خاتمی نیوز- نقدهایی در جستجوی فهم و اصلاح

بهبوداوضاع جهان درگرو برخوردفعالانه ونقدمتعهداست.شعاراصلاح طلبی رابرخی دادندولی درعمل...

خاتمی نیوز- نقدهایی در جستجوی فهم و اصلاح

بهبوداوضاع جهان درگرو برخوردفعالانه ونقدمتعهداست.شعاراصلاح طلبی رابرخی دادندولی درعمل...

حسن روحانی را بهتر بشناسیم/آیا او خدمت کرد یا خیانت؟!

روحانی مردی که باید از نو شناخت

بعد از اینکه مشخص شد حسن روحانی نفر اول لیست جبهه دوم خرداد در انتخابات مجلس هشتم از تهران خواهد بود، بار دیگر نام او بر سر زبانها افتاد. گویا تجربه آذرماه سال گذشته که وی توانست به عنوان ششمین نفر به مجلس خبرگان رهبری راه یابد موجب این انتخاب از سوی اصلاح طلبان بوده است.

حجت الاسلام حسن روحانی دکترای حقوقش را از انگلستان گرفته است ، متولد 21 آبان 1327 در روستای سرخه سمنان است. شایعات پیرامون خانواده اش علی الخصوص پسرش فراوان است. همه او را کارگزارانی می دانند اما خودش این را قبول ندارد و خود را بیشتر به عنوان عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت می داند، عضوی که بیشتر مواضعش را با هاشمی رفسنجانی نزدیک می دانند.
از آغازین روز تاسیس شورای عالی امنیت ملی دبیری آن بود، حتی سالهای نائب رییسی اش در مجلس شورای اسلامی ؛ از خرداد سال 82 تا 25 مرداد سال 84 نیز با همین عنوان مذاکره کننده ارشد نظام در پرونده هسته ای بود. در همین دوران بود که دکتر علی لاریجانی دیگر عضو شورای عالی امنیت ملی رفتار گروه مذاکره کننده او را دادن در غلطان در ازای دریافت آب نبات توصیف نمود. عبارتی که اکنون پس از نزدیک به دو سال از واگذاری مسئولیتش مفهوم آن مشخص شده است. از زمستان سال 84  ( زمستان 2006 )  نصب دستگاه های سانتریفیوژ در ایران آغاز شد و طبق آخرین گزارش  البرادعی تا روز31 ماه مه سال جاری ( 10 خرداد ) ازبیش از یک هزار و300 سانتریفیوژ بهره برداری کرده است. همچنین البرادعی از  نوامبر 2006 تا کنون همواره در گزارشات خود تاکید کرده است « آژانس قادر است عدم انحراف مواد هسته ای اعلام شده در ایران را تایید نماید.» از سوی دیگر مدتی است که ایران بر موضع خود ایستاده و اینبار غرب است که پی در پی تن به کاستن از خواسته هایش می دهد. این درحالی بود که پس از انتشار نامه حسن روحانی در روزهای پایانی مسئولیتش به محمد خاتمی بسیاری از کارشناسان معتقد بودند آن چه که روحانی از دستاوردهای هشت‌گانه تیم مذاکره‌ کننده از آن یاد کرده است،مستقیما پذیرفتن تعلیق مادام العمر غنی‌سازی است.
حسن روحانی پس از ترک کرسی دبیری شورای امنیت ملی پس از 16 سال بیشتر وقت خود را در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام می گذراند. مرکزی که قشر غالب آنرا اصلاح طلبان تشکیل می دهند. اگرچه همچنان عضو شورای عالی امنیت ملی باقی ماند.
روحانی اگرچه هیچگاه وابستگی سایت خبری آفتاب به مرکز تحت امرش را تایید نکرد اما در کشاکش پرونده های مرتبط با او اولین رسانه ای که تلاش می نمود از روحانی حمایت کند آفتاب بود. همان سایتی که در انتقادهایش از نظام و مسئولین و در اختلاف افکنی میان مسئولین گوی رقابت را از رسانه های مشابه ضد انقلاب نیز ربوده بود.
اما نام حسن روحانی چندین بار دیگر نیز به میان کشیده شد. بار اول در پرونده سیروس ناصری ، زمانی که سایتهای خبری نوشتند" چندی پیش متکی و لاریجانی در اقدامی هماهنگ شده از سوی وزارت اطلاعات و قوهء قضاییه، از ناصری خواسته بودند برای مساله‌ای که پیش آمده به ایران بازگردد، اما این دیپلمات که از سال گذشته در ژنو به سر می‌برد، در پی تماس موسویان و پی بردن به این تله اطلاعاتی، از بازگشت به تهران خودداری کرد. ناصری متهم به پرداخت رشوه بیش از نیم میلیون دلاری از حساب سوییس خود به مشاور عالی شرکت نفت و گاز پارس برای موفقیت در قراردادهای نفتی است." در این زمان بود که گله از روحانی در میان دلسوزان نظام آغاز شد که چرا به چنین شخصی در زمان مسئولیت خود در پرونده هسته ای ایران تا این حد اعتماد کرده است.
اما بار دوم موضوع قدری جدی تر می نمود؛ در پی دستگیری موسویان به جرم جاسوسی و دادن اطلاعات محرمانه نظام به بیگانگان حسن روحانی بیش از پیش در برابر انتقادها قرار گرفت، چه آنکه موسویان کلیدی ترین یار در پرونده هسته ای و معاون پژوهشی اش در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. همان زمانها بود که خبرنگاری پس از مصاحبه با او نوشته بود : "تلفن روی میزش چند خط مستقیم دارد که در کنار هر دو دکمه خطوط مستقیم نام های زیر به چشم می خورد. موسویان، فروده، آقامحمدی، امیرآبادی و عباد. اینها کسانی هستند که حسن روحانی در یک روز بیشترین ارتباط را با آنها دارد. این نام ها را به خاطر بسپارید: همه مردان روحانی." شاید بتوان چنین تعبیر کرد که موسویان نزدیکترین فرد به روحانی بود.  البته  در پرونده افراد دیگری نیز نام روحانی  به میان می آمد ، پرونده افرادی همچون سریع القلم، خسرو تهرانی، عباد و ...
روحانی پس از کناره گیریش از دبیری شورای امنیت ملی دو بار دیگر نیز در عرصه هسته ای خبرساز شد، بار نخست وقتی بود که سخنانی از وی در شماره پاییز 1384 فصلنامه "راهبرد" به مدیر مسئولی خودش و وابسته به مرکز تحقیقات استراتژیک چاپ گردید که در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ایراده شده بود. این سخنان مورد جنجال گسترده رسانه های غربی قرار گرفت. تا آنجا که برخی از رسانه های آمریکایی نوشتند: "روحانی با تشریح کاستی‌های گزارش برنامه ایران نشان داد که عدم اعتماد بازرسان اتمی سازمان ملل و غرب به جمهوری اسلامی بی‌دلیل نیست."
جنجال دوم زمانی ایجاد شد که روحانی به جای آنکه پیشنهادات خود را در مجرای شورای عالی امنیت ملی ( که خود نیز عضو آن بود و  سیستم واحد نظام در طول این سالیان برای پرونده هسته ای ایران در نظر گرفته شده بود) مطرح نماید ، در مقاله ای که در مجله تایم آمریکا منتشر گردید پیشنهادهای ۸ گانه ای را برای خروج از بن بست مساله هسته ای ایران مطرح کرد. مقاله ای که حتی مسئولین دولت خاتمی را نیز  به واکنش واداشت، یکی از معاونین شمخانی درباره مقاله او نوشت:" منشاء ذهنی آقای حسن روحانی بر مبنای «تئوری وابستگی» است، این تئوری، امنیت ملی کشور را در گرو قرار گرفتن بر زیر چتر امنیتی محیط بین‌المللی دانسته و به شدت «پراگماتیست» است."
دکتر حسن روحانی که در پنج دوره اول مجلس شورای اسلامی حضور داشته و در مجلس چهارم و پنجم نایب رییس اول مجلس بوده است. اینک پس از هشت سال دوری بار دیگر نامزد نمایندگی در مجلس شده است. اما اینبار نام او را در صدر فهرست اصلاح طلبان نوشته اند و هنوز مشخص نیست که آیا با مواضع اخیر او ورسانه های وابسته اش باز هم جامعه روحانیت مبارز از او حمایت خواهد کرد یا برای همیشه نامش از میان اصولگرایان خط خواهد خورد.
مرحوم سعدی حکایتی شیرین در گلستان دارد: یکى از ملوک خراسان ،  محمود سبکتکین را در عالم خواب دید که جمله وجود او ریخته بود و خاک شده مگر چشمان او که همچنان در چشمخانه همی گردید و نظر می کرد. سایر حکما از تاویل این فرو ماندند مگر درویشی که بجای آورد و گفت : هنوز نگران است که ملکش با دگران است.
منبع: سپهرنیوز.شناسه: 5354 http://www.sepehrnews.ir/?p,5354

حقیقتا این دوم خردادی ها خیال می کنند مردم خرند و نمی فهمند.....

طنزی حقوقی از وکیل « هم‌میهن » :  

 موکلم اطلاعی از اشتهار آن فرد به فسق (زهرا امیر ابراهیمی) نداشته است

در اظهارنظر سخنگوی قوه‌ی قضاییه یکی از اتهامات روزنامه «هم‌میهن» اشاعه فساد و منکرات بوده در حالی که این روزنامه اقدام به انتشار خبر و عکس نمایشگاه فردی کرده که ظاهرا در جای دیگری تظاهر به فساد داشته در حالی که روزنامه از انتشار این خبر سوءنیت نداشته و اطلاعی از اشتهار آن فرد به فسق نداشته است!!؟؟!؟!؟!؟


وکیل مدافع غلامحسین کرباسچی، مدیرمسوول روزنامه «هم‌میهن» که امروز-چهارشنبه- در بازپرسی کارکنان دولت حضور پیدا کرده بود، گفت: مطلع شدم که توقیف روزنامه «هم میهن» به استناد شکایت‌های جدیدی بوده که هنوز به آنها رسیدگی نشده است و علت عمده توقیف، رای دادگاه سابق نبوده است. علیزاده طباطبایی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار داشت: قرار است روز یکشنبه به اتفاق موکلم در شعبه دوم بازپرسی کارکنان دولت حضور پیدا کنیم و در برابر شکایات جدید مطرح شده دفاع کنیم. وی افزود: ظاهرا چند فقره پرونده با شکایت وزارت‌خانه‌ها و بعضا اشخاص حقیقی و حقوقی علیه روزنامه و همچنین تذکر هیات نظارت و شورای عالی امنیت ملی وجود داشته است. وکیل مدیرمسوول روزنامه «هم‌میهن» خاطرنشان کرد: در اظهارنظر سخنگوی قوه‌ی قضاییه یکی از اتهامات روزنامه «هم‌میهن» اشاعه فساد و منکرات بوده در حالی که این روزنامه اقدام به انتشار خبر و عکس نمایشگاه فردی کرده که ظاهرا در جای دیگری تظاهر به فساد داشته در حالی که روزنامه از انتشار این خبر سوءنیت نداشته و اطلاعی از اشتهار آن فرد به فسق نداشته است. وی در پایان گفت: امیدوار هستم با دفاعیاتی که در دادگاه ارایه خواهیم کرد، این سوءتفاهم‌ها برطرف شود و شروع فعالیت مجدد روزنامه «هم‌میهن» را شاهد باشیم.

