ازتوجیه تادستوربه مراجع,ازتکذیب خاتمی تاتوضیحات فیلم بردار! | |||
ماجرای تعجب آور دست دادن خاتمی با زنان و دختران ایتالیایی با تکذیب امروز خاتمی در روزنامه کرباسچی ابعاد جدیدی به خود گرفت.به گزارش رجانیوز، در حالی که یش از این صادق خرازی با توجیه این مسالهو دست دادن خاتمی را به دلیل از دست دادن کنترل و ازدحام جمعیت ذکر کرده بود، محمد خاتمی این مساله را به کلی تکذیب کرد! خاتمی همچنین فیلم منتشر شده را مونتاژ خواند.گفتنی است، تصویر بردار صحنه دست دادن محمد خاتمی با زنان ایتالیایی که برای اولین باراین تصاویر را او در اینترنت منتشر کرده است، در وبلاگ شخصی خود به تشریح این ماجرا پرداخت. این فرد ایتالیایی که "اورما" نام دارد در وبلاگ خود نوشته است: همچنین یش از تکذیب رسانه ای خاتمی، برخی برتن کنندگان لباس روحانیت با ارائه نظریاتی از فقها خواسته بودند تا به حلیت دست دادن با نامحرمان حکم کنند!در این باره محمد تقی فاضل میبدی(از مرتبطان باند مهدی هاشمی)در یادداشتی که در روزنامه ی"هم میهن" متعلق به غلامحسین کرباسچی آن را به چاب رساند ،نوشت:جا دارد فقهای شیعه در امثال چنین مسائلی با در نظر داشتن موضوع و حفظ آداب و رسوم مجددا بازنگری کنند!وی با لحنی معترضانه خطاب به فقها افزود:اگر مصافحه با زنان نه از نگاه جنسی که از نگاه آداب و رسوم اجتماعی لحاظ شود چرا باید حرام شود؟! منبع: رجا
مونتاژی بودن فیلم یعنی چه؟
در حاشیه ادعای آقای خاتمی مبنی بر مونتاژی بودن فیلم دست دادن با زنان ایتالیایی
نویسنده این سطور در یکی از آموزشگاههای آزاد سینمایی کشور، دوره کوتاه کارگردانی سینما را گذرانده است. در حال حاضر هم دانشجوی یکی از دانشگاههای هنری کشور در رشته سینما هستم و ترم دوم این رشته را به پایان برده ام. اما در مورد اینکه آیا فیلم اخیر مونتاژ هست یا خیر، باید اول مشخص شود که «مونتاژی بودن یک عکس یا فیلم» به چه معناست؟ اینکه مونتاژِی بودن عکس را هم در سئوالم مطرح می کنم بدین خاطر است که معمولاً به اشتباه، نوع مونتاژ در یک عکس به مونتاژ در یک فیلم، تعمیم داده می شود. اشتباهی که گویا آقای خاتمی هم به دامن آن غلطیده اند. در صورتی که مونتاژی بودن عکس مقوله ای جدا از مونتاژی بودن فیلم است. جناب خاتمی جون! شهوات و نفس خودت را تکذیب کن تا رذالت هایت کمتر نمود پیدا کند. ضمنا ... خودتی. مردم چیزهایی می فهند... |
نمایندگان جمعی از طلاب و روحانیان مشهد مقدس، شورای هماهنگی نیروهای حزب الله، جامعهی اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشکده شهید منتظری، طلاب عدالتخواه مشهد و جبهه حامیان دولت اسلامی، در اعتراض به هتک حیثیت روحانیت توسط "محمد خاتمی" با عمل حرام دست دادن به زنان نیمهعریان ایتالیایی، در مقابل دادگاه ویژه روحانیت مشهد تجمع کرده و شکایت خود را به همراه مستندات و فیلم این عمل حرام به دادگاه تسلیم کردند. |
