سرویس گردشگری!!! خارج!!!
همیشه معتقد بوده ام(و حکما بوده ایم!!) که حجت الاسلام بالمسلمین!!!؟؟؟خاتمی، فرزند آیت الله خاتمی(؟؟!!) چند پله جلوتر از سایر مردم(!!!)و حتی اصلاح طلبان حرکت کرده... و... می کند!!! اما هیچ وقت این واقعیت را به چشم ندیده بودم و حتی فکر نمی کردم ببینم... مثلا زمانی که این بزرگ مرد(؟؟؟) بحث بسیار حیاتی و کار آمد!! گفت و گوی تمدن ها(؟!) را راه انداخت توانست جلوی بسیاری از حوادث و جنگها را از سال 2001 به بعد!!! که سال گفتگوی تمدن ها بود بگیرد(!!!؟؟؟). بسیاری از صلح دوستان دوست و برادر آمریکایی هم مثل همه ما(؟) ایرانیان!!! معتقدند اگر سال 2001 سال گفت و گوی تمدن ها اعلام نمی شد معلوم نبود غیر از جنگ آمریکا با افغانستان که از این سال شروع شد(؟؟؟) و جنگ های عراق و لبنان و سومالی و سودان و.... چند تا جنگ دیگه در می گرفت!!!!.... و مشخص بود که دست خدا در دستان خاتمی به کمک دنیا آمد...!
و این بار اما خدا دستان من را در دست او گذاشت! و با وی راهی سفری بس شیرین؟ و دلگوار در راستای حل مشکلات کم آبی و سی یاسی جهان توسط باران !!!؟؟؟ شدیم...و او باز هم فهمیده بود که این آب است که آینده می سازد!!! پس تصمیم گرفته بود با باران(؟؟؟) همه مشکلات عالم را حل کند!!!... ... از دیدار با رهبران سی یا سی و کشاورزی!!! دونیا گرفته تا مشکلات دیپلوماتیک؟! کشور، از اهداف و برنامه های این سفر بسیار پر بار بود!!! این مرد دوربین!!!! هر جا که می رسید از صلح می گفت(؟؟) و از صلحی و خوبی و برادری که در دونیا در حال حاضر به کمک ابرقدرت دونیا!!! حاکم است(!!!) تعریف می کرد... از این که چگونه باید جلوی تندروها و متحجران(؟؟) را گرفت صحبت کرد... از این که نمی داند در حالی که دونیا دارد به آرامی(!!!) سیر تکمیلی اش را تحت هدایت و رهبری حکیمانه جناب آقای بوش و دوستانش در راه تعالی و پیشرفت علمی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی!!! طی می کند(؟؟؟!!!) چرا بی ریشگان در جای جای دونیا از جمله ایران و ونزوئلا و بولیوی و... دارند زمام امور را به دست می گیرند تا این نظم نوین را به هم ریزند اظهار نگرانی کرد!!!...
...و اما مهم ترین قسمت سفر این اندیشمند قسمتی عملی بود!!!... او مانند هشت سال حکومت بسیار پر برکتش(؟؟؟) حتی در خارج هم به سفرهای استانی هفته ای اش!!! در هر کشوری که می رسید ادامه داد!!! و باز هم به میان مردم آمد...؟؟؟... و گرم در میان آنان مثل همیشه جوشید... بوسید... بغل کرد... و...
و این بار دست دخترکان زیبا و خوشگل و... خارجی بود که دردستان خاتمی جای گرفت!!!؟؟؟... تا بتواند عمق صلح طلبی ایرانیان را به هموطنان خارجی!!!!(ترجیحا دخترانشان؟؟؟!!) نشان دهد که از این طریق با آن آینده بینی همیشگی اش حداقل گرهی از گره های هسته ای که احمدی نجات! با بی سوادی و امل بازی اش زده است بگوشاید!!!...
او این بار هم مثل همیشه فهمید که سیاست تنها در پای میزها و پشت!... پرده ها(!!!) نیست که شکل می گیرد که گاهی در عمق دستان و حتی آغوش دختران و حتی در انظار عمومی است!!! که مشکل حل می شود!!! و او این را می دانست و کاری کرد... کارستان...!!!
خبرنگار جیگر اکینانیوز! سرویس گردشگری!!!