منبع:http://www.mardomyar.com

آغاز دوگانگی در جبهه دوم خرداد ؛
انتقاد از مطرح شدن نام خاتمی به عنوان رهبر اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم

شورای مرکزی حزب اعتماد ملی نشستی را برای بررسی نحوه رفتار انتخاباتی حزب اعتماد ملی برگزار کرد و طی آن مهدی کروبی به عنوان رییس ستاد انتخاباتی برگزیده شد.


شورای مرکزی حزب اعتماد ملی نشستی را برای بررسی نحوه رفتار انتخاباتی حزب اعتماد ملی برگزار کرد و طی آن مهدی کروبی به عنوان رییس ستاد انتخاباتی برگزیده شد.
حزب اعتماد ملی ظاهرا برخلاف گروه های دیگر سیاسی کشور که هنوز در مرحله تعیین افراد برای دستیابی به وحدت و پیدا کردن تابلوی انتخاباتی خود هستند به این حد از آمادگی رسیده است که بتواند رییس ستاد انتخاباتی خود ر ا تعیین و فعالیت های رسمی اش را آغاز کند.این در حالی است که گفته می شود سایر گروه های اصلاح طلب هنوز به هیچ انسجامی در درون خود دست نیافته اند و حتی تکلیف ائتلاف برای حضور در انتخابات مجلس هشتم نیز مشخص نشده است .با این حال تحرکات اخیر خاتمی نشان دهنده برنامه های وی برای به اتحاد کشیدن اصلاح طلبان است هرچند که برخی گروه های اصلاح طلب از این مساله چندان خرسند نیستند .
در همین باره ، یک مقام آگاه حزبی در جناح اصلاح طلبان در گفت و گو با خبرنگار عصر ایران
، با انتقاد از مطرح کردن نام سید محمدخاتمی به عنوان رهبر وحدت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم گفت: با ورود خاتمی و هیاهوهایی که به راه افتاده است گروه های اصلاح طلب دیگر نخواهند توانست مروری به تجربیات گذشته خود داشته باشند و اشتباهات را جبران کنند.وی که خواست نامش فاش نشود افزود: از هم اکنون می توان گفت که گروه های دوم خرداد با این رویه ، موفقیت در انتخابات مجلس هشتم کسب نخواهند کرد. در همین حال یک منبع خبری نزدیک به مهدی کروبی نیز اخیراً مدعی شده است که کروبی در 11 استان محبوب ترین چهره ملی است .ناظران سیاسی معتقدند با توجه به صف بندی های موجود و جو سیاسی کشور ، جناحی که نتواند به ائتلاف کامل درون گروهی برسد شانس بسیار اندکی برای کسب اکثریت کرسی های مجلس را خواهد داشت .

منبع: کد خبر : MN- 1539  http://www.mardomyar.com 

جنایات مطبوعاتی که دوم خردادیها مرتکب شدند(1)  ( خاکریزیسیم )

در ادامه این غائله روزنامه های دوم "خرداد"ی نقش آتش بیار معرکه را بخوبی ایفا کردند، همان روزنامه هایی که همصدا با اعضاء افراطی دفتر تحکیم وحدت از انبوه شهدای(!) دانشجوی این واقعه دم می زدند و با تیترهای دروغین و جنجالی چون‌ "کوی دانشگاه به خون کشیده شد" و همچنین "قتل حداقل 2 دانشجو در حمله نیروهای نظامی به خوابگاه قطعی است" و دهها مقاله و یادداشت و تیتر از این دست مردم عادی و دانشجویان ساده دل را تهییج می نمودند؛ آن روزها روزنامه هایی چون "خرداد" ، "بیان" ، "حیات نو" ، "بهار" ، "مناطق آزاد" ، "جامعه" و ... مبدل به تریبون رسمی آشوب طلبان شده بودند و خروجی های خبری و تحلیلی آنها با رادیو تلویزیون های صهیونیستی آن چنان مغایرتی با هم نداشتند؛ البته این رویه در تمام دوران 8 ساله زعامت مدعیان اصلاح طلبی بر دستگاه اجرائی به دقت دنبال شد، بطور مثال در ماجرای دستگیری جاسوسان اسرائیلی در سال 1379، روزنامه حیات نو در شماره 12 تیر و پس از اعلام رای دادگاه متهمان، در صفحه اول خود عکس مادر یکی از جاسوسان را به تصویر کشید در حالیکه به شدت می گرید و به درگاه خدا تضرع می نماید و به تعبیر دکتر علی مطهری کاری که روزنامه هایی چون کیهان و رسالت در مورد محکوم به اعدام شدن مجاهدین مسلمان مصری انجام می دهند، این روزنامه برای جاسوسان اسرائیل انجام داد!!!

امسال ایام منتهی به سالگرد 18 تیر و نیز ابتدای طرح عظیم سهمیه بندی بنزین با هم تلاقی پیدا کرده اند؛ اما وجهی که نگارنده را بر آن داشت تا این دو مقوله کاملا متمایز را در کنار هم قرار دهد نقش پر رنگ  عنصر رسانه، علی الخصوص رسانه های مکتوب و مطبوعات، در هر دو آن هاست.از یاد نبرده ایم که جرقه های ابتدایی حادثه 18 تیر از افشای سندی به کلی سری توسط روزنامه سلام و شکایت وزارت اطلاعات از این روزنامه و توقیف آن به دنبال شکایت مزبور، خورده شد؛ توقیف این روزنامه برای معاندینی که سالها انقلاب حضرت روح الله هوای نفس کشیدن را از آنها گرفته بود، تبدیل به مستمسکی شد تا ضربه ای کاری بر پیکره آن وارد نمایند؛

 در ادامه این غائله روزنامه های دوم "خرداد"ی نقش آتش بیار معرکه را بخوبی ایفا کردند، همان روزنامه هایی که همصدا با اعضاء افراطی دفتر تحکیم وحدت از انبوه شهدای(!) دانشجوی این واقعه دم می زدند و با تیترهای دروغین و جنجالی چون‌ "کوی دانشگاه به خون کشیده شد" و همچنین "قتل حداقل 2 دانشجو در حمله نیروهای نظامی به خوابگاه قطعی است" و دهها مقاله و یادداشت و تیتر از این دست مردم عادی و دانشجویان ساده دل را تهییج می نمودند؛ آن روزها روزنامه هایی چون "خرداد" ، "بیان" ، "حیات نو" ، "بهار" ، "مناطق آزاد" ، "جامعه" و ... مبدل به تریبون رسمی آشوب طلبان شده بودند و خروجی های خبری و تحلیلی آنها با رادیو تلویزیون های صهیونیستی آن چنان مغایرتی با هم نداشتند؛ البته این رویه در تمام دوران 8 ساله زعامت مدعیان اصلاح طلبی بر دستگاه اجرائی به دقت دنبال شد، بطور مثال در ماجرای دستگیری جاسوسان اسرائیلی در سال 1379، روزنامه حیات نو در شماره 12 تیر و پس از اعلام رای دادگاه متهمان، در صفحه اول خود عکس مادر یکی از جاسوسان را به تصویر کشید در حالیکه به شدت می گرید و به درگاه خدا تضرع می نماید و به تعبیر دکتر علی مطهری کاری که روزنامه هایی چون کیهان و رسالت در مورد محکوم به اعدام شدن مجاهدین مسلمان مصری انجام می دهند، این روزنامه برای جاسوسان اسرائیل انجام داد!!!ر وزنامه های یاد شده که دقیقا از یک کمیته هدایت می شدند، آن چنان فضای سنگین آنارشیستی را بر جامعه حاکم کرده بودند که اگر فرد یا گروهی بر خلاف این فضا می خواست حرکت کند مورد شدیدترین تهاجمات و تخریب ها قرار می گرفت؛حملات گسترده به هاشمی رفسنجانی یکی از بارزترین نمونه های این لجن پراکنی ها بود؛ همان ها که در انتخابات نهم ریاست جمهوری هاشمی را حمایت می کردند چند سال پیش از آن از وی چنان غول بی شاخ و دمی درست کرده بودند که هر خواننده ای با مطالعه هجویات این توده روزنامه ها، نسبت به شخصیت هاشمی نفرت عجیبی پیدا می کرد علاوه بر آن، این هجوم رسانه ای وسیله ای بود برای درست جلوه دادن - و نه ماست مالی- کارهایی که غلط بودنشان اظهر من الشمس بودند که حمله شدید به تلویزیون بدلیل پخش مشروح کنفرانس برلین و نیز توجیه برگزاری جشنواره ایران زمین و همچنین حمله به مخالفین مخالفین ولایت فقیه و ... از این دست اقدامات بودند؛ البته گوشه ای از این سنخ توجیهات مطبوعاتی و تعویض جای خیر و شر را در همین ماجرای اخیر دست دادن خاتمی با خانم های ایتالیایی را شاهد بودیم ...