اعتراض و شکایت غیرتمندان مشهدی نسبت به عمل حرام خاتمی به دادگاه ویژه روحانیت |
نمایندگان جمعی از طلاب و روحانیان مشهد مقدس، شورای هماهنگی نیروهای حزب الله مشهد مقدس، جامعه اسلامی دانشگاههای مشهد، طلاب عدالتخواه مشهد و جبهه حامیان دولت اسلامی، ظهر امروز (29/3/1386) در اعتراض به هتک حیثیت روحانیت توسط "محمد خاتمی" با عمل حرام دست دادن به زنان نیمه عریان ایتالیایی، در مقابل دادگاه ویژه روحانیت مشهد تجمع کرده و شکایت خود را به همراه مستندات و فیلم این عمل حرام به دادگاه تسلیم کردند. تجمعکنندگان پلاکاردهایی با مضامین "خلع لباس محمد خاتمی، اعاده حیثیت از روحانیت، اعاده حیثیت از ملت ایران"، "دادگاه ویژه روحانیت سکوت مکن"، "محمد خاتمی ننگ ملت ایران، ننگ روحانیت"، "اعاده حیثیت از لباس پیامبر"، "دست دادن با زنان نامحرم (محمد خاتمی)، عاقبت تساهل و تسامح لیبرالی" در دست داشتند. در این تجمع شعارهای "الله اکبر"، "لا اله الا الله"، "دادگاه روحانیت واکنش واکنش"، "مرگ بر دشمن روحانیت" و ... داده شد.در پایان این تجمع بیانیههای طلاب و روحانیان مشهد مقدس و جامعه اسلامی دانشجویان خوانده شد. منبع |
دیدار اخیر دکتر محمود احمدی نژاد با حضرت آیت الله مصباح یزدی به گمان برخی بوقهای شارلاتان داخلی می توانسته بهانه ی جدیدی برای انحصار سیاسی وعقیدتی دولت نهم باشد.اکثر روزنامه های خوش آب و رنگ مانند اعتماد ملی هم میهن وشرق در صفحات اول و دوم خود بطور مفصل به این دیدار پرداخته اند. ازجمله روزنامه هم میهن مطلبی با عنوان "مرید و مراد" به چاپ رسانده و در آن به رابطه ی صمیمانه و پیوند اعتقادی دولت نهم و موسسه امام خمینی قم پرداخته.رابطه ی مدیران اجرایی که به عنوان تجلی عملی ایده های تئورسینها و آکادمیسینها در بطن اجتماع مشغول بکارند اتفاقی عجیب و ناشناخته نیست. اگر سیستمی آشفته و بی برنامه نباشد طبیعتا از راهبردهای کلی مبتنی بر مفروضات نظری خاص پیروی خواهد کرد و متعلق به گفتمان ویژه ای در حوزه اندیشه خواهد بود.
شکست خوردگان سوم تیر خیلی زود دستبکار شدند تا با اتهامات متعدد دولت نهم را ترسناک جلوه دهند. عبدالکریم سروش دو سال پیش هنگامیکه کروبی نامزد مورد علاقه اش - که بارها علنا از او حمایت کرده بود- با اقبال مواجه نشد به تحلیل اندیشه های محمود احمدی نژاد مشغول شد. سروش در مصاحبه مفصلی با یکی از شبکه های معروف ماهواره ای که از امریکا پخش می شود احمدی نژاد را تربیت یافته ی اندیشه های "احمد فردید" و تئوریسین خشونت و فاشیسم معرفی کرد! ماجرای امروز ودستپاچگی روزنامه های فوق الذکر نیز دنباله ی همان ماجراست. غافل از اینکه بسیاری از این جنجالها خود مایه اعتماد بیشتر مردم نسبت به اهداف وایدههای دولت نهم خواهدبود.
