حالا فهمیدم چرا خاتمی را زیاد به این کشور و آن کشور دعوت می کنند!!
قبلا وقتی می شنیدم وزیر فرهنگ و ارشاد آقای خاتمی (عطا الله مهاجرانی) از ششمین همسرش!!! شکایت دریافت کرده و کارش به دادگاه خانوادگی کشیده تعجب می کردم.
یا از اینکه آقای!! معین، وزیر علومِ خاتمی به راحتی برای رای آوردن در دور نهم ریاست جمهوری بحث تصویب کنوانسیون حقوق زنان –که موارد بسیاری خلاف شرع و قانون در آن بود- را مطرح می کرد، تعجب می کردم و با خود می گفتم شاید خاتمی تحت فشار این افراد را به وزارت قبول نموده اما با دیدن این تصاویر متوجه شدم عیب از کنده درخت بوده که دود از شاخ و برگ آن بلند می شده. خاتمی زود خود را در مقابل دیگران می باخت؛ مواضع انفعالی او را هنوز به یاد دارم .
یادم می آید که در یکی از سفرهایش برای گرفتن مدرک دکترای کذایی- افتخاری- سفارشی اش، حاضر شد لباس مقدس روحانیت را به راحتی بیرون بیاورد و لباس دانشگاهیان آنجا را بپوشد. حالا می فهمم که آن راحتی درآوردن لباس روحانیت، نشان از درون ناهماهنگ او با لباسش بود. در واقع نمود درونی اش را مینمود، نه هر گردویی گردوست و نه هر دارنده لباس روحانی پاک اندیش و پاک رفتار.
بله همان بس که خاتمی روزانه وقت زیادی برای میکاپ(آرایش؟!) ریش و سبیل خود بگذارد تا با این کار سر مردم ساده اندیش را کلاه بگذارد و شیره بمالد.
همین را بس که محمد علی ابطحی رئیس دفتر اول خاتمی را در سواحل لبنان با لباس زیر دیدند و در مطبوعات نوشتند و تکذیب نکرد. در برخی مواقع هم مشغول چت کردن و در بعض مواقع مشغول عکاسی با موبایلش!؟
این همان خاتمی است که استاد بلندمرتبه ای چون ایت الله مصباح را "تئوریسین خشونت " نامید و پس از آن تابعینش این عزیز مظلوم را تمساح نامیدند و هرچه لایق خودشان بود به او نسبت دادند.
آری خاتمی را زیاد به این کشور و آن مملکت دعوت می کنند چون شاید از حس لامسه قوی او خبردارند!
این فرد با این رفتارهای غیر اسلامی نمی تواند به فکر اصلاح و اصلاحات بوده باشد. نمی توانیم به راحتی او را "روحانی" و "حجه الاسلام" خطاب کنیم؛ بلکه او شایسته صفاتی چون "روحانی نما" یا "سوء استفاده چی از لباس روحانیت" است. گرگ هم در لباس میش پیدا می شود. ای کاش ایرانیان چشم های خود را به این وقایع نبندند تا دگربار کشور ما زیر تسلط اینان قرار نگیرد.
