حجت الاسلام اشکوری در گفتگو با رجانیوز: |
یک استاد حوزه و دانشگاه در واکنش به سخنان اخیر سید محمد خاتمی تصریح کرد: برای ظهور امام زمان (عج)، نیاز به بستر سازی وجود دارد که قطعاً صدور انقلاب از جمله زمینه های این بستر سازی خواهد بود. حجت اسلام عبدالمجید اشکوری در گفتگو با رجانیوز، سخنان اخیر خاتمی مبنی بر اینکه "مسئله دیگر اگر بتوانیم ارایه الگو است و نه اینکه داعیه جهانی داشتن، ما روایت داریم که هر پرچمی که داعیه جهانی شدن داشته باشد، طاغوت است"، را تکرار عقاید حجتیه و غیر علمی خواند و گفت: انقلاب امام خمینی برای زمینه سازی ظهور بقیه الله اعظم نیاز به جهانی شدن و صدور فرهنگی به کشورهای دیگر جهان دارد. وی با بیان این مطلب که در انقلاب اسلامی، کشور، فرد یا افرادی حکومت انفرادی و سلطنتی ندارند، افزود: زمانی جهانی شدن یک حکومت، خلاف شرع است که آن حکومت در انحصار یک فرد باشد ولی انقلاب ما توسط مردم صورت گرفت و اداره آن نیز در دست مردم است.اشکوری ادامه داد: در حکومت دینی عمل به دین و اقامه دین دو رکن اصلی به شمار می آید که البته در شکل گیری این حکومت اقامه ی دین نقش بستر سازی را برای عمل به دین یعنی همان تشکیل حکومت اسلامی دارد.وی جهانی شدن انقلاب را مثالی مصداقی از اقامه دین دانست و در ادامه خاطرنشان ساخت: بستر سازی برای ظهور امام زمان(عج)، یک تکلیف شرعی است. این محقق و نویسنده همچنین در واکنش به این سخنان خاتمی در خصوص برقراری عدالت میان ادیان مختلف در زمان ظهور امام زمان(عج)اظهار داشت: با ظهور حضرت، تمام ادیان و مذاهب می توانند در کنار یکدیگر زندگی عدالت محوری را تجربه کنند ولی این گونه نیست که غیر مسلمان و شیعه حکومت را در دست گیرد، چرا که این دور از عدالت است. حجت الاسلام اشکوری در پایان تأکید کرد: باید با تقویت جنبه های مختلف امامت و ولایت مداری، توطئه های بیگانگان را خنثی کرد چرا که آنان با ترویج تفکرات لیبرالی خود می خواهند امامت و ولایت را در تقابل با ملت قرار دهند. گفتنی است سید محمد خاتمی در مراسم جشن نیمه شعبان، بخشی از اعتقادات انجمن حجتیه و روایت مورد استناد آنان مبنی بر اینکه "هر پرچمی که در زمان غیبت داعیه جهانی شدن داشته باشد، طاغوت است" را مورد تأکید قرار داده بود. |
توبه ای معادل مرگ ... برخی از دوستان ما نسبت به بخشی از جامعه بی اعتنا شدند، این گله خصوصی است از روزنامههای دوم خردادی، یک روزنامه یک صفحه جبهه و جنگ نداشت... ما نباید به مسائل فرهنگی و خانواده شهدا و فرهنگ ایثار و شهادت بی اعتنا می شدیم... دور جدید از سفر های تبلیغاتی سید محمد خاتمی در حالی با محوریت حضور و سخنرانی در اماکن مذهبی شکل گرفته است که اخیرا برخی از چهره ها و شخصیت های اصلاح طلب نیز به صورت صریح و یا غیر صریح بر اشتباهات گذشته ی خویش مبنی بر عدم پایبندی و توجه به اصول مذهبی و اعتقادات مورد احترام جامعه صحه گذاشته اند. در حالیکه تا چندی پیش در گفتگو با بسیاری از اصلاح طلبان به سختی می شد سخنی دال بر اذعان بر اشتباهات گذشته دوران اصلاحات به خصوص در زمینه ی مسائل فرهنگی و عقیدتی شنید، اما هم اکنون و با نزدیک شدن به زمان انتخابات، بسیاری از سران و بزرگان اصلاحات نیز با صراحت بر عدم پایبندی این جریان نسبت به مسائل ارزشی مورد قبول جامعه سخن می گویند. بی شک در کارنامه ی درخشان و زرین افتخارات جماعت مدعی اصلاحات مبنی بر پایبندی به اصول اسلام و روحانیت، نام هاشم آغاجری همچون نگینی می درخشد! کسی که در سخنرانی های تاریخی خویش(!) نسبت به اسلام و تشیع و روحانیت از کمترین لطف ممکن! دریغ نکرد و سپس با حمایت جمعی که داعیه دار اسلام مدرن و روشنفکری بودند و در عین حال دارای قدرت، از حداقل حکمی که سزاوار آن بود، گریخت و بدین ترتیب موجب شد تا برای یک بار دیگر چهره حقیقی کسانی که دم از اصول و مبانی اسلام و انقلاب می زدند هویدا شود، هر چند