چه مرحوم سید احمد فردید و چه آیت الله مصباح یزدی را استاد آموزگار محمود احمدی نژاد بدانیم در هر حال دوستان این سوال را برایمان تازه کردند که: پس استاد آموزگار خاتمی چه کسی بوده است؟ یا به عبارت خودشان او مرید کدام مراد بوده است؟
عبدالکریم سروش؟ مصدق؟ عزت الله سحابی؟ استاد انجمن حجتیه که پدر مسوول دفترش بود؟کارل پوپر؟ فراسیس فوکویاما؟ ... هنوز دنبال نظریه پردازی می گردیم که در آرائش اقتصاد لیبرالیستی و اباحیگیری فرهنگی و ژستهای چپ و لباس روحانیت و حرکتهای خلاف شرع راجمع کرده باشد!هنوز هم متعجبم که عکسهای میرحسین موسوی و ژستهای چپ و هوراهای سازمان مجاهدین و تربیت یافتگان نومحافظه کاران غربی و سیاست بازان اهل مماشات و نهایتا عکسهای هاشمی رفسنجانی همه و همه چگونه پیرامون خاتمی به نمایش در آمدند!
بی تردید این نخستین بار است که اراده ی معطوف به عمل بدنه ی اجرایی دولت جمهوری اسلامی ایران را میتوان در بنیادهای تئوریک نظام جستجو کرد و بر همین اساس مطالبات آرمانگرایانه ای از آن داشت. بی شک این نخستین بار است که نخبگان رشد یافته در سپهر ارزشی انقلاب اسلامی و حتی مخالفان و معارضان آن می توانند ریشه های فکری دولت و بدنه ی اجرایی را رهگیری کنند آنگاه حمایت کنند یا به نقد بپردازند و یا مطالبه گر باشند و بر خلاف انبوه موضعگیریهای ضد و نقیض دوران اصلاحات آنان سردرگم نیستند و یقینا نگرانی شدید آقایان از همین جا آب میخورد.
شما بگویید به نظر شما چه کسی «مراد» خاتمی بوده است؟
شورایی که 300 عنوان کتاب برای خاتمی منتشر کرد
پاسخ به ادعای تاسیس شورای «بی سابقه»
شورایی که 300 عنوان کتاب برای خاتمی منتشر کرد
محمد هادی ربانی سخنگوی فراکسیون اصولگرایان مستقل هم در گفتگو با سایت روحانی گفت: «شورای افکار احمدینژاد پروژه تبلیغاتی است. وی در ادامه افزود: ما از جمله کسانی هستیم که زمانی که هیچ کس از احمدینژاد حمایت نمیکرد مکتوب از او حمایت کردیم، بنابراین ما دوستان او هستیم و اگر امروز نقد میکنیم، رئیس جمهور نباید آن را به عنوان مخالفت و یا سنگاندازی تلقی کند».
معاونت امور رسانهای ریاست جمهوری در اقدامی دیرهنگام در جواب تحریفات روزنامه اعتماد ملی جوابیهای صادر کرد که توسط هیچ کس دیده نشد! سایت حسن روحانی بعد از گذشت چهار روز از این جوابیه هنوز آن را بازتاب نداده است. دیگر سایتها هم همین حال و روز را دارند.
به زودی در مطلبی جداگانه به جنگ روانی مخالفان دولت و ضعف اطلاعرسانی دولت خواهم پرداخت. فعلا هدفم از این نوشته بازتاب پاسخ معاونت امور رسانهای به این هجمه است، چرا که در غیاب رجانیوز و عدالتخانه، هیچ سایتی آن را کار نکرده است. لااقل با انتشار آن، بازدیدکنندگان وبلاگ بحر از این پاسخ مطلع شوند!
