خاتمی نیوز- نقدهایی در جستجوی فهم و اصلاح

بهبوداوضاع جهان درگرو برخوردفعالانه ونقدمتعهداست.شعاراصلاح طلبی رابرخی دادندولی درعمل...

خاتمی نیوز- نقدهایی در جستجوی فهم و اصلاح

بهبوداوضاع جهان درگرو برخوردفعالانه ونقدمتعهداست.شعاراصلاح طلبی رابرخی دادندولی درعمل...

معرفی کتابی خواندنی: پدرخوانده ها

بررسی عملکرد مطبوعات دوم خردادی

چکیده: یک تاکتیک مطبوعات زنجیره‌ای این بود که با توجه به مجوزهای فراوانی که گرفته شده می‌بود می‌توانستند جای همدیگر را به راحتی پر کنند. اگر روزنامه‌هایی مثل جامعه، خرداد و نشاط به دلیل تندروی و تخلف‌های قانونی توقیف می‌شدند، بلافاصله روزنامه‌های دیگری همچون توس، فتح و آزادگان با همان کادر و رویکرد جایگزین آنها می‌شدند و به صورت صریح و آشکار قانون را دور می‌زدند. "امتیاز روزنامه‌ی جامعه براساس حکم قضایی لغو شد و مدیر مسئولی آن از فعالیت مطبوعاتی منع گردید، اما دست‌اندرکاران جامعه تلاش کردند با استفاده از راهی که قانون برای آنها مهیا ساخته بود با مجوز قانونی روزنامه‌ای دیگر و مسئولیت قانونی فردی دیگر حیات مطبوعاتی خود را ادامه دهند. "
زبان و ادبیات دوم خردادی ترکیبی از قدرت، سیاست، هیجان و عامه‌پسندی بود تا با ایجاد التهاب‌های کور اجتماعی، آتش‌بازی حجیمی علیه مبانی انقلاب و ارکان نظام به راه بیاندازند و آن را وادار به تسلیم و انفعال کنند.

 