ادامه دارد...    از : سید مصطفی میرمحمدی از http://www.sepehrnews.ir/?p,5328

سودای قدرت دوم خردادی ها

بازار داغ بهانه گیری اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس هشتم

جماعت داعیه دار اصلاحات در ایران هر از گاهی که البته روز به روز دایره ی آن گسترده تر و شامل چهره‌ها‌ی شاخص و رهبران آنها نیز می‏شود، با موضع گیری‌ها‌ی عجولانه و اظهار نظرهای تهی از استدلال، چنان نسبت به برخی تصمیم گیریهایی که چندان به مذاقشان خوش نمی‏آید واکنش نشان می‏دهند که پس از مدتی و با آشکار شدن دلایل این تصمیم گیریها و نیز ابعاد مثبت آن، به ناچار به گوشه ای خزیده و با به راه انداختن جنجال‌ها‌ی حاشیه ای، سعی در هدایت افکار عمومی به مسیر دیگری دارد.
یکی از این دست موارد که تعداد آنها به شمارش نمی‏آید، اعتراض‌ها‌ و موضع گیریهای این قوم همیشه معترض به زمان و نیز نحوه ی انتخابات مجلس هشتم می‏باشد.
شاید اگر کسی چندان اطلاع دقیقی از آرایش جریانات سیاسی کشور و نیز فعالان این عرصه نداشته باشد، دلایل و استدلال‌ها‌ی افراد منتسب به جریان اصلاح طلبی را که در ژورنال‌ها‌ و جراید اجیر شده ی خود در مخالفت و اعتراض به زمان انتخابات مجلس هشتم منتشر شده، بخواند، مطمئناً این اظهار نظرها را بیشتر شبیه یک لطیفه و جوک می‏پندارد تا مخالفت‌ها‌ی رسمی یک جریان سیاسی که خود را داعیه دار مدرنیته و شعارهای دهان پرکن می‏داند.
شاید باور کردن این موضوع برای کسانیکه در سپهر اندیشه و تفکر خویش درک درستی از مسائل مختلف سیاسی کشور دارند، سخت باشد که مرتضی حاجی یعنی مدیر بنیادی که رئیس و بانی آن به واسطه ی شعار گفتگوی تمدن‌ها‌یش دائم در سفرهایی با موضوعیت این شعار به سر می‏برد، دلیل خود برای مخالفت با زمان انتخابات مجلس هشتم در 23 اسفند را سوء استفاده ی جریان مقابل از فضای معنوی آن هنگام جامعه به واسطه ی ایام اربعین حسینی بر می‏شمرد. و یا اینکه آن دیگری مجلس به لباس پیامبر که مصادیق مدرنیته را فقط گردش در چت روم‌ها‌ و وبلاگری می‏داند، با احساس یک توهم توطئه، این زمان را به این دلیل مناسب برای انتخابات نمی‏داند که به دلیل تعطیلات سال جدید مردم فرصت و وقت و یا انگیزه ی پیگیری نتایج انتخابات و تخلفات صورت گرفته!!! در آن را نخواهند داشت، ضمن اینکه نزدیکی به زمان سال جدید و شوق و اشتیاق مردم باعث عدم اشتیاق آنها برای استماع برنامه‌ها‌ی تبلیغاتی کاندیداها شده!! و در نتیجه انتخاب پرشوری صورت نخواهد گرفت.
این قبیل استدلالات- بخوانید بهانه گیری‌ها‌- و موارد دیگری هر چند که در بدایت امر بسیار ناشیانه و تمسخر آمیز به نظر می‏رسند، اما دیگر اقدامات همراستا با این موج بهانه گیری و نیز اطلاع کذب رسانی آنها در جراید خود، خبر از دسیسه ی این قوم برای انتخابات آتی مجلس می‏دهد.
دیدارهای مکرر گروههای این جریان با‌ها‌شمی رفسنجانی که از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به ریاست شهربانو امانی شروع شد و در ادامه گروههای دیگر را نیز در برگرفت، و اعلام این موضوع به عنوان تیتر درشت در جراید مذکور که خواست این گروهها از‌ها‌شمی، تلاش وی برای سلامت و صحت برگزاری انتخابات است، از جنگ تبلیغاتی و رسانه ای این جریان با نهادهای ذی ربط در برگزاری انتخابات خبر می‏دهد.
این عده که با راه انداختن چنین تبلیغات تهاجمی در صدد تأیید صلاحیت عده ای معلوم الحال هم کیش خود توسط شورای نگهبان هستند، هدف دیگری را نیز دنبال می‏کنند که به نظر می‏رسد مراد اصلی آنها از این جنگ تبلیغاتی همین باشد.
این جماعت که همواره در توجیه شکست‌ها‌ و ناکامی‌ها‌ی خود انگشت اتهام را به سوی دیگران نشانه می‏روند، اینبار گویا خود به خوبی درک کرده اند که هیچ جایگاهی در نزد مردم به واسطه ی عملکرد گذشته ی خود و نیز فعالیت‌ها‌ی مستمر و مورد قبول دولت نهم و مجلس هفتم در خدمت رسانی و برآورده کردن مطالبات مردم، ندارند اکنون با تلاش برای ایجاد توهم توطئه در سلامت انتخابات در فضای سیاسی کشور، به نوعی درصدد توجیه شکست احتمالی خود در انتخابات مجلس هشتم هستند، تا اینبار نیز دلایل شکست خود را در جای دیگر نشان دهند.
در توجه جدی و حساسیت مردم نسبت به تحولات سیاسی جامعه هیچ شکی نیست و دلیل این ادعا، دگرگونی‌ها‌ی اساسی در نظام مدیریتی و اجرایی کشور به واسطه ی عقاید برآمده از سلیقه ی مردم در انتخابات است. مردمی که نه تنها تعطیلات عید نوروز و نیز ایام سوگواری سالار شهیدان نمی‏تواند توجه آنها به مسائل سیاسی کشور که با منافع و مطالبات آنها گره خورده است، را تحت الشعاع قرار دهد، بلکه سالهای اولیه ی، انقلاب و فضای خاص آن زمان جنگ تحمیلی که مراتب حساست زا تر از عید نوروز هستند، نیز نتوانست عزم و اراده ی مردم را نسبت به این مهم تحت الشعاع قرار دهد.
باید گفت که همانطور که پیشتر اشاره شد، جریان دوم خرداد نیز همانند اقدامات و غوغا سالاری‌ها‌ی دیگر خود، از این اقدام نیز طرفی نخواهد بست و مطمئناً دست و پا زدن در باتلاق باعث فرونشستن و غرق شدن سریعتر آنها خواهد شد.


انتهای پیام/ شناسه: 5341   منبع: http://www.sepehrnews.ir/?p,5341

دوم خردادی ها با بیانات محمدشون برآشفتند...

واکنش معین به اظهارات خاتمی در یک جلسه خصوصی

معین، هیچگاه منتظر توصیه و یا تکلیف مقام و مرجعی نبوده‌ است و از این پس با همان معیار قبلی عمل خواهد کرد. به گزارش فارس دفتر ارتباطات مصطفی معین، در بیانیه‌ای که خصوص شایعاتی که درباره‌ی انتخابات صادر شده آمده است: با گذشت دو سال از انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری و در آستانه انتخابات مجلس‌هشتم، متأسفانه شاهد گسترش شایعه‌پراکنی و برخوردهای غیر‌ اخلاقی و غیر‌اسلامی در فضای سیاسی کشور و انتشار هماهنگ آنها از رسانه ملی و برخی مطبوعات هستیم. اکنون حسب نظر ایشان یادآوری نکاتی در این زمینه به منظور آگاهی ملت شریف ایران ضروری است.در بخش دیگری از این بیانیه آمده است:حضور یا عدم حضور ‌معین در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی همواره با توجه به آمادگی و احساس مسئولیت خود ایشان برای خدمات صادقانه به مردم و آرمان‌هایی چون آزادی، عدالت و مردم‌سالاری و با توجه به خواست افکار عمومی و خرد جمعی بوده است و هیچگاه منتظر توصیه و یا تکلیف مقام و مرجعی نبوده‌ است و از این پس هم با همان معیار قبلی عمل خواهد کرد.

 بیانیه در ادامه می‌افزاید: رعایت اخلاق سیاسی و قدرشناسی از شخصیت‌های مردمی اصیل و با سابقه روشن، وظیفه‌ای برای تقویت منافع ملی است و هرگونه تفرقه‌افکنی و سلب اعتماد در میان آنان نشان از اقتدار‌گرایی، محدود‌نگری و نا‌آگاهی دارد، تاکید بر بکارگیری شیوه‌های اخلاقی و پرهیز از رفتارهای مبتنی بر عوام‌فریبی و ایجاد سوء‌تفاهم، همواره از اصول مورد نظر آقای دکتر معین بوده است.

 دفتر معین در ادامه آورده است: ارزیابی و تحلیل علمی و دقیق عملکرد گذشته و بر پایه آن ائتلاف گسترده نیروهای پایبند به اصلاحات عمیق اجتماعی، گامی به پیش و ضرورتی فراتر از مصالح فردی، گروهی و حزبی است.در پایان بیانیه نیز آمده است: معیار اصلی ائتلاف اصلاح‌طلبان باید دفاع از حقوق اساسی شهروندان و در راس آن حق‌تعیین سرنوشت و ایجاد تضمین برای برگزاری انتخاباتی آزاد، سالم و همراه با رقابتی عادلانه در جهت توسعه همه‌جانبه و پیشرفت کشور باشد.گفتنی است پیش از این روزنامه اعتماد ملی بخشی از اظهارات سید محمد خاتمی در یک جلسه 10 نفره را نقل کرده بود که وی کاندیداتوری معین در انتخابات ریاست جمهوری و شعارهای وی را یک اشتباه خوانده بود.پس از انتشار این خبر، دفتر سید محمد خاتمی نسبت به تکذیب آن اقدام کرد اما روزنامه اعتماد ملی بر صحت خبر انتشار یافته و موثق بودن منبع خبر تأکید نمود.منبع:http://sharifnews.ir/?23399

ادب و متانت طرفداران خاتمی و پاسخ تکراری از بنده

ببخشید که پاسخ ها تکراری است ولی چاره ای نیست که آنها را باز هم بیاورم تا شاید امثال سعید که  مرا دعوت به انصاف کرده اند شاید حقیقت را بیابند...ابتدا نمونه هایی از ادب  وتانت گفتاری و عقلی طرفداران جناب خاتمی(۸ مورد) که در کامنت های من  نوشته بودند را برایتان می آورم:

۱- ایرانی مسلمان :
میگن در دو لحظه خداوند به جهالت بندگانش میخنده:
۱. او بنده ای رو پست قرار بده و بندگان دیگرش به اجبار و نادانی سعی  در منزه قرار دادنش در انظار بکنند.
۲. او بنده ای رو منزه قرار بده و بندگان دیگرش به اجبار و نادانی سعی  در پست قرار دادنش در انظار بکنند.
متاسفانه شما در این زمینه در هر دو مورد مشمول عنایات الهی قرار میگیرید.خدا به راه راست هدایتت کنه!!!!
۲- ایران ۱۴۱۴ :

دقیقا خاتمی هنوز ۲۱ میلیون رای داره!!!   حمایت بی دریغش از معین و هاشمی در انتخابات ۸۴ شاهدی بر این مدعاست!!!   صبح شده! لطفا از خواب بیدار شین!  دوران کوتوله های سیاسی سر اومده!  نوبت بزرگان اندیشه و عمل رسیده!  صبح شده!  صیح شده!