روزنامه اعتماد ملی در شماره 22 خرداد 1386 در صفحه دوم خود با انتشار گزارش خبری و مقالهای، مطالب کذب و غیرکارشناسی درباره تشکیل «شورای سیاستگذاری و نظارت بر انتشار آثار و اندیشههای رئیس جمهور» چاپ کرده که دور از انتظار و انصاف است. در این باره نکات ذیل برای آگاهی مخاطبان محترم روزنامه اعتماد ملی ارائه میشود:
1) روزنامه اعتماد ملی با انتخاب دو تیتر برای گزارش خبری و مقاله خود و همچنین در متن آنها چندین بار مدعی شده که تشکیل شورای سیاستگذاری و نظرات بر انتشار آثار و اندیشههای رئیس جمهور اقدامی «جدید و بیسابقه» است. اظهار چندباره این انگاره بیاساس در حالی است که در دوران ریاست جمهوری جناب آقای خاتمی با صلاحدید ایشان شورای چاپ و انتشار سخنرانیها و آثار رئیس جمهور تشکیل شده بود و در جلسات مختلف این شورا در طول 8 سال ریاست جمهوری، سیاستگذاری و نظارت بر انتشار سخنرانیها ، پیامها، مصاحبهها و دیگر مکتوبات آقای خاتمی انجام شده است.
2) بر همگان روشن است شخصیت حقیقی غیر از شخصیت حقوقی است و معالاسف عدهای سعی کرده اند تا با مخاطب قرار دادن نام رئیس محترم جمهور، اذهان را از جایگاه حقوقی و رفیع رئیس جمهور کشور بزرگمان ایران به سمت «شخصیت حقیقی» جناب آقای دکتر احمدینژاد سوق دهند. این درحالی است که ساختار نهاد نخست وزیری سابق و ریاست جمهوری در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد تشکیل ادارات مختلفی ذیل عناوین اداره کل روابط عمومی، اسناد، آرشیو، تبلیغات و پژوهش و انتشارت بوده و هست که طی زمان از حیث ساختاری و محتوایی جهت جمعآوری، پردازش و انتشار آثار رئیسجمهور متحول گردیده و کارآمدتر شده است. از این رو تغییر و تحول عناوین و اسامی این ادارات کل و دفاتر خاص رئیس جمهور از نهاد نخست وزیری تاکنون به گونهای است که تشریح آن از حوصله خوانندگان محترم خارج است.
3) القای «بیسابقه» بودن تشکیل شورای سیاستگذاری و نظارت بر انتشار آثار و اندیشههای رئیسمهور، کاملا کذب بوده و در راستای جنگ روانی علیه دولت نهم ارزیابی میشود؛ چه تنها تماس مدیران روزنامههای اعتماد ملی با نزدیکان جناب آقای خاتمی در «بنیاد باران» حقایق را درباره پیشینه این شورا روشن میکرد. البته مشاهده زونکنهای متعدد حاوی گزارش جلسات و تصمیمات شورای چاپ و انتشار سخنرانیها و افکار آقای خاتمی در دوران ریاست جمهوری ایشان از بسیاری ناگفتهها، خاصه خرجیها و نامهای دوستان دوم خردادی حکایت میکند که در صورت صلاحدید رسما منتشر خواهد شد.
4) بر اساس وظایف معاونت ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور از دوران گذشته تاکنون، ثبت و ضبط، گردآوری، ویراستاری، تدوین انتشار سخنرانیها، پیامها، نامهها و دیگر مکتوبات مربوط به رئیس جمهور (به عنوان شخصیت دوم کشور) به صورت کتابهای موضوعی امری قانونی و ضابطهمند محسوب میشود. این مستندسازی علاهبر ایران در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا از جمله کشورهای اروپایی و آمریکا انجام میشود که البته ساز و کارهای آن متفاوت است.
5) چنین مامورتی در دوران ریاست جمهوری جناب آقای هاشمی هم وجود داشته که حاصل آن تدوین مجموعهها و چاپ مجلداتی شمال سخنرانیهای ایشان بوده است. البته بخش اعظم مواد خام تهیه شده در ادارات کل دفتر رئیس جمهور مشتمل بر سخنرانیها و آثار ایشان به درخواست وی در سالهای گذشته، برای انتشار به موسسه «نشر معارف انقلاب اسلامی» تقدیم شده است.