مطبوعات رکن اساسی توسعه‌ی سیاسی و جامعه‌ی مدنی بوده و از آنها با عنوان رکن چهارم دموکراسی نام برده می‌شود. اطلاع‌رسانی، بیان صادقانه‌ی خواسته‌ها و مطالبات مردمی نقدهای سازنده و راهکارهای مفید از کارکردهای مثبت یک جامعه‌ی مطبوعاتی توسعه یافته است و بدون شک اگر مطبوعات خود فاقد شاخص‌های توسعه یافتگی باشند، اگرچه در کوتاه مدت شاید، منشأ اثر باشند، اما در نهایت خود به ابزار رکود، عقب‌ماندگی، اغتشاش و اختلاف تبدیل می‌شوند و نه تنها کمکی به توسعه‌ی اجتماعی و سیاسی نمی‌کنند، بلکه مانع جلو رفتن آن هم می‌شوند.
در ماه‌های اولیه‌ی بعد از دوم خرداد گروه‌هایی همچون مجمع روحانیون مبارز، کارگزاران سازندگی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به همراه چهره‌های برجسته‌ی جریان چپ، سکان‌دار جبهه‌ی پیروز بودند و عملکردهای مطبوعاتی آنها تا حدودی معقول و منطقی بود. با تشکیل حزب مشارکت و شکل‌گیری گروهی پیشرو برای هدایت جریان اصلاح‌طلبی، آنها به این نتیجه رسیده بودند که می‌توانند از زیر سایه‌ی معنوی بزرگان و پیش‌کسوتان خود خارج شوند و هدایت جریان اصلاح‌طلبی را با ابزار مطبوعاتی خود به عهده بگیرند.
در ماه‌های نخست ریاست جمهوری آقای خاتمی، احمد بورقانی که معاون وزیر ارشاد وقت شده بود، به اندازه‌ی لازم و حتی فراتر از آن، مجوز انتشار روزنامه و هفته‌نامه از طریق هیأت نظارت بر مطبوعات، به بهانه‌ی آزادی و توسعه‌ی سیاسی و مدنی صادر کرده بود. با این اقدام هر تعداد روزنامه و هفته‌نامه توقیف و توسط نهادهای نظارتی بسته می‌شدند، تعداد دیگری می‌توانستند جای آنها را پر کنند. رشد مطبوعات در سال‌های پس از دوم خرداد به گونه‌ای بود که تعداد 550 عنوان و تیراژ 5/1 میلیون به بیش از 1000 عنوان و تیراژ 3 میلیون رسید. 1 ظاهر قضیه تلاش در جهت افزایش مطبوعات، آزادی‌های اجتماعی و استفاده‌ی شهروندان از حق ابراز نظر و اندیشه بود و در خصوص مطالب و تصاویر نشریات، اصل بر آزادی و برائت بود، مگر آنکه براساس نص صریح قانون و حکم دادگاه مطبوعات با حضور هیأت منصفه‌ی برخی نشریات دچار محدودیت قانونی شوند.
اساسی‌ترین نکته در شروع به کار مطبوعات دوم خردادی، توجه به چگونگی شروع، اهداف و انگیزه‌های آنها بود که عمدتاً توسط چهره‌های مطبوعاتی حلقه‌ی کیان، ملی- مذهبی‌ها و لیبرال‌ها راه‌اندازی و هدایت می‌شدند. جلایی‌پور در مورد چگونگی شروع به کار روزنامه‌ی جامعه و انتخاب شمس‌الواعظین به عنوان سردبیر و محسن سازگارا به عنوان مدیرعامل و اهداف روزنامه می‌نویسد:
[غیر از عنصر شایستگی، با این دو در زمینه‌های دیگر نیز همفکری و همخوانی داشتم. اولاً هر سه نفر از شاگردان دکتر سروش و دارای اشتراک نظری بودیم. ثانیاً هر سه نفر به آزادی اعتقاد داشته و احترام می‌گذاشتیم، البته آزادی برای همه، نه آزادی برای دوستان و آشنایان، ثالثاً از لحاظ سیاسی در طیف میانه‌روها قرار می‌گرفتیم، در اندیشه و فرهنگ به پلورالیسم، در سیاست داخلی به دموکراسی، در سیاست خارجی به همزیستی بین‌المللی و در اقتصاد به اقتصاد کارخانه‌ای و رقابت در بازار جهانی اعتقاد داشتیم، رابعاً در حرکت اجتماعی از موضع جامعه‌ی مدنی نه از موضع قدرت سیاسی هم‌نظر بودیم. ]2
مطبوعات دوم خردادی برخلاف وظایف مطبوعاتی که نباید دنبال قدرت و نفوذ در ساختار قدرت باشند به صورت عملی می‌خواستند نقش احزاب در کنار دولت داشته باشند. به همین دلیل به صورت ادامه‌ی منطقی ساختار اجتماعی برای نفوذ در ساختار سیاسی ظاهر شدند 3و مطبوعاتی‌ها با فعالیت خود به دنبال کسب قدرت سیاسی در جامعه برآمدند و از دیوار سیاسی جامعه بالا رفتند و درصدد قرار گرفتن در رأس هرم‌های قدرت برآمدند. برخی مطبوعاتی‌ها به این نتیجه رسیده بودند که اگر خط‌شکنی و حریم‌شکنی آنها جسورانه‌تر و شجاعانه‌تر باشد را حتی در لیست‌های انتخاباتی و پست‌های مدیریتی قرار می‌گیرند. آنها برخی از نویسندگان نظام شاهی و مخالفین جمهوری اسلامی را به کار گرفتند و به صورتی گروهی خط‌شکن وارد حوزه‌های ممنوعه و خط قرمزهای نظام شدند تا با تاکتیک فتح سنگر به سنگر نهادهای نظام، طرفداران جمهوری اسلامی را وادار به عقب‌نشینی و انفعال کنند.
یک تاکتیک مطبوعات زنجیره‌ای این بود که با توجه به مجوزهای فراوانی که گرفته شده می‌بود می‌توانستند جای همدیگر را به راحتی پر کنند. اگر روزنامه‌هایی مثل جامعه، خرداد و نشاط به دلیل تندروی و تخلف‌های قانونی توقیف می‌شدند، بلافاصله روزنامه‌های دیگری همچون توس، فتح و آزادگان با همان کادر و رویکرد جایگزین آنها می‌شدند و به صورت صریح و آشکار قانون را دور می‌زدند.
[امتیاز روزنامه‌ی جامعه براساس حکم قضایی لغو شد و مدیر مسئولی آن از فعالیت مطبوعاتی منع گردید، اما دست‌اندرکاران جامعه تلاش کردند با استفاده از راهی که قانون برای آنها مهیا ساخته بود با مجوز قانونی روزنامه‌ای دیگر و مسئولیت قانونی فردی دیگر حیات مطبوعاتی خود را ادامه دهند. ]4
زبان و ادبیات دوم خردادی ترکیبی از قدرت، سیاست، هیجان و عامه‌پسندی بود تا با ایجاد التهاب‌های کور اجتماعی، آتش‌بازی حجیمی علیه مبانی انقلاب و ارکان نظام به راه بیاندازند و آن را وادار به تسلیم و انفعال کنند.
[طی این سال‌ها با بهانه‌های مختلف علاوه بر مبانی و اصول انقلاب از جمله حکومت دینی، ولایت فقیه، قانون اساسی، استکبارستیزی، استقلال و... ارکان و نهادهای قانونی نظام از رهبری و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام گرفته تا سپاه و بسیج و صدا و سیما و شورای عالی انقلاب فرهنگی در معرض شدیدترین تهاجمات سیاسی و مطبوعاتی جریان تجدیدنظرطلب و رادیکال قرار داشتند. ]5
شیوه‌ی توپخانه‌ای آنها، تیترهای مشابه و حملات هدایت شده‌ی آنها زبانزد شده بود. آنها با شفاف نکردن مرزهای خود با ضدانقلاب و حملات خود، عملاً خطوط قرمز نظام را در عرصه‌ی منافع و امنیت ملی نادیده گرفته و در جایگاه مخالفین نظام قرار گرفته بودند. ملی- مذهبی‌ها را به عنوان صاحبان اصلی انقلاب معرفی کرده 6 و با شعار ایران برای همه‌ی ایرانیان مرزهای خودی و غیرخودی و انقلابی و ضدانقلاب را نادیده گرفتند.
ذکر نمونه‌ها و مواردی از مطالب افراطی این روزنامه‌ها در حمله به نهادهای نظام و مقدسات می‌تواند گویای شیوه‌ی عملکرد مطبوعاتی آنها باشد که به مواردی از آنها در زیر اشاره می‌شود.
1- امروز به جای استکبار جهانی بهتر است به استکبار ملی که در داخل قدرت انحصاری دارد پرداخت. اگر با نظام تک‌قطبی آمریکایی مخالفیم با سیاست تک قطبی داخلی هم باید درافتاد. 7
2- اصلی‌ترین چالش انقلاب اسلامی مقابله با آثار و بازمانده‌های دیدگاه‌های تمامیت‌خواهان در میان انقلابیون و نهادهای برآمده از انقلاب است که از مهمترین خصیصه‌های آنان شخصیت‌پرستی و اصالت رهبر است. 8
3- گفتارها و نوشتارهای متکبرانه و خودپسندانه آکنده از نفرت و کینه و پرده‌داری و تحقیر و توهین نسبت به اکثریت ملت ایران، گفتمان حاکم بر ایران در طول دو دهه‌ی انقلاب بوده است. 9
4- پس از انقلاب به جای ارتباط دین و سیاست، نهاد دین و قدرت یکی شد و دین به خدمت قدرت درآمد. 10
5- به طور کلی انقلاب ما عاقل‌پرور و متفکرپرور نبوده و روز به روز فضا برای تفکر عوامانه بازتر می‌شود و فضای تفکر اندیشمندانه بسته می‌شود. 11
6- کار دادگاه ویژه‌ی روحانیت زندانی کردن روحانیون آزاداندیش و مستقل است. 12
7- دشمنی تمام دین با ما، انبوه مشکلات اقتصادی جوانان، بی‌پولی و بیکاری ثمره‌ی سال‌ها شعار تند و توخالی و پیش‌پاافتاده‌ی دوران انقلاب است. 13
8- پس از انقلاب نیز، آمریت کهنه‌ی دوره‌ی شاهنشاهی باقی مانده و افراد کم‌سواد سرکار آمده‌اند و کهنه‌پرستی همچنان رواج دارد. 14
9- ارزش‌های دینی دائماً در تغییراند، اگر روزی فاطمه (س) می‌گفت بهترین زنان کسی است که نامحرم او را نبیند، امروز کسی نمی‌تواند این را بپذیرد. 15
10- سر حسین بن علی را نزد عبیدالله و سر عبیدالله را نزد مختار و سر مختار را نزد مصعب و سر مصعب به پیش عبدالملک نهاده شد... خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت، میوه‌ای جز خشونت به بار نمی‌آورد. هیچ‌کس حق ندارد، به صرف اینکه خود را حق و دیگران را باطل بداند، دست به خشونت بزند. 16
تندروی، افراطی‌گری، ایجاد روحیه‌ی یأس و بدبینی، هنجارشکنی، توهین به مقدسات و ارکان نظام توسط این روزنامه‌ها به گونه‌ای بود که هیچ حاشیه‌ی امنی حتی برای مقدسات هم قائل نمی‌شدند و از حادثه‌ی عاشورا تا بحث انتظار و ظهور را متعرض شدند به گونه‌ای که وزیر ارشاد اهل تساهل و تسامح را هم وادار به انتقاد از آنها کرد و توضیحاتی داد که گویای همه چیز می‌تواند باشد.
[شکی نیست که من جزء جناح اصلاح‌گرا و طرفدار ایجاد فضای باز به شمار می‌روم، ولی اگر من عضو هیأت منصفه بودم، نظر به تعطیلی توس می‌دادم. این روزنامه به جای روشن کردن افکار عمومی، اوضاع سیاسی را بحرانی کرد... سرپرستان و مدیران این روزنامه تعدادی از نویسندگان و روزنامه‌نگاران را گرد خود جمع کردند که بعضی از آنها از نویسندگان زمان شاه سرنگون شده هستند که به آنها اجازه‌ی نوشتن مقالات و تحلیل‌هایی دادند که بر برخی از اصول، مبانی و ارزش‌های دینی مورد اعتقاد مردم شبهه وارد می‌ساخت و برخی از مراجع دینی را مورد اهانت قرار دادند. اینان در اصول اولیه‌ی نهادهای دینی با اندیشه‌های دستگاه مذهبی شک و شبهه انداختند... آنها همانند کسانی بودند که درخت نوپای آزادی و شاخه‌های آن را می‌شکستند به آن گمان که دارند میوه‌ی آزادی می‌چینند. ... من مقاله‌هایی برضد رئیس قوه‌ی قضائیه در توس خواندم که مرا بسیار شرمنده ساخت، با این وجود که من با وی اتفاق‌نظر ندارم. نویسنده‌ی این مقالات کسی است که از جماعت و گروه فرح پهلوی بوده است و با سادات به اسرائیل سفر کرده است. او پیش از انقلاب اسلامی معروف بوده است که مقالات بسیار تندی برضد انقلاب می‌نوشته است. ]17