وقتی آقای خاتمی برای سفر رسمی به آلمان رفته بود، خانم مرکل که الان صدراعظم آلمان است، رهبر حزب اقلیت بود. جزء برنامه آقای خاتمی بود که با وی هم ملاقات کند. ما به وی خبر داده بودیم که آقای خاتمی به خانمها دست نمی دهند. خیلی ناراحت شد. طبیعی بود که این کار را توهین آشکار تلقی می کرد. آمد و دست نداد و بعد هم مصاحبه ی مفصلی کرد که رئیس جمهور ایران با آن همه ادعای روشن فکری حتی حاضر نشد دست بدهد. در هامبورگ هم که امام مسجد بود، با اینکه امام قبلی به خانم ها دست می داد اما ایشان به دلیل همان تقیدات دینی این کار را نکرد. وقتی سر و صدای اخیر اینترنتی و کیهانی را دیدم، فکر می کردم اگر آقای خاتمی اهل دست دادن بود که آن روزهای سیاست دست می داد. الان همه ی رهبران دینی برجسته ی سنی و بسیاری از روحانیون شیعی غیر ایرانی رسماً به خانمها دست می دهند. حتی اگر حرام باشد، استدلال می کنند چون طرف آن را اهانت تلقی میکند باعث وهن اسلام است. خیلی ها این استدلال را به آقای خاتمی گفته اند، خیلی ها هم انتظار دارند که آقای خاتمی پا به زمین بکوبد و بگوید طبق این عناوین ثانوی اشکال ندارد و خوب میکنم که دست میدهم. اما آقای خاتمی زیر بار نرفته . من هم البته در مراسم آن روز ایتالیا نبوده ام؛ و دیدم که دفترشان هم تکذیب کرده است؛ اما اگر هیچکدام از اینها هم نبود، می دانستم که آقای خاتمی به خانم ها دست نمی دهد. من نمیدانم آن فیلم مونتاژ بوده یا نه ولی میدانم مونتاژ فیلم و تنظیم آن به خصوص در این چند ماهه تا انتخابات می تواند خیلی نان و آب دار باشد. کسانی که مسئله ی دست دادن آقای خاتمی به یک خانم را در حد مشکل بزرگ کشور می خواهند تبدیل کنند، حالا با توضیح دفتر ایشان شاید به این فکر بیفتند که مملکت ما مشکلات بزرگتری از دست دادن یا ندادن آقای خاتمی و یا هر کس دیگری هم دارد. واقعا در این وضعیت بحرانی چه مسائلی مسئله ی اصلی کشور می شود؟ البته ناگفته نماند که یکی از مشهورترین حرفهای دیپلماتیک این است که خیلی از مقامات خارجی می پرسند آیا این جزء پروتکل شماست که وقتی تنها هستید دست می دهید و وقتی هیأت هستید، دست نمی دهید؟ راست و دروغش گردن آنهایی که میگویند.
منبع:http://webneveshteha.com/weblog/?id=2146308783
سرویس گردشگری!!! خارج!!!
همیشه معتقد بوده ام(و حکما بوده ایم!!) که حجت الاسلام بالمسلمین!!!؟؟؟خاتمی، فرزند آیت الله خاتمی(؟؟!!) چند پله جلوتر از سایر مردم(!!!)و حتی اصلاح طلبان حرکت کرده... و... می کند!!! اما هیچ وقت این واقعیت را به چشم ندیده بودم و حتی فکر نمی کردم ببینم... مثلا زمانی که این بزرگ مرد(؟؟؟) بحث بسیار حیاتی و کار آمد!! گفت و گوی تمدن ها(؟!) را راه انداخت توانست جلوی بسیاری از حوادث و جنگها را از سال 2001 به بعد!!! که سال گفتگوی تمدن ها بود بگیرد(!!!؟؟؟). بسیاری از صلح دوستان دوست و برادر آمریکایی هم مثل همه ما(؟) ایرانیان!!! معتقدند اگر سال 2001 سال گفت و گوی تمدن ها اعلام نمی شد معلوم نبود غیر از جنگ آمریکا با افغانستان که از این سال شروع شد(؟؟؟) و جنگ های عراق و لبنان و سومالی و سودان و.... چند تا جنگ دیگه در می گرفت!!!!.... و مشخص بود که دست خدا در دستان خاتمی به کمک دنیا آمد...!