که آن جماعت تا پیش از آن ماجرا نیز بارها میزان صداقت در گفته ها و شعارهای خویش را عیان کرده بودند ولی به نظر می رسد ماجراهای هاشم آغاجری و به تبع آن حمایت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب مشارکت از وی، حتی برای خوشبین ترین افراد که اندک امیدی به جریان موسوم به اصلاح طلب را داشتند، تبدیل به سندی متقن و غیر قابل انکار و البته تلخ مبنی بر پشت کردن به تمامی ارزش ها و مبانی دینی توسط طیف حاکم و اکثریت صاحبان قدرت در آن روزها بود... آیا گروهی که هم اکنون دم از اسلام و انقلاب می زنند همان هایی نیستند که 8 سال فرصت سازی برای تعالی ارزش ها را نه تنها تبدیل به فرصت سوزی کردند، بلکه با ثبت ننگین ترین اقدامات و سخنان نسبت به ارزش ها و باورهای مورد قبول ملت، صفحاتی تاریک از تاریخ این مرز و بوم را رقم زدند؟ به نظر می رسد شخص آقای خاتمی که اینک و بعد از چند سال متوجه شده است پشت کردن به باورهای دینی و ارزش های مورد قبول مردم چه عواقبی برای آنها می تواند داشته باشد، باید در مدت 8 سالی قدرت را در دست داشت مانع اقدامات شرم آور اطرافیانش که بسیاری از ارزش ها را وارونه ساخت می گشت. به نظر می رسد 8 سال دوران ریاست جمهوری و به تبع آن دسترسی بر تمام شاخه های فرهنگی و اجرایی کشور فرصت بسیار مناسب تری بود تا سید محمد خاتمی در مساجد و جلسات مذهبی متعدد ظاهر می شد و برای ملت از اعتدال و یا ظهور منجی سخن می گفت(!) گویا شرایط بهتری هم در اختیار آقای خاتمی بود تا در آن به اقصی نقاط کشور سفر کند و در مساجد بزرگ هر شهری از بازگشت به مبانی انقلاب و حفاظت از جمهوری اسلامی سخن بگوید و گویا آن قدر موقعیت های مناسبی در اختیار بوده است تا در آن... البته قطعا نباید از جریانی که بستر اصلی بوجود آورنده آن سکولاریزم بوده و از همان ابتدا نیز اعتقاد چندانی بر حضور و دخالت دین در عرصه های مختلف نداشته است، انتظاری جز آنچه که ذکر آن به صورت بسیار مختصر رفت، برود. هنوز جمله ی معروف خاتمی که می گفت حتی اگر دین هم جلوی آزادی بایستد درهم خواهد شکست از اذهان پاک نشده است. دقت در همین جمله نمایانگر سطح دید و اندیشه شخص خاتمی به عنوان سر شناس ترین شاخص جریان دوم خرداد نسبت به مقوله دین است. یعنی به جای اینکه کسی بیاید و آزادی را در دین جستجو و تعریف کند، دین را در آزادی جستجو کند و به دنبال تطبیق دیانت با آزادی باشد تا آزادی با دیانت!حال چه شده است که این جماعت پس از مدت ها که مسند قدرت را به خاطر همان تفکری که به آن افتخار می کردند از دست داده اند حاضر به دفاع از همان دین شکننده ی خود در مقابل آزادی شده اند؟ حال آنان را چه شده است که همان دینی را که کمر همت بر نابودیش بستند و آغاجری ها از غیر معصوم بودن معصومین می گفتند و ازسوی طیف دارای قدرت آن زمان همه نوع حمایت می شدند، به یک باره به این نتیجه رسیده اند که مساجد اصلی ترین پایگاه برای جلب آرای مردمی است؟اگرچه به نظر می رسد پس از انتشار فیلمی از خاتمی که در حال دست دادن با زنان ایتالیایی نمایش داده می شد، تلاش فراوانی برای بازسازی این چهره مخدوش آغاز شده و ترتیب دادن برنامه های مذهبی با محوریت مساجد با حضور خاتمی نیز در راستای بازسازی همین آبروی از دست رفته است. به هر حال، نه تنها آحاد ملت، نه تنها تمام مدعیان اصلاحات، بلکه شخص سید محمد خاتمی نیز به خوبی می داند که انجام سفر های مختلف به شهرهای بزرگ کشور و حضور در مساجد جامع، و یا به عنوان آخرین نمونه سخنرانی در شب نیمه شعبان در مسجد حضرت ولی عصر تهران، نه تنها دیگر نشانی از بازگشت حقیقی و اصیل به اسلام و مبانی دینی و ارزشی ندارد، بلکه حربه ای کاملا نخ نما شده توسط جریانی است که در گذشته بارها امتحان خود را نسبت به پایبندی به اصول و ارزش ها نشان داده اند و جدای از نمونه هایی که به دلیل اختصار و صد البته حرمت قلم به اختصار بیان گردید، جریان