 ۳- الیاس :
واقعا برا یتو امثال تو متاسفم که اینقدر عقده ای و متحوش هستید بابا به خدا خاتمی گفته نمی خواد به قدرت برگرده باور کنید و شب ها راحت لالا کنید و صبح ها هم راحت با مامان و إجی رو بوسی کنید تا عقده های نهفته تون جالی شه اما کاری دیگه نگنید که جیزه و حکم سنگسار داره. یه شیره شیره حتی اگه سلطان نباشه اما یه کفتار کفتاره حتی اگه تاج رو سرش باشه هیبت شیر ذاتیه مثل رزالت یه کفتار
 
۴-  سعید :
سلام
طبق بررسی های صورت گرفته بر فیلم آقای خاتمی ، مشخص شده که ایشون قبل از دست دادن ، توی دستشون انگشتر بوده ، ولی موقع دست دادن انگشتر حذف شده ، در ضمن حالت دست موقع جلو آمدن طبیعی نیست ( در عکس واضح است ) .
هر چند که برای من و خیلیای دیگه دست دادن یا ندادن اهمیتی نداره ، چون در فرهنگ غرب دست دادن چیزی عادیه و دست ندادن موجبه توهینه . هر چند واقعیت این بوده که این فیلم مونتاژی بوده و ایشون هم فیلم رو تکذیب کرده . مطمئن باشید با این فیلم ( حتی اگه واقعی بود ) هیچی از ۲۱ میلیون رای خاتمی کم نمی شه .
البته اگه خاتمی هم ، ادعای هاله نور می کرد ، من به کل ازش قطع امید می کردم ( تازه تکذیبش هم کرد ) . این بزرگنمایی شما هیچ وقت گاف های احمدی نژاد رو ، درباره هاله نور و شرکت در افتتاحیه بازی های آسیایی که حضور ایشون در قسمت مراسم آواز خوانی و رقص دختران مشهود بود ، نمی تونه بپوشونه و چیزی از محبوبیت خاتمی کم نمی شه ، اگه اضافه نشه. ( هر چند با گذاشتن این ۲ فیلم در سایت بارتاب ، الان این سایت فیلتر شده ( قابل توجه دولت محترم انتقاد پذیر !‌ )می دونم این پست رو تایید نمی کنی تا بقیه بخونن ، فقط خواستم بفهمی داری چی رو می کوبی و از چی حمایت می کنی !!!!!! از خط انصاف ، خارج نشو !!!!!!
۵- اشکان
شما ها یه جایتون میسوزه  دارین زور میزنین که خاتمی رو بد جلوه بدین .ولی مردم خاتمی رو همین جوری میخوان .هر چی که نباشه از این یارو بیسواد احمدی نژاد بهتره که گرفته روابطمون با کل جهان خراب کرده و فقط میتونه بره ونوزیلا  . واقا شرم اوره . که جای دیگه راهش ندن .و مردم ایران رو به خاطر سیاستای غلطش تازه دانشمندای مارو هم به امریکا راه نمی دن.حقمون همینه که فقط با چین رابطه داشته باشیم.
 
۶-     kihani     khejalat bekesh va be in asoni tohmat nazan

 

۷-به تو چه :

خییییییییییییییییییییییییییلی خرین.........بیش از حدخاک تو سرتون با اون افکارتون...
همیشه مونده بودم این خاتمی چه جوری تو یزد آدم در اومده...نفهمیدم.....الان که این جا رو خوندم تحیرم بیشتر شد...آشغالای عوضی که مملکتو به گند کشیدین......
اگه من قدرت داشتم یه کاری میکردم که همتون خفه شین........
البته اگه الانم بهتون جیره و مواجب نرسه ..خفه میشین.....
تازه درد مردم رو هم میفهمین....
کثافت. 

۸- من:

من البته مثل اون دوست اولی که فحش و بدوبیراه دادن عصبی نیستم و لازم هم نیست با شماهایی که هرچه بیشتر فحش میخورید بیشتر کیف میکنید اونطور که دوست دارید رفتار کنم . به هرحال نوشتارتون نشون میده که کوتاه نگر هستید وگرنه آزادی مختصری رو که هیجان جوونها رو خالی میکنه به اسم سکس پنهان و ... نمیزاشتین . تصورم اینه که شما برای خبرگزاری خاله پرس کار میکنید . یا نهایتا نگاهتون به دنیا مثل اسماء خانمه . به نظرم در محیط جامعه نیستید .


 
البته فحش های ناموسی را برای حفظ آبروی این دوستان نیاورده ام و سانسور کرده ام(پس سانسور بعضی اوقات از نظر طرفداران خاتمی هم خوب است؟!) اما اول یک پاسخ کوتاه به این دوستان مودب و خیرخواه می دهم و سپس برخی شواهد را می آورم:
سلام به دوستان با ادب قدیمی ام.
یعنی خاتمی با دخترا دست نداده ؟
یعنی فیلم های دوتا دوربین رو انکار می کنید؟
یعنی شهادت فیلمبردار ایتالیایی رو هم انکار می کنید؟
یعنی تاییدیه دفتر خاتمی رو  هم انکار می کنید؟
یعنی دفتر خاتمی هم ضد خاتمی است؟
یعنی شما  نابینا بودید و ندیدید؟
یعنی خدا دوست دارد که خاتمی با دخترا دست داد و حکم مسلم خدا را نقض کرد؟
یعنی شما اصلا تعصب ندارید؟
یعنی خاتمی را خدا منزه قرار داده؟
حتما شما هم کل حقیقت را گفته اید؟
ای رفقا...
خواهشا عقل خود را قاضی کنید....
خواهشا با احساسات مذهبی مردم بازی نکنید...
خواهشا اینقدر متعصب نباشید...
خواهشا بپذیرید که خاتمی اشتباه کرده و معصوم و بت نیست...
شواهد من بسیار زیاد است که برخی را می آورم: 

نظر کارشناسان داوری: این صحنه خطا نیست

دریافت فیلم این صحنه

تایید ضمنی صادق خرازی همراه خاتمی در ایتالیا: 

 خرازی گفته است: اصولا آقای خاتمی به علت ازدحام جمعیت متوجه برخی تماس‌‏ها نمی‌‏شوند. این در حالی است که در فیلم دست دادن خاتمی با زنان ایتالیایی، ازدحامی وجود ندارد و خاتمی چند ثانیه به صورت یکی از آن زنان خیره می‌شود.  اما خاتمی فیلم دست دادنش با زنان ایتالیایی را تکذیب کرد. البته من معتقدم که او در این برهه یک دروغ کوچولوی مصلحتی گفت تا خود را از شر انتقادات راحت کند و به او حق می‌دهم که تکذیب کند چون واقعاً در برابر چنین فیلمی، کار دیگری هم نمی‌شد کرد.ـ

دلایلی برای اثبات ادعایم دارم: ـ
اول- فیلمبردار ایتالیایی این فیلم، به طور کامل از اول تا آخر ماجرا را در وبلاگ خود شرح داده و گفته که به خاطر حساسیت این فیلم آن را در اینترنت قرار داده است
دوم- صادق خرازی که در جوابیه خود دست دادن خاتمی را تایید کرده بود: « استقبال از آقای خاتمی در سفرهای خارجی و نیز مراسم سخنرانی‌های ایشان به حدّی است که گاه کنترل اوضاع از دست ایشان و اطرافیان خارج می‌شود و در این مواقع برخی می‌کوشند با رساندن خودشان به آقای خاتمی به ایشان ابراز ارادت کنند که در مواقعی تصور می شود با آقای خاتمی مصافحه کرده‌اند. این در حالی است که اصولاً آقای خاتمی به علت ازدحام جمعیت متوجه برخی تماس‌ها نمی‌شوند.»ـ
سوم- خاتمی هم در مراسم عبای شکلاتی و هم در مراسم اخیر بزرگداشت 2 خرداد ( که امکان تکذیب آن‌ها وجود نداشت)، ثابت کرده که خیلی نسبت به این مسائل حساس نیست

فیلم دوربین دوم از دست دادن خاتمی

در این فیلم (http://youtube.com/watch?v=RxJOrprXg_Q) که از دست دادن خاتمی با زنان به وسیله دوربین دوم ضبط شده، می‌شود دست دادن خاتمی با زن اول و دوم وحضور زن سوم را نیز مشاهده کرد که خود دلیلی بر واقعی بودن فیلم است و ادعای مونتاژ فیلم اول را منتفی می‌کند.

به گزارش انصارنیوز در این فیلم که از دست دادن خاتمی با زنان به وسیله دوربین دوم ضبط شده، می‌شود دست دادن خاتمی با زن اول و دوم وحضور زن سوم را نیز مشاهده کرد که خود دلیلی بر واقعی بودن فیلم است و ادعای مونتاژ فیلم اول را منتفی می‌کند.

http://www.ansarnews.com/?usr=news/detail&nid=1247

شهادت«مارکو اوریولس» استاد جامعه شناسی دانشگاه «اودینه» ایتالیا

صدها شاهد علیه آنچه خاتمی تکذیب کرد

 روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه شماره سوم تیرخود نوشت:«مارکو اوریولس» استاد جامعه شناسی دانشگاه «اودینه» ایتالیا در مصاحبه با رادیو فردا ضمن تقدیر از سخنرانی آقای خاتمی در این شهر و انتقاد شدید از مدیرمسئول کیهان که چرا پشت صحنه این نشست ها را به نئومحافظه کاران آمریکایی و سازمان «سیا» نسبت داده است بر اهمیت این نشست و نقش آن در نزدیکی تمدن ها تاکید ورزید.

 اوریولس که با دوربین خود فیلم مستندی از این مراسم تهیه کرده است از این که آقای خاتمی این فیلم را مونتاژشده و غیرواقعی اعلام کرده است ابراز تعجب کرده و گفت: «هدف من از تهیه این فیلم، ارائه گزارش مستندی درباره اهمیت آغاز گفت وگو میان فرهنگ ها و به ویژه میان شرق و غرب بود، گفت وگویی بسیار جالب و در عین حال بسیار مهم ولی با توجه به پی آمدهای انتشار این فیلم به این نتیجه رسیدم که در شرایط کنونی این چنین گفت وگویی نمی تواند به خاطر حساسیت های موجود به نتیجه برسد. جنجالی که این فیلم آفرید باید ما را وادار به تامل در رابطه با این گفت وگوها کند.»