و این بار اما خدا دستان من را در دست او گذاشت! و با وی راهی سفری بس شیرین؟ و دلگوار در راستای حل مشکلات کم آبی و سی یاسی جهان توسط باران !!!؟؟؟ شدیم...و او باز هم فهمیده بود که این آب است که آینده می سازد!!! پس تصمیم گرفته بود با باران(؟؟؟) همه مشکلات عالم را حل کند!!!... ... از دیدار با رهبران سی یا سی و کشاورزی!!! دونیا گرفته تا مشکلات دیپلوماتیک؟! کشور، از اهداف و برنامه های این سفر بسیار پر بار بود!!! این مرد دوربین!!!! هر جا که می رسید از صلح می گفت(؟؟) و از صلحی و خوبی و برادری که در دونیا در حال حاضر به کمک ابرقدرت دونیا!!! حاکم است(!!!) تعریف می کرد... از این که چگونه باید جلوی تندروها و متحجران(؟؟) را گرفت صحبت کرد... از این که نمی داند در حالی که دونیا دارد به آرامی(!!!) سیر تکمیلی اش را تحت هدایت و رهبری حکیمانه جناب آقای بوش و دوستانش در راه تعالی و پیشرفت علمی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی!!! طی می کند(؟؟؟!!!) چرا بی ریشگان در جای جای دونیا از جمله ایران و ونزوئلا و بولیوی و... دارند زمام امور را به دست می گیرند تا این نظم نوین را به هم ریزند اظهار نگرانی کرد!!!...
...و اما مهم ترین قسمت سفر این اندیشمند قسمتی عملی بود!!!... او مانند هشت سال حکومت بسیار پر برکتش(؟؟؟) حتی در خارج هم به سفرهای استانی هفته ای اش!!! در هر کشوری که می رسید ادامه داد!!! و باز هم به میان مردم آمد...؟؟؟... و گرم در میان آنان مثل همیشه جوشید... بوسید... بغل کرد... و...
و این بار دست دخترکان زیبا و خوشگل و... خارجی بود که دردستان خاتمی جای گرفت!!!؟؟؟... تا بتواند عمق صلح طلبی ایرانیان را به هموطنان خارجی!!!!(ترجیحا دخترانشان؟؟؟!!) نشان دهد که از این طریق با آن آینده بینی همیشگی اش حداقل گرهی از گره های هسته ای که احمدی نجات! با بی سوادی و امل بازی اش زده است بگوشاید!!!...
او این بار هم مثل همیشه فهمید که سیاست تنها در پای میزها و پشت!... پرده ها(!!!) نیست که شکل می گیرد که گاهی در عمق دستان و حتی آغوش دختران و حتی در انظار عمومی است!!! که مشکل حل می شود!!! و او این را می دانست و کاری کرد... کارستان...!!!
خبرنگار جیگر اکینانیوز! سرویس گردشگری!!!
بسم الله
... پیامبر مکرم اسلام در حدیث مبارکی یهودیان امت خویش را توصیف کردند....
به نظر می رسد مترسکی که به نام محمد خاتمی معروف است در بی دینی و بی حیایی گوی سبقت را از سایر یاران شیطان ربوده است.... بهتر است از این به بعد او را میس شارون خاتمی یا میسیز تئودور خاتمی خطاب کنیم....چون از یک مرد که این کارها بر نمی آید... چندی پیش هم این شیطان بی حیا دختری را در ایران با دیپلماسی مالشی جلو مشتی نامرد دیگر دوم خردادی نوازش کرد ....
خبر ویژه کیهان درباره دست دادن خاتمی با دختران ایتالیایی | |||
روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه نوشت: روز گذشته فیلمی از سفر آقای سیدمحمد خاتمی به ایتالیا در سایت ها قرار گرفت که در آن به وضوح دست دادن خاتمی با چهار زن بیگانه نمایش داده شده است. درباره جزئیات سفر مذکور که چندی پیش صورت گرفته بود تاکنون مطلب یا فیلمی منتشر نشده و تصاویر دیروز اولین فیلم از جزئیات این سفر محسوب می شود. تاکنون هیچ پاسخی از جانب آقای خاتمی درباره این اقدام غیرقابل توجیه داده نشده و حامیان ایشان هم سکوت معناداری کرده اند.
|
شهوت بارگی خاتمی، رسواکننده خط نفاق
بسم الله النور
خوشحالم که مشت منافقانی که نقاب اصلاح طلبی زده بودند یکی یکی دارد باز می شود. من یک طلبه ام. از اینکه می بینم امثال خاتمی دارند بنیاد روحانیت شیعه را بر باد می دهند شدیدا نگرانم. بیشترین خدمت به دشمنان بشریت را همچو حقیرانی می کنند که در این لباس مقدس ضربه به آرمان های انسانی انبیای عظام می زنند.
