شرق لندن در تهران
مسعود فروغی
روزنامه ی شرق باز هم در رویه ی مسبوق به سابقه ی طولانی خود یک صفحه ی کامل نشریه ی خود را به دفاع از دولت مطبوع خود(!) بریتانیای کبیر(!) اختصاص داد.
صفحه ی 3 روزنامه ی شرق در تاریخ سه شنبه 5 تیر 1386، امروز، گرچه نام نامی ایران را به بالای سر خود داشت اما قلم فرسایی(!) نویسنده ی آن روزنامه به انضمام عکس نیم صفحه ای از تونی بلر-نخست وزیر حالا دیگر سابق انگلستان- که اگر نگوییم بیشتر از جرج بوش، به انداره ی او دستش در حمام خون مردم عراق و افغانستان آلوده است بعد از آنکه سفیر انگلستان را انسانی مهربان و خندان معرفی می کند شکوه و گلایه ای خنده دار از دولت انگلستان می کند که«متأسفانه دولت بریتانیا… هیچ گاه نیازی حس نکرد تا به ترمیم جایگاه خود در نزد مردم ایران بپردازد.»
شرق اما در دوره ی اول انتشار خود هم آن چنان رویه ای را پیش گرقته بود و تا آن جا پیش رفت که در طول دفاع سی و سه روزه ی حزب الله لبنان از کشور خود در مقابل ارتش معلوم الحال اسرائیل به نماینگی رسمی جراید تلاویو، لندن و … در تهران تبدیل شده بود.
شرق امروز با مزمت دانشجویانی که آن ها را تعمداً بسیجی خطاب می کند در مقام وکیل مدافع جفری آدامز-سفیر انگلستان در تهران- نه تنها باغ قلهک را مستقل از سفارت انگلستان می داند؛ بلکه برگزاری جشن تولد ملکه ی انگلیس را تا حد یک امر مهم ملی- مذهبی بالا می برد و مثل یک دست آموز ماهر و موفق بر پایه ی دیگ پلوی انگلیسی در قلب پایتخت ایران را یک امر عادی می داند.
البته از حق نباید گذشت، آن چه شرقیان را ناراحت می کند و برای آنها غیر عادی است اعتراض به ملکه ی بریتانیاست آن هم در روزهایی که او سلمان رشدی مرتد را شوالیه لقب می دهد.
اما اینکه نویسنده ی«جشن تولد ملکه و نبم نگاهی به منافع ملی ایران» در تیتر انتخابی خود منظور از ملکه را مشخص نکرده است را شاید بتوان به حساب دیگری گذاشت اما آنجا که او«اعطای این جایزه به سلمان رشدی» را«صرفا بر اساس جایگاه ادبی وی» می داند، تردیدی نمی ماند که منافع ملی مورد اشاره ی او بیشتر به دولت بریتانیا پهلو می زند تا به ایران!
وکیل مدافع سرسخت جفری آدامز، همان کسی که دولت ایران را-به اذعان شرق- تهدید به بازپس گیری اماکن فرهنگی ایران در انگلستان در صورت بحث درباره ی بازپس گیری باغ قلهک از انگلستان می کند در ادامه، بر پایی مهمانی دولت انگلستان تنها بیست و چهار ساعت پس از تخریب حرمین شریفین در سامرا را هیچ می انگارد و در مفام توصیه بر می آید که این کارها ما را از مسیر آرامش خارج می کند.منظور از آرامش آیا ادامه ی رویه ی باج دادن به انگلیس طبق روش دوستان هم فکر شرق است یا نه را آقای نویسنده توضیح نداده است.
شرق لندن- ببخشید تهران- امروز زیاد عجیب کار نکرد اما برای آنها که دل در گروی مهر روباه پیر ندارند جمله ی تاریخی امام خمینی(ره) حکم یک فصل الخطاب را دارد«... آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می کنند که باید در سیاست و اصول دیپلماسی خود تجدیدنظر نمائیم و ما خامی کرده ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقع گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی می کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می گذارند.
این یک نمونه است که خدا می خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی دراین زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه اش با اسلام برملا سازد تا ما ازساده اندیشی به درآییم و همه چیز را به حساب اشتباه و سوءمدیریت و بی تجربگی نگذاریم با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست بلکه تعهد جهانخواران به نابودی اسلام و مسلمین است والا مسئله فردی سلمان رشدی آن قدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیست ها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند...»