6) در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی نیز اتفاقا فعالیتها در این راستا بسیار گستردهتر بوده است که نتیجه آن چاپ نزدیک به 300 عنوان کتاب شامل سخنرانیها، پیامها وافکار ایشان (در داخل و خارج کشور) به زبانهای فرانسه، اردو، عربی، انگلیسی، آلمانی، فرانسه و اسپانیولی از سوی انتشارات ریاست جمهوری، وزارتخانه، سازمانها و همچنین چندین انتشارات خصوصی ـ که اسناد قراردادهای آن در اختیار میباشد ـ بوده است. به عنوان مثال، در یکی از جلسات «شورای سیاستگذاری چاپ کتابهای جناب آقای خاتمی» ـ رئیس جمهور وقت ـ مصوب شده که چهار عنوان از این کتابها به سه زبان انگلیسی، فروانسوی و اسپانیولی ترجمه شود و بر این اساس هزینه آن نیز مشخص شده است. (نامه شماره 6614/ح مورخ 24/8/82) جالب اینکه به ابتکار شورای چاپ و انتشار آثار وافکار رئیس جمهور سابق؛ جناب آقای خاتمی، حتی مقالات منتشره در نشریات داخل و خارج کشور درباره ایشان جمعآوری شده که تنها «کتابشناسی» و فهرست مندرجات و مقالات مطبوعات در این دوره (84 ـ 76) بالغ به 12 مجلد میشود. گفتنی اینکه شورای چاپ و نشر آثار رئیس جمهور در گردشکار خود به جناب آقای خاتمی به شماره 1723/114 مورخ 12/5/82 نظر ایشان را نه درباره چاپ کتابهای وی بلکه پیرامون تدوین این کتابشناسی جویا شده که در پینوشت رئیسجمهور وقت آمده است: «اگر مربوط به شخص من بود، به هیچ وجه راضی و حار به این کار نمیشدم، ولی فکر میکنم این کار برای انقلاب و نظام وجامعه لازم است و ذخیرهای تا امروزیان و فرداییان به سهولت بیشتری بتوانند دسترسی به منابعی داشته باشند که در آن، وضعیت جامعه و کشور را در مرحلهای مهم و حساس نشان میدهد.»
7) توضیح اینکه این شوراها از دولتهای گذشته تاکنون نه برخوردار از جایگاهی حقوقی که شانی علمی و پژوهشی و اجرایی داشته و بر کیفیت، تنقیح، تبویت و تدیون اندیشه و آثار روسای جمهور نظارت داشتهاند؛ گو اینکه در ابلاغهای رئیس این شورا از اصطلاح «تعیین» به جای «نصب» استفاده شده است. ضمن اینکه این امر خود مسبوق به مشی رئیس جمهور اصولگرا در پرهیز از تشریفات زائد در دفتر رئیس جمهور میباشد که به دلیل آشنایی ملت بزرگوار ایران و آگاهان حقوق اداری با سیره ایشان بینیاز از برهان میباشد.
8) به غیر از انتشار سخنرانیها و عقاید آقای خاتمی در دوران ریاست جمهوری ایشان از سوی شورای فوقالذکر (زیر مجموعه دفتر رئیس جمهور وقت) حتی گزارش سفرهای آقای خاتمی که از سوی برخی نویسندگان و خبرنگاران شاغل در روزنامههای همفکر ایشان به نگارش در آمده بود، با تدبیر، نظارت و دستور مساعدت مالی این شورا به صورت کتاب کتاب چاپ شده است.
9) البته در این باره ناگفتنیهای دیگری هم هست که اکنون به مصلحت نمیدانیم آنها را منتشر کنیم، اما وحشت و نگرانی برخی جریانهای سیاسی را از تدوین و انتشار نظاممند و تاثیرگذار مجموعههای موضوعی، سخنرانیها و مکتوبات دکتر محمود احمدینژاد، رئیس جمهور محترم جمهور و مولفههای گفتمانی دولت اسلامی درک میکنیم. گو اینکه انجام به موقع این مطالبه مردم در داخل و خارج از کشور به تبیین، تعمیق و تثبیت بیش از پیش آرمانها و ارزشهای اصیل انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) توسط یکی از رهروان صدیق آن امام راحل خواهد انجامید.