خاتمی حیوان کثیفی است نه یک روحانی سید. لباس که نشان آدمیت نیست. او جانور شهوت رانی است که روز به روز بیشتر درونیات اعجاب آور خود را می نمایاند. در روایات داریم که برخی شهوت رانان در قیامت به شکل خوک یا خروس محشور می شوند. دیدن رذالت های امثال خاتمی در قیامت دیدنی است. چشم درگی و هیزی خاتمی موقع دست دادن با دخترک موبلند ایتالیایی از ساده ترین نکاتی است که با دیدن عکس ها نمایان است. خاتمی باید در یک نظام عادلانه قضایی محاکمه و خلع لباس شود و همچنین و سایر شیاطین همراهش.
تکذیبیه دفتر خاتمی هم دوبار اصل خبر را تایید می کند. یادم نمی رود که خاتمی هموست که حدیث ولایت امیر حق را به دوستی تاویل کرد تا در دور دوم انتخابات فریبنده اش رای بیاورد و سپس مانند دخترکانی که آدامسشان را از دستشان گرفته ای جلو دوربین، نمایش تنفر برانگیز گریه را به راه انداخت؛ تا از مشتی فریب خورده بی تفکر رای جمع کند. همو بود که هشت سال مافیای ثروت و قدرت حسین مرعشی و محمد عطریان فر و بهزاد نبوی و افشاری و حجاریان و ابطحی و مشارکت و کارگزاران و نهضت آزادی و…. را بر سر مردمی که به او رای داده بودند- والبته مردم فهیمی که به او رای نداده بودند- مسلط کردند.
البته آنها که به او رای داده بودند حقشان بود و انها که رای نداده بودند اگر امر به معروف نکرده بودند حقشان بود والا سوختند و تحمل کردند و باید مواظب باشند که اینان باز هم دندانشان را برای صندلی های قدرت مجلس و ریاست جمهوری تیز کرده اند. همو بود که در دوران نکبت بار ریاستش بر جمهور ایرانیان، روزنامه های احزاب طرفدارش در رثای همجنس بازی نوشتند و به امام حسین (علیه السلام) و پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) و سایر پیامبران و ائمه (علیهم السلام) توهین های فراوانی روا داشتند و نوشتند و فریفتند و هر چه خواستند دزدیدند.
معروف است که طلبه نمایی چون خاتمی (علیه العنه) در زمانه آیت الله بروجردی (رحمه الله علیه) دزدی کرده بود. او را نزد ایشان بردند. آن پیر حکیم فرمودند که نگویید طلبه ای دزدی کرده، بگویید دزدی به این لباس درآمده است. آری؛ نه همین لباس است نشان آدمیت.
…و البته که کور خوانده اند؛ امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) حافظ این کیان مقدس است و انسان های بی حیایی چون خاتمی و محمد علی ابطحی و … هم، آنچنان رسوا می شوند که عبرت تاریخ قرار بگیرند؛ و الان هم رسوای آسمان ها و فهیمان هستند. به راستی که یک کلمه از فریادهای شیرزن آگاهی چون فاطمه رجبی، علیه فساد های جنسی و مالی این مدعیان بی خدا، از هزاران حلقوم نامردان روزگار اکنون، مقدس تر است.
