزى در پنچ سال و نیم به اتمام رساندند. پدرشان مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمى در پیشرفت این فرزند برومند داشتند. آیت الله خامنه ای از سال 1337 تا 1343 در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگانی چون مرحوم آیت الله العظمى بروجردى، امام خمینى، شیخ مرتضى حائرى یزدى وعلّامه طباطبائى استفاده کردند.سال 1343، از مکاتباتى که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجه شدند که یک چشم پدر به علت بیماری آب مروارید نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر مخیر شدند.آیت الله خامنه ای به این نتیجـه رسیدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمایند. ایشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ایام تعطیل یا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصیلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتید بزرگ حوزه مشهد به ویژه آیت الله میلانى ادامه دادند. همچنین ازسال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصیل و مراقبت از پدر پیر و بیمار، به تدریس کتب فقه و اصول و معارف دینى به طلاب جوان و دانشجویان نیز مى پرداختند.آیت الله خامنهای به گفته خویش «از شاگردان فقهى، اصولى، سیاسى و انقلابى امام خمینى (ره) هستند» امـّا نخستین جرقـّه هاى سیاسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهید راه اسلام شهید «سید مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ایشان زده است. هنگامی که نواب صفوى با عده اى از فدائیان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سلیمان خان، سخنرانى بیدار کننده اى در موضوع احیاى اسلام و حاکمیت احکام الهى، و فریب و نیرنگ شاه و انگلیسى و دروغگویى آنان به ملت ایران، ایراد کردند آیت الله خامنه ای که آن روزها از طلاب جوان مدرسه سلیمان خان بودند، به شدت تحت تأثیر سخنان نواب واقع شدند به طوری که نخستین جرقه های سیاسی و مبارزاتی با طاغوت در ایشان ایجاد شد. آیت الله خامنه اى از سال 1341 که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابى واعتراض آمیز امام خمینى علیه سیاست هاى ضد اسلامى و آمریکا پسند محمد رضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد میدان مبارزات سیاسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشیب هاى فراوان و شکنجه ها و تعبیدها و زندان ها مبارزه کردند و در این مسیر ازهیچ خطرى نترسیدند. رژیم جنایتکار پهلوى در اواخر سال 1356، آیت الله خامنه ای را دستگیر و براى مدت سه سال به ایرانشهر تبعید کرد. در اواسط سال 1357 با اوجگیرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ایران، ایشان از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى علیه رژیم پهلوى قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمل سختى و تلخى، ثمره شیرین قیام و مقاومت و مبارزه یعنى پیروزى انقلاب اسلامى ایران و سقوط خفت بار حکومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوى، و برقرارى حاکمیت اسلام در این سرزمین را دیدند. پایه گذارى حزب جمهورى اسلامى، معاونت وزارت دفاع، سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، امام جمعه تهران، نماینده امام خمینی در شوراى عالى دفاع، نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، حضور فعال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، کسب ریاست جمهورى با رای بیش از شانزده میلیون نفر از مردم کشور، ریاست شوراى انقلاب فرهنگ، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و ریاست شوراى