این استاد جامعه شناسی که از اتهام مونتاژ بودن فیلم مستند خود دچار حیرت شده است می گوید «متاسفم که باید این اتهام -مونتاژ بودن فیلم- را رد کنم، صدها نفر که در اودینه برای شرکت در سخنرانی خاتمی جمع شده بودند می توانند در رابطه با آنچه در فیلم دیده می شود شهادت بدهند.»

صرفنظر از این که فیلم مصافحه آقای خاتمی با زنان و دختران ایتالیایی با چه هدفی منتشر شده است، اظهارات این استاد دانشگاه اودینه که اتهام غیرواقعی بودن فیلم را اهانت به خود تلقی کرده است قابل توجه می باشد.

انتشار فیلم همنشینی خاتمی با یک دختر گزارش‌گر

انتشار بخش دوم از تصاویر مربوط به سفر خاتمی به ایتالیا که طی آن تصاویر زننده‌ای از همنشینی خبری وی با یک زن ایتالیایی نمایش داده شده است، بی‌صبرانه درانتظار تکذیبیه‌ی جدید و چندپهلوی بنیاد باران، تأیید و تکذیب آشفته صادق خرازی، تئوریزه کردن به منظور عاری از اشکال نشان‌دادن این‌گونه همنشینی‌ها از سوی فاضل میبدی و سرانجام مظلوم‌نمایی جناب خاتمی و متهم کردن دیگران می‌باشد

در این فیلم 5/7 دقیقه‌ای، خاتمی به گونه‌ای زننده و بدون هیچ فاصله‌ای، دوشادوش یک دختر گزارشگر ایتالیایی نشسته و به پرسش‌هایی درباره طرح گفت‌وگوی تمدن‌ها و اصلاحات پاسخ می‌دهد

فیلم را از این آدرس ببینید

ازتکذیب خاتمی تاتوضیحات فیلم بردار!

 ماجرای تعجب آور دست دادن خاتمی با زنان و دختران ایتالیایی با تکذیب امروز خاتمی در روزنامه کرباسچی ابعاد جدیدی به خود گرفت.به گزارش رجانیوز، در حالی که یش از این صادق خرازی با توجیه این مسالهو دست دادن خاتمی را به دلیل از دست دادن کنترل و ازدحام جمعیت ذکر کرده بود، محمد خاتمی این مساله را به کلی تکذیب کرد!

خاتمی همچنین فیلم منتشر شده را مونتاژ خواند.گفتنی است، تصویر بردار صحنه دست دادن محمد خاتمی با زنان ایتالیایی که برای اولین باراین تصاویر را او در اینترنت منتشر کرده است، در وبلاگ شخصی خود به تشریح این ماجرا پرداخت.

 این فرد ایتالیایی که "اورما" نام دارد در وبلاگ خود نوشته است:
"من در شهر اودین که شهری کوچک در شمال شرقی ایتالیا است زندگی می کنم. از قضا این مکانی است که حدود یک ماه پیش به صحنه دست دادن های معروف آقای خاتمی تبدیل شد، اما در آن زمان هیچ کسی به این موضوع توجه نکرد تا زمانی که توجه روزنامه های ایران و مطبوعات جهان را به خود جلب کرد. 
 در روز مورد نظر چندین فیلمبردار و عکاس روی آقای خاتمی زوم کرده بودند. گزارشگران، سیاستمداران، اشخاصی گمنام و چهار زن در صف بدرقه آقای خاتمی حضور داشتند. همه حاضران در محل و حتی خود من که چند سانتیمتر دورتر از آقای خاتمی بودم حرکات وی را مشاهده کردیم و از این صحنه ها فیلمبرداری شد. 
زمانی که ویدئوهای خود را برای اولین بار تماشا کردم و تصمیم گرفتم که آن را بر روی یوتیوب (سایت اشتراک قطعات ویدئویی) قرار دهم از این موضوع خبر داشتم که این یک نوع ریسک است اما فکر نمی کردم که واکنش ها تا به این حد باشد. هم اکنون سخت در تلاشم همه فیلم هایی که در جریان دیدار خاتمی از ایتالیا و بعد از آن جمع آوری کرده ام در اینترنت قرار دهم. من با افرادی که فکر می کنند این اخبار واقعا صحت دارد هم نظر هستم."

 همچنین یش از تکذیب رسانه ای خاتمی، برخی برتن کنندگان لباس روحانیت با ارائه نظریاتی از فقها خواسته بودند تا به حلیت دست دادن با نامحرمان حکم کنند!در این باره محمد تقی فاضل میبدی(از مرتبطان باند مهدی هاشمی)در یادداشتی که در روزنامه ی"هم میهن" متعلق به غلامحسین کرباسچی آن را به چاب رساند ،نوشت:جا دارد فقهای شیعه در امثال چنین مسائلی با در نظر داشتن موضوع و حفظ آداب و رسوم مجددا بازنگری کنند!وی با لحنی معترضانه خطاب به فقها افزود:اگر مصافحه با زنان نه از نگاه جنسی که از نگاه آداب و رسوم اجتماعی لحاظ شود چرا باید حرام شود؟! منبع: رجا

مونتاژی بودن فیلم یعنی چه؟
در حاشیه ادعای آقای خاتمی مبنی بر مونتاژی بودن فیلم دست دادن با زنان ایتالیایی

نویسنده این سطور در یکی از آموزشگاههای آزاد سینمایی کشور، دوره کوتاه کارگردانی سینما را گذرانده است. در حال حاضر هم دانشجوی یکی از دانشگاههای هنری کشور در رشته سینما هستم و ترم دوم این رشته را به پایان برده ام.
با این مقدمه فکر می کنم حق داشته باشم تا در ادعای جناب آقای خاتمی در مورد مونتاژی بودن فیلم مصافحه شان با زنان ایتالیایی خدشه وارد کنم. البته این خیلی خوشحال کننده است که ارزش های دینی و اخلاقی آنقدر در ایران زنده هستند که یک سیاستمدار وقتی فیلم دست دادنش با زنان نامحرم منتشر می شود، احساس کند لازم است  به جای توجیه، خود را از محتوای این فیلم تبرئه کند. اما از آقای خاتمی که همیشه شعار صداقت با مردم را سر می دهند و ملبس به لباس بزرگان دین هستند انتظار می رفت که به جای ادعای مونتاژی بودن  فیلم، از مردم معذرت خواهی می کردند تا خدای ناکرده علاوم بر لمس بدن نامحرم، به دروغگویی متهم نشوند. دیگر اینکه فیلم دست دادن با زنان ایتالیایی اولین فیلم آقای خاتمی از این نوع نیست. جای این سئوال وجود دارد که ایشان در مورد فیلم جشن هفته نامه چلچراغ و فیلم مراسمی که در سالن «اریکه ایرانیان» برگزار شد چه جوابی دارند که بدهند. بگذریم.

اما در مورد اینکه آیا فیلم اخیر مونتاژ هست یا خیر، باید اول مشخص شود که «مونتاژی بودن یک عکس یا فیلم» به چه معناست؟ اینکه مونتاژِی بودن عکس را هم در سئوالم مطرح می کنم بدین خاطر است که معمولاً به اشتباه، نوع مونتاژ در یک عکس به مونتاژ در یک فیلم، تعمیم داده می شود. اشتباهی که گویا آقای خاتمی هم به دامن آن غلطیده اند. در صورتی که مونتاژی بودن عکس مقوله ای جدا از مونتاژی بودن فیلم است.
مونتاژی بودن یک عکس، یعنی اینکه اجزایی را که در عالم واقع و در لحظه عکسبرداری در کنار هم نبوده اند، در یک تصویر به گونه ای در کنار هم قرار دهند که به نظر بیاید در لحظه ثبت عکس، در کنار یکدیگر بوده اند. این کار را زمانی تنها در لابراتوارهای عکاسی می شد انجام داد ولی امروز به نحوی راحتتر و با شکلی طبیعی تر می توان با یک برنامه گرافیکی کامپیوتری مثل برنامه «فتوشاپ» انجام داد. مثل عکسی که طرفداران جرج بوش در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا، از جان کری (کاندیدای دموکرات)  در کنار «ساندر لوی»، بنیانگذار کلیسای شیطان منتشر کردند که مشخص شد، مونتاژی از عکس یادگاری  مرلین منسون (خواننده ضد خدا و مسیح) با «ساندر لوی» و عکسی از جوانی «جان کری» است.