زنده باد خاتمی خون گرم
پشت پرده دست دادن خاتمی با دختران ایتالیایی
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی به شدت از توجیهات دفتر خاتمی و صادق خرازی درباره دست دادن خاتمی با زنان و دختران ایتالیایی، انتقاد کرد. متن کامل سرمقاله امروز روزنامه کیهان به این شرح میباشد:
اخیراً فیلمی از جریان سفر آقای سیدمحمد خاتمی به ایتالیا منتشر شده که پرسشها و اعتراضهای فراوانی را درپی داشته است. این فیلم 5/6 دقیقه ای، آقای خاتمی را در حال عبور از کنار صف مردان و زنان ایتالیایی که ظاهراً در یک مراسم سخنرانی به استقبال - یا بدرقه- ایشان آمده اند نشان میدهد و جناب خاتمی با بسیاری از آنان از جمله تعدادی از زنان و دختران دست داده و جملاتی رد و بدل میکند!
درپی انتشار این فیلم و برخی از اعتراضها- از جمله انتقاد کیهان در ستون اخبار ویژه دیروز- دفتر موسسه بین المللی گفت وگوی تمدنها که آقای خاتمی ریاست آن را برعهده دارد با صدور بیانیه ای- جوابیه- سعی در تکذیب آن کرد و آقای سیدمحمدصادق خرازی هم که معاون آقای خاتمی و همراه ایشان در سفر مورد اشاره بوده است در تکمیل جوابیه دفتر ایشان توضیحات- به قول خود- جزئی تری ارائه کرد. کیهان اگرچه از تکذیب ماجرا استقبال میکند و در ذیل خبر ویژه دیروز خود نیز آرزو کرده بود مصافحه آقای خاتمی با زنان و دختران ایتالیایی صحت نداشته باشد ولی متاسفانه جوابیه دفتر آقای خاتمی و توضیحات آقای صادق خرازی جای خوشبینی باقی نمیگذارد، بلکه همه دلسوزان را نسبت به برنامه ریزی پنهان و آشکار دشمنان دانا علیه آقای خاتمی و دوستان غافل که مثل گذشته اطراف ایشان را گرفته اند، نگران میکند و...
1- دفتر آقای خاتمی در جوابیه خود آورده است: «در حرمت لمس بدن نامحرم بدون ستر و نیز در این که در شرع انور حرمت و وجوب اولی به عنوان ثانوی تا بقاء عنوان میتواند مرتفع شود تردید نباید کرد ولی آنچه با تصویرپردازی مشکوک با غرض یا هر انگیزه دیگر نشر یافته تا مصافحه آقای خاتمی را با اجنبیه القاء کند خلاف شرع و اخلاق است و تکذیب میشود».
به نکات زیر در متن جوابیه دقت کنید؛
الف؛ جمله اول که به منظور توجیه شرعی اقدام آقای خاتمی نوشته شده، با فرهنگ رایج در میان اطرافیان آقای خاتمی کمترین همخوانی و مشابهتی ندارد و ظاهرا این جمله از یک متن فقهی اقتباس شده و نویسنده مخصوصا این جمله را با همان عبارت که بیشتر برای افراد آشنا به متون فقهی قابل فهم است، نقل کرده تا مخاطبان عمومی اولا متوجه مفهوم آن نشوند و ثانیا تصور کنند که اقدام آقای خاتمی یک توجیه قطعی شرعی داشته است که برای افراد ناآشنا به متون فقه قابل درک نیست!!
اما، مفهوم ساده این جمله- که از قضا بارها در جریان بحث پیرامون احکام اولیه و ثانویه به زبان بسیار ساده و روان در مطبوعات مطرح شده و میشود- این است که در پاره ای از موارد به علت وجود یک عامل اضطراری میتوان یک عمل واجب را ترک کرد و یا یک عمل حرام را انجام داد. به عنوان مثال، کسی که از گرسنگی در حال مرگ است و غیر از گوشت گوسفندی که ذبح شرعی نشده است، چیزی برای خوردن ندارد، میتواند به اندازه ای که از مرگ نجات پیدا کند، از آن گوشت بخورد و...