بازنگرى قانون اساسى از مهمترین فعالیت ها و سمت هایی است که رهبر انقلاب اسلامی بر عهده داشته اند. آیت الله خامنه ای در روز چهاردهم خرداد ماه سال 1368 پس از رهبر کبیرانقلاب امام خمینى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان به مقام رهبری و ولایت امت انتخاب شدند تا پس از رحلت امام راحل، با شایستگى تمام امت مسلمان ایران و مسلمانان جهان را رهبرى نمایند. و چه راست می گفت اماممان که پیدا نکردیم و نخواهد شد مانند بزرگ مرد و رهبری که امروز تنها قوت قلب و نقطه اتکای امت برای رودرویی و مقاوت با ابرقدرت های زور و زر است. بزرگی که دل گرمی ملتی برای خواستن و توانستن است. بزرگی که همگان دوست دارند ولادتش را سالیان سال بهانه ای قرار دهند برای یادآوری انقلابی بزرگ، امتی بزرگ و حرکتی بزرگ. |
فراخوان مقاله همایش استعمار فرانو |
معاونت پژوهش مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم با توجه به اهمیت نسبت جهان اسلام با استعمار فرانو و به منظور درک شفافتر از چشمانداز نظری - عملی تمدن اسلامی همایشی را با عنوان «استعمار فرانو» برگزار میکند.به گزارش فارس به نقل از روابط عمومی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، استعمار فرانو و جهان اسلام، استعمار فرانو و جهانی شدن، استعمار فرانو و انقلاب اسلامی، استعمار فرانو، ابزار، روش و پیامدها، استعمار فرانو و شرقشناسی نوین، ادوار و اشکال استعمار از کهن تا فرانو، استعمار فرانو از نگاه اندیشمندان اسلامی، استعمار فرانو و چالشهای موجود و پیشرو از محورهای این همایش یکروزه است. اساتید، پژوهشگران حوزه و دانشگاه و علاقهمندان به شرکت در فراخوان مقاله میتوانند با توجه به محورهای فوق، مقاله خود را به همراه چیکده آن تا 30 مهرماه به دبیرخانه همایش به آدرس؛ قم - بلوار جمهوری اسلامی - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)- امور سمینارهای پژوهشی ارسال نمایند.این همایش 18 بهمن ماه سالجاری در تالار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) قم برگزار میگردد. |
طومار 30 متری نمازگزاران جمعه قم در اعتراض به خاتمی |
روز گذشته هم زمان با برگزاری نماز جمعه شهر مقدس قم، یک طومار 30 متری در اعتراض به برخی اقدامات سید محمد خاتمی به امضاء نمازگزاران و زائران رسید.به گزارش رجانیوز، در این طومار که با جمله ای از امام راحل (ره) مبنی بر اینکه " صدمه ای که اسلام از آخوند های فاسد می خورد از محمد رضا (شاه ملعون) نمی خورد"، آغاز شده، می افزاید: جایگاه با عظمت روحانیت شیعه همواره در طول تاریخ هزار ساله خود از طرف دشمنان اسلام، مورد تهاجم و تخریب قرار داشته است اما آن چنان که برخی افراد نا لایق از درون این نهاد مقدس در تضعیف و تخریب آن موثر بوده اند هیچ دشمنی از بیرون نتوانسته به شأن و موقعیت بالای علمای اسلام ضربه وارد کند. در ادامه این طومار با هشدار نسبت به خطر ورود افراد سست عنصر و منحرف در کسوت مقدس روحانیت، بر بروز حساسیت ویژه در مقابل انحرافات و مفاسدی که دامنه آن حیثیت اسلام و مسلمین را تهدید می کند، تأکید شده است.امضاکنندگان این طومار با انتقاد شدید از دست دادن خاتمی در لباس روحانیت، با زنان و دختران ایتالیایی و نشستن تنگاتنگ و زننده با گزارشگر تلویزیونی، این رفتارهای خلاف شرع را در ادامه تفکرات ضد دینی، القاء تردید در ولایت مطلقه امیر مومنان علی علیه اسلام و ترویج پلورالیـــسم دینی دانسته و آن را قابل اغماض و مسامحه ندانسته اند.