اما مونتاژی بودن یک فیلم به چه معناست؟
کنار هم قرار دادن دو یا چند نما (پلان) را که الزاماً وحدت زمانی و مکانی ندارند، «مونتاژ» می گویند. ننتیجه این می شود که بیننده تصور می کند این چند پلان بی ربط، در مجموع یک زمان و یک مکان واحد را نشان می دهند. مثلاً می توان نمایی را از یک سیاستمدار که در قسمت تماشاگران یک ورزشگاه نشسته است فیلمبرداری کرد. در عالم واقع، سیاستمدار مثلاً مسابقه فوتبال را تماشا می کرده است، اما در این نما مشخص نیست که سیاستمدار چه صحنه ای را تماشا می کند. صحنه یک مسابقه فوتبال؟ صحنه رقص چند زن؟ صحنه اعدام؟ در این نما، فقط عمل تماشا کردن سیاستمدار را می بینیم.
حالا می توان نمای دومی را که از رقص چند زن در زمین چمن یک ورزشگاه گرفته شده است، پس از نمای مذکور از این سیاستمدار قرار داد و به عبارت معروف «مونتاژ» کرد. نتیجه این می شود که بیننده تصور می کند سیاستمدار به جای تماشای مسابقه فوتبال، دارد رقص زنان را تماشا می کند.  نمونه ای از این مونتاژ را در فیلمی که از افتتاحیه بازیهای آسیایی در قطر تهیه شده بود دیدیم. نماهایی از حضور آقای احمدی نژاد در جایگاه تماشاگران با نماهایی از رقص چند زن در افتتاحیه بازیها مونتاژ شده بود. در حالی که بعداً مشخص شد آقای احمدی نژاد در زمان برنامه رقص، در ورزشگاه حضور نداشته است.
پس در مورد یک فیلم، وقتی عبارت «مونتاژ» را به کار می بریم، به طور ضمنی داریم از حداقل «دو» نمای مجزا صحبت می کنیم. اما آیا در فیلم دست دادن آقای خاتمی با زنان ایتالیایی با نماهایی مجزا روبه رو هستیم؟ مثلاً آیا در نمایی تک نفره و از رو به رو، آقای خاتمی را می بینیم که برای مصافحه دارد دست خود را جلو می برد و در نمای دوم، نمای بسته ای  از مصافحه یک دست مردانه و یک دست زنانه را که صاحبان آنها در خارج از کادر قرار دارند می بینیم؟
متأسفانه چنین نیست و آقای خاتمی و زنانی که ایشان با آنها دست می دهند در دو نمای مختلف نیستند و کل ماجرای دست دادن در یک پلان دیده می شود. صحبت کردن از مونتاژ در چنین صحنه هایی، صرفاً نا آگاهی ادعا کننده را با مفاهیم بسیار معمولی و ساده سینمایی نشان می دهد. ندانستن این مفاهیم از کسی که سالها وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است، جداً جای تأسف دارد.
برای کامل بودن بحث لازم است اشاره کنم تنها دو استثناء در مورد مونتاژی بودن «یک» پلان وجود دارد:
1-تکنیک پرده آبی که به پس زمینه فیلم مربوط می شود. مثل فیلمبرداری از سرنشینان یک اتوموبیل در استودیو و قرار دادن فیلم یک خیابان در پس زمینه آن به گونه ای که به نظر بیاید اتوموبیل در خیابان قرار دارد.
2- برقرار نشدن تماس بین سوژه هایی که در یک نما قرار دارند. مثلاً دو فردی که کنار هم نیستند و می خواهیم کنار هم بودن آنها را در «یک» نما نشان دهیم، نباید با یکدیگر دست بدهند یا یکدیگر را در آغوش بگیرند و یا با همدیگر کتک کاری کنند و... در غیر اینصورت طبیعی از آب در آمدن همین یک نما احتیاج به صرف هزینه ای هنگفت برابر هزینه دو سه فیلم سینمایی از نوع ایرانی آن را دارد که احتمالاً دست آخر باز هم ساختگی بودن آن قدری توی چشم خواهد زد. صرفنظر از هزینه میلیاردی چنین مونتاژی، متأسفانه سینمای ایران از تکنولوژِی انجام این کار محروم است و تنها کمپانیهای حرفه ای هالیوودی از پس انجام آن برمی آیند.
همانطور که می بینیم فیلم دست دادن آقای خاتمی با زنان ایتالیایی در حوزه این دو استثناء نمی گنجد.   منبع:وبلاگ صبح

 

تصاویر جدید منتشرشده از خاتمی در انتظار تکذیب!

رجانیوز: انتشار بخش دوم از تصاویر مربوط به سفر خاتمی به ایتالیا که طی آن تصاویر زننده ای از همنشینی خبری وی با یک زن ایتالیایی نمایش داده شده است ، بی صبرانه درانتظار تکذیبیه ی جدید و چندپهلوی بنیاد باران، تأیید و تکذیب آشفته صادق خرازی، تئوریزه کردن به منظور عاری از اشکال نشان دادن اینگونه همنشینی ها  از سوی فاضل میبدی و سرانجام مظلوم نمایی جناب خاتمی و متهم کردن دیگران می باشد! در این فیلم 5/7 دقیقه ای، خاتمی به گونه ای زننده و بدون هیچ فاصله ای، دوشادوش یک  دختر گزارشگر ایتالیایی نشسته و به پرسشهایی درباره طرح گفتگوی تمدنها و اصلاحات پاسخ می دهد.

 فیلم را از این آدرس ببینید. http://youtube.com/watch?v=e_Q4Ks62FwU&mode=related&search

پیش از این، انتشار فیلم 5/6 دقیقه ای از خاتمی که به سفر وی به ایتالیا بازمی گشت و وی را درحال دست دادن با تعدادی زن و دختر ایتالیایی نشان می داد، با تأخیری یک هفته ای، از سوی وی تکذیب شد. پس از آنکه تلاش گسترده دفتر خاتمی، صادق خرازی، ابطحی، فاضل میبدی و روزنامه هم میهن برای کاستن از قبح این اقدام زشت یک ملبس به لباس روحانیت ناکام ماند، خاتمی شخصاً لب به سخن گشود و در جلسه بنیاد باران، تأکید کرد که با هیچ زنی مصافحه نکرده است و تصاویر منتسب به وی واقعیت ندارد! 

خاتمی در حالی به تکذیب این فیلم پرداخت که فیلمبردار ایتالیایی این تصاویر،در آخرین پستی که بر روی وبلاگش منتشر کرد، نوشت که این تصاویر را شخصا ضبط کرده و نه تنها در این فیلم مونتاژی صورت نپذیرفته بلکه وی به زودی تصاویر جدیدی از سفر خاتمی به کشورش و ملاقاتهای دیگر وی در این سفر را بر روی وب منتشر خواهد نمود.

خاتمی به کمک چند روزنامه زنجیره ای در حرکتی هماهنگ، کوشید از آب گل آلود انتشار این تصاویر به نفع خود ماهی گرفته و با مظلوم نمایی، این اقدام را تلاشی از سوی جریان مقابل که «چشم دیدن وی را ندارد» معرفی کند . اگرچه او بزرگوارانه! خاطر نشان می سازد: «قدرتمندان و کسانی که می‌خواهند در قدرت بمانند، بدانند که من خطاب به خیلی‌ها اعلام کرده‌ام عطای قدرت رسمی را به لقای آن بخشیده‌ام تا قدرتمندان احساس نکنند مزاحمشان هستم... من جا را برای کسی تنگ نمی‌کنم اما انتظار داریم آنها نیز جا را برای ما تنگ نکنند. اجازه بدهند مردم انتخاب کنند. جای هر کس را ملت تعیین می‌کند، اما باید امکان انتخاب نیز داشته باشد.» 

اظهارات متناقض اطرافیان خاتمی و سپس تکذیب وی درباره واقعی بودن تصاویر منتشره در حالی مطرح می شود که مشخص نیست در صورت غیرواقعی بودن تصاویر، چرا تصاویر اصلی از سوی خاتمی منتشر نمی شود؟ به هر ترتیب پس از انتشار این تصاویر که گویا(!) منافی عفت و حیای یک مسلمان بوده و سر زدن آن از یک ملبس به لباس روحانیت سابقاً مسئول در جمهوری اسلامی موجب تأسف شدید و مایه کسر آبرو در میان مسلمانان جهان است، نه تنها انتظار توبه، به درگاه الهی و عذرخواهی از پیشگاه ملت ایران، توقعی بیهوده و عبث است بلکه پیش بینی می شود، خاتمی و اطرافیان وی به همراه طیف گسترده روزنامه های زنجیره ای همراه، این بار برای توجیه  تصویر زننده همنشینی خاتمی با این زن گزارشگر،وی را  نفوذی اصولگرایان در ایتالیا معرفی نمایند!  گفتنی است حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان، در سرمقاله امروز این روزنامه، خاتمی را مصداق گناهکاری دانست که به جای عذر آوردن به پیشگاه مردم، طلبکار شده و قصد دارد، گناه خود را با ایجاد توهم توطئه جریان رقیب توجیه کند.

اما بد نیست این مطلب را هم باز بیاورم:

آقای ابطحی اقلأ جلوی خودتان را بگیرید

 خدایی‌اش من دیگر به بی صلاحیتی ابطحی هیچ شکی ندارم. نه این که بی صلاحتی‌اش درباره‌ی دفاع از خاتمی بلکه بی صلاحیتی‌اش به این که بتواند به عنوان یکی از رسانه‌دارهای اصلاح طلبان بی رسانه عرض اندام کند.

بی انصافی نمی‌کنم که او را آنقدر شجاع‌تر از مابقی اهل حکومت- چه بازنشسته و چه برکار- ندانم که به هر حال آمده و رسانه‌ی خودش را راه انداخته و طبیعتأ هر حرفی که می‌زند یک جایی جوابی در مقابلش می‌شنود. از این بابت از شجاعتش تقدیر می‌کنم.

اما او را صاحب هیچ صلاحیتی نمی‌بینم در عالم سیاست
چون هر امتیازی که اصلاح طلبان می‌گیرند را با یک حرف نسنجیده و افتضاح همه را به باد می‌دهد و آنقدر در این کار افراط کرده که دیگر اگر برای همیشه هم از این حرف‌ها نزند باز آنقدری در چنته‌ دارد که مادام بشود با تذکرشان او را دعوت به سکوت کرد

خاتمی با چند تا خانم دست داده. حالا خیلی هم چون بیرون از ایران نشسته‌ایم نباید بنا را بر این بگذاریم که هر چیزی که اینجا عادی‌ست یا حتی در ایران و بین مردم عادی شده لاجرم باید برای اهل حکومت هم عادی باشد. خوب نیست. اما همه‌‌ آن‌هایی که اینترنت دارند و خواسته‌اند، فیلم دست دادن خاتمی با خانم‌ها را دیده‌اند این را که دیگر نمی‌شود انکار کرد که؟ حالا حرف بی مایه‌ی ابطحی مبنی بر این که ممکن است فیلم را مونتاژ کرده باشند و حالا بازار مونتاژکاری داغ است چوبی‌ست که همین ایشان می‌زنند توی سر دیگران...
یعنی ابطحی ما مردم را آنقدر بیشعور فرض کرده که خودش که فیلم را ندیده و اظهار نظر می‌کند آنوقت ما که فیلم را دیده‌ایم باز هم بنای‌مان را بگذاریم که انشاالله گربه است و خاتمی با خانم‌ها دست نداده؟
یعنی ابطحی آنقدر از روی هوا حرف می‌زند که هنوز فیلم را ندیده می‌تواند درباره‌اش اظهار نظر کند؟


آخر یک ذره عقل هم چیز خوبی‌ست.
آنوقت خود ایشان در مصاحبه گفته که چرا میرحسین موسوی نمی‌آید وسط میدان. خوب هر آدم عاقلی که چهار تا از این اظهار نظرهای مثل ابطحی را بشنود- که مثلأ آدم رسانه‌ای اطلاح طلبان هست- اصلأ باید بنشیند توی خانه‌اش که اسمش را هم نبرند جایی.

آقای ابطحی! همین قدر که آمده‌اید و دارید می‌نویسید خیلی کار بزرگی کرده‌اید
حالا اگر فیلم را می‌دیدید و بعد با همفکری چهار تا آدم دیگر یک چیزی می‌نوشتید دنیا به آخر می‌رسید؟! واقعأ که عقل هم چیز خوبی‌ست!