شناسی ظهور دوم خرداد و تباین آشکار بسیاری از خطوط فکری آن با مبانی اسلام موضوعی است که پرداختن به آن در این قلم نمی گنجد و باید به صورت مجزا و جداگانه ای مورد بررسی قرار گیرد لذا هم اینک نیز باور کردن بازگشت به مشی اعتدال و اسلام و مبانی دینی که هر روز توسط ارگان های رسمی و غیر رسمی اصلاح طلبان عنوان می شود و هم چنین برنامه های تبلیغاتی که با محوریت حضور در اماکن مذهبی و سخنرانی هایی با موضوعات دینی در حال انجام است، به همان مقدار مضحک است که عنوان شود روز سیاه است و شب سفید! چرا که اساسا پذیرش مشی اعتدال و بازگشت به مبانی و ارزش ها با جریان موسوم به دوم خرداد در تناقض است ، زیرا شکل گیری این جریان بر یک روند کاملا سکولاریزه و بی ارتباط با دین و مذهب شکل گرفته و این نکته ای است که بسیاری به آن اذعان داشته اند و شیخ مهدی کروبی در گفتگوی اخیر خود با فارس با گفتن این جمله نه تنها با عموم مردم بلکه با بسیاری از همفکران و همطرازان خود نیز در این رابطه که آیا آنها پس از رسیدن به قدرت به شعارهای حال حاضر خود پایبند هستند یا خیر پاسخ گفت: «... من هیچ شبهه ندارم اگر دوباره پیروز شویم و یک مقدار جلو برویم همان قضایا و تند روی ها شروع خواهد شد ...» مجمل آنکه شیخ کروبی صراحتی را در پرده لفافه آمیخته و اذعان می کند: توبه گرگ، مرگ است! منبع: امیرحسین ثابتی http://www.rajanews.com/News/?14606 |
البته حرف های خاتمی در این مراسم هم خواندن دارد. حرف هایی که ثابت می کند اینها فقط دارن از دین مردم سوء استفاده می کنند و سودای قدرت دارند نه هوای دیانت مردم و مراسم امام زمان هم در دستان اینان ملعبه ای برای کسب قدرت است: این حرف ها را از سایت جناب شیخ کروبی (اعتماد ملی) آورده ام: تیتر خبر مربوطه در این سایت هم چنین بود:
خاتمی در مراسم بزرگداشت نیمه شعبان:
هیچکس حق ندارد برای مردم تصمیم بگیرد!
سخنران ویژه این مراسم سیدمحمد خاتمی بود. بسیاری از شاعران و نویسندگان و اهالی فرهنگ و ادب و هنر و مسوولان احزاب و جمعی از وزرای کابینه اصلاحات که حالا دیگر همه جزو مدیران خانهنشین هستند هم به این مراسم آمده بودند، اما در میان حاضران در سالن جوانان بیش از دیگران حضور داشتند. سیدمحمد خاتمی در این مراسم با موضوع مهدویت که خودش برای اولین بار آن را در سازمان ملل مطرح کرد سخنرانی نمود، هرچند که نتوانست نسبت به فضای سیاسی که در آستانه انتخابات شکل گرفته ابراز نگرانی نکند و بنابراین از دیدگاههای امام(ره) درباره جمهوریت نظام سخن گفت و بر حضور افراد با سلیقههای گوناگون در انتخابات و به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت از سوی مردم تاکید کرد و نسبت به روزی که جز شش هفت نفر سایرین در امر تعیین سرنوشت اجتماعی جامعه صاحب حق دانسته نشوند هشدار داد. خاتمی گفت: <هیچکس حق ندارد برای شما تصمیم بگیرد. هیچکس قیم شما نیست. یک دانشجو و بازاری همان اندازه حق دارد که یک عالم و مجتهد [ حق دارد]و ارزش رای آنها در تعیین سرنوشت اجتماعی یکی است. این نظر صریح امام بود. خدا نکند از این پایینتر بیاییم و به روزی برسیم که جز 200، 300 نفر سایرین را در امر انتخابات واجد حق تصمیمگیری ندانیم و یا پایینتر از این بیاییم و در نهایت جز شش هفت نفر سایرین را در امر تعیین سرنوشت اجتماعی جامعه صاحب حق ندانیم. امروز کسانی که وابسته به برخی مراکز مهم هستند و درخور احترام هستند و وجودشان هم لازم است، مطالبی را در مورد انتخابات و صلاحیتها میگویند که جای نگرانی دارد.> وی افزود: <حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش نه حقی عادی که حقی الهی است، اما امروز گرایشهایی که امام(ره) و راه ایشان را قبول نداشتند و در سال 56 در بحبوحه درگیریها حاضر نشدند به دستور امام عمل کنند و جشنهای نیمه شعبان را تعطیل کنند و میگفتند حاجآقا روحا... زیاد از این اشتباهها میکند، این بار هم اشتباه کرده، صاحبان همان گرایشها امروز میگویند امام به جمهوری و حاکمیت مردم بر سرنوشتشان اعتقاد نداشت. العیاذبالله امام قصد فریبکاری داشت؟ آیا در تصویب قانون اساسی جدیت وجود نداشت؟ آیا این گفتار اهانت به امام و ملت نیست؟ این همه تاکیدات حضرت امام(ره) روی میزان بودن رای ملت و انتخاب همه ارکان نظام بر پایه رای مردم که در قانون اساسی نیز آمده است دلیلی بر ناصحیح بودن ادعاهایی که در مورد عدم اعتقاد امام به اصل جمهوریت مطرح میشود، نیست؟> رئیسجمهور پیشین تاکید کرد: <در اوایل انقلاب برخی میگفتند مردم، دانشجویان و... مسائل را تشخیص نمیدهند و علما کارها را انجام دهند که امام(ره) نیز چنان نهیب سختی به آنان زد که برای همیشه به عقب نشستند ولی امروز متاسفانه دوباره در حال زنده شدن هستند. امام گفتند یک روز کسانی میگفتند روحانیت و علما نباید در سیاست دخالت کنند که این سخن خیانت است. امروز هم میگویند به جز علما و روحانیون کسی در سیاست دخالت نکند که خیانتی بس بزرگتر است. آن روز میگفتند دویست نفر عالم حق دخالت در امر را ندارند. امروز میگویند جز آن200 نفر کسی حق دخالت ندارد....
چالب است که بعد از این سخنان این سایت مطالب جناب خاتمی درباره مهدویت را می آورد... متن کامل را در سایت روزنا بخوانید: http://www.roozna.com/Negaresh_site/FullStory/?Id=45286...
شکست جشن سیاسی اصلاح طلبان یزدی درپوشش جشن میلاد امام جوادعلیه السلام
به گزارش خبرنگار بازتاب برنا یک هفته است تبلیغات سنگین و بی سابقه ای از سوی گروههای اصلاح طلب برای حضور سید محمد خاتمی در شهر یزد و شرکت در مراسم جشن میلاد صورت گرفته است! ارسال پیام های دعوت به تلفن همراه غالب مشترکین استان یزد، نصب بیلبوردهای بزرگ تبلیغی و پارچه های بزرگ در حساس ترین نقاط شهر، پخش اطلاعیه در نمازجمعه یزد و دعوت گسترده مردم و اعلام میزبانی یار دیرین امام(ره) یعنی امام جمعه، با صحنه گردانی عملی سفید استاندار سابق و عضو ارشد مشارکت استان یزد و با تشکیل ستاد استقبال مردمی(!) انجام گردید. این حجم وسیع تبلیغات که با هزینه های میلیاردی و با مرکزیت محل مراسم یعنی مسجد حظیره و آن هم بعد از نماز مغرب و عشاء که غالب مردم فراغت دارند و از هوای گرم خبری نیست، نتوانست حتی یک درصد مردم شهر یزد را به سوی خود بکشاند(!؟) از سوی دیگر بسیاری از شرکت کنندگان نیز از نیروهای اصول گرا بوده که با انگیزه های متفاوت در این مراسم شرکت کرده بودند. پارک ماشینهای مدل بالا اطراف مراسم و حضور مشارکتی هایی که از استانهای دیگر سراسیمه آمده بودند و کنترل مراسم توسط میلیشیای مشارکت گویا نشان از مردمی بودن این جشن سیاسی داشت(!!) این مراسم مشترک بین امام جمعه و سفید نشانی دیگر از پیوند ناگسستنی حزب مشارکت با امام جمعه یزد می باشد. اگر چه آقای صدوقی به سفر عمره رفته بود(!) اما این جشن سیاسی با خیر مقدم مناقب امام جمعه موقت و سفید از سوی حزب مشارکت آغاز گردید. جشن با عنوان میلاد امام جواد علیه السلام تبلیغ گردید ولی ابتدا با سروده ای مضحک مدیحه سرایی از خاتمی شد و سپس خاتمی هم چیزی که نگفت از امام جواد علیه السلام بود.(!) این هم شیطنتی دیگر از سوی اصلاح طلبهاست که ایمان مذهبی مردم را وسیله ای برای رسیدن به امیال خود قرار می دهند(!؟) منبع:http://baztabb.parsiblog.com/
|