یک بام و دوهوای 2 روزنامهی مدعی اصولگرایی |
دو روزنامه مدعی اصولگرایی که با گذشت دو سال از انتخابات ریاست جمهوری (3تیر 84) کماکان در فضای انتخاباتی به سر می برند، درحالیکه نسبت به ابراز احترام رئیس جمهور به معلم 70 ساله کلاس اول خود فریاد "وااسلاما" سر داده بودند، با وجود گذشت یک هفته از انتشار فیلم دست دادن سید محمد خاتمی با دختران ایتالیایی، بصورت ضمنی و آشکارا به تأیید این اقدام پرداخته اند. به گزارش رجانیوز، این دو روزنامه کم تیراژ که ارگانهای نیمه رسمی دو کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری می باشند، با فرض وجود یک رقابت دامنه دار، دچار برخوردهای دوگانه شده اند. روزنامه ی موسوم به حزب الله که تیراژی کمتر از 10 هزار نسخه داشته و بخش عمده ای از آن نیز با توجه به گروه هدف تعریف شده، بصورت رایگان دراختیار ائمه جماعات مساجد قرار می گیرد، پس از آنکه رئیس جمهور در مراسمی به مناسبت روز معلم بر دست معلم 70 ساله خود از روی دستکش بوسه زده بود، از این اقدام با عنوان "اقدام سئوال برانگیز احمدی نژاد" یاد کرد و رفتار رئیس جمهور را در راستای اباحی گری و زمینه سازی برای تکرار ماجرای اندلس دانست! این تحلیل تا چندین روز متوالی از سوی رسانه های خارجی مورد استقبال قرار گرفت و از آن به عنوان اعتراض مطبوعات ایران به رئیس جمهور یاد شد. درعین حال با گذشت یک هفته از انتشار فیلم دست دادن خاتمی با دختران نیمه برهنه ایتالیایی نه تنها این روزنامه هیچ انتقادی در قبال اقدام خلاف شرع و بیّن سید محمد خاتمی بروز نداده بلکه یکی از نزدیکان مدیرمسئول آن در اظهاراتی شگفت انگیز مدعی شد: «استقبال از آقای خاتمی در سفرهای خارجی و نیز مراسم سخنرانی های ایشان به حدّی است که گاه کنترل اوضاع از دست ایشان و اطرافیان خارج می شود و در این مواقع برخی می کوشند با رساندن خودشان به آقای خاتمی به ایشان ابراز ارادت کنند که در مواقعی تصور می شود با آقای خاتمی مصافحه کرده اند. این درحالیست که هیچ فشردگی خاصی در میان استقبال کنندگان خاتمی به چشم نمی خورد و وی با آرامش و توجه کامل با برخی از این دختران به گفتگو نیز می پردازد. از سوی دیگر روزنامه جمهوری اسلامی نیز که با ادعای اصولگرایی و تریبون رسانه ای روحانیون به فعالیت می پردازد و از موضوعات بسیار پیش پا افتاده تر، کوهی علیه مخالفان می سازد، در برابر این اقدام خاتمی نه تنها هیچ واکنش اعتراضی نشان نداد بلکه در ستون "جهت اطلاع" به انعکاس جوابیه پر از تناقض، مؤسسه باران در توجیه موضوع پرداخت. نگاه صنفی مدیر مسئول این روزنامه، موجب شده که طی 2 سال اخیر، رئیس جمهور منتخب ملت مورد اتهامات فراوانی از سوی این روزنامه قرار گیرد. ماجرای "بی ام و" های 300 میلیون تومانی و هواپیمای اختصاصی خریداری شده توسط دولت گذشته، از جمله موضوعاتی بود که این روزنامه در ماههای اول استقرار دولت نهم، کلید زد و حتی پس از مشخص شدن اصل ماجرا نیز از اعتراف صریح به اشتباه و عذرخواهی خودداری کرد. اخبار مرتبط: فیلم دست دادن خاتمی با دختران ایتالیایی |
"عبا " و "ردا" ی آتشین !