آقای ابطحی! آن 20 میلیون رأیی که برای خاتمی به صندوق‌ها ریخته شد همه‌اش رأی شما تنهایی که نبوده که حالا دارید به هر قیمتی از خاتمی دفاع می‌کنید. رأی ماها هم بوده. ما هنوز هم به ایشان احترام می‌گذاریم اما به اندازه‌ی رأیی که به ایشان دادیم. شما به اندازه‌ی صد برابر بیشتر از یک رأی خودتان به ایشان گند زده‌اید. ول هم نمی‌کنید. همین امثال شما هستند که در هر حکومتی توی ایران کار را به یک جایی می‌رسانند که مردم ولو که هر چه را که ساخته‌اند هم می‌زنند خراب می‌کنند که چهار تا مثل شما هم بلاخره دست از این کارهای‌تان بردارید.


آقای ابطحی! خیلی از ما دلمان می‌خواهد فکر کنیم دور و اطرافیان خاتمی آدم‌های با صلاحیتی هستند چون هر جا که نشسته‌ایم از او تعریف کرده‌ایم. شما همین‌ را هم از ما دارید دریغ می‌کنید. دارید یک کاری می‌کنید که بگوییم همه‌شان سر و ته یک کرباسند. حالا هستید یا نیستید اقلأ جلوی خودتان را بگیرید. 
 

Wednesday, June 13, 2007 وبلاگ آزاد نویس

http://freelanceronline.blogspot.com/2007/06/blog-post_13.html

 

 درد دلهای دوم خردادی های آتیشی از دست خاتمی شون...!؟

نیک آهنگ کوثر را می شناسیم. خائنی که کاریکاتورهایش مامن مفسدان و شهوترانان و سیاسیون غربگرا بوده و هست. در اینجا گوشه هایی از اظهار نظر او را در باره تکذیبیه خنده دار و احمقانه خاتمی می بینیم. انصافا ای کاش خاتمی حداقل اندازه نیک آهنگ کوثر یا برخی دیگر از طرفداران گمنامش که هر سه متن زیر از آنهاست، شعور داشت و...

 

1- خاتمی و ماست مالیزاسیون

این بار دومی نیست که خاتمی متهم به دست دادن با کسی یا کسانی شده که بر اساس قواعد بازی جمهوری اسلامی، باید کنار می‌کشیده... خاتمی در سازمان ملل از ترس روبرو شدن با کلینتون دست‌شویی‌اش می‌گیرد، که مبادا با او دست بدهد، آنوقت نمی‌داند هر کاری که خلاف استانداردهای قدرت انجام دهد برایش دردسر درست خواهد شد؟

شتر سواری، دولا دولا نمی‌شود!

مساله‌ای که وجود دارد این است که خاتمی به عنوان یک پیشرو می‌توانست تاثیر بزرگی در تغییر بعضی از آداب ظاهری بدهد.خاتمی اگر می‌آمد و رسما از کاری که کرده دفاع می‌کرد، و می‌گفت پای کارش هم ایستاده، حتما تحولی در کشور بوجود می‌آورد، ولی خاتمی است دیگر...  شهروند غیر مسوول اگر دست بدهد یا خارج از کشور ماچش هم بکنند، در ایران دهانش سرویس خواهد شد. یادتان هست کیا رستمی به خاطر اینکه کاترین‌دونو ماچش کرده بود که مکافاتی کشید و مجبور شدند از یک طرف دیگر فرودگاه فراری‌اش بدهند؟

سال‌هاست که مقام‌های جمهوری اسلامی می‌دانند که نباید با خانم‌ها دست بدهند، و دست دادن رئیس جمهوری فعلی با معلم سابقش هم با دست‌کش پوشیدن خانم معلم هفتاد و چند ساله میسر شد. این ماجرا البته بیشتر جنبه تبلیغاتی داشته است.

حالا عیب پوشی کسی که دوستش داریم به خودی خود بد نیست، ولی اینکه به جای طرف ماجرا را تکذیب کنیم، آنهم بعد از اینکه فیلمش در این گستردگی منتشر شده و آنقدرها هم مونتاژی محسو ب نمی‌شود، خیلی جای حرف دارد. اگر چند نفر آدم تلویزیونی و متخصص تکذیب کرده بودند و می‌گفتند از چه تکنیکی برای مونتاژ استفاده شده، باورش منطقی‌تر بود.

بعضی می‌گویند مگر چی شده؟ یادتان باشد، وقتی بر اساس مجموعه‌ای اصول ظاهری، سال‌های سال در صدر باشید، شکستن اصول مسوولیت‌زا خواهد بود.در مورد اخیر، جماعت با درک این مساله است که دارند تمام تلاش‌شان را می‌کنند که صورت مساله پاک شود. مساله دست دادن خاتمی با زنان در خارج از کشور، امری خصوصی هم نیست که بخواهند قایم‌اش کنند.

اتفاقا دیشب سر کلاس، گروه ما باید در باره "مسائل خصوصی" و مباحث"عمومی" در رسانه برای کلاس حرف می‌زد. یکی از نکات هم این بود که وقتی وارد فعالیت اجتماعی و سیاسی می شوید، بخش عمده مسائل خصوصی شما، عمومی خواهد شد. دیگر مفعهوم حوزه خصوصی و عمومی آنقدر از هم جدا نیست و اگر فردی، خواسته یا ناخواسته الگوی اجتماعی باشد مردم با حساسیت بیشتری به او توجه می‌کنند.

اینجا دیگر مساله خود خاتمی است. یا مسوولیت کار خود را می‌پذیرد، یا رسما می آید و می‌گوید فیلم است. خاتمی به عنوان یک مسوول سابق نظام، مسوولیت دارد، حتی وقتی از قدرت برکنار است. تا وقتی اظهار نظر می‌کند، تا وقتی هر ۱۵ خرداد سخنرانی می‌کند و عضو یک مجموعه سیاسی است، هر حرکتش زیر نظر است. بزرگ‌ترین دشمنان خاتمی هم دوستانی هستند که از هزار دشمن دانا بدترند.

منبع:وبلاگ نیک اهنگ کوثر  http://nikahang.blogspot.com

   

  2- خاتمی و ابطحی اهل کوفه هستند!

دوم خرداد از این رو شکست خورد که دروغگوها و ترسوها در راس آن قرار داشتند. خاتمی، ابطحی و خرازی نمونه‌ای از کسانی هستند که دوم خرداد را هدایت کردند. آنها که فیلم ایتالیا را "دروغ تصویری" می‌نامند همانهایی هستند که در بزنگاهای تاریخی پشت ملت و نمایندگان ملت را خالی کردند.سربازی رفتن شهامت می خواهد. نه خاتمی شهامت دارد و نه نوچه‌هایش. مگر نمی‌بینید که ابطحی و خرازی می‌گویند: فیلم ایتالیا مونتاژ بوده. دیگر آنقدر فیلم دیده‌ایم و آنقدر دوریبن دست گرفته‌ایم که فرق فیلم اصل با مونتاژ را بدانیم. ...   از وبلاگ گردباد: http://alaqeband.blogfa.com/post-120.aspx

 3- بعد از یک عمر گدایی شب جمعه را می شناسیم   

....انکار کردن حقایقی که به صورت کاملا مستند چه به لحاظ صوتی و تصویری و چه به صورت مصاحبه های مختلف به ثبت رسیده اند.... اما آخرین نمونه انکار صریح حقایق آن هم از نوع واقعا بی شرمانه اش دقیقا لحظاتی پیش از سوی مردی اتفاق افتاد که مردم خوش خیال ما چه آرزوهایی را با حضور وی در سر می پروراندند و چه خواسته هایی را از وی مطالبه می کردند و یا بهتر بگویم چه وعده های بزرگی به مردم داده بود .و او کسی نیست جز سید محمد خاتمی مردی که صورت و سیرت و کلام به ظاهر زیبایش مردم را فریفت و او را فریبا کرد.

قضیه دست دادن ایشان با خانمهای ایتالیایی که فیلم آن موجود است در  عرض کمتر از چند روز از انتشار لحظاتی پیش در بخش خبری ۷:۳۰ رادیو جوان از سوی ایشان و دفترشان به شدت انکار شد و فیلم مورد نظر جعلی خوانده شد و جالب تر اینکه بعد از انکار صریح این قضیه و در پایان متن منتشر شده آمده است که البته به دلیل محبوب بودن ایشان بعضی مواقع کنترل برنامه ها از دست خارج می شود و مسائلی پیش میآید که بعضی درصدد سوء استفاده بر می آیند و این یعنی قبول اتفاقی که افتاده پس از تکذیب آن !

 انگار ما بعد از یک عمر گدایی شب جمعه را نمی شناسیم و فرق فیلم واقعی با جعلی را تشخیص نمی دهیم. حال سوال این است که آقای خاتمی شما چرا؟ و جواب این است که اتفاقا اگر از احمدی نژاد انتظار نمی رفت از خاتمی میرود، چون اوست که لقب ممد پیرپکاجکی (مهران غفوریان در سریال طنز) را یدک می کشد و اوست که به دروغگویی معروف است. اما واقعا چرا اینان به این راحتی با آبروی خود بدینگونه بازی می کنند؟ جواب معلوم است، برای حکومت فهمیدن من و تویی که به لحاظ عددی بسیار ناچیزیم اهمیتی ندارد و برای آنان جمعیت ۸۰-۹۰ درصدی که امکان دیدن این گونه اسناد را ندارند و از حقیقت آگاه نیستند مهمتر است و به جهنم که عده قلیلی می دانند که آنها دروغ می گویند. وای بر چنین طرز فکری که دوامش دیری نخواهد پائید و تاریخ این مهم را  ثابت خواهد کرد.

منبع: وبلاگ کمترین:

 http://www.persianblog.com/posts/?weblog=kamtarin.persianblog.com&postid=6968469

آیا این اصلاحاتچی ها مغز خر خورده اند که چرند می گویند....

آرزوهای یک ژورنالیست ورشکسته!

  در راستای تلاش فراوان رسانه های بیگانه و سیاستمداران غرب برای ایجاد همگرایی و وحدت میان اپوزیسیون داخلی و خارجی نظام، اخیرا برخی از افراطیون دوم خردادی موسوم به اصلاح طلب ضمن مصاحبه های جنجالی و افراطی با این رسانه ها،فحاشی علیه دولت را دستمایه ابراز نظر در مورد ایجاد تغییرات در اصل نظام جمهوری اسلامی قرار داده اند. در این راستا و پس از مصاحبه های اخیر عطریانفر، ابراهیم یزدی و... این بار یکی دیگر از دولتمردان دولت سابق و از نزدیکان هاشمی رفسنجانی هم به تکرار سخنان مشابهی با روزنامه ایتالیایی ایل کوریره دلاسرا پرداخت و به طور وقیحانه ای از «هجوم مردم به خیابانها علیه رژیم» در آینده نزدیک خبر داد.

