حتما نمودار درختی بیانات بسیار با همیت آقا در جمع مردم یزد را ببینید: http://farsi.khamenei.ir/Data/Media/PDF/FA/861012A.pdf متن سخنرانی مهم اقا در جمع مردم شهیدپرور یزد: http://farsi.khamenei.ir/FA/Speech/detail.jsp?id=861012A عکس های گویا و دشمن کور کن استقبال مردم استان یزد و شهرستان ابرکوه از ولی امرشان: http://farsi.khamenei.ir/FA/Picture/detail.jsp?id=861015A http://farsi.khamenei.ir/FA/Picture/detail.jsp?id=861013A http://farsi.khamenei.ir/FA/Picture/detail.jsp?id=861014A
دیدار با دانشجویان حالا میفهمیدی که این شور و نشاطی که به جان شهر نشسته است از کجا آب میخورد. جوانها روی پا بند نبودند. با اینکه برای ورود به سالن ورزشگاه امام علی(ع) دانشگاه یزد خیلی معطل شده بودند اما اثری از خستگی یا شکایت در چهرهشان نمیدیدی.یکی پشت بلندگو رفته بود وجوان ها را هماهنگ می کرد که باتفاق سرودی را بخوانند. یکصدا می خواندند: ما عاشقان کوی حسینیم ما پیروان پیر خمینیم... |
تا این یکی قسمت چه کسی باشد! نماینده انجمن اسلامی هم بعد از بیان مطالبش رفت و دست ایشان را بوسید و آقا هم خوش و بشی با او کردند و البته تقاضای دیگری هم داشت و بالاخره چفیه به دست و در حالی که چشمهای حسرتبار سخنرانان قبلی را به دنبال خود میکشید خیلی سرحال آمد و نشست. آقا هم قبل از آغاز بیانات خود عبا را از روی دوش برداشته، چفیه دیگری انداختند. مطمئناً خیلیها داشتند راه کارهای رسیدن به این یادگار ارزشمند و متبرک را در ذهنشان مرور میکردند ومحترمانه نقشه می کشیدند. تا این یکی قسمت که باشد!
نه سیلوی شرقی و نه گندم غربی:
آن روزها تمام سیلوهای ایران را روس ها می ساختند. برای انبار کردن گندم هایی که از آمریکا وارد می کردیم سیلو می خواستیم و سیلو سازی هم تخصص می خواست و ما هم که فکر می کردیم کارما نیست!یکبار بچه های جهاد سازندگی تصمیم گرفتند که خودشان آستین بالا بزنند و یک سیلوی کوچک ایرانی بسازند. به محض مطرح شدن این پیشنهاد، مخالفت ها بالا گرفت:سیلو سازی یک تکنولوژی پیشرفته می خواهد که ما نداریم! بی خود پول بیت المال را به هدر ندهید. امکان ندارد چند متخصص تازه کار داخلی بتوانند از عهده این کار برآیند.علیرغم تمام "نمی شودها" و "نمی توانیم ها"، دولت به جوان ها اعتماد کرد و در عرض چند ماه سیلویی کوچک به عنوان نمونه سر پا شد...هم اینک کشور ما جزء بهترین سیلوسازان جهان به حساب می آید.*** آقا خاطرات دوران ریاست جمهوری اش را تعریف می کرد و می گفت:"از این می ترسم که روح اعتماد به نفس در شما جوانان رشد لازم را پیدا نکند." مخاطب اصلیام در باب اعتماد به نفس شمائید: حسن ختام
***
دیدار با خانواده ی شهدا چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی سفره ی رنگین *** جنگ دو تا از پسرهایش را از او گرفته بود. قبل از سخنرانی اقا روی جایگاه رفت و متنی را که نوشته بود از طرف همه پدران شهید تقدیم آقا کرد. بعد از جلسه رفتیم و از او خواستیم خاطره ای تعریف کند. او هم رفت به دوران جوانی اش و سفری که به تبعید گاه آقا در زمان شاه داشته؛ سفر مردم یزد به ایرانشهر برای دیدن آقا و دوست صمیمی شان آقای راشد یزدی.