ب؛ اکنون باید از تهیه کننده این جوابیه پرسید؛ آقای خاتمی برای دست دادن با چندین زن و دختر نامحرم چه اضطراری داشته است؟! و اگر با آنها مصافحه نمیکرد چه خطری ایشان را تهدید میکرد؟! و از جناب خاتمی به عنوان یک روحانی- که باید الگوی التزام به احکام الهی باشد- و به عنوان کسی که 8 سال ریاست جمهوری نظام اسلامی ایران را برعهده داشته است چگونه میتوان پذیرفت که بدیهی ترین احکام اسلامی را نادیده بگیرد؟ آقای خاتمی در دوران ریاست جمهوری و در مراسم رسمی و دیپلماتیک از دست دادن با خانمها اجتناب میکرد و این موضوع یک قاعده تعریف شده- پروتکل- برای دیپلماتهای ایران اسلامی بوده و هست. بنابراین چه عامل اضطراری میتواند ایشان را ناچار به مصافحه با زنان و دختران ایتالیایی کرده باشد؟!
ج؛ تنظیم کنندگان این جوابیه کوتاه در ادامه به ترفند ناشیانه دیگری دست زده و تلاش کرده اند با بیان جمله ای دوپهلو که اصل ماجرای دست دادن را نفی نمیکند به خواننده اینگونه القاء کنند که آن را تکذیب کرده اند! در این جمله دقت کنید «آنچه با تصویرپردازی مشکوک با غرض یا هر انگیزه دیگر نشر یافته تا مصافحه آقای خاتمی را با اجنبیه- زن و دختر نامحرم- القاء کند عملی خلاف شرع و اخلاق است و تکذیب میشود»! حالا باید پرسید چه چیزی را خلاف شرع میدانید و انتشار آن را تکذیب میکنید؟ دست دادن آقای خاتمی با زنان و دختران ایتالیایی را یا انتشار این خبر را؟!
در جوابیه فوق- اگر دقت شود- دست دادن آقای خاتمی تکذیب نشده است بلکه نویسنده جوابیه انتشار این فیلم را «خلاف شرع و اخلاق» دانسته است، که باید گفت؛ اگر انتشار این فیلم خلاف شرع و اخلاق باشد به خاطر غیراخلاقی و خلاف شرع بودن اقدام آقای خاتمی است، بنابراین چگونه میتوان نشر یک اقدام غیرشرعی را خلاف شرع دانست ولی خود آن اقدام را خلاف شرع ندانست؟! در این بخش از جوابیه به طور ناخواسته اقدام خلاف آقای خاتمی تایید شده ولی انتشار فیلم مربوط به این اقدام غیراخلاقی نیز، خلاف اخلاق معرفی شده است!
2- و اما سؤال برانگیزتر از جوابیه دفتر آقای خاتمی، توضیحات به اصطلاح جزئی تر آقای صادق خرازی است که همه زحمات! دفتر آقای خاتمی برای توجیه ماجرا و رفع و رجوع کردن آن را بر باد داده است. آقای صادق خرازی در توضیحات خود آورده است؛
«استقبال از آقای خاتمی در سفرهای خارجی و نیز مراسم سخنرانیهای ایشان به حدی است که گاه کنترل اوضاع از دست ایشان و اطرافیان خارج میشود و در این مواقع برخی میکوشند با رساندن خودشان به آقای خاتمی به ایشان ابراز ارادت کنند که در مواقعی تصور میشود با آقای خاتمی مصافحه کرده اند. این در حالی است که اصولاً آقای خاتمی به علت ازدحام جمعیت متوجه برخی تماسها نمیشوند»!
آقای صادق خرازی خود اگرچه کوشیده است تا به خیال خود، ماجرای مصافحه آقای خاتمی با زنان و دختران ایتالیایی را تکذیب کند ولی بی آن که بخواهد از صحت ماجرا خبر میدهد که باید گفت؛
الف؛ در فیلم 5/6 دقیقه ای کمترین نشانه ای از «ازدحام جمعیت» دیده نمیشود، بلکه تعدادی از مردان و زنان ایتالیایی به صف ایستاده اند و آقای خاتمی در کمال آرامش! و با فرصت و حوصله کافی! با یک یک آنها از جمله زنان و دختران دست داده و گاه نیز به گرمی حال و احوال میکند! بنابراین معلوم نیست آقای خرازی از کدام ازدحام جمعیت سخن گفته اند؟! گرچه ازدحام جمعیت نیز توجیه قابل قبولی نیست.