یادم می آید که درکوران انقلاب وقتی درتبریزبه تحصیلات دانشگاهی مشغول بودم ، مخفیانه ِیک پای دیگرمان هم به یکی ازمحله های نزدیک یکی ازمساجد مهم تبریزبازبود تا از اخبارجدید نهضت مطلع شویم . طلبه ای که رابط مرحوم آیت الله شهید قاضی طباطبایی با دانشجویان بود درمیان اخباری که ارایه می کرد اشاره ای داشت به یک خبرکه مربوط می شد به حرکات خائنانه یک روحانی نما درتبریز. اوبحث را با یکی ازشرایط مهم پیروزی نهضت ، یعنی آسیب شناسی انقلاب و راه های شناسایی دوست و دشمن ادامه داد وجالب اینکه اولین قشری را که مورد بررسی قرارداد قشرروحانیت بود وبعد ازان قشردانشگاهی رامطرح کرد، دقیقا همان حساسیتی که بعدها بارها اززبان مبارک حضرت امام رحمت الله علیه شنیده بودیم .
اوفرمول جالبی را برای شناسایی روحانی خوب ازبد وقابل اعتماد وغیرقابل اعتماد عنوان می کرد ومی گفت؛ یک روحانی واقعی باید حداقل ۶ مشخصه داشته باشد: ۱- لباس روحانیت به تن نمی کند، مگربا هدف ترویج دین خدا ، با استفاده از قواعد محکمی که قرآن و عترت برایش تعیین کرده است ۲- پیش ازانکه دیگران را موعظه کند ، خود را موعظه می کند۳- دروغ نمی گوید ۴- فریبکاری نمی کند ۵- چشمانش را بر هرحرامی پاک نگاه می دارد وبالاخره ۶- باعملکرد حسنه خود آنچنان نوری پرتوافشانی می کند که خلایق از نوراو ، نورامید ، توان پایداری ، جسارت مبارزه ، نعمت صبوری و بردباری دربرابر سختی های زندگی دریافت می کنند.
اوبه ما می گفت ؛ اگرروحانی دیدید که با این خصوصیات همخوانی ندارد بدانید که باید احتیاط کنید . این طلبه می گفت ؛ اگریک روحانی ، فاقد یکی ازاین خصلت های نیکونباشد ویا به بهانه مصلحتی اصولی رازیرپا بگذارد ، شک نکنید ، اگر درکوتاه مدت میسر نشد حتما در درازمدت به هواداران ومخاطبانش به جای نورآتش هدیه خواهد کرد!
فضاحت آقای "خاتمی "درسفر دو ماه پیش اش به ایتالیا و دست دادن وی با زنان نیمه برهنه این کشوروگفت وگوی کوتاه وی با آن ها درکمال آرامش! همه گروه های دوم خردادی حتی تندترین تشکل های این جبهه یعنی حزب مشارکت را هم وادار به یک سکوت خفت بار ودرعین حال معنی داری کرده است!
احزابی که خود درزیر پا گذاشتن مصلحت های نظام واصول اسلامی برای کسب قدرت وامتیازات سیاسی ید طولایی دارند با انتشاراین خبرپس از دوماه سپری شدن ازاین سفرو دیدن این فیلم ۶.۵ دقیقه ای که دریکی از سایت های خارجی لینک شده است ، آنچنان دچارشوک شده اند که هنوزهم که هنوزاست این احزاب مدعی راه و خط امام (ره ) نتوانسته اند حتی یک کلمه درتوجیه و یا تقبیح آن بگویند و یا قلمی کنند الا یک نفربه نام "محمد علی ابطحی" رییس دفتروقت خاتمی دردوران ریاست جمهوری وی که به نظرمی رسد اصلاح طلبان عاقل تر ازآن باشند که باتوجه به سابقه نه چندان مطلوب آقای ابطحی ، وی را برای توجیه این خلاف بزرگ آقای خاتمی جلوانداخته باشند !