پیرمرد زبل *** مانده بودم چطور از مقابل آن همه جمعیتی که جلوی در ایستاده بودند گذشت و خود را به داخل رساند. ایستاده بود و به جایگاه نگاه می کرد. جایی که حدود 50 متر با آن فاصله داشت. آمدن و رسیدن به نزدیکی های آقا در میان آن همه جمعیتی که به طور فشرده کنار هم نشسته بودند تقریبا غیر ممکن بود. *** سکوت در مجلس برقرار شد و همه آماده ی شنیدن سخنان رهبر شدند. "درود بر خمینی سلام بر خامنه ای"، "درود بر خمینی سلام بر خامنه ای" ... همان پیرمرد بود با همان شال سبز عجیب و غریب روی سرش، اما نه در آن فاصله! پیرمرد حالا جای دبشی نزدیکی های اقا پیدا کرده بود و با صدایی رسا از جمعیت شعار می گرفت. توجه تمام دوربین ها را هم به خود جلب کرد. نقشه پیرمرد گرفته بود. آقا سکوت کردند تا پیرمرد شعارها و صلواتش را تمام کند و بنشیند، در طول این مدت هم با لبخند نگاهش می کردند. بعد اینطور شروع کردند:"هر طرف که نگاه می کنم کسانی هستند که یادگار شهیدان عزیزمان هستند...دل های ما هم مثل شما عزیزان لبالب از احترام و عشق به شهدای این سرزمین است." ودل ها لرزید و چشم ها بارید...
آفرین بر این مردم و بر این ولی حق |
پیوند عاشقانه وزیبای ولیّ و مردمش در دارالعباده یزد
هزار مثل منی فدای یک قدمت آقا جان
آقا،حسابی ما را شرمنده کرد.از اینکه دیر رسیده بود از سیل جمعیت مشتاق عذرخواهی کرد؛ تازه دیر رسیدن کاروان آقا، به خاطر وقت ناشناسی همراهانشان نبود، بلکه به خاطر بدی هوا و برف و مه شدید گردنه علی آباد بین یزد و ابرکوه بود! آقا درس خضوع و خشوع را با عملش به مردمم یاد داد.
به دلیل دور بودن از پایتخت، حکومت های پادشاهی ظالم و بی توجه، طی دو سه قرن اخیر کاری به ابرقوی ما نداشتند. مردم هم باورشان نمی شد که عالی ترین رهبر سیاسی- مذهبی- اجتماعی شیعیان جهان می خواهد به شهر آنها بیاید؛ ولی آقا نه تنها آمد که برای مردمم صمیمیت و صداقت هم به همراه آورد و از آنها معذرت خواهی هم کرد.
واقعا حکومت ولایت فقیه زیباست، حکومت حکیمی بر فرزانگان که رهبر، مردمش را به حساب می آورد، حتی در شهرهای قدیمی که چند صد سال به انها بی توجهی شده باشد و اکنون با بی کاری و اعتیاد و محرومیت درگیر باشند.
بالاخره آقا به ابرکوه آمد و مردم، گرم و سر از پا نشناخته، به استقبالش شتافتند و از خاک پایش مرهمی ساختند برای التیام دردهایشان و رنجهایشان. شهر باستانی من، روز شنبه پانزدهم دی ماه 1386 بهاری شده بود و نهال های امید سراسر شهر را به سبزی آراسته بودند. نمی دانم چقدر مردم قدر این حکومت فقاهت و دین را بدانند و در راه اعتلای کشوری که ولی دارد بکوشند؛ اما بسیاری از مردم روز پانزده دی 1386 با رساترین فریادها در دل خود به شیاطین و مردم دنیازده و بی ولایت جهان، با افتخار گفتند:«اِنَّ لَنا مولا وَ لا مولا لَکُم» دنیا باید در حسرت ولی ما بمیرد!
استان یزد در این سفر تاریخی با جهان ثابت کرد که استان دارالعباده است و نسل جدید بیش از نسل های گذشته به آرمان های قدسی اسلام و اعتلای انقلاب پای بند است.