 به گزارش رجانیوز، این روزنامه ایتالیایی در مصاحبه خود با لیلاز در حالیکه وی را یک اقتصاد دان ایرانی معرفی نمود، نوشت: سعید لیلاز یکی از معتبرترین و صریح ترین تحلیلگران مستقل ایران است. او یک اقتصاددان اصلاحگرا است و قبلا در دولت خاتمی دارای مسئولیتهایی بوده است و تا قبل از به قدرت رسیدن احمدی نژاد مدیریت برخی از شرکتهای دولتی را برعهده داشت ولی رییس جمهور جدید او را اخراج کرد.

 ایل کوریره دلاسرا در ادامه این گزارش افزود: لیلاز در گفتگویی تلفنی با روزنامه ما گفت: اگر واشنگتن واقعا در پی پایان دادن به عمر حکومت اسلامی است باید از ماندن قدرت در دستهای احمدی نژاد تا زمانیکه مردم ایران تحمل و صبرشان پایان پذیرد، اطمینان حاصل کند. این اسلحه ای است بسیار کارآمدتر از هر نوع تحریم است. اعتراضات روزهای اخیر این واقعیت را نشان داده است.

 این روزنامه به نقل از لیلاز نوشت: اعلام ناگهانی موضوع جیره بندی بنزین آن هم در کشوری که مردم آن را حق خود میدانند چیزی نیست به جز نشانی دیگر از سیاست غیر قابل قبول توده گرا(!) و فاجعه بار رییس جمهور ایران. سیاستی که بخش بزرگی از مردم از آن خسته شده و به تنگ آمده اند. خبرنگار کوریره دلاسرا در ادامه از لیلاز درباره اهمیت اعتراضات مردمی و اثر آن پرسید، وی در پاسخ به این سوال گفت: مقدار بنزینی که برای چهار ماه آینده به هر خودرو اختصاص یافته در یکی دو ماه آینده مصرف خواهد شد و بعد از آن وضعیت اضطراری خود را نشان خواهد داد.

 لیلاز در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار کوریره دلاسرا که سعی داشت، سهمیه بندی بنزین در ایران را نتیجه طبیعی موفقیت تحریمهای بین المللی علیه ایران قلمداد کند، گفت: همینطور است؛ دولت اگر میتوانست با کمال میل از جیره بندی بنزین صرفنظر می کرد اما مجبوراست این کار را بکند. این ژورنالیست وابسته به حزب کارگزاران سازندگی در عین حال در بیانی متناقض ادامه داد: ولی جیره بندی بنزین نه به دلیل تحریمهایی که تاثیر اقتصادی اندکی دارد، بلکه ناشی از سیاستهای رییس جمهور است.

 لیلاز که علیرغم عدم تحصیلات دانشگاهی تخصصی، در محافل مطبوعاتی خود را اقتصاددان معرفی می کند در ادامه این مصاحبه ضمن اهانت به مردم ایران گفت: جیره بندی بنزین هم یک اشتباه است. مجلس به درستی پیشنهاد افزایش قیمت بنزین را داده بود اما احمدی نژاد آن را رد کرد. اکنون میلیونها دارنده خودرو مجبورند در کشوری که حتی کارت اعتباری هم وجود ندارد از کارتهای الکترونیکی استفاده کنند، در حالیکه در ایران با کمبود زیر ساختهای تکنولوژیکی روبرو هستیم و بسیاری(!) از ایرانیان به دشواری سواد نوشتن دارند!! 

در ادامه این مصاحبه خبرنگار کوریره دلا سرا به تبعات سیاسی تصمیم اخیر در باب بنزین اشاره کرده و از لیلاز پرسید: کمتر از یکسال دیگر انتخابات مجلس برگزار خواهد شد آیا تصور می کنید که نارضایتی عمومی باعث شکست اصولگرایان خواهد شد؟لیلاز در پاسخ به این سوال به محبوبیت رهبر انقلاب در میان توده های مردم اذعان کرده و می گوید: چنین احتمالی ضعیف است. زیرا آیت الله خامنه ای اکنون بطور کامل از او(احمدی نژاد) حمایت می کند. 

لیلاز همچنین در بیان دلایل خود برای پیروزی دوباره اصولگرایان در انتخابات آتی مدعی شد: 99 درصد رسانه ها در دست جناح راست است و آنها مداوم در حال بیان وعده و وعید و دعوت به آرامش هستند. همچنین در ایران سیستم کنترل اجتماعی سیاسی فوق العاده ای گسترده شده است، بنابراین از آن بیم دارم که دیگر رفتن به پای صندوقهای رای، ابزاری برای ایجاد دگرگونی در ایران نباشد!خبرنگار روزنامه ایل کوریره دلاسرا با اظهار تعجب از سخنان این روزنامه نگار، پرسید: شما منظورتان چیست؟ می خواهید بگویید که تغییرات فقط از طریق اعتراضات خیابانی و یا یک انقلاب تازه ممکن خواهد شد؟لیلاز در توضیح این مطلب تصریح کرد: گفتن این مطلب هنوز زود است یقینا رژیم(!) امروزه کنترل کشور را در دست دارد اما مردم مطمئنا بسیار بسیار ناراضی هستند و البته داستان با اعتراضات روزهای اخیر پایان نخواهد یافت!

منبع: http://www.rajanews.com/News/?12538

متاسفم برای محمدخاتمی و اکبر هاشمی و حسن روحانی و ....

بالاخره موسویان اعتراف کرد: اشتباه کردم! چاپ
Imageچندی قبل که نمایشگاه نفت و گاز در ایران برگزار شده بود، سیروس ناصری به ایران آمده و در حالی که تحت تعقیب قرار داشته، موسویان وی را از اوضاع مطلع کرده و ناصری نیز سریعا کشور را ترک می کند.

با سپری شدن روزهای متمادی از دستگیری سید حسین موسویان و در حال حاضر آزادی با وثیقه وی، خبرنگار بولتن به اطلاعات جدید و مهمی در پرونده موسویان دست پیداکرده است.
به گزارش خبرنگار بولتن؛ موسویان که در سال گذشته به روال معمول خود در سفرهای طولانی به خارج از کشور، 50 روز مسافرت خارج از کشور داشته و از سوی دیگر، از چند سال قبل ، یک سری مصوبات شورای عالی امنیت ملی به دست بیگانگان افتاده بود پس از بررسی های امنیتی چنین احتمال داده می شد که این اقدام توسط وی صورت گرفته باشد. چرا که مذاکره کننده ارشد پرونده هسته ای در دولت اصلاحات، ملاقات های زیادی با افراد تحت پوشش طرف های اروپایی و دیپلمات های غربی داشته که برخی از آنان به طور قطع از افراد سرویس های امنیتی غرب بوده اند و با این حال موسویان به راحتی با آنها صحبت کرده و اطلاعات بسیاری را به آنها منتقل می کرده است. و درحال حاضر موسویان، با توجه به اسناد و مدارک انکارناپذیر موجود، پذیرفته که طرف های مرتبط با وی عمدتا از نیروهای امنیتی بود ه اند و گفته است که؛ اشتباه کرده و نباید به اینها اعتماد می کرد!
از سوی دیگر؛ چندی قبل که نمایشگاه نفت و گاز در ایران برگزار شده بود، سیروس ناصری به این بهانه به ایران آمده بود، و در حالی که با داشتن پرونده های متعدد امنیتی و مالی تحت تعقیب قرار داشته و باید دستگیر می شد، موسویان وی را از اوضاع مطلع کرده و ناصری نیز سریعا کشور را ترک می کند.
بنا براین گزارش؛ از جمله اتهامات دیگر معاون حسن روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخص مصلحت، این بوده که اسناد محرمانه ای در اختیار وی بوده که بایستی آنها را تحویل مقامات مربوطه می داد، ولی با گذشت زمان او این کار را نکرده و آنها را تحویل نداده بود.
هم چنین شایان ذکر است که؛ طرف های مذاکرات هسته ای ایران، در جریان مذاکرات، اطلاعاتی داشته اند که در زمان های قبل از مذاکره و با مراجعه به موسویان آنها را دریافت می کرده و از نقاط ضعفی که ایران داشته مطلع می شده اند.    
مهمترین اتهام موسویان؛ درباره اسنادی بوده که در اختیار انگلیسی ها قرار گرفته و در نهایت به دست سرویس امنیتی mi6 انگلیس افتاده بود . این اسناد در مورد پایگاه های نظامی امنیتی  ایران در اروپا بوده که طی بخشنامه ای به آنان توصیه شده بود که در زمان حمله احتمالی آمریکا به ایران ، چه اقدامات و تصمیم های باید اتخاذ کنند.
این گزارش که سه نسخه بوده است؛ یکی در اختیار حسن روحانی، دیگری در اختیار علی یونسی و آخری هم در دست حسین موسویان بوده است. و بعدها مشخص شد که نسخه ای که در دستان موسویان بوده در اختیار انگلیسی ها قرار گرفته است!
گفتنی است که قبل از دستگیری موسویان، به آقای هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی اطلاع داده شده بود و بعد از دستگیری وی نیز این دومقام و برخی دوستان سابق موسویان، تلاش های زیادی را برای آزادی وی انجام می دهند. از جمله، در دیداربا یکی از مقامات عالی رتبه نظام، از او تقاضای پادرمیانی وآزادی موسویان را می کنند که جواب می گیرند: من در این ماجرا دخالتی نمی کنم و ماجرا باید به صورت عادی پیگیری شود. و در نهایت با تلاش روحانی و هاشمی و هماهنگی و درخواست از یکی از مقامات ارشد امنیتی کشور، وی را متقاعد به آزادی موسویان با قرار وثیقه می کنند و در حال حاضر موسویان با قرار وثیقه 200 میلیونی آزاد است ولی تحقیقات و بازجویی ها از وی ادامه دارد.
گفتنی است که پیرو دستگیری موسویان؛ م - س و م – و هم احضار شده و مورد بازجویی قرار گرفته اند. هم چنین شنیده ها حکایت از آن دارند  که یکی از کارمندان دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در این ارتباط و به اتهام جاسوسی دستگیر شده است.


 منبع: http://bultannews.com/index.php?option=com_content&task=view&id=746&Itemid=1