دارالعباده یزد دارالمئومنین کاشان و خاتمی / فاطمه رجبی سفرمحمد خاتمی به دارالعباده یزد و دارالمؤمین کاشان در سیزدهم رجب، مایه شگفتی بسیار میشود، و این پرسش طبیعی را پیش میآورد که آیا شهرهای یزد و کاشان که در دوران طاغوت هم به دارالعباده و دارالمومنین مشهور بودند، امروز در بستر سیاسیکاری اصلاحطلبانه نزول یافتهاند؟! سخن روشنتر و رساتر آنکه، محمد خاتمی پس از 8 سال حاکمیت اصلاحطلبی با مبنا و انگیزه و هدف دینستیزی و فرهنگسوزی، در دوران جدید شگرد دیگری را پیش گرفته است. وی که متأسفانه هنوز لباس روحانی بر تن دارد، در حالی که با چماق 8 ساله ریاستجمهوری خود مدام بر فرق ملت کوبید که: "اندیشهای که رأی نیاورده حق نظر ندارد، و باید به اراده مردم تمکین کرد." امروز نه تنها رأی دینمدارانه مردم را بر نمیتابد، بلکه شتابزده و نابردبارانه با دورهگردیهای مشکوک خارجی و سفرهای پر مسأله داخلی در پی اغراض سیاسی است. سؤال این است که محمد خاتمی دارای چه جایگاهی است؟ روحانی است؟ با کدام تحصیلات و وجههی حوزوی؟ کدام مبنا و باور دینی؟ کدام رفتار و گفتار مذهبی؟ آیا صرف داشتن لباس روحانی، میتواند او را یک روحانی صاحبنفوذ در میان دینداران یا بیدینان معرفی کند؟ آیا فریاد 8 سالهاش مبنی بر "شکست دین در تقابل با آزادی" که عملا هم به انجام آن همت گماشت، از کدام ذهن پاک خواهد شد؟ آیا منابع مالی نامعلوم داخلی و خارجی و البته بیپایان او که هزینه سرسامآور، کردارهای سیاسی ـ حزبی و سفرهای مارکوپولویی و قبیلهایاش را تأمین میکند، میتواند مایه نفوذ و آبروی دینی یا سیاسی برای او باشد؟ آیا انجام عمل حرام وی در دست دادن با زنان در ایتالیا که علاوه بر فیلم، تصاویرش در روزنامه کیهان درج گردید. مؤید روحانیت، دینداری و شایستگی و صلاحیت اوست؟ آیا خاتمی یک دانشگاهی است؟ با کدام مدرک علمی؟ آیا تکرار گفتههای دینستیزان قرن 18 اروپا مؤید دانشگاهی بودن اوست، یا نوشتن کتابی غربگرایانه که تایید استاد مارکسیست اخراجی را پشتوانه دارد. آیا گفتوگوی تمدنهایش که یک سر آن عطاء ا... مهاجرانی است با رسواییهای اخلاقی و سیاسس، سر دیگرش در دکترای افتخاری خاتمی در انگلیس و دست دادن او با زنان در ایتالیا، و سجده کردن بر کاخ سفید با اهدای ویزای اعضای و خدمات تشریفات کاخ سفید به وی، میتواند جایگاه معتبر سیاسی و یا علمی برایش ایجاد کند؟ آیا اعترافات هاله اسفندیاری و کیان تاجبخش در «براندازی نرم» توسط اصلاحطلبان حاکم و نام بردن از افراد مؤثر و مسؤول دولت خاتمی ـ که البته به یمن وجود ضرغامی سانسور شد ـ دستمایهی «خاتمی» در سفرهایش میباشد؟ به هر حال خاتمی با تئوری و عمل دینستیز آشکارا اعلان داشته میدارد که التزام اعتقادی و عملی به اسلام ندارد. این مهم عملا به انجام رسیده گرچه جامعه روحانیت نسبت به آن متأسفانه با اغماض نگریست. و دادگاه ویژه روحانیت در خلع لباس او و حتی احضار و محاکمهاش تقصیرکار باقی ماند. اما از این به بعد سفرهای خاتمی به هرکجا میتواند باشد و با هر منبع مالی حمایت شود. واشنگتن یا تلآویو، لندن یا ... . اما در ایران و در میان مردم دینمدار، وطندوست و غیرتمند و با فرهنگ چرا؟ حال پرسش آن است اصلاحطلبی برانداز، دستوری و هدفمند، با کدام نگاه و غرضورزی و برآورد، شهرهای مؤمنپرور «یزد» و «کاشان» را آن هم در شب میلاد امیر عدل، مولای متقیان و افضل مخلوقات پس از پیامبر خاتم صلیالله علیه و آله و سلم میدان جولان «خاتمی» میکند؟ آیا شکستن قبح انجام عمل حرام آن هم در لباس روحانیت، چنین هزینهای را میطلبد؟ آیا فرهنگستیزی بیسابقه محمدخاتمی باید با ملعبه کردن آبروی مردم یزد یا کاشان استمرار یابد؟ به هر حال بر مردم یزد و کاشان است که این میهمان خود خوانده را در نحوة میزبانی متوجه اعمال فرهنگسوز خود کنند، و به او یادآور شوند که به همان سفرهای آمریکا و انگلیس و فرانسهاش اکتفا کند، و دست از سر مردم مؤمن ایران اسلامی بردارد. آیا در شهرهای ایران امکان دست دادن با زنان برای او....! منبع:http://www.fatemehrajabi.com/view_news.asp?id=174 |
گندهای خاتمی طرفداران آتیشی او را هم به نقد تند از او واداشته است:
انتقاد عباس عبدی از خاتمی!؟
عباس عبدی، عضو سابق حزب مشارکت در نوشته ای ضمن تقبیح آسیب فردی- اجتماعی «دروغگویی»، تلویحا از سیدمحمد خاتمی در جریان تکذیب دست دادن با زنان ایتالیایی و اشتباه خواندن کاندیداتوری مصطفی معین در انتخابات ریاست جمهوری انتقاد کرد.