پی نوشت ها:
.1 هوشنگ جیرانی، در جست‌وجوی حاملان جدید اصلاحات، روزنامه‌ی شرق، سه شنبه 2 تیر 1383، سال اول، شماره‌ی 221
2 . حمیدرضا جلایی‌پور، پس از دوم خرداد، نگاهی به جامعه‌شناختی به جنبش مدنی ایران، انتشارات کویر، تهران، 1378، ص 44
.3 محمد قوچانی، برادر بزرگتر مرده است، پیشین، ص 41
4 . نشریه‌ی راه نو، قوه‌ی قضائیه، ایجاد التهاب، شماره‌ی 16، تاریخ 17/5/77
.5 بهمن اسماعیلی، انتخاب مجلس هفتم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران، تهران، 1384، صص 40- 39
6 . حسن یوسفی اشکوری، روزنامه‌ی عصر آزادگان، 13/8/78، ص 3
.7 سعید رضوی فقیه، صبح امروز، 12/8/78، صص 3 و 6
8 . علیرضا علوی تبار، صبح امروز، 23/11/78، ص 16
.9 ناصر ایرانی، عصر آزادگان، 25/8/78، ص 7
10 . صبح امروز، 14/9/78، ص 1
.11 عزت‌الله سحابی، روزنامه‌ی فتح، 2/12/78، ص 8
12 . مجتبی لطفی، روزنامه‌ی خرداد، 4/7/1378، ص 6
.13 هفته‌نامه‌ی پیام هاجر، 25/8/78، شماره‌ی 292، ص 4
14 . هفته‌نامه‌ی آبان، 13/9/1378، ص 7
15. عبدالکریم سروش، ماهنامه‌ی زنان، دی ماه 1378، شماره‌ی 59
16 . اکبر گنجی، خون به خون شستن محال آمد، محال، صبح امروز، 24 فروردین 1378
17. حمید کاویانی، جراحی در قدرت، مؤسسه‌ی نشر و تحقیقات ذکر، تهران، 1379، صص 140- 139 و یاسر مرادی، نگاهی به قانون مطبوعات، دوشنبه 19 بهمن 1383

منبع:‌ سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی:http://www.irdc.ir/article.asp?id=1479

داستان سقوط و قدرت طلبی و شهوت و شهرت و ....