اول ازهمه این راداشته باشید که" سید محمد خاتمی" درزمان ریاست حمهوری خود به دلیل دریافت فیلمی ازسوی فرمانده وقت نیروی انتظامی که مرتبط با جناب" ابطحی" مسئول دفتروی بود، مجبور به برکناری ابطحی شد، حا ل محتوای این فیلم ازچه جنسی بود بماند برای آینده ، ولی همین بس که این فیلم عامل اصلی برکناری وی شد.
دوم اینکه دراین رابطه به یاد خاطره ای افتادم ازنویسنده متعهدمان جناب آقای "محمد نوری زاد" درباره مثلا این دلسوخته منش طلبگی! که در۲۱/۱۱/۱۳۸۱ درروزنامه کیهان به چاپ رسیده است، که بخشی ازآن را عینا درزیرمیخوانید :
" من خودم چند سال پیش (پیش ازانتخاب آقای خاتمی و پیدا اشدن دوم خرداد)برای فیلمبرداری ازدرخشندگی های مردمان مسلمان ودلاورلبنان به این سرزمین زخمی سفرکرده بودم . دربیروت ودر موضعی مشرف به دریا، درست درغوغای رفت وآمد مردم،به مرد جوانی برخوردم که چهره ای آشنا داشت . من این چهره را پیش تر،درهمین رادیو وتلویزیون خودمان بارها دیده بودم . اما ظاهری که اواز خود آراسته بود.، مرا به تردید می انداخت. آن کسی راکه من به عنوان مسئول برجسته دررادیوی خودمان دیده بودم ، یک روحانی شکیل و مرتب واساسا روحانی زاده بود.اما این کسی که دربیروت ، درساحل و در معبرزنان و مردان می دیدم ، بااین شورت بالای زانویی که پوشیده ، وبااین پیراهن آستین کوتاهی که نوشته ای انگلیسی را برسینه وپشت دارد ، این حتما یک نفر دیگراست!این حتما نمی تواند مسئول برجسته و اسبق رادیوی جمهوری اسلامی ، وحالا- آن روز- مسئول دفتربیروت صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران ، یعنی همین معاون پارلمانی فعلی رییس جمهورباشد.تردید خود را باجلو رفتن وسلام و علیک باجناب ایشان به یقین تبدیل کردم. وقتی دانست به چه منظوردرلبنانم، زیرو بالای رزمندگان غیورومسلمان لبنانی را درهم پیچید و خیمه علم شده فلسطین رابه نفع اسراییل پایین کشید. آنجا بود که دانستم مناسبت آن شورت بالای زانو وتی شرت سفید نقش لاتین، با درون حضرت ایشان چه تناسب همگونی دارد. به قول امروزی ها، درون وبیرون، کاملا با هم «ست» شده بود. همان جا بود که دانستم لباس روحانی ، درطول تاریخ ، درست مثل منبرمساجد، یکی ازمظلوم ترین ها بوده وهست وخواهد بود."
واین ها کسانی هستند که تا دیروز بوسیدن دست" پوشیده به دستکش" یک بانوی فرهیخته ۷۰ ساله فرهنگی توسط احمدی نژاد را مستمسکی برای مخدوش کردن چهره وی علم کرده بودند که امروز در توجیه چنین فضاحتی به بار آمده ازجانب لیدر اصلاح طلب ها وامانده اند! وازخود می پرسند اگراین اقدام احمدی نژاد را بتوان به عنوان اقدامی درراستای احترام و پاسداشت از زحماتی دانست که قشر زحمتکش معلم درجامعه متحمل می شوند قلمداد کرد چه توجیهی می توان برای دست دادن ومصافحه با زنان نیمه برهنه یک کشورغربی با سوابق مخالفت با نظام جمهوری اسلامی تراشید ، جزآنکه آ ن را می بایست یک وادادگی ودلدادگی به غرب ویک آبروریزی سیاسی قلمداد کرد ؟!