شهر من دیگر به کوه گنبد عالی، این بنای عظیم مقبره ای و سرو پنج هزار ساله و مسجد جامع بزرگ و مناره های تاریخی ان نمی نازد به این می نازد که پس از سالها، ساعتی مفتخر به داشتن میهمانی عزیز و گرانقدر داشت و با مولای خود به گفتگوی صمیمانه ای نشست. این شعر را از طلبه ای ابرقویی(محمدعلی صالح زاده) به گوهر وجود مولایم تقدیم می کنم:
گفتند رهیده ای وآرام نه ای درباغ خیال خم ابروی که ای
گفتند بگو به قصد قربت گفتم سیدعلی الحسینی الخامنه ای
عکس های زیبای این استقبال بی نظیر مردم از ولی امرشان رادرسایت دفتررهبری ببینید:http://farsi.khamenei.ir/FA/Picture/detail.jsp?id=861015A متن بیانات آقا را ببینید: در این دو منبع: دفترحفظ ونشرآثارحضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مدظله العالی) و همچنین: پایگاه دفتر مقام معظم رهبری مدظله العالی با تشکر از وبلاگ شهر من ابرکوه .....
نسخه جدید نامه ذلت بار 127نفره منتشر شد: | |||
گروهی از فعالان سیاسی، مطبوعاتی در همسویی و هماهنگی کامل با کشورهای غربی (رژیم صهیونیستی، امریکا) با صدور بیانیه ای خواستار تعلیق غنی سازی سوخت هسته ای از سوی مقامات جمهوری اسلامی شدند.به گزارش رجانیوز، در قسمتی از این بیانیه مرعوبانه آمده است: «حکومت و ملت ایران نیز باید از فرصت فراهم شده، استفاده کرده و با ارسال پیام های روشن و گام های عملی، پس از آن دائر بر پذیرش سیاست "تعلیق در برابر تعلیق" زمینه را برای تحکیم صلح در ایران و منطقه و جهان فراهم آوردند»! امضاکنندگان این بیانیه که همنوایی سوال برانگیزی با خواسته های غیرقانونی و افزون طلبانه شورای امنیت و نظام سلطه بروز داده اند، در حالی از مقامات جمهوری اسلامی می خواهند که "غنی سازی" را متوقف کند که دبیرکل آژانس بین المللی در آخرین گزارش خود، فناوری هسته ای ایران را صلح آمیز و در راستای استفاده غیرنظامی ارزیابی کرده بود. در قسمت دیگری از این بیانیه، با عصبانیت تمام از مسئولان ایران خواسته شده است که نباید مسأله غنی سازی به یک موضوع حیثیتی و ملی! تبدیل شود و تا دیر نشده باید به خود آیند و سیاست "تعلیق در برابر تعلیق" و یا هر راهکار مفید! دیگری را بپذیرند، چون فردا خیلی دیر است! طی چند ماه اخیر برخی چهره های جریان تجدیدنظر طلب مانند "شیرین عبادی"، "ابراهیم یزدی" و "احمد شیرزاد" عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و ... با مطرح کردن خطر حمله نظامی و "اعلام شرایط ویژه" در صدد بودند مسئولان جمهوری اسلامی را برای تعلیق تحت فشار قرار دهند. در این میان، احمد شیرزاد از جایگاه یک استاد فیزیک، در مقاله ای با کمترین مایه علمی و دانشگاهی، ادعا کرده بود می تواند با ساخت سدهای آبی بیشتر و استفاده از انرژی خورشیدی نیازهای خود را برآورده کند و از هیچ احتیاجی به "انرژی سوخت هسته ای" ندارد. با این حال، به دنبال عدم تأثیرگذاری چشمگیر این تاکتیک بر افکار عمومی داخل، هدایت کنندگان مراکز استراتژیک و مطالعاتی (تینک تانک ها) امریکا، یکی از رویکردهای خود برای توقف دانش هسته ای ایران را با عنوان «تهدید از خارج، فشار از داخل» عنوان نموده اند.