راهکار جدید سایت بازتاب برای جذب مخاطب

وقتی "تسهیل قانون ارتکاب جرایم جنسی کودکان در آمریکا" و "ادعای ارتباط عشقی خبرنگار خارج‌نشین با علی دایی" دو تیتر متوالی از اخبار ویژه سایت بازتاب را دیدم برای روند نزولی سایتی که مدعی اصولگرایی است بسیار متاسف شدم. با یک جستجوی ساده متوجه می توان شد بیش از صد عنوان از اخبار این سایت به عناوین اینچنینی می پردازد که اغلب بازدیدکنندگان قابل توجهی نیز داشته است و به نظر می رسد در روزهای پس از فیلتر شدن این سایت این روند سرعت بیشتری گرفته است.
سایت بازتاب در فروردین امسال خود مدعی شد  بنا بر بررسی‌های انجام شده، تعداد بینندگان این سایت که تا پیش از فیلتر به 240 هزار بیننده در روز رسیده بود، پس از انجام فیلتر تا سطح یکصد هزار بیننده در روز کاهش یافته است. این در حالی است که یک هفته قبل از این آمار تیتری با عنوان "ظهور فرقه جدید انحراف جنسی" مورد بازدید بیش از 74 هزار بیننده قرار گرفته است یعنی بالاترین جذابیت را در بین دیگر اخبار در میان بازدیدکنندگان داشته است. نکته جالب در بسیاری از این قبیل اخبار بازتاب لید گنگی است که برای خبر انتخاب گردیده که خود باعث علاقه خواننده به باز کردن خبر و دیدن محتویات آن گردد.
جالب اینجاست که ذیل این خبر یکی از خوانندگان بازتاب اظهار نظری نموده و از سوی هم مجوز نشر یافته است: "مسئول محترم سایت بازتاب من یکی از بازدید کنندگاه پرو پاقرص سایت شما هستم و در زمان فیلتر بودن سایت چه اولین بار و چه دومین دفعه کلی ایمیل زدیم که این پایگاه خبری پر مخاطب باز بشه.درسته این خبر بسیار دردناکه و وجدان جامعه رو باید بیدار کرد ولی هر منکری رو انسان در اذهان عمومی پخش نمیکنه. ... من احساس میکنم بعضی از خبرها داره فقط کفه جذب مخاطبشون سنگین میشه" چنین اظهار نظری از سوی دیگر مخاطبان سایت بازتاب نیز در ذیل برخی دیگر از اخبار آن آمده بود و از اینرو گمان نمی رود مسئولین سایت بازتاب متوجه آثار منفی رفتار خود نبوده باشند.
توضیح بیش از این در خصوص مطالب منتشره از سوی این سایت شاید خود بخشی از اشاعه فحشا محسوب گردد و از اینرو به دیگر شاهد مثالها اشاره ای نمی گردد.
اما نکته قابل تامل در اینجا حضور چهره های موجه در چنین سایتی است. اشخاصی که خود را همچنان وفادار به آرمانهای برادران شهیدشان در سپاه می دانند و قلم زدن را نوعی جهاد می دانند. این گروه که خود را اصولگرا می دانند چرا سکوت کرده اند. جالب اینجاست که چندی پیش دکتر محسن رضایی با قبول ارتباط فکری مجموعه بازتاب با او درباره اصولگرایان واقعی چنین گفته بود:" با این ویژگی‌ها می‌توانیم جریان محافظه‌کار را از جریان اصولگرا جدا کنیم. اصولگرایان به اندیشه سیاسی امام معتقدند. آنها معتقدند که در سیاست خارجی باید شجاعت همراه با منطق باشد و در سیاست داخلی معتقدند که اخلا‌ق، سیاست، مردم و نخبگان در سیاست باید همراه با هم باشند.اصولگرایان واقعی معتقدند که اخلا‌ق باید نقش جدی در سیاست ایفا کند و از عوام‌فریبی و کلا‌ه گذاشتن بر سر مردم به شدت پرهیز کنند لذا حتی برای دفاع از دین هم حاضر نیستند کلا‌هبرداری و عوام‌فریبی و شارلا‌تان بازی را در سیاست دخالت دهند." حال باید از آقای رضایی پرسید آیا این رفتار سایتی که به لحاظ عاطفی و فکری به شما نزدیک هستند اخلاق محور است؟ آیا از مصادیق اصولگرایی اشاعه منکر نیز می باشد؟  آیا روحانیونی که مطالبشان در این سایت منتشر می شود گزارش زشت این سایت در معرفی فیلمها و بازیگران غیراخلاقی هالیوود و دیگر گزارشهای مشابه را خوانده اند؟ و آخرین سوال هم از بازتابی ها؛ آیا جذب مخاطب تا این حد ارزش دارد؟   سپهر نیوز:شناسه: 6038   دوشنبه، 8/5/1386 http://sepehrnews.ir/?p,6038

بازتاب نظرات حاج محسن رضایی یا بازتاب نظرات ضدانقلابیون؟!