به گزارش رجانیوز، در این نوشته که در وب سایت شخصی عبدی و یکی از هفته نامه های طیف دوم خرداد منتشر شد، آمده است: «حتی کسانی که در پی درانداختن طرحی نو برای جامعه، و خواهان تقویت و رواج اخلاق محمدی(ص) که از مهم ترین ارکانش صداقت و پرهیز از دروغگویی است، بودند، اکنون راهی را می روند که مخالفان چنین اخلاقی جاده آن را بیش از پیش صاف کرده اند، جاده ای که جز به قلب آتش راهی ندارد.»
عبدی که پیش از این به عنوان یکی از اعضاء هیئت مدیره موسسه نظرسنجی آینده به همراه گرانپایه و قاضیان به اتهام جاسوسی با پوشش نظرسنجی محاکمه و بازداشت شده بود، در تشریح «مراتب دروغ» ضمن ارائه یک مثال می افزاید: «دروغ مراتبی دارد. فرض کنید که پولی گم شده است و آن را فرد «الف» سرقت کرده است. اما هیچ کس جز آن فرد و خدا اطلاعی از این ماجرا ندارد. انکار سرقت از جانب این فرد «دروغگویی» و عملی رذیلانه است و بی تردید این «دروغگویی» بدتر از آن عمل سرقت است. اما در هرحال هیچ کس نمی تواند با اطمینان وی را سارق و در نتیجه دروغگو بداند، تنها خداست که از حقیقت امر آگاه است. چنین دروغی از حیث اینکه میان فرد و جامعه پرده دروغگویی را ندریده است، در مراتب پایین دروغگویی است.
حال فرض کنید که فرد مالباخته خودش دیده است که فرد «الف» اموال او را سرقت کرده و سارق هم می داند که مالباخته از حقیقت ماجرا آگاه است. اما باز هم دروغ می گوید. این مرتبه رذیلانه تری از فعل دروغ است. حال اگر فیلم فعل فرد ثبت و ضبط شده باشد و اموال مسروقه هم نزد سارق کشف شود و افراد متعددی هم به این سرقت شهادت دهند و اثر انگشت فرد هم باقی مانده باشد و هر شاهد دیگری که به ذهن آید وجود داشته باشد، با این حال فرد انکار کند، در این صورت دروغگویی به شدیدترین مرتبه اش رسیده است و چنین فرد در حضیض اخلاقی قرارگرفته و جامعه ای هم که فاعل این فعل (دروغگویی) به این فضاحت را با تمام توان محکوم نکند، در همان سراشیبی اخلاقی قرار دارد، بدتر از این نوع دروغگویی، توجیه اخلاقی آن برحسب مصلحت است و بدتر از بی تفاوتی جامعه در برابر چنین دروغی، دفاع از دروغگو با لطایف الحیل است.»
انتقاد تلویحی این عضو سابق شورای مرکزی حزب مشارکت از سیدمحمد خاتمی و اظهار گلایه با ذکر این کنایه که «با وجود ثبت و ضبط شدن فیلم سرقت یک سارق چنانچه وی باز هم بر عدم سرقت اصرار داشته باشد، دروغگویی در شدیدترین مرتبه اخلاقی آن قرار دارد»، در حالی صورت می پذیرد که خاتمی به رغم انتشار فیلم دست دادن وی با زنان ایتالیایی، این خبر را به کلی تکذیب کرده بود.
دفتر خاتمی همچنین پس از انتشار اظهارات وی در روزنامه متعلق به مهدی کروبی که ورود مصطفی معین به جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری و شعارهای مطرح شده از سوی او را، یک «اشتباه» خوانده بود، نسبت به تکذیب این اظهارات اقدام کرد اما روزنامه مذکور بر موثق بودن منبع خبر و طرح حتمی چنین سخنانی از سوی خاتمی تاکید نمود.