یکی از برجسته ترین تئوریسین های این رویکرد، "ریچارد آرمیتاژ" معاون اسبق وزیر امور خارجه و از شخصیتجهای برجسته جریان موسوم به "جریان وزارت خارجه ای" در امریکاست. آرمیتاژ و دیگر همفکران وی در مؤسسه تحقیقات وابسته به وزارت امور خارجه آمریکا نظیر مؤسسه تحقیقاتی "هاسون" و "انستیتوی سیاست خارجی" بر این باورند که دولت جمهوری اسلامی تکنولوژی هسته ای را به عنوان مؤلفه ای محوری در حفظ امنیت ملی قلمداد کرده و آن را به عنوان یک باور پذیرفته شده، هرروز به متن جامعه تزریق می کند. آرمیتاژ با تأکید بر تأثیرگذاری باور توده های مردم در سیاست گذاری دولت ها، این ایده را مطرح می کند که دولت امریکا باید حداکثر توان خود را برای بی اثر کردن تبلیغات دولت جمهوری اسلامی در مورد انرژی هسته ای به کار بندد تا پرونده هسته ای، حمایت داخلی خود را از ایران را از دست بدهد. بدین ترتیب، دولت جمهوری اسلامی خود مجبور خواهد شد تا به خواسته های اروپا و امریکا تن در دهد. استراتژی آرمیتاژ برای تحقق این طرح کلی، به راه انداختن بحث های داخلی در مورد مخاطرات (القاء شده شرایط ویژه) دستیابی به فناوری هسته ای و اقدامات ایران در راستای غنی سازی است. آرمیتاژ بر این باور است که با به راه افتادن این مباحث، دولت جمهوری اسلامی سعی خواهد کرد تا با ابزار احساسات و بی اطلاعی مردم، جریان را احساسی کرده و از احساسات ملی استفاده کند. آرمیتاژ در ادامه از آگاهی دادن علمی(!) با استفاده از روشنفکران داخلی غرب و ابزارهای خارجی مانند رسانه هایی چون صدای امریکا، رادیو فردا و غیره به عنوان ابزار خنثی کردن اقدامات دولت جمهوری اسلامی یاد می کند. بیانیه 333 نفره موسوم به "فراخوان جدید صلح خواهی" آنچنان با ادبیات ذلت باری تنظیم شده است که بسیاری از روزنامه ها و سایت های نزدیک به امضا کنندگان آن نیز حاضر به انتشار کامل آن نشده اند.این بیانیه را می توان نسخه دوم، نامه معروف 127 نماینده مجلس ششم دانست که 2 ماه پس از حمله امریکا به عراق توسط فراکسیون مشارکت مجلس آماده و از مقامات عالی کشورخواسته شد، هرچه زودتر «جام زهر» دیگری را نوشیده و دست از تقابل با امریکا بردارند. بیانیه موسوم به "فراخوان جدید صلح خواهی" به امضاء برخی اعضاء سازمان مجاهدین انقلاب، سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، حزب مشارکت، نهضت آزادی، ملی مذهبی ها، برخی روزنامه نگاران دگراندیش، اپوزیسیون خارج نشین، دفتر تحکیم وحدت شاخه علامه، بیت منتظری و بقایای باند مهدی هاشمی، دفتر ادوار تحکیم وحدت و ... رسیده است. رجانیوز برای ثبت نام خائنین به ملت در تاریخ اسامی، 333 امضاکننده بیانیه مزبور را منتشر می نماید: محمد آزادى، حمید آصفی، هاشم آقاجری، ، سامر آقایی، ناصر آملی، عباس ابوذری، هادی احتظاظی، منوچهر احتشامی، حمید احراری، طاهر احمدزاده، حسن احمدی، محسن احمدی، نعمت احمدى، محمود احمدیان، محمدرضا احمدی نیا، مصطفی اخلاقی، ، ساجد اردبیلی، یدالله اسلامی، مرتضى