ب؛ مطابق آنچه در فیلم دیده میشود هیچیک از افراد حاضر -به قول آقای خرازی- برای نزدیک شدن به آقای خاتمی سر و دست نمیشکنند! بلکه آرام در جای خود ایستاده اند و آقای خاتمی به سوی آنها میرود و با تک تک آنها دست میدهد!...
3- ماجرای مورد اشاره چند ماه قبل اتفاق افتاده است و انتشار فیلم آن در این روزها، سؤال برانگیز است و از دام خطرناکی حکایت میکند که دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها- با همکاری برخی اطرافیان غفلت زده و یا خدای نخواسته نفوذی- پیش پای آقای خاتمی پهن کرده اند که تعقیب اهداف زیر از سوی دشمنان قابل اشاره است.
الف؛ شکستن حرمت احکام اسلامی آنهم از سوی یک شخصیت روحانی که 8 سال رئیس جمهور نظام اسلامی ایران بوده است. این نکته با توجه به پروژه اعلام شده سازمان سیا، موسسه «امریکن اینترپرایز» و توصیه مشاوران بوش برای ارائه قرائتی از اسلام که با اسلام انقلابی امام(ره)- بخوانید اسلام ناب محمدی (ص)- متفاوت باشد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است که توجه آقای خاتمی به این دام ضروری است.
گفتنی است، سال گذشته وقتی آقای خاتمی در سفر به آمریکا اظهاراتی متضاد با نظرات امام راحل (ره) بر زبان آورد، جرج بوش رئیس جمهور آمریکا طی مصاحبه ای درباره علت صدور ویزای ویژه برای آقای خاتمی گفته بود «می خواهم سخنانی متفاوت با آنچه جمهوری اسلامی ایران بر زبان دارد بشنوم»!...
ب؛ بدنام کردن آقای خاتمی در میان مردم و نیروهای مذهبی و جدا کردن ایشان از حلقه انقلاب اسلامی میتواند یکی دیگر از اهداف دشمنان باشد مخصوصا آن که آقای خاتمی طی دو دوره قبل با رأی بالای مردم به ریاست جمهوری انتخاب شده بود و اینگونه اقدامات میتواند جایگاه ایشان را در نگاه ملت مسلمان در حد یک روحانی کم توجه به احکام الهی تنزل دهد. چیزی که به یقین آقای خاتمی خواستار آن نیست، اگرچه به غفلت زمینه آن را فراهم کرده است.
ج؛ مسئله سازی و انحراف افکار عمومی از موضوعات اصلی از جمله اهداف احتمالی دیگر دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنهاست.
د؛ رویکرد به قدرتهای بیگانه از طریق ارسال نشانههایی مبنی بر کم اعتقادی به ارزشهای اسلامی با هدف جلب کمک و همراهی بیگانگان در معادلات و رقابتهای سیاسی داخلی را نیز به عنوان یکی از آثار این اقدام نباید از نظر دور داشت. این دیدگاه به فراوانی در میان برخی از اطرافیان قبلی و کنونی آقای خاتمی دیده شده است بنابراین توطئه اطرافیان در این ماجرا بعید نیست اگرچه گرایش آقای خاتمی به قدرتهای بیگانه بعید است و نمیتواند قابل قبول باشد.
4- و بالاخره، کاش جناب آقای خاتمی به هوش باشند و در این دام گرفتار نشوند. بدیهی است که اینگونه اقدامات دشمن با هر انگیزه ای که تدارک شده باشد، ناکام خواهد ماند اما، چرا در این میان شخصیت آقای خاتمی مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. http://sharifnews.ir/?23317