مطلبی که در روزهای گذشته و به دنبال انتشار فیلمهایی از حاج آقا(!)ی خاتمی که وی را در حال دست دادن با چند زن و دختر نیمه عریان ایتالیایی نشان میداد، محافل دوم خزدادی و بویژه شخص آقای خاتمی را بر آن داشت تا با اجرای عملیات ماس مالیزیشن ـ masmalization ـ(!) به هر نحو ممکن مانند دفعه های قبل قضیه را بخوابانند.
نخست دفتر بنیاد باران اطلاعیه داد که انتشار چنین فیلمهایی توسط فیلمبردار ایتالیایی با هر غرضی که بوده مخالف شرع است(!) و البته تکذیب هم می شود(!). بعد هم خبرگزاری انتخاب از قول آقای خاتمی نوشت:"«آنجا آنقدر شلوغ بود که اگر اتفاقی هم افتاده من یادم نمی آید !!»" بعد حاج آقای خرازی اطلاعیه دادند که در بین جمعیت زیاد گاهی اوقات کنترل از دست آقای خاتمی در می رفته است(!) و در آخر مطبوعات و سایتهای دوم خردادی سکانس آخر نمایش ماس مالیزیشن رو بازی کردند و تیتر زدند که اینها مونتاژ شده و اله و بله...
نمونه 1 نمونه 2 نمونه 3 نمونه 4
از این نمونه ها زیاد می توانید پیدا کنید. این وسط این انگشترو از کجاشون درآوردن خدا می دونه! اما در این میان کسی به نظرات شخص فیلمبردار توجهی نمیکند. اما من از قول خبرگزاری انتخاب(خبرگزرای منتسب به حسن روحانی) متن ترجمه شده حرفهای فیلمبردار ایتالیایی را می نویسم:
"من در شهر اودین که شهری کوچک در شمال شرقی ایتالیا است زندگی می کنم. از قضا این مکانی است که حدود یک ماه پیش به صحنه دست دادن های معروف آقای خاتمی تبدیل شد، اما در آن زمان هیچ کسی به این موضوع توجه نکرد تا زمانی که توجه روزنامه های ایران و مطبوعات جهان را به خود جلب کرد.در روز مورد نظر چندین فیلمبردار و عکاس روی آقای خاتمی زوم کرده بودند. گزارشگران، سیاستمداران، اشخاصی گمنام و چهار زن در صف بدرقه آقای خاتمی حضور داشتند. همه حاضران در محل و حتی خود من که چند سانتیمتر دورتر از آقای خاتمی بودم حرکات وی را مشاهده کردیم و از این صحنه ها فیلمبرداری شد.زمانی که ویدئوهای خود را برای اولین بار تماشا کردم و تصمیم گرفتم که آن را بر روی یوتیوب (سایت اشتراک قطعات ویدئویی) قرار دهم از این موضوع خبر داشتم که این یک نوع ریسک است اما فکر نمی کردم که واکنش ها تا به این حد باشد.هم اکنون سخت در تلاشم همه فیلم هایی که در جریان دیدار خاتمی از ایتالیا و بعد از آن جمع آوری کرده ام در اینترنت قرار دهم.من با افرادی که فکر می کنند این اخبار واقعا صحت دارد هم نظر هستم."
اما در این میان ذکر چند نکته نیز حائز اهمیت است:
1- تناقضاتی که در حرفهای دوم خردادی ها مشهود است نشانگر آن است که آنها خود هم نمی دانند تکذیب کنند یا توجیه!
2- این فیلم توسط یک فیلمبردار ایتالیایی در اینترنت قرار داده شده، و خود آن شخص هم در این سایت آن را تایید کرده. حالا چه دلیلی دارد که نامبرده بیاید و فیلم آقای خاتمی را مونتاژ کرده و روی شبکه مجازی قرار دهد.؟!
3- اصلا اگر بر فرض محال باور کنیم که فیلم مونتاژ است، من می خوام از آقای خاتمی سوال کنم که کجای فیلم مونتاژ شده؟
آیا شما مونتاژ شده اید، یا آن دختران مونتاژ شده اند، یا که نه در این فیلم بوسیله تکنیکهای فتوشاپ دختران نیمه عریان شده اند، شاید هم دست شما مونتاژ شده، نه! حتما عبا و عمامه تان مونتاژ شده ...
4- در آخر می خواهم آقای خاتمی را که 8 سال آزگار سکاندار پایگاه تشیع در جهان اسلام بوده اند با رئیس جمهور خیلی بد(!) کنونی مقایسه کنم؛ که در تمامی دیدارها حتی در شرایط اضطراری بر رعایت مسائل شرعی و فرهنگ ایرانی تکیه دارد. عکس معروفی از احمدی نژاد که نماد سادگی اوست همراه با سه عکس دیگر در یکی از پایگاههای اینترنتی ترکیه منتشر و مورد استقبال و تمجید بسیاری از مسلمانان این کشور قرار گرفته است...