بازتاب و مستند «به اسم دموکراسی»

«به اسم دموکراسی» نام مستندی بود که طی روزهای چهارشنبه وپنج شنبه هفته گذشته از سوی صدا وسیما پخش شد و در این راستا برخی از رسانه‌ها‌ی خارجی با جنجال آفرینی حتی قبل از پخش این فیلم آن را دروغ ایرانیان خوانده بودند وادعا کردند آنها تحت فشار سخن گفته اند که جای سوال داشت که چگونه آنها تلاش دارند فیلم ندیده را تکذیب کنند. از سوی دگر روزنامه‌ها‌ی زنجیره ای دوم خردادی که در بدو ورود هر مقام بین المللی به ایران از آنها در مورد تکلیف این سه نفر سوال می‏کردند و در هر کنفرانس خبری یکی سوالات خود را به این موضوع اختصاص می‏دادند در اقدامی هماهنگ سکوت اختیار کردند ولی سایت بازتاب وابسته به محسن رضایی تلاش نمود هماهنگ با رسانه‌ها‌ی بیگانه به این موضوع بپردازد. سایت بازتاب چرا همچون رسانه‌ها‌ی بیگانه از پخش این فیلم ناراحت است؟


حاجی بابایی: پشت پرده سایت بازتاب باید مشخص شود
حمید رضا حاجی بابایی گفت: پخش این فیلم واقعیتی است که وجود دارد و در مورد رسانه‌ها‌یی که با هدف خاصی به این برنامه تاخته اند باید پیگیری کرد که از کجا تأمین می‏شوند و هدفشان چیست و چه کسانی پشت پرده آنها هستند و باید مردم را مطلع کرد تا اهداف و اغراض این اشخاص را متوجه شویم در مورد سایت بازتاب هم باید پیگیری شود تا هدفش مشخص شود.
حمید رضا حاجی بابایی نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با سپهر افزود: زمانی که جاسوسان آمریکایی در ایران دستگیر شدند برای ما روشن بود که جار و جنجالی تبلیغاتی علیه ایران زیاد می‏شود و این نشان دهنده این است که نیروهای وزارت اطلاعات و نیروهای امنیتی با اقتدار در اداره و کنترل بسیار موفق هستند.عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی در ادامه افزود: آمریکا تلاش دارد با این به اصطلاح انقلاب ها اهداف خود را در جهان به پیش ببرد ولی شکست سنگین تری می‏خورد و به دنبال آن با ایجاد جار و جنجال در دنیا همه چیز را به نفع خود تغییر دهد ولی این واقعیت را در دنیا همه می‏دانند.
وی در ادامه در مورد ایجاد تشکیک در برنامه «به اسم دموکراسی» از سوی برخی رسانه‌ها‌ی داخلی گفت: این مسائل روشن و مبین است چرا که بر اساس اعترافات خودشان لب به سخن گشوده و واقعیت را گفته اند و اگر کسی اینها را نادیده بگیرد چشمان خود را بر حقایق بسته است.وی در ادامه افزود: وقتی رسانه‌ها‌یی با هدف خاصی به این برنامه تاخته اند باید پیگیری کرد که از کجا تأمین می‏شود و هدفشان چیست و چه کسانی پشت پرده آنها هستند و باید مردم را مطلع کرد تا اهداف و اغراض این اشخاص را متوجه شویم در مورد سایت بازتاب هم باید پیگیری نماییم تا هدفش مشخص شود.

یحیوی: کسانی که متضرر شده اند، ناراحت هستند

سید محسن یحیوی گفت: کسانی که مشغول ایجاد تشکیک در فیلم «به اسم دموکراسی» هستند حتماً از پخش فیلم متضرر شده اند. سید محسن یحیوی نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی گفت: کسانی که مشغول ایجاد تشکیک در فیلم به سوی دموکراسی هستند حتماً از پخش فیلم متضرر شده اند.سید محسن یحیوی نماینده مجلس شورای اسلامی در مورد پخش فیلم «به اسم دموکراسی» در گفتگو با خبرنگار سپهر گفت: این فیلم نمایش دهنده تلاش بی وقفه و شبانه روزی نیروهای خدوم وزارت اطلاعات می‏باشد و چشمان بسیاری را به نقشه‌ها‌ی دشمنان این ملت باز کرد.وی در ادامه افزود: بسیاری از کسانی که دشمنی آمریکا با ایران را خواب و رؤیا تصور می‏کنند امیدوارم با تماشای این فیلم به اشتباه خود پی ببرند.
یحیوی در مورد اظهار نظر رسانه‌ها‌یی چون سایت بازتاب در مورد «به اسم دموکراسی»‌ گفت: همیشه افرادی هستند که برای هر مطلبی دلیلی بیاورند که ابراز وجودی نمایند و یا اینکه این مسائل بیان شده به نفعشان نیست و برای آنها ضرر و زیان دارد و لی باید این واقعیت را بپذیرند.
وی با تشکر از صدا و سیما برای پخش این فیلم گفت: پخش این فیلم‌ها‌ جهت آشنایی مردم با کسانی که می‏خواهند به کشور ضربه بزنند خوب است و دست کسانی که تا به حال از این افراد حمایت می‏کرده اند برای مردم باز می‏شود.

