بی تردید "سهمیه بندی بنزین"، یکی از بزرگترین و چالش برانگیزترین و متهورانه ترین اقدام اقتصادی یک دولت در عمر 27 ساله نظام جمهوری اسلامی ایران است. این کار فقط از آدم جسوری چون "محمود احمدی نژاد" بر می آمد؛ تمام طرح و برنامه های این اقدام واجد ریسک از زمان مجلس ششم آماده بود و چیزی که در این میان نبودش کاملا احساس می شد، مقادیر معتنابهی جگر برای اجرای انبوه دستورالعملهای این مصوبات بود که "دار و دسته دوم خردادیها"، مادرزادی، از داشتن آن محروم بودند؛ به اعتراف مدعیان اصلاح طلبی طرح هوشمند کردن بنزین در دوره خاتمی تنها 3 درصد پیشرفت فیزیکی داشت لیکن دولت نهم ظرف کمتر از یک سال و نیم ، علیرغم کارشکنی های فراوان مدعیان دوستی و دشمنان، مثنوی این اقدام ملی را به پایان برد.
به زعم بسیاری از عقلای قوم، این اقدام جراحی دردناکی بود که بایستی روزی انجام می گرفت و هرچه این جراحی به تعویق می افتاد، دردناک تر می شد که همینطور هم بود؛ طعم تلخ نوازشهای اوباشِ سخت افزاری که همان ارازل عربده کش چاله میدان می باشند و اوباش نرم افزاری که همان ارازل عربده کش تریبون و رسانه می باشند، آسیبهای کوتاه مدتی که مردم از این طرح می بینند نظیر مساله ای که برای موتورسواران مسافرکش و نیز دوگانه سوزها اتفاق افتاد، افزایش قیمت برخی از کالاها و همچنین سختی های وفق دادن مردم با این محدودیت در ابتدای اجرای این طرح و صادرنشدن برخی از کارتهای سوخت و ... نمونه هایی از این دردناکی این جراحی گسترده می باشد.
البته در این ماجرا پیش بینی شارلاتان گرایی های روزنامه های زنجیره ای که تا دیروز با نام "صبح امروز" و "فتح" و "عصر آزادگان" و "نوروز" و "جامعه" و ... فعالیت می کردند و امروز فقط اسمهایشان تغییر نموده و به "شرق" و "هم میهن" و "اعتماد" و "اعتماد ملی" و "کارگزاران" تبدیل گشته است زیاد سخت نبود اما بیدار شدن غضنفرهای مجلس(البته گویا حکایت این جماعت حکایت شیر در پوست الاغ هست) از خواب زمستانی آن هم در این بحبوحه آشفته بازار و گل به خودی زدن هایشان اصلا قابل پیش بینی نبود و لازم است مدعیان اصولگرایی در مجلس ضرب شستی به این رفقا نشان دهند تا خواب "خبر خوش بنزینی برای مردم"، برای همیشه از سرشان بپرد.
منبع: خاکریزیسم(http://www.amaliat.blogfa.com/post-226.aspx)