امضاکنندگان همچنین با تأکید بر ضرورت جلوگیری مسئولین از انجام سفرهایی که حاصلی جز تضییع بیت المال و کسر شأن و منزلت نظام مقدس جمهوری اسلامی ندارد، خواستار اقدام قاطع و سریع جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و دادگاه ویژه روحانیت و ممانعت از گسترش چنین بدعتها و انحرافاتی شده اند. این گزارش حاکیست، طومار مذکور با گذشت دقایقی از نماز جمعه قم، آماده امضاء نمازگزاران و زائران گردید و در پایان نماز نیز، به دلیل استقبال اقشار مختلف طلاب، فضلا و مردم قم، بر تعداد امضاها افزوده شد. همچنین تلاش برخی نیروهای امنیتی برای جلوگیری از امضاء طومار و متفرق کردن امضاکنندگان، بی نتیجه ماند. منبع:http://www.rajanews.com/News/?12655 |
مقایسه دو سالهی اول خاتمی و احمدینژاد |
در حالی که کمتر از دو سال از آغاز به کار دولت نهم می گذرد، نگاهی گذرا و مقایسه ای به عملکرد دولتهای گذشته در این مدت و یادآوری تاریخی مقطع زمانی مشابه در دولت هفتم، خاستگاه برخی طلبکاریهای سیاسی– رسانه ای از دولت نهم در این مدت را آشکار می سازد.به گزارش رجانیوز، با گذشت 22 ماه از آغاز به کار دولت نهم، اصلاحات بنیادین اقتصادی در زمینه بیماریهای ریشه داری چون مساله سوخت، بروکراسی اداری، بودجه، ساختار نظام بانکی و بیمه در کنار ابتکاراتی نظیر تصویب بیش از 6000 مصوبه در سفرهای استانی که تا کنون بیش از 70 درصد آن اجرایی شده و همچنین پیشرفتهای گسترده علمی و فناوری در حوزه های دانشگاهی و صنعتی، گوشه ای از پرکاریهای اقتصادی دولتی است که از سوی رهبر انقلاب «پرکارترین دولت پس از انقلاب» نامیده شد. این درحالیست که مرور کلی بر کارنامه اقتصادی دولت هفتم در مدت مشابه 2 سال اول، نمایانگر عدم اهتمام دولتمردان وقت به مقوله اقتصاد به عنوان یک اولویت بوده است. این مساله البته هیچگاه مورد مناقشه قرار نگرفت و دولتمردان دولت هفتم خود این امر را می پذیرفتند و آن را از لوازم برقراری دموکراسی در کشور می دانستند. «مردم به شعارهای سیاسی خاتمی رای دادند و کسی به وعده های اقتصادی وی توجهی نداشت چرا که رقبای انتخاباتی رئیس جمهور وعده های اقتصادی می دادند نه خاتمی.» این استدلال برخی هم قطاران رئیس دولت هفتم بود. در مردادماه سال 77 در شرایطی که به دلیل کاهش شدید قیمت نفت و شرایط بد خشکسالی و همچنین آنچه که مسئولین وقت دولت از آن به عنوان "سر رسیدن موعد بازپرداخت استقراش های سنگین خارجی به ارث رسیده از دولت سابق" یاد می کردند، "طرح ساماندهی اقتصادی"، به عنوان ناجی اقتصاد بحران زده کشور، مطرح شد.اما دولت وقت که به جای «هیات دولت» از یک «شرکت سهامی سیاسی» که سهامش بین 18 گروه دوم خردادی تقسیم شده بود، برای اداره کشور بهره می جست، به علت اختلافهای 180 درجه ای در دیگاههای متولیان اقتصادی آن، این طرح را که در اثر فرامین و مطالبات مکرر رهبر انقلاب تدوین شده بود، به بایگانی سپرد و البته بعدها مدعی شد اگرچه اجرای این طرح حتی به مرحله مقدماتی نیز نرسید اما از آن در تدوین برنامه پنجساله سوم استفاده لازم، شده است. در این شرایط و در حالیکه خبر ورشکسته شدن پی در پی کارخانجات و شرکتهای دولتی و علی الخصوص بخش خصوصی، نگرانیهای جدی سرمایه گذاران و تولیدکنندگان را برانگیخته بود، در عرصه اقتصادی همچنان درگیریهای تئوریک بین دکتر نجفی(رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه) و دکتر نوربخش( رئیس وقت بانک مرکزی) و هر دو مقام مسئول مذکور با دکتر نمازی (وزیر و قت اقتصاد) اجرای طرح ساماندهی را با بن بستهای جدی روبرو کرد.در این میان رئیس جمهور وقت به عنوان مسئول اصلی حل اختلافات میان اعضای دولت هم تنها به نظاره این اختلافها اکتفا نمود و ترجیح داد بیشتر وقت کاری خود را به سخنرانیهای سیاسی در مورد لزوم برقراری آشتی میان «دین» و «آزادی» اختصاص دهد.