 منبع: سپهرنیوز شناسه: 5683 http://www.sepehrnews.ir/?p,5683

موسی قربانی: برخی سیاست‌ها‌ی سایت بازتاب امنیت ملی را مخدوش می‏کند

عضو هیأت رئیسه ی مجلس شورای اسلامی گفت: متأسفانه برخی در درون نظام در راستا و دقیقاً در همان مسیر اقدامات اپوزیسیون انقلاب گام بر می‏دارند. موسی قربانی با بیان این مطلب در خصوص پخش برنامه ی "به اسم دموکراسی" به خبرنگار سپهرگفت: این برنامه یک برنامه کاملاً کارشناسی و دقیق و جذاب بود و در واقع حرکت خوبی در جهت افشای اهداف شوم آمریکا و مزدورانش به شمار می‏رود، ولی متأسفانه برخی در داخل به انتقاد از این برنامه پرداختند.قربانی در خصوص اقدام سایت بازتاب در نقد این برنامه اظهار داشت: مخالفین نظام عمدتاً به دو گروه تقسیم می‏شوند، اول کسانیکه از اساس مخالف تشکیل نظام جمهوری اسلامی بودند و در واقع مشکل آنها وقایع بزرگ 22 بهمن 57 و 12 فروردین 58 است. این گروه عمدتاً شامل منافقین، سلطنت طلب‌ها‌ و... هستند.
وی تصریح کرد: گروه دوم کسانی هستند که از اول با انقلاب موافق بودند ولی به دلیل جهت گیری‌ها‌ی انقلاب که در همان مسیر آرمانها و اهداف امام خمینی (ره) بود، نتوانستند اهداف حزبی و شخصی خود را تحقق بخشید، لذا اقداماتی مغایر با منافع کشور انجام می‏دهند که اقدام سایت بازتاب در زمزه ی گروه دوم ارزیابی می‏شود.
عضو هیأت رئیسه ی مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: این اقدام سایت بازتاب امنیت ملی را مخدوش می‏کند ضمن اینکه چنین اقداماتی مسبوق به سابق نیز می‏باشد همانند موضوع نامه ی امام که یکی آنرا منتشر می‏کند و دیگری مخالفت می‏کند و متأسفانه دود این اقدامات فقط به چشم نظام می‏رود. 
منبع: سپهرنیوز شناسه: 5684 http://www.sepehrnews.ir/?p,5684

کارگزارن- بانکداران بی رحم و دانش آموزان....!!!

  روزنامه کارگزاران: دانش آموز اجیر می کنیم!

 روزنامه کارگزاران با درج یک آگهی تبلیغاتی آمادگی خود را برای پرداخت ماهیانه یک میلیون ریال حقوق به دانش آموزان تهرانی اعلام کرد . به نظر می رسد ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران سازندگی با این اقدام، دست به جذب نیرو برای فعالیت های آموزشی حزب کرده است.روزنامه کارگزاران مدتی است که یک آگهی تبلیغاتی خطاب به دانش آموزان منتشر می کند.روزنامه کارگزاران که ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران سازندگی می باشد مدتی است که با انتشار یک آگهی تبلیغاتی وعده پرداخت ماهیانه یک میلیون ریال به دانش آموزان 16 تا 19 ساله داده است.بنا بر این گزارش در این آگهی از دانش آموزان خواسته شده است تا در قبال کار خبری در ایام تابستان این حقوق را دریافت نمایند. در این تبلیغ حداکثر ساعت کاری هر دانش آموز در روز 3 ساعت در روز و از ساعت 6 الی 9 صبح عنوان شده است.به نظر می رسد ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران سازندگی با این اقدام، دست به جذب نیرو برای فعالیت های آموزشی حزب کرده است.در این آگهی فوق العاده! آدرس ارسال درخواست ها با آدرس روزنامه کارگزاران مشترک است.این در حالی است که چندی پیش اخباری مبنی بر عدم پرداخت حقوق پرسنل این روزنامه طی چند ماه گذشته منتشر شده بود.

رسانه های دوم خردادی = سازمانهای جاسوسی آمریکایی در تبلیغات

  گزارش نیویورک تایمز از قیمت بنزین در ایران

  روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی نوشته است دولت ایران در تمام منطقه تنها دولتی است که بنزین را با قیمت هر گالن ‪ ۲‬دلار از خارج خریداری و آن را به بهای ‪ ۳۴‬سنت به مصرف‌کنندگان داخلی می‌دهد.  این روزنامه روز جمعه نوشت: به‌این‌ترتیب ایران سالانه ‪ ۵‬میلیارد دلار از درآمدهای نفتی خود را صرفا بابت پرداخت همین یارانه بنزین پرداخت می‌کند.  به نوشته این روزنامه، هم اکنون ایران ‪۴۰‬درصد بنزین مورد نیاز خود را از ‪ ۱۶‬کشور مختلف جهان تامین می‌کند که هر آن ممکن است هدف تحریم‌های آمریکا قرار گیرند. نیویورک تایمز نوشته است: بر اساس سهمیه‌بندی‌های جدید، خودروهای شخصی هر ماه ‪۲۶‬گالن بنزین به قیمت یارانه‌ای ‪ ۳۴‬سنت برای هر گالن دریافت می‌کنند و تاکسی‌ها نیز در ماه ‪ ۲۱۱‬گالن بنزین سهم دارند.

 "ورا دولادوست" از تحلیلگران انرژی در اتحادیه تحقیقات انرژی کمبریج در پاریس به نیویورک تایمز گفته است ایرانیان در این زمینه بسیار دیر و در عین حال عجولانه عمل کردند. به گفته وی ایران همچنین قصد دارد تولیدات بنزین خود را افزایش دهد و اعلام کرده تا سال ‪ ۲۰۱۲‬حدود ‪ ۱۸‬میلیارد دلار برای افزایش توانایی پالایش خود سرمایه‌گذاری خواهد کرد.

 این روزنامه نوشته است: باتوجه به اینکه قیمت بنزین در ایران از مدت‌های قبل به صورت ارزان ارائه می‌شده، اکنون بسیاری از مردم فکرمی‌کنند بخاطر داشتن منابع عظیم نفتی، حق مسلم آنها برخورداری از بنزین ارزان قیمت است. نیویورک تایمز در ادامه با اشاره به تلاشهای آمریکا برای تحت فشار قراردادن ایران جهت کنار گذاشتن برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای نوشته است رهبران جمهوریخواه و دمکرات مجلس نمایندگان لایحه‌ای را پیشنهاد کرده‌اند که بر اساس آن هر شرکتی که پس از ‪ ۳۱‬دسامبر(‪ ۱۰‬دی ) به ایران بنزین بفروشد یا به ایران در واردات بنزین کمک کند مورد تحریم قرار خواهد گرفت و آن شرکت دیگر به مشتریان آمریکایی دسترسی نخواهد داشت.