اشفاق، حسن افتخاراردبیلی، جلال اقتدارى، اعظم اکبرزاده، زهرا اکبرزاده، علی رضا اکبرزادگان، علی اکرمی، محمود امیر احمدى، عبدالمجید الهامی، مهدی امینی زاده، حسین انصاری راد، مصطفی ایزدی، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلی بازرگان، فرشته بازرگان، محمد نوید بازرگان، کمال الدین بازرگانى، مختار باطولی، روحاله باقرآبادی، ایرج باقرزاده، پروین بختیارنژاد، اکبر بدیع زادگان، محمد بذرپور، ایمان براتیان، رحمت الله برهانى، محمد بسته نگار، مهدی بسته نگار، محمد حسین بنی اسدی، عماد بهاور، محمد بهزادى، حمید بهشتى، محمد به فروزى، راضیه بوستانکار، مرضیه بوستانکار، جلال بهرامی، صفا بیطرف، مسعود پدرام، جعفر پناهی، رضا پویان، حبیب الله پیمان، مجید پیمان، عبدالرضا تاجیک، عباس تاجالدینی، هادی تفنگچی، مصطفى تنها، رضا تهرانى، غلامعباس توسلى، محمد توسلى، محمدرضا توسلى، مجید جابرى، جلال جلالی زاده، علی جمالی، فرشته جمشیدی، مجتبی جهانی، رضا حاجى، مجید حاجی بابائی، بهمن حافظى، طه حجازى، حمید حدیثی، علی حدیثی، حسین حریرى، آیدین حسنلو، بهزاد حق پناه، جمشید حقگو، وحید حقیقی، على حکمت، منیژه حکمت، ابوالفضل حکیمى، عبدالکریم حکیمى، مجید حکیمى، محمد رضا حمسى، محمد حیدری، جعفر خائف، نبی اله خانزاده مرخالی، ابراهیم خوش سیرت، مهدی خدادادى، امیر خرم، حسین خطیبی، محمد خطیبی، مجتبی خندان، اسماعیل خوش محمدى، ناهید خیرابی، هوشنگ خیراندیش، محمدعلى دادخواه، محمد دادفر، رسول دادمهر، محمد دادیزاده، محمدمهدى دانشیان، محمد حسن داوودی ، فریبا داودی مهاجر، محمود درد کشان، محمود دل آسایى، امیرخسرو دلیرثانی، عباس دهقان نژاد، مصیب دوانى، ابراهیم دینوی، محمد صادق ربانى، تقی رحمانی، محمدجواد رجائیان، علیرضا رجایى، امیر رزاقی، سمیرا رزاقی، سهراب رزاقی، محمد صادق رسولی، بهمن رضاخانی، احد رضائى، اصغر رضائى، بیوک رضائى، عبدالعلی رضائی، سعید رضوى فقیه، حسین رفیعى، مهدى رهنما، رضا رئیس طوسى، جمال زره ساز، علی زرین، اکبر زمانی، محمد ابراهیم زمانى، پرویز زندى نیا، احمد زیدآبادى، محمد رضا زهدى، علیرضا ساریخانى، احمد ساعی، نسرین ستوده، عزت الله سحابى، فریدون سحابى، هاله سحابى، عیسی سحر خیز، محمد سرچمى، محمود سعیدزاده، بیوک سعیدی، علی اشرف سلطانی ، عبدالفتاح سلطانی، مرتضی سلطانیه، محمد جواد سلیمانی، علی سیاسی راد، سید محمد علی سیفزاده، محمود شاددل بصیر، ابراهیم شاکرى، تقى شامخى، على شاملومحمودی ، محمد شانه چى، حسین شاه حسینی، جواد شرفالدینی، محمد شریف، کاظم شکری، مازیار شکوری گیلچالان ، الله وردى شمبورى، محمود شمس الواعظین، احمد شهامت دار، حسن شهبازی، احمد شیرزاد، فیروزه صابر، هدی صابر، محمد صاحب محمدی، هاشم صباغیان، احمد صدر حاج سیدجوادى، رضا صدر، سمیرا صدری، باقر صدری نیا، مهدی صراف، لطیف صفری، مظفر صفری، بیژن صفسری، فضل الله صلواتى، حمید رضا صمدی، کیوان صمیمى، جلیل ضرابی، على اشرف ضرغامى، فریدون ضرغامى، اعظم طالقانى، حسام طالقانى، طاهره طالقانى، نرگس طالقانى، اکبر طاهرى، رئوف