انتشار فیلم همنشینی خاتمی با یک دختر گزارشگر |
رجانیوز: انتشار بخش دوم از تصاویر مربوط به سفر خاتمی به ایتالیا که طی آن تصاویر زننده ای از همنشینی خبری وی با یک زن ایتالیایی نمایش داده شده است ، بی صبرانه درانتظار تکذیبیه ی جدید و چندپهلوی بنیاد باران، تأیید و تکذیب آشفته صادق خرازی، تئوریزه کردن به منظور عاری از اشکال نشان دادن اینگونه همنشینی ها از سوی فاضل میبدی و سرانجام مظلوم نمایی جناب خاتمی و متهم کردن دیگران می باشد!
در این فیلم 5/7 دقیقه ای، خاتمی به گونه ای زننده و بدون هیچ فاصله ای، دوشادوش یک دختر گزارشگر ایتالیایی نشسته و به پرسشهایی درباره طرح گفتگوی تمدنها و اصلاحات پاسخ می دهد.
فیلم را از این آدرس ببینید. http://youtube.com/watch?v=e_Q4Ks62FwU&mode=related&search پیش از این، انتشار فیلم 5/6 دقیقه ای از خاتمی که به سفر وی به ایتالیا بازمی گشت و وی را درحال دست دادن با تعدادی زن و دختر ایتالیایی نشان می داد، با تأخیری یک هفته ای، از سوی وی تکذیب شد. پس از آنکه تلاش گسترده دفتر خاتمی، صادق خرازی، ابطحی، فاضل میبدی و روزنامه هم میهن برای کاستن از قبح این اقدام زشت یک ملبس به لباس روحانیت ناکام ماند، خاتمی شخصاً لب به سخن گشود و در جلسه بنیاد باران، تأکید کرد که با هیچ زنی مصافحه نکرده است و تصاویر منتسب به وی واقعیت ندارد! خاتمی در حالی به تکذیب این فیلم پرداخت که فیلمبردار ایتالیایی این تصاویر،در آخرین پستی که بر روی وبلاگش منتشر کرد، نوشت که این تصاویر را شخصا ضبط کرده و نه تنها در این فیلم مونتاژی صورت نپذیرفته بلکه وی به زودی تصاویر جدیدی از سفر خاتمی به کشورش و ملاقاتهای دیگر وی در این سفر را بر روی وب منتشر خواهد نمود. خاتمی به کمک چند روزنامه زنجیره ای در حرکتی هماهنگ، کوشید از آب گل آلود انتشار این تصاویر به نفع خود ماهی گرفته و با مظلوم نمایی، این اقدام را تلاشی از سوی جریان مقابل که «چشم دیدن وی را ندارد» معرفی کند . اگرچه او بزرگوارانه! خاطر نشان می سازد: «قدرتمندان و کسانی که میخواهند در قدرت بمانند، بدانند که من خطاب به خیلیها اعلام کردهام عطای قدرت رسمی را به لقای آن بخشیدهام تا قدرتمندان احساس نکنند مزاحمشان هستم... من جا را برای کسی تنگ نمیکنم اما انتظار داریم آنها نیز جا را برای ما تنگ نکنند. اجازه بدهند مردم انتخاب کنند. جای هر کس را ملت تعیین میکند، اما باید امکان انتخاب نیز داشته باشد.» اظهارات متناقض اطرافیان خاتمی و سپس تکذیب وی درباره واقعی بودن تصاویر منتشره در حالی مطرح می شود که مشخص نیست در صورت غیرواقعی بودن تصاویر، چرا تصاویر اصلی از سوی خاتمی منتشر نمی شود؟ به هر ترتیب پس از انتشار این تصاویر که گویا(!) منافی عفت و حیای یک مسلمان بوده و سر زدن آن از یک ملبس به لباس روحانیت سابقاً مسئول در جمهوری اسلامی موجب تأسف شدید و مایه کسر آبرو در میان مسلمانان جهان است، نه تنها انتظار توبه، به درگاه الهی و عذرخواهی از پیشگاه ملت ایران، توقعی بیهوده و عبث است بلکه پیش بینی می شود، خاتمی و اطرافیان وی به همراه طیف گسترده روزنامه های زنجیره ای همراه، این بار برای توجیه تصویر زننده همنشینی خاتمی با این زن گزارشگر،وی را نفوذی اصولگرایان در ایتالیا معرفی نمایند! گفتنی است حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان، در سرمقاله امروز این روزنامه، خاتمی را مصداق گناهکاری دانست که به جای عذر آوردن به پیشگاه مردم، طلبکار شده و قصد دارد، گناه خود را با ایجاد توهم توطئه جریان رقیب توجیه کند. |