منبع:http://www.rajanews.com/News/?12327

وکیل مدافعین ایرانی انگلستان یا کاسه لیسان ملکه ....

Image

شرق لندن در تهران

مسعود فروغی

روزنامه ی شرق باز هم در رویه ی مسبوق به سابقه ی طولانی خود یک صفحه ی کامل نشریه ی خود را به دفاع از دولت مطبوع خود(!) بریتانیای کبیر(!) اختصاص داد.

صفحه ی 3 روزنامه ی شرق در تاریخ سه شنبه 5 تیر 1386، امروز، گرچه نام نامی ایران را به بالای سر خود داشت اما قلم فرسایی(!) نویسنده ی آن روزنامه به انضمام عکس نیم صفحه ای از تونی بلر-نخست وزیر حالا دیگر سابق انگلستان- که اگر نگوییم بیشتر از جرج بوش، به انداره ی او دستش در حمام خون مردم عراق و افغانستان آلوده است بعد از آنکه سفیر انگلستان را انسانی مهربان و خندان معرفی می کند شکوه و گلایه ای خنده دار از دولت انگلستان می کند که«متأسفانه دولت بریتانیا… هیچ گاه نیازی حس نکرد تا به ترمیم جایگاه خود در نزد مردم ایران بپردازد.»

 

شرق اما در دوره ی اول انتشار خود هم آن چنان رویه ای را پیش گرقته بود و تا آن جا پیش رفت که در طول دفاع سی و سه روزه ی حزب الله لبنان از کشور خود در مقابل ارتش معلوم الحال اسرائیل به نماینگی رسمی جراید تلاویو، لندن و … در تهران تبدیل شده بود.

 

شرق امروز با مزمت دانشجویانی که آن ها را تعمداً بسیجی خطاب می کند در مقام وکیل مدافع جفری آدامز-سفیر انگلستان در تهران- نه تنها باغ قلهک را مستقل از سفارت انگلستان می داند؛ بلکه برگزاری جشن تولد ملکه ی انگلیس را تا حد یک امر مهم ملی- مذهبی بالا می برد و مثل یک دست آموز ماهر و موفق بر پایه ی دیگ پلوی انگلیسی در قلب پایتخت ایران را یک امر عادی می داند.

 

 البته از حق نباید گذشت، آن چه شرقیان را ناراحت می کند و برای آنها غیر عادی است اعتراض به ملکه ی بریتانیاست آن هم در روزهایی که او سلمان رشدی مرتد را شوالیه لقب می دهد.

 

اما اینکه نویسنده ی«جشن تولد ملکه و نبم نگاهی به منافع ملی ایران» در تیتر انتخابی خود منظور از ملکه را مشخص نکرده است  را شاید بتوان  به حساب دیگری گذاشت اما آنجا که او«اعطای این جایزه به سلمان رشدی» را«صرفا بر اساس جایگاه ادبی وی» می داند، تردیدی نمی ماند که منافع ملی مورد اشاره ی او بیشتر به دولت بریتانیا پهلو می زند تا به ایران!

 

وکیل مدافع سرسخت جفری آدامز، همان کسی که دولت ایران را-به اذعان شرق- تهدید به بازپس گیری اماکن فرهنگی ایران در انگلستان در صورت بحث درباره ی بازپس گیری باغ قلهک از انگلستان می کند در ادامه، بر پایی مهمانی دولت انگلستان تنها بیست و چهار ساعت پس از تخریب حرمین شریفین در سامرا را هیچ می انگارد و در مفام توصیه بر می آید که این کارها ما را از مسیر آرامش خارج می کند.منظور از آرامش آیا ادامه ی رویه ی باج دادن به انگلیس طبق روش دوستان هم فکر شرق است  یا نه را آقای نویسنده توضیح نداده است.

 

شرق لندن- ببخشید تهران- امروز زیاد عجیب کار نکرد اما برای آنها که دل در گروی مهر روباه پیر ندارند جمله ی تاریخی امام خمینی(ره) حکم یک فصل الخطاب را دارد«... آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می کنند که باید در سیاست و اصول دیپلماسی خود تجدیدنظر نمائیم و ما خامی کرده ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقع گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی می کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می گذارند.

 

این یک نمونه است که خدا می خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی دراین زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه اش با اسلام برملا سازد تا ما ازساده اندیشی به درآییم و همه چیز را به حساب اشتباه و سوءمدیریت و بی تجربگی نگذاریم با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست بلکه تعهد جهانخواران به نابودی اسلام و مسلمین است والا مسئله فردی سلمان رشدی آن قدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیست ها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند...»

منبع: http://mostaghel.ir/critic/article/c-123.html

اصلاحاتچی ها:سود بانکی باید زیاد باشد تا ما خون مردم را بمکیم...

داروغه ها و هم میهن!

عبدالله عبداللهی

در چند هفته گذشته در کشور شاهد ماجرایی بوده و هستیم که شاید یکی از عجیب ترین اتفاقات رسانه ای در کشور باشد.پیرو اعلام خبری مبنی بر کاهش نرخ سود بانکی و اجبار همه بانک ها به پیروی از این ابلاغیه به ناگاه شاهد جوی رسانه ای بودیم که با  نگرش معمول به موضوع بسیار عجیب می نمود؛ ماجرا این بود که ...

در چند هفته گذشته در کشور شاهد ماجرایی بوده و هستیم که شاید یکی از عجیب ترین اتفاقات رسانه ای در کشور باشد.