طاهرى، محمد طاهرى، امیر طیرانی، کیان ظهرابی، سید جعفر عباس زادگان، روئین عطوفت، باقر علائی، علی علوی، علی رضا علوى تبار، محمدباقر علوى، رضا علیجانی، على علیزاده نائینى، محمد جعفر عمادى، محمود عمرانى، على اصغر غروى، علیرضا غروى، ماجد غروى ، سعید غفارزاده، مسعود غفاری، على غفرانى، مهدى غنى، فریده غیرت، باقر فتحعلی بیگی، پویان فخرآیی، مقصود فراستخواه، غفار فرزدى، شهین فرزین پژوه، حسن فرح آبادی، لیلی فرهادپور، فاطمه فرهنگ خواه، حسن فرهودی نیا، حسن فرید اعلم، مرتضی فلاح، ارسلان فلاح حجت انصاری، بهرام فیاضی، احمد قابل، حسین قاضیان، عباس قائم الصباحی، خسرو قشقایى، ماهرو قشقایى، رحمانقلى قلى زاده، مهدی قلیزاده اقدم، عبدالحسین قمی زاده، عبدالمجید قندى زاده، نظام الدین قهارى، مصطفى قهرمانى، حجت الله قیاسى، رحمان کارگشا، امیر حسین کاظمی، مرتضى کاظمیان، هادی کحالزاده، محسن کدیور، خسرو کردپور، مسعود کردپور، علیرضا کرمانی، على کرمى، فریدون کشکولی، پروین کهزادى، یعقوب کوثرى، بهناز کیانی، بیژن گل افرا، فاطمه گوارائی، علی اصغر گواهی، اکبر گنجی، مسعود لدنى، حسین لقمانیان، احسان مالکی پور، محمد تقى متقى، حسین مجاهد، محسن محققى، نرگس محمدی، نوشین محمدی، محمد محمدى اردهالى، سید على محمودى، حسین مدنی، سعید مدنى، ماشاءالله مدیحى، مرضیه مرتاضی لنگرودی، فرید مرجائی، مصطفى مسکین، رضا مسموعى، ضیا مصباح، لیلا مصطفوى، مصطفى مصطفوى، عباس مصلحى، محمد جواد مظفر، مهدی معتمدی مهر، ضیاء مصباح، احمد معصومی، یاسر معصومی، خدیجه مقدم، مرتضى مقدم، فهیمه ملتى، کاظم ملکی، احمد منتظرى، سعید منتظرى، خسرو منصوریان، کیوان مهرگان، سیدرضا موسوى سعادتلو، سید علی موسوی خوئینی، عبدالله مومنی، على مومنى، محمود مومنى، امیر میرخانى، وحید میرزاده، فرشته ناصرگیوه چى، حسن نراقى، محمود نعیم پور، احمد نعمت زاده، جعفر نقمی، محمود نکوروح، امیر نکوفر، محمد تقى نکوفر، علی نکونسبتی، سید حمید نوحى، امیر حسین نوربخش، فخرالسادات نوربخش، منوچهر نوربخش، حسین نوری زاده، غلامرضا نیک صفت ، احمد هادوی، هادى هادى زاده یزدى، ناصر هاشمی، خلیل هراتی، مراد همتی، علیرضا هندى، احسان هوشمند، رسول ورپایى، منصور وفا، باقر ولى بیک، جلیل ولى بیک، رحیم یاورى، على فرید یحیایى، میر محمود یگانلی، حنیف یزدانی پور، کاظم یزدى، ابراهیم یزدى، حسن یوسفى اشکوری، حسن یوسفیان آرانی.//منبع: رجانیوز جل الخالق! اگر سال پیش بیانیه می دادند که فشارها زیاد بود شاید می شد اسم اینها را لااقل عاقل ترسو گذاشت! ولی حالا که آژانس بین المللی و ۱۶ سازمان اطلاعاتی آمریکا هم تا حدی به نفع ما رای داده اند چرا!؟؟ چند نفر آنها در دولت قبلی مسئولیت داشتند؟! واقعا که عقل برخی چارپایان هم بیش ازاین نوکران صهیونیسم وترسوهای غربزده است... اما خوشبختانه تا این مملکت روحانیت انقلابی را دارد از کید دشمنان و یاران بی هویتشان مصون است. بخوانید نامه حمایت آمیز برخی از طلاب و فضلای حوزه علمیه قم در حمایت و تشکر از اقدامات دولت دکتر احمدی نژاد در بحث هسته ای:
|