این نقیصه البته امر قابل انکاری نبود و نزدیکترین نیروهای سیاسی و اقتصادی وابسته به خاتمی نیز بر آن صحه گذاشتند. اقراری که به جهت پرهیز از تضعیف رئیس جمهور، تا مدتها علنی نشد اما سرانجام، این راز سر به مُهر باقی نماند و اظهارنظرهای پراکنده برخی دولتی ها بر آتش این تنور افزود. مرعشی حامی کارگزارانی خاتمی و دولتش، دولت هفتم را از حیث سیاستهای اقتصادی گنگ و مبهم نامید و گفت: بخش اقتصادی دور اول خاتمی، در کنار مرحوم نوربخش، آقای نجفی و آقای نمازی گذاشته شده بود که این نشان می داد که بر دور اول دولت خاتمی، سیاست های روشنی حاکم نبوده است. چرا که اگر بر دولتی سیاست های روشنی حاکم باشد، هرگز نوربخش و نجفی و نمازی را در کنار هم قرار نمی دهند چون اینها قابل ترکیب با هم نیستند. نامور حقیقی از دیگر اعضاء حلقه حامیان دولت وقت و از نویسندگان اپوزیسیون فعلی مقیم خارج از کشور، نیز در مصاحبه ای گفت: عملاً خاتمی از نیرویی که جامعه در اختیارش داد برای افزایش تولید استفاده نکرد و نتوانست طرح ساماندهی اقتصادی را با دسترسی به اهداف مشخصی محقق کند... «یکی از مشکلات آن بود که خاتمی اقتصاد نمی دانست. تا آخر ۸ سال دولت خاتمی، حرکت اقتصادی روشنی هم وجود نداشت. یک روز قرار بود طرح ساماندهی اقتصادی اجرا کنیم اما فردایش می دیدیم که اقتصاددانهای "نهادگرا" از دانشگاه علامه در دولت جمع می شدند. البته خب معلوم است که آخرش هم باید اینطور می شد!» این بخشی از اظهارات یک مدیر ارشد اقتصادی دولت خاتمی در سالهای 76 تا 84، در گفتگو با خبرنگاران است.و ... از سوی دیگر در عرصه های دیگرهم فضای سیاست زده کشور که با سفارشهای تئوری پردازان جنگ روانی غرب و پیگیری مسوولین ارشد دولتی، در کشور مو به مو پیاده و اجرا می شد سبب شده بود تا فضای علمی در دانشگاهها در اثر سیادت غوغاسالاری های سیاسی به محاق رود. این فضای سیاست زده که علم و اقتصاد را در ذهن مسوولین دولتی به حاشیه رانده بود، البته زودگذر هم نبود ودستکم تا پایان سال 78 و ماههای ابتدایی سال 79 تداوم یافت.بدین ترتیب تنها فعالیت جدی اقتصادی دولت هفتم که قرار بود در قالب طرح ساماندهی، تجلی یافته و اجرا شود در حد تبلیغ و بیان باقی ماند و علیرغم برقراری حالت رکود اقتصادی و به تبع آن، افزایش نرخ بیکاری در کشور، نرخ تورم نیز در این سه سال به طور متوسط سالیانه دو درصد افزایش یافت (در سال 76، 3/17 درصد، در سال 77، 1/18 درصد و در سال 78، 1/20 درصد). این یعنی برقراری تورم رکودی در کشوربحران زده ای که البته عناصر اقتصادی دولت آن سرگرم بیان اختلافات تئوریک بودند و مسوولین سیاسی اش هم مشغول یافتن راههایی برای سکولاریزه کردن نظام، فشار از پایین و چانه زنی از بالا، تحکیم غوغاهای سیاسی برفضای دانشگاهها، ایجاد حاکمیت دوگانه و... |
روحانی مردی که باید از نو شناخت
بعد از اینکه مشخص شد حسن روحانی نفر اول لیست جبهه دوم خرداد در انتخابات مجلس هشتم از تهران خواهد بود، بار دیگر نام او بر سر زبانها افتاد. گویا تجربه آذرماه سال گذشته که وی توانست به عنوان ششمین نفر به مجلس خبرگان رهبری راه یابد موجب این انتخاب از سوی اصلاح طلبان بوده است.
حجت الاسلام حسن روحانی دکترای حقوقش را از انگلستان گرفته است ، متولد 21 آبان 1327 در روستای سرخه سمنان است. شایعات پیرامون خانواده اش علی الخصوص پسرش فراوان است. همه او را کارگزارانی می دانند اما خودش این را قبول ندارد و خود را بیشتر به عنوان عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت می داند، عضوی که بیشتر مواضعش را با هاشمی رفسنجانی نزدیک می دانند.