Imageپیرو اعلام خبری مبنی بر کاهش نرخ سود بانکی و اجبار همه بانک ها به پیروی از این ابلاغیه به ناگاه شاهد جوی رسانه ای بودیم که با  نگرش معمول به موضوع بسیار عجیب می نمود؛ ماجرا این بود که تعدادی از روزنامه هایی که ادعای اطلاع رسانی صادقانه را دارند به یک باره با تیترهایی هماهنگ این اقدام را به مثابه فلج شدن اقتصاد کشور و بدبختی و آوارگی مردم قلمداد کرده و چنان وانمود کردند که اگر بانک ها در قبال وام هایی که به مردم می دهند سود کمتری دریافت کنند این به ضرر مردم خواهد بود! و جالب اینکه به گونه ای به این موضوع می پرداختند که انگار قرار است به سپرده های مردمی سود کمتری تعلق گیرد و مسلماً هر شخص ناآگاهی با روبرو شدن چنین وضعی شاید حق دارد به عقل خود شک کند چرا که با یک پارادوکس عجیب روبرو شده است.

روزنامه های مدعی اصلاح طلبی هم میهن، اعتماد ملی، شرق و اعتماد به یک باره با تیترهایی هماهنگ این اقدام دولت را جفای به مردم تلقین کرده و با یادداشت های روزانه خود به مذمت این کار می پردازند و آن را نشانه مردم گرایی خود می دانند و برای اثبات این ادعا از وجاهت برخی چهره های انقلابی نیز خرج می کنند.

وابستگی این روزنامه ها به بانک های خصوصی به عنوان یکی از اسپانسرهای بسیار مهم این روزنامه های زنجیره ای که در نهایت منجر به ادای دین به آن ها می شود، سبب شده است تا هر گونه مطلب بی پایه ای را به نام مقاله و یادداشت به مردم تحویل داده و حتی از مهره های بی طرفی مانند میرحسین موسوی نیز خرج کنند.

بانک هایی نظیر پارسیان و برخی دیگر از بانک های خصوصی که تحت نفوذ غلامحسین کرباسچی–مدیر مسئول روزنامه هم میهن- و برخی دیگر از اعضای حزب کارگزاران قرار دارند به علت در خطر دیدن منافع خود در برابر منافع مردم، به یک باره تمام روزنامه های زنجیره ای را به کار می گیرند تا به هر شکل ممکن خود را از این مخمصه برهانند.

از این ها که بگذریم تیتر اول روزنامه هم میهن روز شنبه نیز نمی تواند بی ارتباط به این جو رسانه ای باشد که شکل جدید آن از چندین هفته پیش آغاز شده است. روزنامه هم میهن در شماره امروز خود با درج عکس بزرگی از میرحسین موسوی-نخست وزیر کشورمان در زمان جنگ تحمیلی-  و با تیتر درشت انتقاد مهندس موسوی از اوضاع اقتصادی، خواسته است به نحوی دیگر از این اقدام دولت انتقام بگیرد. هرچند نمی توان این کار را تنها به دلیل همین اتفاق اخیر دانست بلکه به واقع این اقدامات هماهنگ در جهت تخریب دولت منتخب مردم از روزهای اولیه انتخاب احمدی نژاد به ریاست جمهوری به چشم می خورد و شاید بحث در این مورد تکرار مکررات باشد اما گفتن چندین نکته خالی از لطف نباشد.

غلامحسین کرباسچی و محمد عطریانفر – از اعضای حزب کارگزاران و به ترتیب مدیر مسئول و رئیس شورای سیاستگذاری روزنامه هم میهن-شاید دچار بیماری خطرناک فراموشی شده اند و خاطرشان نیست که در دوران در اختیار داشتن دولت و مجلس و در دورانی که ادعای سازندگی شان گوش فلک را کر کرده بود چه بلایی که بر سر ملت بیچاره نیاوردند و شکاف طبقاتی ایجاد شده در جامعه و رواج فسادهای اقتصادی و انحصار ها و بسیاری دیگر از این دست کارهای کثیف اقتصادی را فراموش کرده اند. شاید آقای کرباسچی تخلفات خود در شهرداری و در شیشه کردن خون مردم را فراموش کرده و یا هر دو آقایان که امروز به ناچار قلم به دست گرفته اند و پیشبرد اهداف خود را در گرو این  کار دیده اند آلزایمر دارند و خاطر مبارکشان نیست که دکترین اقتصادی آن ها با قشر ضعیف جامعه چه کرده و چه می کند.یحتمل دوستان داروغه صفت مصادره کردن حق قشر ضعیف مردم و دادن آن ها به سرمایه داران را روش درست و کارشناسی شده اقتصادی می دانند!- همانگونه که در زمان خود انجام می دادند- و امروز هم معتقدند نباید به نفع مردم عادی از سود بانک ها کم کرد.

با وجود انتقاداتی که به دولت نهم حتی در زمینه های اقتصادی وارد است اما کاسه داغ تر از آش شدن دوستان مدعی اصلاح طلبی نیز نکته بسیار جالبی است که شاید فراموشی این دوستان هم یکی از عوامل این موضع گیری باشد. روزنامه های زنجیره ای پس از انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب دکتر احمدی نژاد به این سمت از سوی مردم، چنان در عرصه های اقتصادی و یادداشت نگاری در این زمینه ، کارشناسی های اقتصادی و ... به پیش می روند که گویا کسی به یاد ندارد که همین آقایان نیز هشت سال بر همین مسند نشسته بودند و خبری از این کارشناسی ها نبود و در آن ایام این دوستان به اصطلاح کارشناس در خواب زمستانی بودند و یا شاید آن موقع اصلاً وقت این حرف ها نبود و مردم  در زمان اصلاحات نیازی به آب و غذا نداشتند و همه از صبح تا شب برای شکستن فیلتر های سایت های اینترنتی و یا خریدن ماهواره می دویدند و به همین علت بود که  معین –کاندیدای اصلاح طلبان پیشرو!-  در انتخابات وعده می داد که یکی از مهم ترین برنامه های دولتش رفع فیلترینگ سایت ها و جلوگیری از سانسور فیلمهای خارجی خواهد بود.

منبع: http://mostaghel.ir/critic/article/c-123.html